🍃🌸🌻داستان شب🌻🌸🍃
*سلام و ارادت ویژه*
شبتون آرام و با لطافت...
وجودتون مهربان و با صفا.. .
جمعتون سرشار از عشق و علاقه و مودت...
*الهی آمین*
..................................
امشب داستانی رو میخوام براتون نقل کنم که هم جالبه هم آموزنده....
بی شک همهء ما مشابه این داستان را دیده یا خودمان داریم...
کاش از کنار درسی که اینجا داده میشود؛ تاثیر و تغییری پیدا شود.
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
🌸🌺🌸
*همسرم اجازه داد؛ یک شب را با زن دیگری باشم*
😢😯😢
ارزشمندترین وقایع زندگی معمولا دیده نمیشوند و یا لمس نمیگردند، بلکه در دل حس میشوند.
دوستی میگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم که زن فهمیده ای بود ؛ از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم.
زنم گفت: که مرا دوست میدارد، ولی مطمئن است که آن زن هم مرا دوست دارد و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد.
زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم *"مادرم"* بود که ۱۹ سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن ۳ بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم.
آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیرمنتظره را نشانه یک خبر بد میدانست.
به او گفتم: بنظرم رسیده بسیار دلپذیر خواهد بود اگر ما امشب را با هم باشیم.
او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد.
آن روز پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم ؛ کمی عصبی بودم.
وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود لباسش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، خودش را جمع و جور کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود.
با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.
ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود.
دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود. پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم.
هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند.
من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم.
هنگام صرف شام ؛ گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که سینما را از دست دادیم…
وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.
وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم به من خوش گذشت؟
من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.
کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید. یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود:
*نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای ۲ نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم.*
و در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم.
..................................
بله عزیزانم ؛
*هیچ چیز در زندگی مهمتر از خانواده نیست.*
*زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید؛ زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.*
امروز بهتر از فرداهای ناشناخته و شاید نیامدنی است.
دست خدا و دعای خیر عزیزانتون همواره همراهتان باد.
🍀🍁🌸🌺❤️❤️🌺🌸🍁🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا چیه به خورد ما دادن؟؟؟؟ 😡
استاد قرائتی
#نشر_خوبیها
#سینما_تفکر
🍃🍃🌸داستان شب🌸🍃🍃
*سلام و تحیت*
*شبتون چونان گلستان : زیبا ؛ معطر ؛ آرام ؛ باصفا و دلربا......؛*
*وجودتون بسلامت و عافیت و هر رنجش و دلهره ای ازتون بدور باد....؛*
*الهی آمین*
.........................................
داستان امشب رو تقدیم میکنم.
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
*"بنام خدای حکیم و جبار"*
ادیبان سخن آورده اند:
در عهد عتیق و در بلاد دور ؛ نجاری بود به نام "حکیم" که زن فرزانه و فرهیخته و نیک رویی داشت که پادشاه بی صفت را مجذوب خود کرده بود.....!!!
پادشاه نابکار دنبال بهانه ای از نجار بود تا او را سربه نیست کند و زنش را به ازدواج خود درآورد.
از اتفاق بر اثر غفلت نجار در کاری ؛ شاه به بهانه دلخواه رسید و بلفور حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را فردا صبح قبل از طلوع خورشید اعدام کنید
نجار برسم خدماتی که برای سلطان داشت ؛ شب را مهلت و قول داد پس از وداع ؛ خود را تسلیم کند.
آن شب نجار از شدت خشم و فکر نتوانست بخوابد ...
همسر نجار که زن فرهیخته و فهمیده متوکلی بود گفت:
ای مرد !!! مانند هر شب راحت بگیر بخواب ...
پروردگارت يگانه حکیم بی همتااست و درهای گشايش بسيار "
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
صبح نجار صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم و مانع شدی تا فرار کنم و ...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
اما دو سرباز با تعجب گفتند :
ای نجار پاک سیرت و نیکو قول !!! بدان که پادشاه دیشب مرده و از تو میخواهيم تا لطف کرده و تابوتی برايش بسازی ...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
همسرش لبخندی زد و گفت :
من که به تو گفتم مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
.........................................
بله دوستان خوبم؛
فکر و حساب و کتاب زيادی ؛ انسان را خسته می کند ...
درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست و فکر و تدبیر و تحلیل و حل کار اوست و بس.
ساعت زندگیتان را به افق آدمهای ارزان قیمت ؛ کوک نکنید که:
*یا خواب می مانید..!!!*
*یا از زندگی عقب میمانید...!!!*
*با افراد بافضیلت همنشین باشید*
در هر شرایطی امیدتان را به خدا از دست ندهید و هر لحظه منتظر رحمت بی کرانش باشید که مدبر امور اوست...
*حتما شنیدیده اید که هنگام گرفتاری و ناراحتی بعضیا میگویند:
پناه بر "خدای حکیم "
شبتان خوش و برقرار
🍃🍃🌸🌺🌻🌻🌺🌸🍃🍃
🌹اکران فیلم سینمایی غریب
۶ و ۷ اردیبهشت ماه ساعت ۲۰
سینما آزادی دهاقان
جهت تهیه بلیط میتوانید به کانون بسیج هنرمندان و اداره فرهنگ ارشاد اسلامی دهاقان
مراجعه کنید
مجموعه های فرهنگی میتوانند بلیط را با ۵۰ درصد تخفیف تهیه کنند
خانواده ها جهت تهیه بلیط به پایگاههای بسیج محلی و کانون های فرهنگی محله مراجعه نمایند
بلیط برای افراد متفرقه مبلغ ۳۰ هزار تومان
جهت رزرو بلیط با شماره :۵۳۳۳۹۵۹۹ در ساعت اداری تماس بگیرید
#کانون بسیج هنرمندان دهاقان
#اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی دهاقان
🍃🌸🌺🍀❤️❤🍀🌺🌸🍃
*سلام علیکم ؛*
شب جمعه و شب مخصوص زیارتی امام حسین(ع)؛
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*حسین جان (ع) :*
*عشق تو مرا " اَلَسْتُ مِنْکُمْ بِبَعید "*
*هجر تو مرا " اِنَّ عَذٰابی لَشَدید "*
*بر کنج لبت نوشته " یُحیِی و َیُمِیت "*
*مَنْ مٰاتَ مِنَ الْعِشقِ فَقَد مٰاتَ شَهید"*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
الهی که مهر و محبت وشفاعت و سخاوت امام حسین(ع) در دنیا و عقبی سایه سار وجود شما و خانواده محترمتان باد...
امشب به نیت براورده شدن حاجات و سلامتی و ظهور امام زمان(عج) سلام ویژه بر آن امام شهید... و بیان حاجات و آرزوهامون......
الهی که بزودی زود در حرم و مرقد ومضجع مطهرش با خانواده زائر و سالک و مقیم و مهمان باشیم
ان شاءالله
ملتمس دعاى ویژه شما بخصوص برای کسانی که التماس دعا دارند.
🍃🌸🌺🌻❤❤️🌻🌺🌸🍃
🍃🍀🌺داستان شب🌺🍀🍃
سلام و تحیت...؛
شبتون خوش و باصفا و سرشار از انس و مودت و نشاط...؛
الهی دلتون آرام و بی کینه باشه و خاطراتتون فقط خوش باشه و مثبت....
الهی آمین
..........................................
داستان امشب را تقدیم میکنم.
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
🌸"بیسکوییت زندگی"🌸
یاد بزرگترهای فامیل بخیر....
دستشون خیر و کلامشون صلح و تجربه شون ادب بود و بس....
دل به دنیا و ذخارفش نداشتند و کاری نمیکردند که بخواند افسوس بخورند و ماتم بگیرند....
دوستی داشتم از همین بزرگان که میگفتش:
اون ایام هشت سالم بود…
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت سازی...؛
مارو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم....
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه ؛ بیسکویت میداد بیرون ؛ خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن…..
ولی من رو حساب تربیتی که شده بودم ؛ میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن...؛
واسه همین تو صف موندم ... ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود…
الان شصت سالمه، اون روز ها گذشت ؛ ولی تجربه اون روز ؛ بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد...
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم... ؛
ولی در نهایت ؛ من چیزی ندارم و اونایی که واسهء رسیدن به هدفشون خیلی چیزارو زیر پا میزارن از نعمت های تو دستشون لذت میبرن…
از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی...!!!؟؟؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند؟!؟!
بعد اون دوستم به من میگفت :
خدایی و صادقانه شما قضاوت کنید و بگویید که حق با کدام اندیشه و نظریه است؟
.......................................
بله دوستان خوبم؛
داستان زندگی و رفتار امروز ما ؛ داستان تجربه و درسی است که در اون سالها آموختیم....
ارزشها همانی است که در اون سالها دیده و تجربه کردیم و ضد ارزشها نیز بهمچنین....
وایضا: امروز کارگاه ادب و فرهنگ سازی است برای آیندگان که البته مربی و معلم آنها ما هستیم...
به آیندگان چه یاد میدهیم و چگونه و به چه قیمتی...؟
از الان میتوانیم نسل آینده را بخوبی در جلوی روی خود مجسم کنیم....!
شبتون خوش و خوشیتان مستدام.
🍃🌸🌺🌻❤❤️🌻🌺🌸🍃
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هزاران هزار بوسه بر دستان سازندگان و طراحان و بازیگران این کلیپ
💠 چقدر زیبا و چقدر عالی و چقدر حماسی و احساسی احترام به پرچم مقدس #ایران را با دو دقیقه نمایش نشان دادند
🔰 چقدر موضوع درس در میهن دوستی بچه ها تاثیر دارد
💠 یکی خودش را پله کرد ، یکی بند کفشش را در آورد.... به به، احسنت به این #غیرت
👌ایکاش عزیزانی که مهارت کلیپ سازی دارند،از این دست کلیپها بیشتر بسازند
🇮🇷 #ایران
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🌹امام علی (ع) فرمودند
خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد..
📚وسائل الشیعه ج۴ص۱۷۴
🌹امام علی (ع) فرمودند
بهشت بر مردی که نسبت به زن و دختر
و خواهرش... بیتفاوت است و غیرت
ندارد حرام است..
📚 کافی ج۵ ص۵۳۷
خدایا ما را از لغزش ها وفتنه های آخر الزمان در امان نگه دار.
#اللهمعجللولیڪالفرج
#امام_زمان
🌹 استقبال بسیار خوب مردم عزیز و ولایتمدار و مومن شهرستان دهاقان ازاکران فیلم سینمایی غریب
۶ و ۷ اردیبهشت ماه
سینما آزادی دهاقان
نشاندهنده علاقه مردم به شخصیت های بزرگ دفاع مقدس می باشد
مسئولان فرهنگی شهرستان باید از این فرصت ها جهت ترویج فرهنگ دفاع مقدس استفاده کنند
هزینه کار فرهنگی اکران اینگونه فیلمها و بازتاب آن در جامعه بسیار کمتر از هزینه های فرهنگی جایگزین است
نمایش فیلم غریب و دیده شدن توسط بیش از ۵۰۰نفر از مردم عزیز دهاقان پیامی بزرگ برای مسئولان دارد که مردم ما تشنه این فعالیت ها هستند
امروزه یکی از حلقه های مفقوده فرهنگی جامعه ما نپرداختن به گنجینه پر افتخار دفاع مقدس می باشد
گنجینه ای که باید با حفظ و نشر آن باعث اعتلای آن شویم
زندگی شخصیت بزرگی همچون شهید بروجردی که روحیه ای خدمتگزار و انقلابی همچون حاج قاسم داشت
امروزه می تواند انقلابی بزرگ در جامعه ما را رقم بزند
و ما بتوانیم در این عرصه همچون همه صحنه های انقلاب پیروز شویم
مردمی بودن ،دشمن ستیز بودن ، بصیرت،مومن بودن ،شجاعت و ولایی بودن شهید بروجردی یکی از بزرگترین خصلت هایی است که امروزه ما به آن نیاز داریم.