eitaa logo
حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
585 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
177 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم 🔺پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ✍ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. 🔹ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔸ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند.دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. 🔹گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔸آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... 🔹ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔸ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. 🔹پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... 🔸ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... 🔸ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد 🔹ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. 📚راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون ❤️ ساعت عاشقی ۱:۲۰ شادی روح مطهرشون صلوات
👈 ✍ مهرش نشست در و در جا گرفت آری گرفت هر چه ز مهر ع گرفت
دوستان مجازی "ما ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺣـــــــﺲ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ " مهربانی ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ. "ﻋﮑﺲ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﻤﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ. "ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯾﺶ " شادی و ﺧﻨﺪﻩ اش ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ " ﺟﻮﮎ ﻫﺎﯾﺶ " ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ. " ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺶ " حضورش ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ "علامت آنلاینش " ﻟﺠﺒﺎﺯی و دلخوری اش ﺍﺯ ﺭﻭﯼ. " ﺑﻼﮎ ﻫﺎیش" نگویید ﻣﺠﺎﺯﯼ...!! ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ... یقین داریم... ما اینجا را باور داریم... ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ... ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ... ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ..... ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ... دلتنگی های گاه وبیگاهمان... ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳــــــــﺖ!! ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﻣﺠﺎﺯﯼ!! ما در اینجا به دوست هایمان عادت کرده ایم... همانند ماهی به آب!! اینجا زندگی جاریست...!! آری... اینجا همه چیز واقعیست...!! دنیای مجازی به ما آموخت: حرف "دلمان" را آزاد بنویسیم و بیان کنیم میتوانیم خودمان باشیم میتوانیم از دور دوست بداریم و دوست داشته شویم میتوانیم به کسانی دل ببندیم و اعتماد کنیم که هرگز. "ندیدیمشان"..!! این فضارا پاک نگه داریم..✌️❤️ 🌹💐👈👈
|| با محسن بحثم شد... گفتم: هی نگو شهید بشم، شهید بشم. باید مؤثر باشی. آدم باید تو زندگیش تاثیر داشته باشه. یه سرباز مُرده به چه درد می خوره؟!» خندید و گفت: شهید بشم انشاءالله مؤثر هم میشم! ♥️ ماه ربیع الاول مبارک🎊 باشــهداء_تـاســیدالــشــهــداء🇮🇷
میانِ من و شما ، گرچه راه بسیار است ، اجازه هست که از دور عاشقت باشم؟!.. |امام‌زمانم❤️|
شادی روح شهید والا مقام ❤️شهید حاج قاسم سلیمانی❤️ سه شاخه گُل هدیه کنید
سامانه آموزو آموزش رایگان ریاضی لینک : www.amoozo.com کد هدیه : amz714u مراحل : 1.ثبت نام 2.ورود هنگام ورود در قسمت نام کاربری، شماره موبایل را وارد کنید. 3.روی دکمه "کد تخفیف داری؟" بزنید. 4. پایه تحصیلی را انتخاب کنید. 5.روی دکمه "من این دوره را می خواهم" بزنید . 6.کد بالا را در جای کد تخفیف وارد کنید. 7. دوره برای شما رایگان خواهد شد. پشتیبانی : 02188535308 این متن را در گروه ها برای اولیاء و دوستان هم بفرستید. موفق باشید. سازمان بسیج دانش آموزی استان