❓آیا گناه کنیم و بعد توبه کنیم بهتر است یا از اول گناه نکنیم؟
توجه شمارو به این داستان جلب می کنم
از امام صادق (ع) روایت شده است که ایشان فرموده اند: عابدی در میان قوم بنی اسرائیل زندگی می نمود که هرگز متوجه امور دنیوی نگردیده بود، پس شیطان تمام لشکریان خود را فراخواند و گفت: کیست که برود و فلان عابد را گمراه نماید؟
پس یک از لشکریان شیطان گفت: من می روم.
شیطان پرسید: از چه راهی او را گمراه می نمایی؟
گفت: از راه زنان!
شیطان گفت: او هرگز با زنان معاشرت نداشته است و لذت آن را نچشیده است.
پس دیگری گفت: من می روم.
شیطان پرسید: از چه راهی عابد را گمراه می کنی؟
گفت: از راه شراب و لذت طعام ها.
شیطان لعین گفت: نه، او از این راه نیز فریب نمی خورد.
پس دیگری گفت: من می روم.
شیطان پرسید: از چه راهی گمراهش می نمایی؟
گفت: از راه نیکی و عبادت!
پس شیطان گفت: برو که این کار از تو ساخته است.
پس آن شیطان به شکل مردی درآمد و به مکان عبادت آن عابد رهسپار شد و در برابر او ایستاد و مشغول به نماز شد، پس عابد چون خسته می شد به استراحت می پرداخت در حالی که آن شیطان استراحت نمی کرد و این روش مدتی ادامه یافت. پس عابد نزد آن شیطان رفت و از روی کنجکاوی از او پرسید: به چه دلیل تو چنین قوتی در عبادت بدست آورده ای؟
شیطان جوابش را نداد.
باز مرتبه ی دیگری به نزد او رفت و التماس کرد که با او سِرِ خود را بگوید.
این بار شیطان گفت: ای بنده ی خدا؛ گناهی کردم و پس از آن توبه نمودم و هر وقت که آن گناه را به خاطر می آورم نیرو می یابم و بر شدت عبادت خود می افزایم.
عابد گفت: بگو چه گناهی انجام داده ای تا من نیز آن را انجام دهم و سپس توبه نمایم، شاید به مرتبه ی تو برسم و چنین تلاشی در به جا آوردن عبادت خداوندی کسب نمایم.
شیطان گفت: به داخل شهر برو و آدرس خانه ی فلان فاحشه را بپرس و دو درهم به او بده و با او زنا کن!
عابد گفت: دو درهم از کجا بیاورم؟ من نمی دانم دو درهم چیست، چرا که هرگز مشغول به دنیا نشده ام.
پس شیطان دو درهم به او داد و عابد با آن لباس ها که مخصوص عبادت بود راهی شهر گردید و نشانی خانه ی آن فاحشه را جویا شد. پس مردم به او نشان دادند در حالی که گمان می گردند آن عابد آمده است تا آن زن را هدایت نماید.
چون عابد داخل خانه ی آن زن شد دو درهم را بسوی او انداخت و گفت: برخیز.
پس آن زن گفت: ای مرد، تو به ظاهری آمده ای که کسی تا حال به این شکل نزد من نیامده است، پس خواهش می کنم ماجرای خود را با من بازگو و دلیل آمدنت به این جا را؟
چون عابد ماجرای خود را برای زن نقل نمود، آن زن گفت: ای بنده ی خدا؛ ترک گناه آسان تر است از توبه کردن و بدان هر کسی قادر به توبه نمودن واقعی نمی گردد، پس بدان آن مرد بی شک شیطانی بوده است که در هیبت انسان بر تو ظاهر شده بوده، الحال برو به عبادتگاه خود و مطمئن باش که آن را در آن جا نخواهی دید.
پس عابد برگشت و آن زن زناکار در همان شب مُرد، چون صبح گردید بر درِ خانه ی او نوشته شده بود که حاضر شوید برای تشییع پیکر فلان زن که او از اهل بهشت است!
پس مردم به شک افتادند و به مدت سه روز او را دفن نکردند چرا که بر حال او شک داشتند، پس حق تعالی وحی فرمود به سوی پیغمبری از پیغمبران خود (حضرت موسی (ع)) و فرمود: برو و بر فلان فاحشه نماز بخوان و به مردم نیز بگو تا بر جنازه ی آن نماز بخوانند که من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب گردانیدم به سبب آن که بنده ی مرا از معصیت من بازداشت!
کافی، ج 8: 384.
@HoseinDarabi
الان یعنی میگید گناه نکنیم از اول بهتره؟
فقط به نقش عابد تو داستان توجه کردید ؟
اون خانم گنهکار که یک عمر گناه میکرد چی؟ به چه مقامی رسید؟
حالا کدوم بهتره؟
زنه چرا انقدر مقامش رفت بالا؟ چیکار کرد؟ نذاشت عابد گنهکار بشه
یعنی گناه نکردن اون عابد و پاک موندنش انقدر مهم بوده که اون زن بخاطر این کارش نجات پیدا کرده
پس یعنی گناه نکردن خیلی بهتر از گناهکار بودن و توبه کردنه
درسته؟
آیه ۷۰ سوره فرقان رو خوندی؟
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند ، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل می کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
بیشتر هم میشد این موضوع رو به چالش کشید ولی خسته کننده شاید بشه
هدف از این پیامها یکم فکر کردن درباره یه همچین داستان ساده ای بود
باید در مسائل دینی تعقل و تفکر کرد تا مثل اون عابد احمق و ساده نباشیم
نکته بعدی اینکه شبهات همینطوری بوجود میاد، دوتا چیزو بالا و پایین میکنن براحتی محتوا عوض میشه، اگر علمشو نداشته باشیم ودرکنارش تعقل وتفکر نداشته باشیم گرفتار شبهات میشیم
قطعا و بدون شک طبق روایات و آیات مختلف گناه نکردن بهتر و خیلی هم بهتر از گناهکار بودن و سپس توبه کردن است
نکته ای که بهش توجه نمیشه اینه که درسته فضیلت زیادی برای توبه هست و خداوند خیلی توبه کنندگان رو دوست داره و کلی تحویلشون میگیره ولی چرا ما اون ور قضیه رو نگاه نمیکنیم؟
این از بزرگواری و بخشندگی خداست که انقدر فضیلت برای توبه گذاشته که همه بیان پیش خودش، و خجالت نکشن از کاراشون
وگرنه تو جامعه شماببینید کسی که جرم و خلافی انجامی میده باید مجازات بشه حتی اگر توبه کنه، ولی خدا کسی رو که توبه کنه رو مجازات نمیکنه، تشویق هم میکنه بیاید توبه کنید، این دلیل نمیشه جرم و خلاف کردن خوب باشه
نکته بعدی اینه که بین این دوتا تفاوت وجود داره. باید دقت کرد
۱_گنهکار بودن و توبه کردن
۲_گنهکار شدن و توبه کردن
خیلی از ماها گنهکاریم و توبه میکنیم و خدا هم اگه توبه واقعی کنیم خوشحال میشه و مارو میبخشه و کلی هم تحویلمون میگیره
برفرض محال گنهکار بودن و توبه کردن بهتر است که نیست، این باعث نمیشه که ما گنهکار بشیم تا توبه کنیم
چون
الف_ کوچک شمردن گناه و راحت گناه کردن خودش گناه بزرگی است
ب_هیچ تضمینی نیست که بعد گناه بتونیم توبه کنیم، شاید عمرمون به پایان برسه و یا شاید در گناه بمونیم ولذت گناه نذاره ازش خارج بشیم
امام علی علیه السلام میفرمایند:
گناه نکردن راحت تر از توبه کردنه
این داستان رو با این هدف گذاشتیم که خیلی از اعضا میگفتن با دیدن برنامه ازلاک جیغ تاخدا باخودمون گفتیم کاشکی گنهکار بودیم و توبه میکردیم، یا همین الان بریم گناه کنیم و توبه کنیم
این تفکر اشتباه و خطرناکی است
از این داستان نکات زیادی میشه دریافت کرد مثلا
🔻افراد رو از ظاهرشون نباید قضاوت کرد، اون چیزی که ما افراد رو میبینم لزوما خدا اونطوری نمیبینه
🔻 عاقبت بخیر شدن مهمه
باید تا آخرین لحظه مراقب بود که در راه صحیح ثابت قدمبمانیم
چه بسیار کسانی که یک عمر درست عمل میکنن ولی در آخر میزنن جاده خاکی و عاقبت بخیر نمیشن
وچه بسا کسانی که یک عمر تو جاده خاکی بودن آخرش عاقبت بخیر شدن مثل همین خانم یا مثل ساحران فرعون که بعد از معجزه حضرت موسی بهش ایمان آوردن و کشته شدن
بازم میشه نکات خوبی از داستان پیدا کرد
@HoseinDarabi
🌑 امام صادق (ع) و روزهای بد معیشتی مردم
📚 امام صادق سلامالله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است.
فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه میکند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده میکردند.
فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات میکنم.
🔻 مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۸، ص ۴۳
@HoseinDarabi
ملیکا جلوی اون سه نفر گفت: " دیدن کشورای مختلف باعث میشه تجربیات آدم زیاد بشه و فرهنگای مختلف رو بشناسه. مثلا ایرانیا اکثراً مسلمونان. من اسلام رو میشه گفت خیلی خوب میشناسم! و خب واقعا یه فرهنگ متفاوته از آنچه مثلا توی فرانسه رایجه. مثلا اسلام به مردا گفته که می تونن چهارتا زن بگیرن؛ ولی توی فرهنگ ما اصلا اینطور نیست. غیر از اینه لوغانس؟"
_آه....اصلا حرفش هم نزن! فکر می کنم یه زن فرانسوی هیچوقت نتونه بپذره که همسرش سه تا زن دیگه هم بگیره. اصلا چنین اجازهای رو به همسرش نمیده. البته، خب اینجا فرانسهست. فکر میکنم ایران هم وقتی بیشتر پیشرفت کنه زَنا می تونن حقشون رو از مردا بگیرن.
این تیکه آخر رو به عنوان دلداری و بشارت به من گفت
....بشارت یک منجی! و شروع کردن به تحلیل مسائل فقهی اسلام. من حرف نمی زدم. آخه چی می گفتم؟ آخه از کجا شروع می کردم؟ اما دیدم داره اینجوری برداشت میشه که همه کشفیات ذهنیشون درسته و لابد مسلمونا تا امروز به این چیزا فکر نکردهان یا جوابی براش نیست.
گفتم: " اسلام به مَردا توصیه نکرده که چهارتا زن بگیرن. در واقع اسلام تعداد همسران یه مرد رو کاهش داد و محدود کرد. قبل از اسلام رسم بود که مردا تعداد زیاد زن داشته باشن. همین بیخ گوش شما پادشاهایی بودن که ده تا همسر داشتن. کاملا طبیعی و عرف بود. اسلام که اومد این تعداد رو محدود کرد؛ تازه، با شرایط خیلی خاص و سخت.
از طرفی جنگایی که اتفاق میافته باعث میشه مردا کشته بشن و این وسط زَنایی بمونن بعضا با بچه که توانایی پرداخت مخارج زندگی رو نداشته باشن. اینجا چه اشکالی داره یه مرد، به طور قانونی، سرپرستی اون رو هم، با رضایت همسرش، به عهده بگیره؟ همسر اون زن برای دفاع از من هم جنگیده. چطور زمان جنگ اون زن پذیرفت که همسرش برای دفاع از خودش و دیگران به جنگ بره؟ خب چه اشکالی داره همسر من هم در چنین شرایطی برای اونا هم نون آور بشه؟
ضمن اینکه تا اونجا که من اطلاع دارم زَنای فرانسوی، که نمیتونن بپذیرن همسرشون سه تا زن قانونی داشته باشه، با زنای غیرقانونی همسرشون خیلی راحت کنار میآن. چون ملیکا دیروز بمن گفت که متاسفانه اینجا هفتاد درصد مشتریای زَنای خیابونی مَردای متاهلان وتازه این جدا از معشوقههاییه که اونا خارج از خونه دارن و غالبا زنا به خودشون اجازه نمیدن وارد آزادی همسرشون بشن و در این مورد دخالت کنن" حالم بهم می خوره از این آزادی! این جمله آخری رو خود ملیکا بهم گفته بود که راست یا دروغ دیگه نمیتونست نفیش کنه
ملیکا بحث رو عوض کرد و از در و دیوار گفت و درباره شنیدههاش از اسلام چندتا سوال کرد؛ یکی چرتتر از اون یکی. و من در پاسخ هر پرسش با خونسردی میگفتم "نه این دروغه"..."این هم دروغه..."
📚 خاطرات سفیر
✍نیلوفرشادمهری
@HoseinDarabi
این روزها قضیه رقص یک دختر نوجوان و دستگیری آن بر سر زبان هاست و افراد مختلفی درباره آن نظر داده اند، در بین این موضع گیری ها، پیام #حجت_الاسلام_زائری نظرم را جلب کرد که گفتند:
"آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود می کند لرزش کمر دختری نوجوان نیست، لغزش قلم قاضی کهنسال است!"
جناب زائری باتوجه به سابقه و خدمات خوب شما در زمینه فرهنگی و دینی، از جمله شما برداشت های متفاوتی درفضای مجازی شده است که قطعا مورد نظر شما نبوده است، با کمال احترام چند نکته را خدمت شما عرض میکنم
🔻نکته اول: دین خدا با لغزش قاضی کهنسال نیز متلاشی نمی شود. چه لغزشی بالاتر از لغزش قلم قاضی کهنسال کوفه "شریح قاضی" که باعث کشته شدن پسر رسول خدا و یارانش در کربلا شد؟ آیا دین خدا از بین رفت؟ یا احیاء شد؟
🔻نکته دوم: چه بسیار لغزش هایی که در قلم های قضات کهنسال بوجود آمده است که در اثر همان لرزش کمرهای دختران جوان و نوجوان است، شما قدرت این لرزش ها را شاید درک نکرده باشید
🔻نکته سوم: لغزش قلم قاضی کهنسال خطرناک تر است یا لغزش قلم یک عالم دینی؟
🔻نکته چهارم اینکه، در این اتفاقات که کار به قاضی و صدور حکم می رسد قطعا کم کاری یک عالم دینی وجود داشته است، شما و مدیران فرهنگی در این ماجرا باید پاسخگو باشید نه منتقد
🔻نکته پنجم: اتفاقا برخی از تمدن ها مانند تمدن بزرگ آندلس بخاطر همین رقص، شراب و شهوت بود که متلاشی شد
جناب زائری شما دقیقا به چه چیزی معترضید؟ دستگیری این رقاص؟ یا پخش برنامه آن از صدا و سیما؟
بله پخش این برنامه از صدا و سیما یک اشتباه بزرگ بود، ماهم معترضیم به این کار کارشناسی نشده، بجای برنامه این فرد باید برنامه دستگیری و محاکمه آن شخصی که دو تن سکه را احتکار کرده و بازار سکه را ملتهب کرده بود، نشان داده می شد.
هر کس وظیفه ای در این کشور دارد، و باید به وظیفه اش عمل کند، نمی توان گفت بخاطر اهمیت فسادهای اقتصادی دیگر با متخلفین رانندگی برخورد نکنیم، با اراذل و اوباش و دیگر مجرمین برخورد نکنیم
چون دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد
بله همه ما مشتاق هستیم که مفسدان اقتصادی، احتکار کنندگان سکه و دلار دستگیر و محاکمه شوند ولی این دلیل نمی شود که به جرم های دیگر و کوچک تر توجه نکنیم، فساد اقتصادی جای خود و فساد اخلاقی جای خود
شما قرآن را حتما بهتر از ما خوانده اید، همانطور که میگوید رباخوار و مفسد اقتصادی مستقیم به جنگ خدا رفته است و باید مجازات شود همانطور هم درباره شخص زناکار و شراب خوار می گوید باید شلاق بخورد، هرچیزی جای خود، نمی شود مانند برخی از مردم صدراسلام به برخی از آیات ایمان بیاوریم و برخی آیات را انکار کنیم
اتفاقا طبق روایات مختلف، گناهی که کوچک شمرده شود خود گناهی بزرگ است. البته یک وقت ماخودمان گناه را کوچیک میشماریم یک بحث است ولی یک وقت یک عالم دینی یک گناه را کوچک میشمارد این یک بحث دیگریست، چون اثر قلم عالم دینی تاثیر بسیار زیادی بر جامعه دارد
🔻درهرصورت به نظر می آید که نظر جنابعالی بعنوان کسی که حجتِ اسلام است باید با افراد معمولی و سلبریتی ها کمی تفاوت داشته باشد که اینطور نیست
🔻شما می توانید بدون حلال کردن حرام خدا و بدون سفسطه و مغلطه یک #روحانی_روشنفکر و جذاب باشید.
🔻ونکته آخر اینکه شما در یک پیام دوخطی مطلبی را بیان میفرمایید که بسیاری از فعالان فضای مجازی از آن جمله به نفع خودشان سوء استفاده میکند و سپس در یک پست دیگر آن جمله را تکمیل و یا اصلاح می کنید، ومنظورتان را بهتر بیان می کنید، چه خوب است که از همان ابتدا مطلبی کامل و جامع و بدون ایجاد شبهه را مطرح نمایید.
✍حسین دارابی
@HoseinDarabi