✅ حجت السلام علی هاشمی دربرنامه بدون تعارف : طلبهای ازشهرستان لنجان اصفهان با کارهای خاص👌🏻
💠 آیات و احادیثی که در برنامه حجت الاسلام والمسلمین شریفیان با موضوع " آشنایی با مفاهیم بنیادی قرآن کریم ( اخوت ایمانی و ارتباط با مومنین ) " قرائت شد.
🔸 و لَقَدْ آتَيْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثاني وَ الْقُرْآنَ الْعَظيمَ (۸۷)
🔹 ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم! (۸۷)
🔸 لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْکَ إِلي ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنينَ (۸۸)
🔹 (بنا بر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادّی)، که به گروه هایی از آنها [ کفّار ] دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر! (۸۸)
🔸 و قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذيرُ الْمُبينُ (۸۹)
🔹 و بگو : « من انذارکننده آشکارم! » (۸۹)
⬅️ سوره حجر ، آیات ۸۷ الی ۸۹
-------------------------------
🔸 و أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِکَ ذِکْري لِلذَّاکِرينَ
🔹 در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین میبرند این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند!
⬅️ سوره هود ، آیه ۱۱۴
-------------------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« نیة المؤمن خیر من عمله و نیة الکافر شر من عمله »
🔹 نیّت آدم با ایمان از عمل او بهتر است و نیّت کافران از کردار آنها بدتر مىباشد.
-------------------------------
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« سَیئَةٌ تَسُوؤُک خَیرٌ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُک »
🔹 گناهی که تو را اندوهگین کند نزد خداوند بهتر است از کار نیکی که باعث غرور و خودپسندی تو شود.
-------------------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« أکملُ المُؤمِنینَ إیماناً أحسَنهُم خُلُقاً »
🔹 کاملترین ایمان از آنِ خوش اخلاقترین مؤمن است.
-------------------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« ما يَقْدِمُ المؤمنُ على اللّه ِ عزّ و جلّ بعَملٍ بعدَ الفرائضِ أحَبَّ إلى اللّه ِ تعالى مِن أنْ يَسَعَ النّاسَ بخُلقِهِ »
🔹 مؤمن، بعد از واجبات، عملى محبوبتر از خوش اخلاقى با مردم نزد خداوند متعال نمى آورد.
-------------------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« ما يُوضَعُ في مِيزانِ امرئٍ يَومَ القِيامَةِ أفضَلُ مِن حُسنِ الخُلقِ »
🔹 در قيامت چيزى برتر از خوش خويى در ترازوى اعمال آدمى نهاده نمىشود.
-------------------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« اِنَّ اللّه َ تَبارَکَ وَتَعالی لَیُعْطِی الْعَبْدَ مِنَ الثَّوابِ عَلی حُسْنِ الْخُلُقِ کَمَا یُعْطِی الْمُجاهِدَ فی سَبیلِ اللّه ِ »
🔹 خداوند متعال به بنده در برابر حسن خلق همان پاداشی میدهد که به مجاهد در راه خدا میدهد.
-------------------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« إنّ حُسنَ الخُلُقِ يُذِيبُ الخَطيئةَ كما تُذِيبُ الشمسُ الجَليدَ ، وإنّ سوءَ الخُلُقِ لَيُفسِدُ العَمَلَ كما يُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ »
🔹 همانا خوشخويى گناه را ذوب مىكند، همچنان كه آفتاب شبنم را، و بدخويى كردار را تباه مىسازد، همچنان كه سركه عسل را.
-------------------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« إِذَا خَالَطْتَ النَّاسَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُخَالِطَ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا كَانَتْ يَدُكَ الْعُلْيَا عَلَيْهِ فَافْعَلْ فَإِنَّ الْعَبْدَ يَكُونُ فِيهِ بَعْضُ التَّقْصِيرِ مِنَ الْعِبَادَةِ وَ يَكُونُ لَهُ حُسْنُ خُلُقٍ فَيُبَلِّغُهُ اللَّهُ بِ [ حُسْنِ ] خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ »
🔹 هرگاه با مردم آميزش كنى، اگر توانى كه دستت بالاتر از آنكه با او آميزش كرده اى باشد بكن (يعنى در عطا و احسان و ساير آداب معاشرت از او جلو باش) زيرا گاهى بنده در عبادت كوتاهى و تقصير ميكند، ولى حسن خلق دارد و خدا بسبب حسن خلقش او را بدرجه روزه دارى كه به عبادت بپاخيزد ميرساند.
-------------------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« إنّ البِرَّ و حُسنَ الخُلقِ يَعْمُرانِ الدِّيارَ ، و يَزيدانِ في الأعْمارِ »
🔹 نيكى كردن و خوش خويى خانه ها را آباد و عمرها را زياد مىكند.
-------------------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم ، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ وحُسْنِ البِشرِ »
🔹 شما هرگز نمىتوانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.
#احادیث
#برنامه
@Masafe_akhar
زبانحال حضرت ابوالفضل علیه السلام خطاب به حضرت علی اکبر علیه السلام
دیدم از کودکی ات چرخش شمشیرت را
دوست می داشتم این گفتن تکبیرت را
مشق شمشیر تو با من چه تماشایی بود
به زمین میزدی آخر عموی شیرت را
فاتحانه به کمر دست زده می گفتی
کودکانه به پدر، جنگ نفس گیرت را
به زمین خورده ام امروز که شمشیرت نیست
در صف هلهله ها نعره ی تکبیرت نیست
کاف ها یا پدرت دور سرت می خواندند
قطعه قطعه تر از این قدرت تفسیرت نیست
پدرت هست کنار تو و دیگر نفسی
تا که تعریف کند جنگ نفس گیرت نیست
گل خندان حسینی که تنت می ریزد
پیش چشمان حسود چمنت می ریزد
یوسف قافله باز از دهن هر گرگی
هر طرف گوشه ای از پیرهنت می ریزد
روی دوش پدرت از همه کم وزن تری
چون که در هر قدمی هی بدنت می ریزد
قلب این طایفه سنگ است برادرزاده
بینشان تشنه ی جنگ است برادر زاده
فرصتی نیست که بنشینم و جمعت بکنم
وقت عموی تو تنگ است برادرزاده
با همه زخم و خراشی که به رویت زده اند
صورتت باز قشنگ است برادرزاده
تا که افتاده ای از پا، کمرم می لرزد
دستم از بس که کرخت است عَلَم می لرزد
جگرم پاره شد از درد که دیدم زینب
هم به سر می زند از داغ تو هم می لرزد
من کنار تو نماندم که نبینند این قوم
دست و بازوی نگهبان حرم می لرزد
پدرت آیه ی نور است ولی می شکند
عمه ات کوه غرور است ولی می شکند
پای هر زخم تو هر لحظه ، دل مادر من
گرچه از معرکه دور است ولی می شکند
هیچ کس از دل توفانی عباس نگفت
دل عباس صبور است ولی می شکند
آیه آیه نسب نور به لشکر گفتی
هرچه بایست بدانند سراسر گفتی
چقدر حی علی خیر عمل می گویی
آی پیغمبر مبعوث مکرر گفتی
بی جهت نیست تو را زخم دو چندان زده اند
در رجزهات علی را دو برابر گفتی
اشهد ان محمد نشده باورشان
رسم این قوم شده کشتن پیغمبرشان
می روی تا شکنی هیمنه خیبرشان
تو اذان هستی و باید همه جا پخش شوی
اسب بیهوده نبردت به دل لشکرشان
لشکر فتنه پر از ابن زیاد است عمو
با اذان سر به طواف تو نهاده است عمو
به پراکندگی و زخم تنت فکر نکن
زود برگرد علی کار زیاد است عمو
تا ابد دفاع از حرم و بانگ اذان
روی دوش من و دوش تو فتاده است عمو
صبح فردا به سر نی ز معما من و تو
کار داریم در این بادیه فردا من و تو
بعد از این کرب و بلا مکتب انسان سازی است
هر گروهی که بخواهد برسد تا من و تو
عضو گیری و فرستاد نشان با زینب
بیعت و بردن آموزششان با من و تو
شعر از دکتر سیده اعظم حسینی
سخنرانی دینی
موضوع : قطره ای از دریای بی کران فضائل و آموزه های امام جواد علیه السلام☝️
🔻به خاک پای امام چه كار داری؟
محمد رضا زائری:
اساس دين چنان كه در قرآن و تفسير پيامبر اكرم و خاندان رسالت شناخته ايم بنيان منطقي و عقلاني كاملا روشن و دقيقي دارد كه انسانها را در همه دوران ها و مكان ها مورد خطاب قرار مي دهد و از خرافه پردازي و سليقه هاي شخصي كاملا بر حذر مي دارد.
مرحوم كليني محدث بزرگ و مشهور در كتاب عظيم اصول كافي روايت عجيبي در مورد امام جواد عليه السلام نقل مي كند كه اين روزها بيش از گذشته براي ما راهگشاست و بر تبيين متين و تفسير عقلاني از رسالت و كاركرد دين تأكيد دارد.
شخصي به نام عبدالله بن رزين گفته است من در مدينه سكونت داشتم و هر روز ظهر امام جواد را مي ديدم كه پياده و تنها به زيارت قبر پيامبر مي آيد و كفش خود را در مي آورد و نماز مي خواند. روزي وسوسه شدم كه براي تبرك از خاك زير قدم هاي آن حضرت بردارم و وقتي ظهر شد به مسجد رفتم و منتظر شدم تا ايشان برسد و من از خاك زير پايشان بردارم اما در كمال تعجب ديدم كه آن روز بر خلاف هميشه سوار بر مركب خود تا پاي سنگ درگاه مسجد آمد و آنگاه وارد شد و در روزهاي بعد نيز چنين مي كرد!
با خود گفتم صبر مي كنم تا موقع نماز كه كفش خود را درمي آورند از خاك زير پايشان برمي دارم، اما بر خلاف انتظار من از فردا هر بار كه براي سلام به پيامبر به محل نماز خود مي آمد ديگر كفش خود را هم از پاي خارج نكرد و روزهاي بعد هم هر بار با كفش مي آمد!
با خود گفتم كه به حمام مي روم و آنجا از خاك پاي حضرت برمي دارم! با صاحب حمام محله بقيع كه حضرت هر هفته يك روز به آنجا مي رفت صحبت كردم و فهميدم كه چه روز و چه ساعتي به حمام مي آيند و رفتم و به انتظار ايستادم. ديدم كه حضرت با سه نفر غلام از راه رسيد و زماني كه مي خواست از مركب پياده شود يكي از آنها آمد و حصيري را جلوي پاي حضرت پهن كرد تا حضرت پاي خود را روي آن حصير بگذارد و داخل شود!
صاحب حمام با تعجب به من گفت اين نخستين بار است كه امام چنين مي كنند!
من منتظر شدم تا موقع برگشتن از خاك زير پاي حضرت بردارم اما در هنگام خروج از حمام نيز غلام آن حضرت آمد و حصير را بر زمين پهن كرد و ايشان از روي حصير بر مركب سوار شدند و رفتند!
با خود گفتم كه خدا را خوش نمي آيد كه من فرزند پيامبر را اين قدر اذيت كنم و قصد كردم كه ديگر اين ماجرا را ادامه ندهم!
فردا ظهر كه حضرت براي نماز و زيارت به مسجد پيامبر آمد ديدم كه مانند گذشته ها باز تنها و پياده آمدند و كفش خود را درآوردند و به نماز ايستادند!
چرا فرزند پيامبر كه از نيت اين شخص آگاه شده بودند اصرار داشتند راهي براي اين اقدام او باز نكنند و به هيچ وجه چنين مجالي ندهند؟ زيرا مي دانستند اين حركت او كه در اين لحظه از روي محبت و دلبستگي و اعتقاد است در آينده به مرور فضايي براي ترويج مسايل حاشيه اي ايجاد مي كند و در طي قرن ها باعث تراكم حجم عظيمي از پيرايه ها و اضافات خواهد گرديد.
اصول کافی ج۱ص۴۹۴ حدیث ۱