تازه اون دختره که نقالی میکرد
وقتی ازش پرسیدن که آرزوت چیه؟
گفت یه خواهر برادر داشته باشم
که اهمیت فرزندآوری رو نشون میده😃
که ما فعلا تو 27 قسمت یه چیزایی گفتیم دربارهاش و خیلی حرفا هنوز مونده
البته این سری برنامه عصرجدید ظاهرا قبل عید فیلمبرداری شده و هیچ ربطی به تحلیل من نداره
ولی از کجا معلوم
شاید تحلیل منو دیدن گفتن، یه قسمت برگزار کنیم این نکاتو انجام بدیم تا دیگه گیر ندم بهشون. گیر ندید دیگه، بخاطر تحلیل من بوده. تو شادیهاتون جبران میکنم
یکی رو میشناختم یه تک پسر داشت، تو 13 سالگی پسرش از دنیا رفت. بعدش هرکاری کردن، بچهدار نشدن که نشدن. خیلی حسرت میخوردن که کاشکی یکی دیگه هم داشتیم. کاشکی اصلا 3 تا داشتیم.
با خودم گفتم اینو باید یه مطلبش کنم درادامه مطالب فرزندآوری. آقا واقعا این یه نکتهایه. ما آدما که تو همه کارامون محافظهکاریم. اگه بخوایم بریم مسافرت چند برابر پول برمیداریم. وقتی مهمون میاد غذا بیشتر درست میکنیم کم نیاد. وسیلهای میخوایم بخریم یکی دوتا بیشتر میخریم اگه خراب شد یا شکست سرویسمون ناقص نشه. چهجوری به یدونه بچه بسنده میکنیم؟ آقا چشمم کر، گوشم لال یا برعکس. بالاخره اتفاقه دیگه یدفعه بچهمون میفته میمیره. تعارف نداریم که.
قدیما طرف دهتا شیکم میزایید، دوتاشم میمرد، نمیگم سخت نبودا. ولی تحملش راحتتر بود. شما هشت تابچه دورو برت باشن یدونشونم دوسه روز نباشه نمیفهمی. چون سرت شلوغه. اصلا عادی بوده اون زمان. همه مادربزرگ پدربزرگامون یکی دوتا از بچههاشون مردن.
یه بنده خدایی میگفت پدرم از دوتا زنش، حدود 18 تا بچه داشت. سر سفره حاضر غایب میکرد چون بعضی وقتا بچههای همسایه میومدن سر سفره یواشکی غذا میخوردن. طرف اسم بچههاشم نمیدونست چیه.
کسایی که به یدونه بچه بسنده میکنن خیلی باید توکلشون به خدا بالا باشه، وگرنه دائما باید استرس داشته باشن که برا بچهشون اتفاقی نیفته. اتفاقا روانشناسا این نکته رو یکی از آسیبهای تکفرزندی میدونن.
خلاصه اگه والدین تک فرزند خیلی توکلشون به خدا بالاس،که محافظ بچههاشونه، پس به خدا توکل کنن و دوسه تا بچه دیگه بیارن و نگران مسائل اقتصادیش نباشن. اون خدایی که بچهتونو قراره سالم نگه داره، روزیشم میتونه بده.
دقت کنید، نیاید بگید این دلیل موجهی برای بچه آوردن نیست. بله نیست. مطالب فرزندآوری رو همشو باید باهم دید تا الان 27 قسمت دربارش صحبت کردیم، اینم یکیش. درکنار دلایل قبلی و بعدی، این هم یک دلیل هست برای چندفرزندی.
فلذا زودتر بزایید تا آپشن زاییدن در شما دیاکتیو یا دیسایبل نشده😆
✍حسین دارابی
#فرزندآوری (قسمت 28)
@hosein_darabi
یه پستی تو اینستاگرام زدم، بنا بدلایلی اینجا نمیزنم، +18هستش
با این عنوان
#داستان_خیانت_من 😔
شاید به صلاح نباشه اینجا بزنم، همه لفت میدید
هرکس دوست داشت تو اینستا بخونه، اول فالو کنید لطفا، بعد بخونید
👇
Instagram.com/hosein__darabi
تو اینستا حسین دارابی رو هم به فارسی سرچ کنید پیجم میاد، یه عکس ادم ریشو هست😄
بعضیا اصلا متن داستان خیانت رونخوندن انگار، مث کامنت زیر👇
بعضیا تا وسطای متن قلبشون اومده بوده تو دهنشون بخاطر اینکه منِ دارابی که الگو بودم براشون مثلا، یه جایگاه خاصی تو ذهنشون داشتم مرتکب این مدل خیانتها شده. بعد که به آخر متن رسیدن دیدن طنز بوده🤣
🔴داستان یک خیانت
بله درست حدس زدید، منظورم خیانت به همسرمه. شاید درست نباشه این اتفاق رو تعریف کنم. چون اقرار به گناه درست نیست. و چه بسا اقوام خودم هم این رو بخونن. شایدم مقبولیتم رو پیش شما از دست بدم. ولی دلم رو زدم به دریا و داستان این خیانت رو براتون میگم، چون نکات مثبتی داره، که شاید مفید باشه برای دیگران، تا عبرت بگیرن و خودشون به این اتفاق دچار نشن.
این خطای من، همزمان بود با یک رژیم غذایی که منو خانومم باهم گرفته بودیم و چون تاحدی ارتباط به داستانم داره باید درباره این رژیم کمی توضیح بدم. یکی از سختترین رژیمهای غذایی رژیم آشآبغوره هست که فوقالعاده موثره، هم وزن رو کاهش میده و مهمتر از اون، سموم بدن رو دفع میکنه. ولی مرد عمل میخواد انجام دادنش. 15 روز باید فقط آش بخوری. یه چند وعده برنجی هم داره. دستورالعملش رو خودتون سرچ کنید. خلاصه ما بیشتر برای سلامتی این رژیمو گرفتیم.
روز هشتم رژیم بودیم که .....
چهجوری بگم
خیلی رژیم اذیتم کرده بود. حالم دیگه از آش بههم میخورد، حاضر بودم هیچی نخورم، آشهم نخورم. دمدمای عصر بود. دیگه دلم داشت ضعف میرفت. دلمو به دریا زدم رفتم تو جیگرکی چند سیخ جوجه و جیگر زدم به بدن، توپ.
بعدش رفتم یه جلسهای، آخرش ساندویچ الویه دادن. ساندویچو هم کامل خوردم. نوشابه یخ هم همراهش زدم به بدن. بعدش رفتم سمت خونه. خانومم منتظرم بود که وعده آش شب رو باهم بخوریم.
رسیدم خونه، دیدم رنگ خانومم مث گچ شده از ضعف. یه دلیلش بهخاطر رژیم بود یه دلیلش هم بهخاطر خونه تکونی و ضعف بدن و یه دلیل دیگهاش هم بهخاطر منتظر موندن برای من که برسم خونه باهم آش بخوریم. خیلی دلم سوخت.
چیه؟ منتظر بودی از اون خیانتها بکنم؟ حتما باید میرفتم با یه خانوم دیگه ارتباط برقرار کنم تا بشه خیانت؟ نهخیر ما از اوناش نیستیم. خودت مگه ناموس نداری؟ اینم خیانت بود دیگه. از نوع شکمی
آقا خلاصه اون شب من هم جیگر و جوج زده بودم هم الویه، باید آش هم میخوردم. با اشتهاهم باید میخوردم. یعنی داشتم بالامیاوردم😭. هنوز غذاهای قبلی هضم نشده بود. تازه فردا صبحش هم رفتم کلهپاچه خوردم. بعدشم آش😆
روزهای سختی رو سپری کردم خلاصه. وزنمو هم باید ثابت نگه میداشتم تابلو نشه. عذاب وجدان هم گرفته بودم، آخرش پیشنهاد دادم رژیمو بشکنیم که باخیال راحت بخورم
میخوام برم برنامه عصر جدید این داستان رو اجرا کنم😎
(دوستان جدیدالورود مطالب قبلیمونم بخونید😍)
✍حسین دارابی
@hosein_darabi
اگه برم عصرجدید داستان خیانت رو اجرا کنم، نظر داوران این میشه😆
رویانونهالی: اون حس واقعی که باید ارائه میدادید رو خوب اجرا کردید و مارو بردید به دنیای خیانت، من فعلا نظرم مثبته
عظیمی نژاد: دستت دردنکنه، احساس میکنم سلولهای بدنم گشنه شدن منم نظرم مثبته
علیخانی: واقعا!!
سید بشیر حسینی: اون داستانی که مدتها منتظرش بودم رو بالاخره شنیدم. ازت ممنونم ولی چون کار غیر اخلاقیای کردی، با عشق قاااارپ
امین حیائی: چندسالته؟ از کی رژیم گرفتی؟ منم نظرم مثبته
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتدا کلیپ رو ببنید😁
سپس متن زیر درباره تبعیض بین بچه هارو بخونید👇