eitaa logo
هنر حکمرانی و توسعه || محمد حق شناس
1.9هزار دنبال‌کننده
610 عکس
126 ویدیو
0 فایل
🟡دکتر #محمد_حق_شناس متولد شاهین_شهر و برخوار و میمه 💠کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه تهران و دکترای مدیریت توسعه دانشگاه علامه طباطبایی 🟥مستعد برتر #بنیاد_ملی_نخبگان(رتبه برتر کنکورها و پژوهشگر نمونه) 🟪صاحب نظر #حکمرانی، #مدیریت و #اقتصاد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
💠 چه کسی معترضین را به خیابان می‌کشاند؟! 🔹 این روزها رفتار رادیکال برخی از در ایران، بعضی‌ها را دچار بُهت و حیرت می‌کند. اما تعجبی ندارد؛ همه‌ی این رفتارها طبیعیست! طبیعت این است! 🔹در نئولیبرالیسم میدان‌دار است، و هم قاعده بازی و شرط حیات در این بازار است! 🔹اگر می‌بینید برای بوسیدن و رقصیدن و بغل کردن می‌خواند، یا برای همسفره شدن با جنس مخالف در دانشگاه حالت جنگی می‌گیرد، او دارد طبق قاعده بازار عمل می‌کند! 🔹اصلا ، لذت‌جویی و جزئی از شخصیت و لازمه‌ی انسان نئولیبرال است برای اینکه در رقابت کم نیاورد! 🔹حالا آزادی جنسی هم یکی از این عرصه‌های رقابت برای انسان نئولیبرال است. به‌خاطر همین یک روز دغدغه‌اش حضور زنان در ورزشگاه است، روز دیگر آزادی پوشش می‌خواهد؛ و روزی دیگر آغوش رایگان می‌دهد. 🔹سوژه نئولیبرال حتی را عرصه رقابت می‌بیند و سعی می‌کند با قدرت رسانه مطالبات اصلی معترضین را به نفع خودش تحریف کند. 🔹او در این رقابت نه تنها نسبت به آرمان‌های اجتماعی مثل مبارزه با حساسیتی ندارد که حتی دغدغه استقلال وطن هم ندارد و به طور کاملاً طبیعی از بیگانه مطالبه و جنگ علیه کشورش می‌کند. 🔹و اگر از گریزان است چون پرسشی ندارد که دنبال پاسخ باشد. آرمان‌‌ش لذت‌جویی و منفعت‌طلبی‌ فردی است و این آرمان‌ها اساساً قابل گفت‌وگو نیستند. در بهترین حالت، مذاکره می‌کند برای تحقق آرمان‌هایش.  🔹با این همه او فقط یک سوژه است. بخش عمده‌ای از این سوژه مخلوق و محصول سیاست‌های نئولیبرالی در کشور است. وقتی عرصه‌های مختلف حکمرانی‌ از اقتصاد گرفته تا آموزش و سلامت تقدیم ایده‌های نئولیبرالی شود، می‌توان انتظاری جز خلق انسان نئولیبرال داشت؟! آن‌گاه اوست که تو را مجبور می‌‌کند در فرهنگ و سیاست‌خارجی هم در زمین نئولیبرالیسم بازی کنی! و گرنه در اقتصاد و معیشت و امنیتت دچار بحران می‌شوی! 🔹تا حکمرانی را از دست نئولیبرالیسم آزاد نکنی او همین‌طور پیش می‌آید و تو باز می‌رسی بر سر دو راهی. و این‌بار معیشت و امنیتت را به آزادی جنسی گره می‌زند. 🔗 پ.ن: همان‌طور که مشخص است منظورمان همه معترضین نیست، بلکه صحبت از کسانی‌ست که به نوع رفتارها و شعارهایشان اشاره شد.
📝 محمد حق شناس: ✅ چرا علی رغم این حجم از تحریم، اقتصاد ایران همچنان پابرجا است؟ ✴️ این موضوع به تاب آوری اقتصادی در مقابل تحریم ها بر می گردد، به گفته بسیاری از قدما اقتصادی، سرمایه بسیار ترسو است و با کاهش سودآوری و ریسک پذیر شدن محیط به سرعت از محیط بی ثبات به سمت محیط باثبات بالاتر فرار می کند، هدف تحریم کنندگان نیز دقیقیا بر پایه همین ویژگی سرمایه گذاری برای فلج کردن و به زانو در آوردن کشورها و بی ثبات سازی اقتصادی، پی ریزی می شود. ⏺️هر چقدر زیربناهای توسعه ای یک کشور توسط سرمایه های خارجی یا بخش خصوصی ایجاد شده باشد و یا در ید تملک آن ها باشد، تاب آوری این صنایع در مقابل تحریم های اقتصادی بسیار پایین می آید و با اولین لرزش یا ایجاد تحریم فرو می ریزد. چرا که سرمایه گذار خارجی و یا بخش خصوصی دنبال سود و منفعت مالی است و خود را مقید نمی داند که به خاطر درگیری های سیاسی یا ایدئولوژی از منافع خودش چشم پوشی کند و تن به زیان یا ریسک های احتمالی بدهد. ⏺️ از آنجا که صنایع مادر و اصلی ایران بیشتر دولتی و تحت کنترل حاکمیت بود و مدیران این صنایع وفادار به سیاست های دولت در مواجه با تحریم های غرب بودند و از انجا که منفعتی از قبل سرمایه این شرکت ها نمی بردند و صرفا حقوق ماهیانه دریافت می کردند، این صنایع بدون ورشکستگی یا تعطیل شدن یا تعدیل نیروی انسانی ولو با زیان مالی به کار خود ادامه دادند. 🟠 اما اگر این صنایع به کمک سرمایه خارجی ایجاد شده بود، به سرعت مثل تحریم ایران در سال 1332 و سقوط دولت مصدق با خروج سرمایه های خارجی به سرعت تعطیل می شد و ایران فلج می شد. 🟠 اگر صنایع بزرگ در اختیار بخش خصوصی بود نیز دقیقا وضعیت مشابهی رخ می داد، در همین چند سال، بیش از 200 میلیارد دلار سرمایه خرد از کشور خارج شده است، کافی بود صنایع بزرگ نیز خصوصی بود، به سرعت به دلیل زیان، قیمت محصولات و تولیدات آن ها به ده برابر قبل از تحریم افزایش می یافت و نوعی تقابل بین دولت و مالکین این صنایع شکل می گرفت، مالکین این صنایع سه راه جلوی پای دولت می گذاشتند، یا تن به تسلیم شدن در جنگ اقتصادی دهد و با آمریکا و تحریم کنندگان کنار بیایید یا اجازه افزایش تصاعدی قیمت محصولاتشان و تورم لجام گسیخته را دهد که به فروپاشی اقتصادی کشور منجر می شود یا نهایتا اجازه دهد که این مالکان اعلام ورشکستگی، فروش دارایی و خروج سرمایه از کشور را داشته باشند که در هر حالتی فاتحه اقتصاد کشور خوانده می شد. ✴️ در شرایط تحریم، تاب آوری بخش دولتی بسیار بیشتر از بخش خصوصی است، واگذاری صنایع در چنین شرایطی یعنی تن دادن به افزایش قیمت محصولات، تن دادن به نظر مالکین این شرکت ها در نوع دیپلماسی و مواجه با دشمنان و نهایتا خروج سرمایه، اعلام ورشکستگی، بیکاری و شورش عمومی مردم بر علیه دولت! در صورت تمایل به خواندن سایر مطالب به کانال زیر در ایتا بپیوندید👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani @hokmraniirani
✍ محمد حق شناس: 💢 چرا واگذاری سهام خودروسازی به بخش خصوصی و خصوصی کردن این صنعت، صنعت خودرو سازی را برای همیشه نابود خواهد کرد؟! ⏺️ بیایید یک حساب ساده بکنیم، همین الان شرکت های خودروساز حدود ۷۹ هزار و ۱۱۰ میلیارد تومان زیان انباشته دارند، این زیان انباشته تنها از راه افزایش قیمت تولیدات این خودرو سازان قابل جبران است. ⏺️ دولت در تعهدش برای واگذاری این صنایع مدعی شده است که قیمت گذاری دستوری فعلی را بر می دارد یعنی سقف قیمتی برای خودرو در نظر نمی گیرد! در این صورت با توجه به واگذاری سهام این شرکت ها و خلع ید دولت، بخش خصوصی ناگزیر است برای رفع این زیان انباشته، قیمت هر دستگاه تولیدی خودش را حداقل 3 برابر قیمت فعلی کند! ⏺️با فرض اینکه دولت این زیان انباشته را از منابع دولتی و بیت المال بتواند تامین کند و بدون زیان انباشته این شرکت را واگذار کند و فرض اینکه تورم سالانه مهار شده و تک رقمی شده باشد باز هم بخش خصوصی خریدار این شرکت ها برای سودآوری و بازگشت سرمایه و یا احیانا پرداخت دیون و تسهیلات بانکی که با آن این شرکت ها را خریداری کرده، ناچار است قیمت تولیدات شرکت را حداقل دو برابر کند. ⏺️ در چنین شرایطی، به احتمال زیاد به دلیل قدرت خرید پایین مصرف کننده با توجه به افزایش قیمت صورت گرفته، میزان فروش و به تبع آن تولید این محصولات به شدت کاهش خواهد یافت. ⏺️ صاحبان جدید این شرکت ها در مواجه با پدیده عدم خرید و نارضایتی عمومی شکل گرفته ناگزیر به کاهش کیفیت قطعات و ساخت این محصولات شده تا با کاهش هزینه، قیمت خود را کاهش دهند که در این صورت نیز نارضایتی از این صنعت توسط خریداران مضاعف خواهد شد. از طرفی افزایش جهشی قیمت با کاهش کیفیت در قیاس با خودروهای خارجی، فشار افکار عمومی بر دولت را برای واردات خودرو خارجی در کلاس بالاتر و با قیمت پایین افزون خواهد کرد و نهایتا سیاست مداران ناچار به واردات خودرو خارجی خواهند شد. ⏺️ با ورود خودرو خارجی، دیگر خودرو داخلی از رونق خواهد افتاد و از آنجا که شرکت های خودرو ساز داخلی نه به لحاظ قیمتی و نه به لحاظ کیفیت توان رقابت با این محصولات را ندارد ناچار به تعدیل نیروی انسانی، تعطیلی بخش R&D و توقف تولید و درنهایت حذف از گردونه صنعت خواهند شد یا در بهترین حالت تبدیل به وارد کننده خودرو خارجی و یا مونتاژ آن خواهند شد. ❌ بدون شک تا دو سال دیگر با این فرمان دولت چنین خواهد شد... در صورت تمایل به خواندن سایر مطالب به کانال زیر در ایتا بپیوندید👇👇👇👇👇👇👇👇: https://eitaa.com/hokmraniirani @hokmraniirani
📝محمد حق شناس: مسیر غلط اقتصادی و نابودی امید و اعتماد مردم برای همیشه از ابتدای مطرح شدن موضوع حذف ارز ترجیحی موسوم به ارز 4200، عمیقا با این اقدام مخالف بودم و عوارض و پیامدهای آن را از منافع محدودی که جریان به اصطلاح غالب اقتصادی در بولتون ها و تحلیل های خود به آن استناد می کردند بیشتر می دانستم، با گذشت 5 ماه از اجرای این طرح به نظرم بر همگان روشن شد که حذف ارز ترجیحی اثری به مراتب وحشتناک تری بر اقتصاد کشور نسبت به وجود آن گذاشت و می گذارد، آن روزها دلایلم برای مضر بودن این تصمیم به شرح ذیل بود: 1⃣ ایجاد دور باطل افزایش تورم حاصل از شوک حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت ارز خارجی به مبالغ بالاتر، مجددا ایجاد تورم حاصل از کاهش ارزش پول و باز بالارفتن قیمت ارز، مجددا افزایش تورم با کاهش ارزش پول ملی و ... این دور باطل حد یقف نخواهد داشت چون ترمزی برای آن وجود ندارد، تورم باعث کاهش ارزش پول ملی و کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد و در نتیجه ارز گران خواهد شد، با گرانی ارز، تولید کاهش یافته و تورم ایجاد می شود و باز مجدد این سیکل ادامه می یابد. 2⃣ برداشتن مانع یا ترمز ارز (ارز 4200) تقاضای ارز را افزایش داده و در آینده نزدیک شاهد خروج سرمایه و کاهش ارزش پول ملی بدون هیچ مانع و کنترل دولتی خواهیم بود. 3⃣ تورم 75 درصدی به دلیل شوک حاصل از حذف ارز 4200 و گرانی وحشتناک کالاها. 4⃣ ایجاد رکود تورمی به دلیل پایین آمدن قدرت خرید اکثر مردم، کاهش تولید کالاهای ضروری به دلیل گرانی مواد اولیه وادرداتی با ارز آزاد 26 هزار تومانی، کاهش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی در قیاس با ارزهای دیگر و فشار سنگین به اقشار ضعیف. 5⃣ افزایش نقدینگی اجباری با افزایش حقوق کارمندان و مستمری بگیران، افزایش تسهیلات بانکی برای کاهش اثر گرانی کالاها و حمایت از اقشار ضعیف جامعه بالاجبار و در پی آن افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و ... 6⃣ امکان شورش و طغیان مردمی که به ستوه آمده اند از این حجم فشار اقتصادی و ایجاد وقفه در تولید و رونق اقتصادی کشور! 7⃣ ناتوانی دولت در کنترل بازار کالاها و خدمات و کسری بودجه شدید دولت در مواجه با تامین حقوق کارمندان و اقشار حقوق بگیر که درآمد آن ها جوابگوی نیازشان نیست! 8⃣ با حذف ارز 4200، دستگاه های اجرایی اقتصادی دیگر خود را موظف به تامین ارز برای کالاهای ضروری از جمله دارو نمی دانند و به تبع آن در بی عملی دولت در تامین این ارز و نادیده انگاشتن مکانیسم پیمان سپاری ارزی برای ورود ارز حاصل از صادرات به کشور بخش های متعدد تولیدی در شرایط تحریمی آسیب خواهد دید. 9⃣ خالی شدن ذخایر ارزی کشور به دولیل ناچار شدن دولت در فروش و رهاسازی ارز در اختیار خود در بازار برای متوقف کردن رشد قیمت ارز در قیمت های 40 هزارتومان، 50 هزارتومان و بالاتر... 0⃣1⃣ از دست رفتن مکانیسم تخصیص ارز محدود کشور در قالب ارز ترجیحی برای وارد کردن صرفا کالاهای ضروری و جدا کردن این بازار مهم از بازار آزاد ازر! 🛑 تقریبا همه پیش بینی من از آنچه در مورد این تصمیم متصور بودم محقق شد، حال از دلار 26 هزار تومان قبل از حذف ارز ترجیحی به دلار 37 هزار تومانی و کاهش ارزش پول ملی رسیدیم، تورم کماکان در بالاترین حد خود در بعد از انقلاب حدود 78 درصد است، دولت بالاجبار ناچار شده برای توقف رشد قیمت دلار ذخایر ارزی کشور را با رها سازی ارز و فروش آن کاهش دهد، تولید کالاهای ضروری مثل تولید گوشت و لبنیات به شدت دچار آسیب شد و نارضایتی عمومی اتفاق افتاد، ورود ارز حاصل از صادرات کالاها به کشور به شدت کاهش یافته دولت برای ترمیم قدرت خرید کارمندان و مستمری بگیران ناچار به خلق نقدینگی و افزایش رقم آن شد علاوه بر آن برای جبران سرمایه در گردش تولیدکنندگان و توزیع کنندگان کالا و جبران گرانی اجاره مسکن مجبور به ارائه تسهیلات بانکی گسترده و حجیم شد که همچنان ادامه دارد... ❇️ مطمئنا این دور یا سیکل باطل اقتصادی تمامی ندارد و به زودی دولت ناچار به بالا بردن قیمت انرژی و سوخت (بنزین و گازوئیل) به دلیل کسری بودجه و هزینه بالای آن خواهد شد و باز تورم بالاتر و کاهش ارزش پول ملی و نارضایتی عمومی و افزایش نرخ ارز، اینقدر این دور باطل ادامه می یابد که صرفا دولت تنها مشغول بالا بردن قیمت ها و رهاسازی ارز برای کنترل نرخ ارز می شود و مردم فشار سنگین را متحمل خواهند شد و هیچ پایان یا امیدی هم برای بهبود اوضاع اقتصادی نمی توان متصور بود... برای دیدن مطالب بیشتر به هنر حکمرانی و توسعه بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani
هنر حکمرانی و توسعه || محمد حق شناس
📝محمد حق شناس: مسیر غلط اقتصادی و نابودی امید و اعتماد مردم برای همیشه از ابتدای مطرح شدن موضوع حذ
ادامه ... ✅ ⁉️اما چرا کار به اینجا رسید؟! زیرا دولتمردان و مدعیان اقتصاد غالب، چاله را می بییند و چاه را نمی بییند، به قول خودشان فساد ارز ترجیحی را می بینند و آن را مسئله می دانند اما اصل مشکل و فساد بزرگتر که سقوط احتمالی ارزش پول ملی با حذف آن است را نمی بینند! متوجه نیستند که ارز ترجیحی نه برای فساد بلکه برای کنترل و ترمز افزایش نرخ ارز گذاشته می شود، برای تامین حداقل نیازها جامعه، برای امکان پذیر کردن مدیریت ارز محدود کشور تنها برای ضروریات و نه واردات کالاهای غیر ضرور، برای تثبیت قیمت کالاهای ضروری و تسهیل واردات نهادها و امکان پذیر کردن حیات تولید کنندگان ضرر دیده از تحریم، بدون آن تقریبا هیچ مانعی برای افزایش نرخ ارز برای کشور تحریم زده که متاثر از فشار بالای جنگ اقتصادی، فرار سرمایه و تامین مایحتاج است نمی توان متصور بود و این سقوط آزاد یعنی نابودی مطلق اقتصاد یک کشور مستقل! ❎ اگر دولت به جای آزاد کردن نرخ ارز به فکر کاهش نرخ ارز و تقویت پول ملی با ایجاد خلق نقدینگی تولیدزا می افتاد شاید بهتر می توانست بر این دور باطل غلبه کند! ❎ یعنی دولت به جای تمرکز بر حذف ارز ترجیحی یا کاهش نقدینگی تنها متمرکز بر افزایش طرف عرضه کالا و خدمات می شد و تولید ناخالص داخلی را با این ابزار دو برابر می کرد، هم موجب کاهش نرخ افزایش تورم می شد، هم اشتغال افزایش می یافت و هم می توانست ارزش پول ملی را با مثبت شدن تراز تجاری و ایجاد امید به رونق اقتصادی در کشور و کاهش میل فرار سرمایه رقم بزند! ✳️ اگر همه خلق نقدینگی در کشور به جای تامین کسری بودجه جاری، تسهیلات سرمایه در گردش یا تامین نیازهای فوری و بی اساس به دلیل حذف ارز ترجیحی به یکباره صرف تولید و اشتغال می شد و همزمان دولت با ارز ترجیحی قیمت نهادهای اولیه و مواد اولیه را برای بالا بردن رغبت در افزایش تولید پایین نگاه می داشت به مرور زمان، به جای تورم و کاهش ارزش پول ملی، کشور به کارخانه بزرگ تولید و ارزشمند شدن پول ملی تبدیل می شد، جامعه خود را بی پناه در حجوم افزایش قیمت های لحظه ای نمی دید و امید به رونق اقتصادی در کشور افزایش می یافتد... ❇️ دولت با ارز ترجیحی به نوعی ضربه گیر برخورد گرانی ها و امواج تحریم به بدنه جامعه و اقشار متوسط و ضعیف جامعه می شد و در سایه این ثبات اقتصادی کشور می توانست از بحران های اجتماعی و معیشتی با تدبیر دولت مردان عبور کند. 📛 اما حیف که چنین نشد و نمی شود... دولت تنها گرانی را رمز حل مشکلات خود می بینند و متوجه نیست که چه بلایی سر جامعه خواهد آمد... برای دیدن مطالب بیشتر به هنر حکمرانی و توسعه بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani
محمد حق شناس: عمیقا این روزها ناراحتم؛ 🛑 روند سیاست گذاری و حکمرانی اقتصادی کشور به جد نگران کننده است و پیام آور روزهای سخت و جانکاهی برای مردمی تحت فشار، ناامید و به شدت عصبانیست. ♦ عجیب و بسی سخت است که باور کنیم دولتی در قرن 21، پس از این همه تجربیات بشری، وضعیت خاص ایران و وضعیت تحریم ها، تحت تاثیر ادعاهای پوچ لیبرال های پر چانه، همه آینده کشور را به ایدهای خام لیبرالی گره بزند! ♦سخت است باور کنیم دولت با این همه تجربه تلخ، باز به فکر افزایش نرخ قیمت بنزین و گازویئل باشد! اصلا باور نمی کنیم اینقدر پرت از شرایط باشد! ♦تحت تاثیر ایدهای پوچ، قیمت دستوری و سقف قیمت ارز را رها کند و به دست دلالان و سوداگران و خارج کنندگان سرمایه از کشور بگذارد و پز واقعی سازی قیمت را بدهد، بعد متوجه نباشد که با هر 100 تومان بالا رفتن قیمت ارز و کاسته شدن از ارزش پول ملی چه مقدار سفره مردم به ویژه اقشار ضعیف و زندگی آنان آسیب می بیند! ♦بازار را کامل رها کند به گونه ای که ظرف چندماه، قیمت مسکن 20 درصد افزایش یابد، قیمت خودرو 30% و لوازم خانگی بیش از 15% و باز خوشحال باشد که قیمت ها واقعی شده اشت. -سازی-قیمت که حد یقف ندارد و خودش واژه ای جعلی و فریبنده است و از اساس بنیانی ندارد! ♦ دولت نمی داند معنای این اعداد چیست؟ معنی اش این است که بخش ضعیف جامعه دستش از داشتن مسکن 20%، خودرو 30%، و خرید جهیزیه 15% دورتر شده است. یعنی باید سال های بیشتری چشم انتظار بماند و با فرض ثبات قیمت ها، با سپرده گذاری بتواند چنین مبالغی را تهیه کند که هر گز نمی تواند و باعث ناامیدی و عصیان جامعه می شود! ♦ به سادگی با همین روند 40 درصد از مردم ایران که مستاجر هستند در سال آینده باید پول رهن اجاره خانه شان را دو برابر و اقساط ماهیانه را نیز به همین میزان بیشتر کنند در حالی که چنین پولی ندارند! داستان رها سازی قیمت ها، کوتاه آمدن از قیمت دستوری و بازی کردن با اقتصاد بازار آزاد همین است! 📛 آنگاه برود رئیس دولت خوشحال و خندان به مردم اطلاع بدهد که نرخ تورم به زیر 40 درصد رسیده است. ❌ با این اوصاف داستان شعاری تشویق مردم به ازدواج و فرزندآوری تنها زینت المجالس می شود، نرخ ازدواج به شدت کاهش خواهد یافت، این تتمه اعتماد مردم به دولت نیز از دست خواهد رفت! ✴ آقایان مسئول کشور، داستان اقتصاد بازار آزاد حتی اگر برفرض، ایده درستی باشد، مناسب این روزها و اقتصاد تحریم شده فعلی ایران نیست، به خدا جامعه ایران بیش از این نمی تواند بر اساس فرضیات غلطی که در این چند دهه چند بار تکرار شده بیش از این دوام بیاورد. ✅ لطفا گوش به حرف، کتاب ها و ادعاهای نئولیبرال ها ندهید، کشور در شرایط فعلی نیاز به دولتی مقتدر، متمرکز و برنامه ریز دارد، دولتی که با حواس جمع و قوانین سخت گیرانه مانع خروج سرمایه، مانع از افزایش نرخ ارز، مانع از افزایش قیمت کالاهای ضروری، تخصیص دهنده دقیق و توزیع با صرفه جویی منابع ارزی کشور باشد و بتواند به شکل بنیادین با کنترل حجم نقدینگی و در اختیار گرفتن نظام توزیع کالا و خدمات مانع تشدت توزیع منابع شود. برای دیدن مطالب بیشتر به هنر حکمرانی و توسعه بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani
وقتی در یک کشوری، دروغ و اطلاعات گمراه کننده زیاد می شود و افکار عمومی را دچار تردید یا به شکل گسترده ای نسبت به نهادهای رسمی و اشخاص بی اعتماد می کند، دولت ناگزیر است سازمان مستقلی را جهت راستی آزمایی این اطلاعات، ارائه پاسخ به مردم و مقابله با دروغ های عمدی و اطلاعات نادرست ایجاد کند. گاهی این اطلاعات نادرست جهت بهره برداری اقتصادی، کلاهبرداری و تقلب سیاسی در دستور کار افراد سازمان دهی شده قرار می گیرد که چنین سازمانی می تواند مانع این تخلف بزرگ شود. به کانال هنر حکمرانی و توسعه بپیوندید:👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
🖋 پول و اقتصاد ایران|حسین‌عباسی‌فر ✅ پول در اقتصاد مانند خون در بدن است، باید به اندازه و با سرعت مناسب، در اقتصاد بچرخد! در مساله پول، درحال حاضر با چهار مشکل روبرو هستیم: 1️⃣ اول آنکه در اقتصاد واقعی ایران (تولید و مصرف) پول به شدت کم است. هم مصرف کننده قدرت خرید ندارد و هم تولید کننده بالقوه و بالفعل نقدینگی و سرمایه در گردش ندارد. کافی است به جیب مردم نگاهی بیاندازید و از طرف دیگر از تولیدکنندگان بپرسید که آیا نقدینگی کافی برای افزایش تولید دارید یا خیر؟ بسیاری از افرادی هم که آماده به تولید هستند می‌گویند مشکل اصلی ما نداشتن نقدینگی است! 2️⃣ دوم آنکه این خون در اقتصاد امروز آلوده و ضعیف شده است. آلوده به دلار است و توان دفاع از خود در برابر آن را ندارد. وابستگی ارزش پول ملی به دلار هم واقعی است و هم اثر روانی دارد. یعنی هم به صورت رسمی بودجه ما دلاری بسته می‌شود و هم در بازار نگاه همه به نرخ است. تا سیادت دلار شکسته نشود هیچوقت نمی‌توانیم این خون را تصفیه کنیم. کاری که روسیه و چین در حال انجام آن هستند. 3️⃣ سوم اینکه بدن اقتصاد ایران خونریزی هم دارد. یعنی پولها هدر می‌رود. دو منشاء اصلی هدر رفت پول یکی دولت است (مثلا با حقوقهای نجومی و فسادها و ...) و مهم‌تر از آن بانکهای خصوصی و بورس و به طور کل بازارهای مالی هستند. بانک های خصوصی با دزدی از جیب مردم و هدایت آن به سوی بازارهای غیرمولد، تومورهای بدخیمی را در کشور ایجاد کرده اند. این تومورها رکود را تشدید می کنند. در حقیقت این نهادهای مالی، پول را از جریان واقعی اقتصاد خارج میکنند (حتی بورس، برخلاف ادعایی که می‌شود، به تولید کمک نکرده و نمی‌کند) بانکها علاوه بر ایجاد رکود، پول را به سمت بازارهای سفته بازی برده و بخشی از چرخه تورم را شروع می‌کنند. بازارهای دارائی که قطعه اول دومینوی تورم در ایرانند هدف اصلی بانکها و بازار سهامند. پول توسط این بازارها از جریان اقتصاد واقعی خارج شده و بدن اقتصاد ضعیف و ضعیفتر میشود. درحالیکه دنیا به سمت غیرمالی سازی (definacialization) می‌رود در ایران به سمت مالی‌سازی اقتصاد چهارنعل می‌تازیم! 4️⃣ و اما چهارمین و مهم‌ترین نکته، سیاست‌های انقباضی نولیبرال‌هاست. به ویژه در شرایط رکود. در حالی که بدن اقتصاد به شدت نیاز به تقویت دارد برای خروج از رکود، سیاست های انقباضی مثل کشیدن چند واحد خون از بدن است. اقتصاد واقعی ایران امروز به شدت با کم خونی مواجه است. علاوه بر خونریزی، اقتصاد ایران امروز دچار کم خونی شدید است. یعنی به اعضاء مهم بدن خون نمی‌رسد. این فقط به معنای این نیست که خون به صورت نامتوازن در حال توزیع شدن است. بلکه به این معناست که اساسا حجم پول در کشور نسبت به آن چیزی که باید باشد برای جهش تولید بسیار کم است. اگر هدفمان خروج از بحران و رکود اقتصادی است باید دو کار را انجام دهیم اول افزایش قدرت خرید طبقات پایین با کارت اعتباری خرید کالای ایرانی. دوم افزایش سرمایه درگردش تولیدکنندگان خرد کاری که تمام کشورهای دنیا در دو سه سال اخیر کرده‌اند و فقط ایران انجام نداد و آسیب شدیدی دید اگر در ذهن دولتمردان ما این است که چاپ پول در شرایط رکود و با هدفگیری تولید و مصرف باعث تورم میشود، نه تنها توان عبور از این شرایط را نخواهند داشت، بلکه باعث تعمیق و تشدید رکود تورمی خواهند شد. از راه‌های اساسی تزریق خون به اقتصاد واقعی، افزایش یارانه مردم و ساخت مسکن است نئولیبرالهای وطنی سی سال‌ست به بهانه تورم، ترمز تولید و پیشرفت ایران را کشیده‌اند درحالیکه نه تورم را برطرف کرده‌اند و نه کمکی به رشد و توسعه کشور داشته‌اند ⭕️ جنگ شناختی‌اقتصادی: 🇮🇷 💠 https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7
✍ محمد حق شناس: کجای راه را اشتباه آمدیم که به این روز دچار شدیم؟ و وضع اقتصادمان این شد؟ ✴ دونده ای را تصور کنید که پاهای قوی دارد، تلاش می کند به سرعت بدود و از موانع مختلف عبور کند، به ناگاه گروهی، جمع می شوند و به این دونده می گویند که دستانت به اندازه پاهایت قوی نیست، اگرچه با پاها می توانی با سرعت و مسافت طولانی راه بروی اما با دستت نمی توانی اجسام سنگین را بلند کنی و بالا ببری! به او یک ورزشکار وزنه بردار را نشان می دهند که چگونه با دستان پر قدرتش وزنه های سنگین را بالای سر می برد! دونده داستان ما به شدت دچار پریشان حالی می شود، آنقدر برایش از وزنه برداران می گویند که به فکر چاره می افتد، تلاش می کند تا دستانش را قوی کند، هر چه می کند نتیجه نمی گیرد، جمعی رند و پیدا می شوند و به او می گویند راه حل قوی شدن دست های تو این است که پاهایت را بشکنی، اگر پاهایت شکسته شود در آن صورت تمرکزت می رود روی دست ها و در آن صورت دست هایت قوی می شود، دونده داستان ما چنین می کند اما بعد شکستگی پاها نه از وزنه برداشتن خبری است و نه از راه رفتن معمولی! به طور کامل فلج می شود! ♦ این دقیقا سرنوشت کشور ما در این چند دهه است، سیاست گذاران در ایران وقتی موفقیت های کشورهای اروپایی و آمریکا را در تولید و گسترش رونق اقتصادی دیدند، تصور کردند دلیل آن وجود بخش خصوصی مقتدر و قوی است، برای همین تصمیم گرفتند بخش خصوصی را در ایران تقویت کنند، مشتی رند و هم این وسط پیدا شدند و گفتند اگر بخش دولتی را بشکنید و در هم بکوبید و منابعش را به تاراج ببرید و از اقتدار و تصدی گری آن بکاهید بخش خصوصی تقویت می شود، مشابه آن دونده، پاهای اقتصادی کشور را شکستند، اما هر چه منتظر ماندند این دونده داستان ما مشابه سایر کشورهای سرمایه داری، وزنه بردار خوبی که نشد، به شکل افلیج در یک گوشه ای افتاد! 🛑 دلیلش چه بود؟ دلیلش این بود که نمی دانستند یک وزنه بردار علاوه بر دستان قوی به پای قوی نیاز دارد، همان قدر که وزنه زدن به دست ها فشار می آورد، فشار اصلی را به پاها وارد می کند و بدون پای قوی با دستان قوی کار به جایی نمی رسد چیزی که کشورهای سرمایه دار غربی همیشه مخفی می کنند وجود دولتی قوی و پرتوان در پس پرده بخش خصوصی کارآمد است. ✅ دولت هایی مثل عربستان سعودی راه ایران را در پیش نگرفتند، بر روی همان پاهای قوی و اقتصاد دولتی تکیه کردند، در هرجایی که دولت می توانست خدمتی ارائه کند، سرمایه گذاری کند و خلق ثروت کند در آنجا دولت وارد شد و حتی خارج از اقلیم سرزمینی به شکل دولتی سرمایه گذاری کلانی کردند. ❌ اما در ایران سرمایه گذاری دولتی کامل ممنوع شد، دیگر دولت مثل سابق هیچ شرکت و کارخانه ای را نساخت و هیچ فعالیت سرمایه گذاری قابل توجه برون مرزی در حوزه اقتصاد انجام نداد، دست از توسعه و آبادانی بنادر، اسکله ها، حمل و نقل عمومی، جذب و استخدام سرمایه های انسانی کشور و سامان دهی آن ها در قالب شرکت ها و موسسات علمی کشید و همه آن ها را به بخش خصوصی و عرضه و تقاضا و دست نامرئی آدام اسمیت وانهاد و منتظر شد که بخش خصوصی برایش توسعه و پیشرفت به ارمغان آورد، نتیجه آن خروج گسترده سرمایه، عقب افتادن از کشورهای همسایه خلیج فارس در توسعه زیربناها، بیکاری گسترده جوانان نخبه و فرار آن ها از کشور به دلیل بیکاری و به کار نیامدن دانش آن ها شد. بدتر از همه، نوعی هرج و مرج و بی برنامگی اقتصادی را رقم زد و به تبع آن خلق نقدینگی توسط بانک های خصوصی و رواج دلالی، سفته بازی و سوداگری در بازارهای مختلف، تورم به اوج خود رسید و در اقتصاد شبه آزاد، مسکن به کالایی دست نیافتنی برای عموم مردم تبدیل شد، زمین به قیمتی گزاف رسید و در این کشور کار کردن و تولید کردن بی ارزش و بدون درآمد واقعی و کمتر از تورم و دلالی و سوداگری منشا تولید ثروت شد! ✅ حال فرض کنید ایران همچنان همان پاهای قوی دهه های قبل را در اختیار داشت، به سرعت شرکت های مختلف ایجاد می کرد و این حجم فارغ التحصیل بیکار دانشگاهی را بدن دلسرد کردن آن ها از آینده، استخدام می کرد، آن ها را سامان دهی می کرد و برای خلق ارزش و ثروت در تخصص خودشان به کار می گمارد، تمام سپردهای بانکی را برای تولید و افزایش تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار می داد، با گسترش زیرساخت های کشور باعث رفاه عمومی و رونق بالای اقتصادی می شد، با وجود پاهای قدرتمند و اقتصاد دولتی قوی، بخش خصوصی تولید کننده و مولد نیز تقویت می شد و جامعه از این هرج و مرج و تباهی اقتصادی نجات می یافت. برای دیدن مطالب بیشتر به هنر حکمرانی و توسعه بپیوندید👇👇👇👇 https://eitaa.com/hokmraniirani
وقتی حرف های دلسوزانه ما شنیده نمی شود و برعکس آن به ایدهای تکراری عمل می شود باید هم ظرف یک هفته خودرو ۳۰ میلیون و مسکن در تهران متری ۵ میلیون تومان افزایش یابد! این تازه اول راه شروع مارپیچ وحشت تورم هست، به زودی شرایط وخیمی را تجربه خواهیم کرد مگر اینکه دولت از مسیر خود بازگردد.