📸 سیل جمعیت یمنیها در حمایت از غزه و مقاومت فلسطین در اولین جمعه ماه مبارک رمضان
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام ویژه دختر غزهای به ملت ایران
توصیف شرایط شمال غزه توسط جنی زاید دختر فلسطینی ساکن غزه:
🔸کودکان فلسطین همیشه در ترس و وحشت هستند و غذایی وجود ندارد
🔸اجساد پوسیده شهدا در همه خیابان های غزه دیده می شود
🔸حق کودکان است، که کودکی کنند و کارتون ببینند و شاد باشند ولی آن ها فقط تصاویر اجساد شهدا را میبنند و صدای بمباران را میشنوند
🔸من به ملت ایران حلول ماه مبارک رمضان و #عید_نوروز را تبریک می گویم.
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
در ماه مبارک رمضان
به یاد پدران داغدیده و فداکار غزه باشید
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به نام خدا
به نام خدای فرزندان ایران وغزه با قلبهای داغدار و دلشکسته .!
به نام خدای جاماندگان زیر اوار معمدانی وجاماندگان حادثه تروریستی کرمان در گلزار شهدا ،
به نام خدای حاج قاسم و دلداگان کویش !.بنام خدای ملت مظلوم فلسطین!
به نام خدای محمدالدره
به نام خدای شهدا،ستارگان پرفروغ
به نام خدای حاج قاسم ،حاج احمد
به نام خدای مهدی و حمید باکری!
به نام خدای متوسلیان و همت و خرازی!
به نام خدای تمام مادران شهید
میخوام براتون قصه بگم این یه قصه نه توش کدوی قلقله زن داره و نه مامان بزی سه بزغاله، توی این قصه خبری از خاله پیرزن و خونه کبیریتی نیست، این قصه بوی خاک و خون میدهد، این قصه هفتاد ساله که زیر تیربار، تانک ادامه داره، این قصه فقط و فقط برای بچه های غزه است که چشم امید دارند، این قصه حکایت مردمانی که نون نمیخواند، اب نمیخواند، لباس و امکانات هم که پیش کش، فقط در خواست کفن دارند و بس، این قصه گفتنی نیست چشم برای دیدن میخواد گوش برای شنیدن ناله میخواد، این قصه حتی گفتنش هم یه حکایت میخواد، پایان این قصه فقط خدا میدونه،
بالا رفتیم تیر بار بود
پایین امدیم خون بود
قصهی ما به سر نرسید
کلاغ با پر شکسته به یه اوار نرسید🖤
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بنام خدا ای نوجوان فلسطینی اگر به نیروی عشق ایمان داری خورشیدی که در دود،خستگی و جنگ خفته است و دیدن ویرانی ها به جای طبیعت گرم مردم رمق تابیدن به سرزمین حق را از سر خورشید انداخته است را ببین که غروب میکند و به خورشید زندگی بخش که در طلوع برمی خیزد وبه نور حق عزم تابیدن میگیرد، باور داشته باش .
عشق در زیر بیرق اتحاد و همبستگی سرزمین یکپارچه را به قلبان گره می زند، از هم ناگسستنی می کند و به رویای سرزمین آزاده تحقق می ورزد ؛
و آتش خشم فلسطینیانی چون تو از دیرباز فروزان و هولناک با پاره ای آتش افروخته ازجنس تعصب وحشت دشمن را نسبت به اشغالگری زنده نگه داشته است.
فلسطینی! نسیمی که از ذهن برمیخیزد نمیگذارد ریزگردها غبار فراموشی بر گرد ذهن رویا خیز بریزند و و از آن چیزی جز رویای زنده برخیزد؛
زیرا فلسطینی از طوفان شنی جلوگیری می کند که رویا را در تلی از در ویرانه های برجا مانده با خاک و شن محو می سازد ؛
فلسطینی که از مقاومت حرف میزند مقاومت را در امنیت مرزهای جغرافیایی وطنش خلاصه نمی کند.
نور حقیقت سرزمین فلسطین را در بر میگیرد ولی حال اینگونه است که خورشید در تابیدن نور چنان است که گویی سیره فلسطینیان را پیش گرفته است و به رسم همدردی در انتظار پیروزی تا وقت رسیدن به حق به خاموشی سپری میکند.
و اینک ابر با همان بادی که پرچم مقاومت را تکان میدهد زیر و رو می شود و و با همان آبی که از چشمان فلسطینیان بی گناه سرازیر می شود شروع به باریدن میکند؛ آبی که در رودها جاری می شود هیچ گاه آرام و سر به زیر روان نمی شود و با موج های سرکش و طغیانی خشم خود را به سبب مبارزه طلبی با دشمن ابراز می کنند.
و شاخه های در هم آمیخته و ابرهای سیاه
چشمهای خیره گشته فلسطینیان را به انتظار دیدن خورشید خسته نگه میدارد؛
اما تا چشم های یکدیگر را می بینند چونانکه در نور حائل خورده است پس در تاریکی شب نیز چشمهای خسته در خلسه نور امیدواری می تابند.
اگر هم قرار است بفهمند در چشم ها ستاره ای چشمک میزند چشم ها هرگز روی خواب را نمی بینند؛ چراکه گوشها نیزاز صدای بمب و ویرانی تاب آورده تا بانگ پیروزی طنین انداز شود؛
و این است که با زنده شدن رویای کبود پیروزی در سر فلسطینیان زخمی تازه تر در دل دشمن ایجاد و آشیانه قلب هایشان را به تیرگی در میاورند در حالی که در زیر بمباران های خانه خرابه دشمن امید نفس میکشد و این صدای خجسته بادی و مبارک پیروزی چنان در میان سخنان مردم خواهد نشست که شعارهای نابودی را از زیر زبان ها در می آورد ؛ حالا رویایی که از اندیشه ها بر می خیزد برای اجابتی از جنس پیروزی پا به عرصه وجود میگذارد.
نوای پیروزی نیزکه از قبل در گوش فلسطینیان نواخته شده است برای آنان حقیقتی روشن و آشناست؛
و جوانه های نوظهور حقانیت از این آب و خاک سر باز می کنند و با ریشه هایشان در خاک مقدس فلسطین با فلسطینیان آغازگر زندگی تازه و نو می شوند؛
و دیگر جوانه هایی که صورت بر خاک نهاده اند و در خاک ریشه خشک ماندند، با به مشام رسیدن عطر نوبهار رویش و روییدن و رشد کردن در خاک ریشه می دوانند، سرآغاز طبیعت را در هر فصلی که هست شروع می کند وسپیده که بیداری همیشگی را به خفتگان بامداد با نازول صبح از مشرق زمین و نهاد سپیدی در خاستگاه تیرگی خبر می دهد.
آن جوانه های کوچک هم که در زمان حضور دشمن در خاک نهفته بودند و گاهی با پایمال شدن پژمرده شدند، برای اینکه سهمی از بهار طبیعت داشته باشند از دل خاک بالا آمده و زندگی را بر تن خود لمس می کنند؛
و اینگونه زندگی بر فلسطینیان سرتاسر زندگی رقم خواهد خورد...پیروزی نزدیک است...
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
داستانک "صلح پلاستیکی"
نویسنده: زهرا ملکثابت
صدای "قاروقور" از شکم بچهها بلند شدهبود. به زحمت بچههای کوچک را به صف کردیم. بهسختی روی پاهای ضعفکردهشان بند میشدند.
پشتسرشان، پیرمردها و پیرزنها را به صف کردیم.
رابطین سازمانمللی برای باز کردن پلمپ جعبهها طول میدادند.
فیلم و عکسشان را که از باز کردن جعبهها گرفتند؛ بستههای همبرگر پلاستیکی، قوطی شیرکاکائوی پلاستیکی، چیپس پلاستیکی و اینها بین بچهها دستبهدست شد.
قیافه بچهها درهم شد. چندتا بغضِ نترکیده در گلوی نرم و لطیفشان پیدا بود.
پیرمرد چروکیدهای که تا آن موقع به عصای کهنهاش تکیه دادهبود، عصایش را بالاگرفت و صف از وسط باز شد.
جلو آمد درحالی که از جیب دشاشهاش چیزی درمیآورد.
تعدادی هسته زیتون و پرتقال چندروز مانده را جلوی پای رابطین ریخت. کسی از جایش تکان نمیخورد و حرفی نمیزد، حتّی بچهها!
پیرمرد نیشخندی زد و انگشت اشاره را بالا آورد.
_ ترجمه کن غزهای:
"شما همونین که عُمری به ما صلح پلاستیکی دادین!"
پایان
https://eitaa.com/herfeyehonar
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بسم الله القاسم الجبارین برخیز دیر یاسین، تَلِّ زعتر، نوار غزه! دیوارهای حائل، ترک برداشته، پوشالهای پادشاهی، فرو ریخته، شیشه های جادو و جنبل شکسته شده اند.
برخیز بیت المقدس که دست خدا با جماعت است
حیله های خناسان، تمامی ندارد و دست های خدانشناسان سد شده است در مسیر رفاه و آسایش گل سنگهای مقاومت...
چشمهای زیتون سرخ شده اند از بس دیده به دروازه های امید دوخته است.
شر ملخهای درنده، تا کی برسد به این گندمزارها و سایه جغدهای شوم، تا کی بیفتد بر سر پنجره های رو به دریا؟
تاکها به خویش آمده اند، نخلها به خروش , خون های مسموم اجنبی تا کی در شریانهای خاک بگردد؟
سنگها آتش گرفته اند , درنگ تا کی؟
فلسطین (میهن رؤیاها و پیامبران)
برخیز فلسطین من( میهن مزامیر بینوا و چهره های گمشده , میهن ریشه های کینه توز , میهن طوفانها و تندرها و شبهای زمهریر , میهن باغهای اسیر و دستهای ملتمس , میهن دروغهای کهن , میهن رؤیاها و پیامبران , میهن خشم , میهن شعله , ای که یک میلیون پناهنده، دست تو را با اشک میبوسند.)
دیروز، شرم الشیخ، بهانه ای بیش نبود , امروز، شورای امنیت، بهانه ای بیش نیست. سکوی خوبی است برای رصد کردن دنیا و فرمان دادن. درختی که آب از مرداب میمکد، میوهاش تلخ خواهد شد.
وجب به وجب خاکهای فلسطین من، بوی پر جبرئیل میدهد , قدمگاه پیامبران بوده است روزی ) دریغا که بزمگاه نمرود شود و رزمگاه فرعون!
ما برخواهیم خاست
برخیز الخلیل! برخیز رام الله! ما نواده های معراجیم و سرزمین پدریمان را معامله نخواهیم کرد. در خانه هایمان، عطر ابراهیم علیهالسلام وزیده است. در باغهایمان، صدای مسیح علیهالسلام است که میآید. در کوچه هایمان، جای پای رنجهای موسی علیهالسلام است که نقش بسته است.
تا ما هستیم، فلسطین هست , مگر ما را بکشند که فلسطین بمیرد!
ما برخواهیم خاست و فلسطین را بر نقشه دنیا ترسیم خواهیم کرد...
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
در ماه مبارک رمضان
به یاد مادران داغدیده و فداکار غزه باشید
#غزه_فلسطین
#هنرمند_متعهد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج