آقا یه سریا فکر میکنن فقط باید امربه معروف و نهیازمنکر بکنن، مخصوصا نهیازمنکر. اصلا نمیدونن نهیازمنکر چی هست.
طرف رفته تو جنگل کنار رودخونه بساط پهن کرده، بعد از چند ساعت دستشوییاش میگیره، یه ظرف آب برمیداره و بصورت یواشکی میره پشت مُشتا، هی دور میشه، هی عقب رو نگاه میکنه ببینه کسی میبینهاش یا نه، هی میره دورتر دوباره عقب رو نگاه میکنه، میشینه رو زمین بازهم پشت سرشو نگاه میکنه، خط مستقیمی از خودش به افراد دوردست رسم میکنه میبینه بازم معلومه، دلش آروم نمیگیره دوباره میره عقب و عقبتر، کیلومترها در دل جنگل راه رو طی میکنه تا خیالش راحت بشه کسی نمیبینش، انقدر دیگه میره جلو که حتی میرسه به حیوانات وحشی. مثلا میبینه میمونها دارن از این درخت به اون درخت میپرن یا صدای خرس و این چیزها میاد، ببخشید موضوع اصلا بحثمون چی بود؟ آهان امربهمعروف ونهیازمنکر، آخه بیشتر شبیه داستان تارزان در سرزمین عجایب بود.
خلاصه منظورم این بود خیلی طرف دور میشه از جمعیت، یدفعه میبینه یه خانواده کنار رودخونه تک وتنها و دور از جمعیت نشستن، حالا خانم خانواده روسری سرش نیست و شلوارشم زده بالا و یکم راحته و رفته تو آب با بچههاش
طرف که این صحنه رو میبینه اصلا فشار دستشویی رو فراموش میکنه و باخودش میگه الان اگر من نرم تذکر بدم و برم کارمو بکنم شاید برگردم چیزی از اسلام باقی نمونده باشه، احساس وظیفه شدید میکنه و میره که تذکر بده خانم حجابت رو درست کن، آخه لامصب این بدبختها انقدر اومدن جلو که کسی نباشه راحت باشن، تو وارد حریمشون شدی باید سرتو بندازی پایین و برگردی، طرف تو خیابون یا توجمعیت که اینطوری نمیگرده که شاید نهیازمنکر بخواد واجب بشه.
امربهمعروف شرایط داره، اینطوری نیست که راه بری به اینواون گیر بدی. تازه اگه واجب هم بشه روش داره
گاهی اوقات بی توجهی خودش امربهمعروفه،
گاهی نگاه کردن با تعجب به طرف نهیازمنکره
گاهی یه تذکر یک کلمهای و رد شدن کافیه،
گاهی اوقات سکوت بهترین نهیازمنکره،
گاهی باید ماهها زمان بگذاری و به فامیلت خدمت کنی، محبت کنی، پول خرج کنی، مشکل حل کنی، بری بیای، با اخلاقت و رفتارت بتونی تاثیر بگذاری و نهی ازمنکر عملی انجام بدی
ما نشستیم فقط یاد گرفتیم گیر بدیم بحث کنیم، دعوا کنیم، اعصاب داغونمونو تخلیه کنیم، ماشالا اخلاق هم که نداریم، بعد وضعیت بدتر و بدتر میشه، وحتی تاثیر معکوس میگذاره. آبروی اسلام و مسلمونی رو هم میبریم.
#امر_به_معروف
✍حسین دارابی
@HoseinDarabi
دیروز رفته بودیم با اقوام در دل #طبیعت یه خانواده کنارمون نشسته بودن، موقع رفتنشون دیدیم همه آشغالاشونو ریختن کنار ماشینشون و میخوان برن
ماهاهم که دوستدار طبیعت و #محیط_زیست، همگی خونمون به جوش اومد و ناراحت شدیم. من گفتم باید تذکر بدیم. اینطوری نمیشه. مامانم نگران شد که نکنه دعوا بشه. آخه تا حرف #امربمعروف میشه همه یاد دعوا و بگو مگو میفتن
من مشمای آشغالهای خودمونو برداشتم
بابام گفت، آره برو آشغالاشونو جلو خودشون جمع کن یکم خجالت بکشن. ولی من نمیخواستم این کارو بکنم
رفتم جلو و گفتم، اگه مشما ندارید برای زبالههاتون، مشمای ما جا داره، بریزید اینجا. اوناهم گفتن آقا خداخیرت بده، تا آخر آشغالاشونو دونه دونه جمع کردن ریختن تو مشمای زباله. #پوشک_بچه هم توش بود، میخواستن تو طبیعت رها کنن، شاید به نیت تامین #کود درختان این کارو میخواستن بکنن
خلاصه کلی هم تشکر کردن. هم شخصیت اونا حفظ شد هم آشغالا جمع شد، ماهم امربمعروفمونو انجام دادیم.
یه خانواده هم اونورتر از ما نشسته بودن، دخترشون سرلخت بود. گفتم شاید مث قبلیا که مشما نداشتن، امکانات ندارن. به خانومم گفتم #چادر اضافه نداری بدیم به این خانومه شاید #چادری شد😃
البته اون خانواده اولی که آشغالاشونو ریختن تو مشمای ما، یه بطری آب معدنی ظاهرا دستشون بود، یادشون رفته بود تو مشما بذارن. گذاشتن رو سقف ماشینشون که یه جا بیفته، وقتی از بغل ما رد شدن، افتاد بغل ما. اینجا فهمیدیم که امربمعروف ما اثر نکرده😂
کلا این مسائل، فرهنگِ یک جامعه هست، تغییر #فرهنگ خیلی زمانبر است باید #فرهنگ_سازی کرد. که کار بلند مدت میطلبه. البته این تذکر و #امر_به_معروف خودش در راستای #فرهنگسازی هست و باید باشه
اهميت امربمعروف رو هیچکس نمیتونه انکار کنه. مهم روش امربمعروف و نهی از منکر هست که مورد اختلاف هست. باید بهترین روش رو انتخاب کنیم تا بهترین تاثیر رو ببینیم
#حسین_دارابی
@hosein_darabi