May 11
منِ مهربانم
من جانم، کلافه و بهم ریخته و پر دلهره ام، زچه رو گاهی اینگونه پر آشوب می شوم؟؟؟
ندایم داد:
بدان که اینگونه کشش ها و گرایش ها، از باورهایت تغذیه میشوند، باورهایت را تنظیم کن؛
گر از زبان هستی و بازی های جهان، آگه شوی، با فراز و فرود ها هم گام میشوی...
خود را شناور کن، عضلاتت را در پدیدههای لذیذ، منقبض مکن؛
چو خسی ما بین قبض و بسط ها، رقاص شو؛
رُشدت را دنبال کن و رشد در مواجه با مسئله و حل آن نهادینه گشته است...
از مسئله و بحران مگریز، بلکه بدان بگریز...
https://eitaa.com/ostadshirvani
من نامه
ارسالی از سوی دوستان ناب:
منِ من
من تو را می بینم و دیگران آن یکی را
می خواهم آنچنان با تو یکی شوم که وقتی کسی من را میبیند منِ من را ببیند نه دیگری را.
آیا می شود در این راه پرفراز و نشیب همراهیم کنی؟
وقتی با تو یکی شوم همه ی وجودم از تو سرشار می شود و آن وقت دیگر، دیگری نیست بلکه همه توی من هستی.
و آن زمانیست که این توی من از خود بیخود میشوی و به جاودانگی میرسی چون به بیکران مطلق وصل میشوی
به او که تمام منِ من از او سرشار میشود.
https://eitaa.com/ostadshirvani
ارسالی از سوی دوستان ناب:
ای منِ من
ای مخفی ترین حقیقت و ای دورترین و ای دست نیافتنی ترین و ای پنهان ترینِ من به من
ای نزدیک ترین و ای بی پیرایه ترین و ای صاف ترین و ناب ترین حقیقتِ من به خدا
تو در زلال ترین و شفاف ترین و لطیف ترین و شکننده ترین جایگاهی که حتی به اندک توجهی و نرم ترین و آهسته ترین گامی به سویت غبار چینی تنهائی و بی نظیریت ترک برمیدارد
بگو تو کیستی؟ و کجایی؟ از کجا و کی مرا میشناسی؟
من در سکوتم صدای تو را میشنوم
من با تو نجوا میکنم ای همیشگی ترین همراه
تو یار همیشگی منی و من رفیق نیمه راه
من اولِ تو و تو آخرِ من
من مبداءِ تو و تو غایتِ من
من طالبِ تو و تو مطلوب من
من ظاهرِ تو و تو باطنِ من
من صورتِ تو و تو معنیِ من
من فانیِ تو و تو باقی من
من مَظهرِ تو و تو مُظهر من
من حجاب تو و تو مستورِ من
من سایه تو و تو نورِ من
من جلوه تو و تو نگارِ من
من مرئی به چشم نامحرمان و تو مرئی به چشم محرمان
من غافل ز تو و تو همیشه به یاد من
گریهِ من خندهِ تو و گریه تو خنده من
مستی من نیستی تو و مستی تو هستی من
کوری من دیدن تو و کوری تو دیدن من
غیبت من حضور تو و غیبت تو حضور من
من به تو نزدیک شوم نورم
تو به من نزدیک شوی نار
من به جبر تو هستم و هست تو به اختیارِ
برخی از اولِ تو میترسند و برخی ز آخر کار منِ زار
همین دانم که چه تو به من برسی چه من به تو آیدم قرار
https://eitaa.com/ostadshirvani
موسسه علمی تربیتی آوای توحید شعبه اصفهان برگزار می کند:
🔻دومین سالگرد و آئین نکوداشت مقام علمی و معنوی علامه حسن زاده آملی
👤سخنرانان: آیت الله رمضانی _ آیت الله کلباسی
🗓 زمان: 6 مهرماه ۱۴۰۲ ساعت 10 صبح
📍 مکان: اصفهان ، تخت فولاد. مدرسه رکن الملک
🔰 آوای توحید شعبه اصفهان
https://eitaa.com/joinchat/4209574047C81bb274f7a
◾️ بسته ویژه رحلت علامه حسن زاده آملی
بخشی از بیانات حضرت استاد یزدانپناه در درس عرفان در وادی عمل که به مناسبت رحلت علامه حسن زاده آملی ره به مکتب سلوکی آن عالم فرزانه اختصاص پیدا کرد.
🔰 قسمت اول: حکمت متعالیه، انسان کامل پرور
https://eitaa.com/madresehbagherain/3929
🔰قسمت دوم: ره چنان رو که رهروان رفتند
https://eitaa.com/madresehbagherain/3939
🔰قسمت سوم: عبادت بی معرفت، خرواری به خردلی
https://eitaa.com/madresehbagherain/3945
🔰قسمت چهارم: ضرورت فلسفه و عرفان نظری در سلوک
https://eitaa.com/madresehbagherain/3982
🔰قسمت پنجم: بدانید و اجرا کنید
https://eitaa.com/madresehbagherain/4052
🔰قسمت ششم: میانبر سلوک
https://eitaa.com/madresehbagherain/4483
🔰قسمت هفتم: علم، مانع ورود شیطان
https://eitaa.com/madresehbagherain/4491
ارسالی از سوی دوستان من شناس:
منِ من...
پیش از اینها میگفتم: أین التراب و رب الارباب؟
منِ خاکی کجا و رب الارباب کجا؟!!
اما...
وقتی که از این و آن؛ از رب الارباب میپرسم، دانایان کلید سرگردانی ام میدهند .... که در دل است... *
اما خود دل در کجاست؟!!
منِ من...
دلت سنگ نشده باشد؛
که قرار است «منِ او » شوی...
—————————
*اقتباس از الهی نامه ، علامه حسن زاده آملی ره
https://eitaa.com/ostadshirvani
ارسالی از سوی دوستان عزیز:
منِ بکر
ای منِ دست نخورده ی من،کی می توانم تو را عاقلانه دریابم تا بتوانم براین منِ سر در گُم غلبه کنی ومن را از خودم بگیری ،در کارها و رفتارها (با فرزند،همسر ،خانواده)صحبت ها ،اتفاق ها،مسئله ها،تعامل ها،تصمیم ها،کنش های زندگی همیشه سر دو راهی نباشم . همیشه مطمئن باشم منِ درست و کامل وخداییِ من داره کارشو داره درست انجام میده
واون من شک و دو دل را کنار گذاشته باشم
و اون من واقعی من که تصمیم گرفته جای هیچ سوالی برام نمونه
منی که در گذشته و آینده با همه چیزهایی که داشته و داره در گیر نیست ،منی که فقط در لحظه چه عکس العملی داشته باشه که همیشه از عکس العملِ خود مطمئن باشه.
چه طور برای به دست آوردنت تلاش کنم.
منِ عقلانی و خداییِ من
https://eitaa.com/ostadshirvani
ارسالی از سوی دوستان پاک
منِ پاک
تو کودک درون من، جهانم را خواهی ساخت، پس در آغوشت می گیرم تا تمام تشویش ها را از یاد ببری، با تو قدم به قدم خوب سخن می گویم نوازشت میکنم تا پاکی وشور وشادی بی نهایت کودکیت را همیشه بروز دهی هدیه وغذای گوارای روح وجان بتو می دهم و جهانی با نور عشق و محبت برایت می سازم تا بدانی زندگی زیباست، و برای گرامی داشت تو، تمام تلاشم را می کنم تا از ته دل خوشحالت کنم آنقدر بتو عشق میدهم تا لحظه ای از یاد نبری تو تجلی خدایی... هیچ زمان، شادی، هیاهو و بازیگوشی وعشق را از یاد نمی برم. زندگی یک شوخیست که به اشتباه جدی گرفته شده....از نو با چنان عزتی بزرگت میکنم که جز پادشاهی با خدا جایگاهی دیگری نپذیری....
چون فقط تو مرا در تمام ناملایمات سخت یاری میکنی.
https://eitaa.com/ostadshirvani
ارسالی از سوی دوستان ارزشمند
من دوستی
سلام من به من من،از وقتی فهمیدم تو در درون منی خوشحالم چقدر خوب است وقتی بدانم هر جا میروم تو با منی،واین یعنی همراه همیشگی،از وقتی فهمیدم تو جدا از من نیستی زندگیم پر معنا شد،کارهای روزمره گی را که انجام میدم میفهمم تکیه گاهی محکم دارم که بهش تکیه دادم،معنی توکل را فهمیدم چون که این من نیستم که مشکلاتم را حل میکنم،این من من است که پشتیبانم هست ومن را هدایت میکند در مشکلات و من رالحظه ای رها نمیکنه،چه حس خوبی است که بدانی یک همراه به تمام، معنای واقعی دنبالت هست ،از من منم تشکر میکنم.
https://eitaa.com/ostadshirvani
ای من من چه کسی این چنین تو را زخمی نموده است این زخمهای کاری و کهنه چیست بر بدن جان تو.... چه بلایی بر سرت آمده است ....چه کسی زبانت را لکنت داده است.... چه کسی چشمانت را پرده آویخته است.... چه کسی تو را این چنین غریبانه به گوشه ی پرت کرده .... تو را چه شده است که توان پاسخ سلامم را نداری.... چه شده است که از من رو برمیگردانی.... چرا مرا در آغوش خود نمیگیری .....چرا نمیگذاری نوازشت کنم.... ای منِ من ....ای من قربان تو....چه سکوت عمیقی داری.... چرا نمیگویی چه کسی این چنین بر تو تاخته است، تا حق قصاص بر او جاری سازم ، او را به دار آویزم و سنگسارش کنم.... با تو چنین دلربا چطور دلش آمده است که چنین کند... ای منِ من، از سکوتت میترسم... نگو آنچه فکر میکنم درست است... چرا همه ی عالم به من مینگرند... ای وای من ...
https://eitaa.com/ostadshirvani
نقل است وقتی حضرت ختمی مرتبت ص پا به عرصه دنیا نهادند، حلیمه او را در بسترش نیافت، از این رو بسیار پریشان گشت، نزد پیری رفت تا مدد جوید، پیر وی را چنین بیان نمود:
غم مخور یاوه نگردد او ز تو
بلک عالم یاوه گردد اندرو
مولوی می فرمایید وسعت وجودی حضرت رسول اکرم ص به قدری ست، که عالم در او گم میشود و نه او در عالم...
https://eitaa.com/ostadshirvani