. کمتر از دومیلیون تومان تا تکمیل رزق هشتم... رزق‌ها مثل همیشه میان و می‌رن. این ماییم که خودمونو در معرض‌شون قرار می‌دیم یا نه... .

نمایش‌نامه خوانی #چند_مسافر اپیزود آخر مسافر پنجم: رضا موتوری نقش‌خوان: #سیدمرتضی_امیری فردا ساعت هشت صبح در هُرنو... {یه جورایی خیال می‌کنم دل همه‌مون تنگه...} @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف**

مادرت دارد زیر لب می‌خواند که: «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» و من، نمی‌خواهم شب عیدی به این فکر کنم که معنای فارسیِ واژهٔ ترکی نام روستایی که می‌گویند آن حوالی سقوطی سخت داشته‌ای یعنی چه... گرگ‌های داستان یوسف، خیالی بودند. حکماً گرگ‌های آن روستا هم همینند. مادرت دارد زیر لب می‌خواند که «بچه‌های من، بروید و دنبال یوسف و برادرش...» ما هم زیر لب داریم صلوات می‌فرستیم... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

آخ آخ....😭😔 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

نفسَش سخت گرفته‌ست به آغوش بکش نوکرِ خستهٔ رنجورِ به هم ریخته را...

ای پرچمت ما را کفن... هشتمین رئیس‌جمهور، شب میلاد هشتمین امام، عیدی‌شو گرفت... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

این نوا، اولین مواجهه‌ی من با خبر امروز بود. موسیقی یا نوای مناسبتی دیگری نداشتم؛ همین ولی خودش حرف دل‌هاست به گمان من... بشنوید، و رَجادار چشم به مسیر بدوزید که می‌رویمش، حتی اگر زمین به آسمان دوخته شود. هیچا~ داستان‌های مبارزه.

. مصطفی چمران برگشت و گفت: «تا صدای اذون از گلدسته‌های این شهر بلنده، ناامیدی گناه کبیره است.» من اضافه می‌کنم که: «تا ایران همچین نوجوون‌هایی داره،‌ ناامیدی گناه کبیره است.» حُسنای نیلفروشان‌، فقط یکی از بی‌شمار امیدهای این خاکه. درست بمونید الهی. .