eitaa logo
حقایقی پیرامون انجمن حجتیه
2.7هزار دنبال‌کننده
360 عکس
50 ویدیو
2 فایل
نائب ولی عصر(علیه السّلام)فرمودند: "گاهی صریحاً با انقلاب مخالفت نمی‌شود،بلکه با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت می‌شود. روی اینها باید حساس بود." این کانال به معرّفی یکی از این گروه ها یعنی "انجمن حجتیه" میپردازد. ادمین: @hojjatiye_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مرحوم استاد سبزواری: آقای #حلبی در گوش من گفت: «ما بنا نداریم با شاه در بیفتیم.» ❗️ چون من آخر آن شعر به مسائل سیاسی و وطن پرستی و ضد سلطنتی اشاره کرده بودم. 🆔 @hojjatiye
🔴 «شیخ محمود و اختصاصات فقهی غالیان» ✅ نوشتاری خواندنی در نقد دو سخنرانی رهبر انجمن حجتیه yon.ir/yrZUR ✍ 🆔 @hojjatiye
🔴 تلاش انجمن برای جذب شریعتی❗️ به مناسبت سالروز فقد دکتر شریعتی، خاطره‌ای را منتشر می‌‌نمایم که حاکی از تلاش انجمن جهت جذب ایشان است. قابل ذکر آن که سران انجمن نه تنها ارادتی به دکتر شریعتی نداشتند، بلکه به واسطه برخی از تفکّراتش به شدّت با او مخالف بودند. امّا تنها هدف از بازخوانی این خاطره، نشان دادن این مسئله‌ی مهمّ است که انجمن هیچگاه از جذب نیروهای گوناگون دریغ نکرده و نمی‌کند. محمّدعلی نجفی در این باره می‌گوید: ✅ « یک شب در حسینیه ارشاد منتظر بودم سخنرانی دکتر شریعتی تمام بشود و با گروهی از دانشجویان برویم خانه‌ی ما. بعد از سخنرانی دکتر، دو نفر که به انجمن حجتیّه اعتقاد داشتند، آمدند و با کمال احترام و خضوع بسیار شروع کردند به گفتگو با دکتر شریعتی؛ و حرفشان این بود که شما با این بیان و دانشی که دارید، در مقابل امام زمان (علیه السّلام) مسئول هستید و حتماً باید اقدامی در این زمینه بکنید. ایشان را تشویق می‌کردند که بیایید در انجمن حجتیّه فعّالیّت کنید. دکتر با متانت و درایت با آن‌ها برخورد کرد و گفت: «چرا من نیرویم را بگذارم روی این که اثبات کنم بهائیّت چه اشکالی دارد؟ من تمام تلاشم را می‌کنم تا چهره‌ی درستی از اسلام روشن بشود و اگر این چهره‌ی اسلام، روشن و مشخص بشود، هم بهائیّت و هم مارکسیسم در مقابل آن تاب نمی‌آورند.» 📚شریعتی در زندان، محمّد حکیم‌پور، انتشارات نغمه نواندیش، ص41 🆔 @hojjatiye
📸مرحوم حسینی در ختم علامه کرباسچیان مردی که مدتی به مخالفت جدی با علامه کرباسچیان برخواست. خداوند بر پاداش انتقادات به حقش بیفزاید، و اگر در این راه تندروی داشته از سر تقصیراتش بگذرد. 🆔 @hojjatiye
پاسخ کوتاه به ادعای ابراهیم فیاض .doc
24.6K
🔴 دکتر ابراهیم فیاض مدعی شده بود که «تفکر سید منیرالدین حسینی شیرازی مثل تفکر انجمن حجتیه است»❗️ ✅ در کانالِ مربوط به استاد میرباقری( mirbaqeri@ ) پاسخی کوتاه به این ادعا داده شد. 🆔 @hojjatiye
🔴 شهید آیت الله دکتر بهشتی: انجمن حجتیه دچـار یـک خودبزرگ بینـی ضـد اخـلاق اسـلامی بـود. مغرورند. 🆔 @hojjatiye
🔴 شهید آیت الله دکتر بهشتی، ۱۰ روز قبل از شهادت فرمودند: انجمن حجتیه دچـار یـک خودبزرگ بینـی ضـد اخـلاق اسـلامی بـود. اگـر ایـن خودبـزرگ بینـی هنـوز هـم وجـود دارد و ایـن آقایـان خیال مـی کننـد بالاترین عبـادت عبـارت اسـت از شـرکت در فعالیتهـای ضدبهایـی، اشـتباه مـی کننـد. مغرورنـد و خداونـد آن هـا را از ایـن غـرور نجـات بدهـد. ✅ اگـر ملـت مـا مـی خواسـت فرمایـش هـای آقایان را گـوش بکند،هنوز زیر یوغ شـاه بـود. بهترین خدمـت را بـه امـام زمان(سـلام اللـه علیـه) انقلابیون مسـلمان کـرده اند کـه راه آن حضـرت را بـه روی امـت و بـه روی دنیـا گشـوده انـد. 📚 سخنرانی در دفتر حزب جمهوری، ۶۰/۳/۲۷ 🆔 @hojjatiye
🔴 حاج احمد متوسلیان: تا ظلم هست، ما هم در جنگیم. ⚪️ شیخ محمود حلبی: جنگ باید به رهبری معصوم باشد. ✅ تفاوت خطّ فکری امام و اسلام نابی که به فرزندان عصر ما معرّفی کرد، با خطّ فکری شیخ محمود و اسلام ناقصی که در انجمن حجّتیه، آموزش داده می شود، بسیار روشن و آشکار است. یکی از این تفاوت های آشکار عقیدتی، در موضوع مبارزه و جنگ با ظلم است. به مناسبت سالروز به اسارت درآمدن یکی از شاگردان مکتب حضرت روح اللّه، یعنی حاج احمد متوسّلیان🌷، بر آن شدیم تا کلامی از ایشان را با کلامی از رئیس انجمن حجّتیه در کنار هم گذاشته و قضاوت را به شما واگذار کنیم. اخیراً سخنرانی ‌ها و مصاحبه‌ های حاج احمد متوسّلیان در کتابی با عنوان "احمد متوسّلیان هستم" گردآوری و تدوین شده و توسّط انتشارات نارگل به چاپ رسیده است.📕 حاج احمد متوسّلیان در یکی از این سخنرانی ها می گوید: 🔴 «ما اعتقاد داریم که باید ریشه ظلم و جور و کفر، حداقل از سطح ممالک اسلامی و در مرحله بعد، از سطح جهان برچیده بشود؛ یعنی تا کفر هست، تا ظلم هست و تا جور هست، ما هم در جنگیم. در هر کجا که باشد، علیه آن می جنگیم.» 📚 منبع: احمد متوسلیان هستم، ص241 ⚪️ امّا شیخ محمود حلبی در سخنرانی معروف خود می گوید: « اول شما يك افسر، يك پيشوا و رهبر معصوم، جنگی پيدا بكنيد، يك رهبری كه بتواند اداره اجتماع كند روی نقطه عصمت نه عدالت، عدالت كافي نيست. اوّل او را پيدا بكنيد، آن‌وقت برو جانت را بده. رهبر معصوم جلو بيفتد، فهميدی؟... باید جنگ روی موازین دین به رهبری معصوم[باشد] نه عادل، عادل كافی نیست... لذا شیعه می گوید در عصر غیبت امام زمان جهاد نیست.» 📚 منبع: درسنامه انجمن حجتیه، ص241 🆔 @hojjatiye
🔴 حاج احمد متوسلیان: تا ظلم هست، ما هم در جنگیم. ⚪️ شیخ محمود حلبی: جنگ باید به رهبری معصوم باشد. 🆔 @hojjatiye
🔴 بعضی خیال میکنند که امام صادق به سیاست کاری نداشت... 🏴🏴🏴 به مناسبت سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، حضرت امام صادق (علیه السّلام) گوشه‌ای از بیانات مقام معظم رهبری در مورد آن امام همام را تقدیم می‌نماییم: ✅ « بعضی خیال میکنند که امام صادق به سیاست کاری نداشت، علیه دستگاه فعالیتی نمیکرد، در صدد ایجاد حکومت الهی و علوی نبود، این خطاست؛ که متأسفانه مشاهده میشود که، با این‌که این قضیه بارها گفته شده، باز گوشه و کنار کسانی پیدا میشوند که در نوشته‌ها و گفته‌های خودشان، توجه به این نکته نمیکنند که امام صادق علیه‌الصلاةوالسلام، ماهیت مبارزه‌اش یک ماهیت سیاسی بود، کار فرهنگی او هم کار سیاسی بود، وقتی امام صادق میگوید من امامم، امام یعنی چه؟ امام یعنی حاکم جامعه، امام یعنی رئیس جامعه، یعنی من همان کسی هستم که این خلیفه‌ی غاصب بی دین، جای مرا گرفته. خب این حرف آیا یک حرف سیاسی است یا یک حرف فرهنگی است؟ ۶۸/۳/۱۲ امام صادق در عرفات در روز عرفه در میان جمعیت می‌ایستد با صدای بلند فریاد زد «ایهاالناس ان‌رسول الله کان هو الامام» امامت را از سرچشمه‌ی معنویش و اصلیش شروع می کند. پیغمبر اول امام بود، «ثم کان من بعده علی، ثم‌الحسن، ثم‌الحسین» بعد میگوید و سپس من، یعنی ادعای امامت و حکومت که این نشان دهنده‌ی اوج مبارزه‌ی امام صادق است در اواخر دوران بنی امیه. ۶۷/۳/۱۹ 🆔 @hojjatiye
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مقام معظم رهبری: بعضی خیال میکنند که امام صادق به سیاست کاری نداشت. ایشان در عرفات میگوید من امامم، امام یعنی چه؟امام یعنی حاکم جامعه. آیا این یک حرف سیاسی است یا یک حرف فرهنگی است؟ 🆔 @hojjatiye
🔴 زمانی که خون شیخ از امام حسین(ع) رنگین‌تر نبود... یکی از شاگردان شیخ محمود به نام دکتر جلال ، خاطره ای مهم و قابل تأمل را اینگونه از زبان استاد نقل می‌کند: « قبل از شهريور 1320 توليت مسجد گوهرشاد با من رفاقت داشت. به خارج مشهد آمد و از من دعوت كرد كه "آقا شيخ محمود ما امسال بنا گذاشتيم در روز عاشورا تو منبر بروى و راجع به امام حسين عليه السلام صحبت كنى. فقط به اين شرط كه روضه نخوانى.❗️ (چون رضا خان روضه خوانى را نيز ممنوع كرده بود.) از رشادت‌هاى امام حسين عليه السلام بگو. از گذشت‌هاى امام حسين عليه السلام بگو. از ايثار امام حسين عليه السلام بگو؛ ولى روضه نخوان." گفتم: "بسيار خوب." ... ✅ به مادرم گفتم: "مادر، خون من از خون اصحاب سيدالشهدا عليه السلام رنگين‌تر نيست. آن‌ها مردانى بودند كه براى استمرار دين خدا جانشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند و جلوى تير و نيزه و سنان رفتند و دفاع از دين خدا كردند. مادر امروز دين خدا محكوم شده و بى‌دينى ترويج شده است و من اجازه می‌خواهم بروم منبر، و آن چه را كه بايسته‌ى منبر است بگويم." مادرم موافقت كرد. 💠 در تمام عمرم آن منبری که بتوانم در درگاه خدا بگويم خدايا يك منبر براى تو و حسين بن على خالصاً و مخلصاً رفتم اين منبر بود. رفتم حمام؛ غسل كردم و كفن از زير پوشيدم و به مسجد گوهرشاد رفتم و به منبر رفتم. سال‌ها بود كه مردم روضه نشنيده بودند. دلها عقده داشت. خود من هم عقده داشتم. شروع كردم: 🏴 باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است تا من شروع به خواندن كردم، غوغا در مسجد بلند شد. مردم هاى هاى گريه مى‌كردند. گريه و شيون عجيبى بلند شد. ⚡️من شروع كردم حمله‌ى به رضا خان كه "اين مردم مسلمان چه كرده بودند كه اين‌ها را به تير بستيد؟ چرا از سر زن‌هاى ما حجاب را برداشتيد؟" و هر لحظه هم مهیّا بودم كه ترورم كنند. خلاصه حمله كرديم و بحث كرديم و روضه خوانديم و توسّل جستيم و منبر تمام شد. از منبر كه آمدم پايين، گفتم: توى حرم مرا مى‌زنند؛ خبرى نشد. از حرم آمدم گفتم كه توى كوچه مرا مى‌زنند؛ خبرى نشد. از كوچه آمدم منزل، در منزل را باز كردم آمدم تو. گفتم شبانه به سراغم مى‌آيند؛ خبرى نشد. يكى دو روز گذشت خبرى نشد. هيچ خبرى نشد؛ هيچ. اصلاً شتر ديدى نديدى. هيچى، هيچى، هيچى.❗️ رفيق ما، توليت مسجد آمد و گفت: "شيخ محمود! چه كردى؟ مگر بنا نبود روضه نخوانى و..." به او گفتم: "با خودم گفتم هر چه مى‌خواهد بشود، بشود." از او پرسيدم: "چه قصّه‌اى شد؟" گفت: "در همان حال كه مشغول صحبت بودى دادگاه نظامى تشكيل دادند و دستور تير دادند. گفتند: همين الآن بزنيدش. سربازها گلنگدن‌ها را كشيدند؛ ماشه را كه مى‌خواستند بكشند؛ يكى گفت: اگر الآن او را بزنيد خبر به رضا خان مى‌رسد. رضا خان مى‌پرسد: چرا او را زديد؟ بايد بگوييم: اعليحضرتا عليه شما حرف زد. مى‌گويد: پدر سگ ها! چرا گذاشتيد كه منبر برود تا عليه من حرف بزند. رضا خان اگر بفهمد شيخ محمود منبر رفته و اين حرف‌ها را روى منبر گفته است، پدر ما را در مى‌آورد. شور دوم كردند. در شور دوم گفتند: خير! سياست اقتضا نمى‌كند. اصلاً بياييم مثل اين كه هيچ اتفاقى نيفتاده موضوع را ندیده بگیریم." » 📚 منبع: یاد استاد، منتشر شده توسط انجمن حجتیّه، ویژه‌نامه شماره3، 27 ✔️ مقایسه‌ی این خاطره با تفکّرات و عملکرد شیخ محمود حلبی در نهضت امام خمینی(رحمت اللّه علیه) این پرسش را ایجاد می‌نماید که چگونه می‌شود که شیخ برای ذکر مصیبتی از بذل جان خویش دریغ ندارد، امّا برای تشکیل حکومت اسلامی که علاوه بر گسترش شریعت و احکام اسلام، در سایه‌ی آن هزاران مجلس معارف و عزاداری اهل بیت(علیهم السّلام) تشکیل خواهد شد، خون‌های ریخته شده در این راه را هدر دانسته و می‌گوید: « اوّل رهبر معصوم داشته باش، آن وقت برو جانت را بده. آن وقت من هم واجب است منبر را ول کنم... انشاء الله تعالی بیاری خدا و به لطف خدا آن حاکم اسلامی، آن حاکم الهی که معصوم از هر خطا و اشتباه است و معصوم از هر گناه است، حضرت بقیةالله الاعظم ولی الله الاعظم امام زمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) او تشریف بیاورد، جانمان را قربانش می‌كنیم.».‼️ 📚 منبع: مروری بر تاریخچه و تفکّرات انجمن حجتیّه(از زمینه‌های تأسیس تا تعطیلی ظاهری)، رضا اکبری آهنگر، سوره مهر، تهران، 224 – نوار این سخنرانی نیز موجود است. 🆔 @hojjatiye