یه پستی تو اینستاگرام زدم، بنا بدلایلی اینجا نمیزنم، +18هستش
با این عنوان
#داستان_خیانت_من 😔
شاید به صلاح نباشه اینجا بزنم، همه لفت میدید
هرکس دوست داشت تو اینستا بخونه، اول فالو کنید لطفا، بعد بخونید
👇
Instagram.com/hosein__darabi
تو اینستا حسین دارابی رو هم به فارسی سرچ کنید پیجم میاد، یه عکس ادم ریشو هست😄
بعضیا اصلا متن داستان خیانت رونخوندن انگار، مث کامنت زیر👇
بعضیا تا وسطای متن قلبشون اومده بوده تو دهنشون بخاطر اینکه منِ دارابی که الگو بودم براشون مثلا، یه جایگاه خاصی تو ذهنشون داشتم مرتکب این مدل خیانتها شده. بعد که به آخر متن رسیدن دیدن طنز بوده🤣
🔴داستان یک خیانت
بله درست حدس زدید، منظورم خیانت به همسرمه. شاید درست نباشه این اتفاق رو تعریف کنم. چون اقرار به گناه درست نیست. و چه بسا اقوام خودم هم این رو بخونن. شایدم مقبولیتم رو پیش شما از دست بدم. ولی دلم رو زدم به دریا و داستان این خیانت رو براتون میگم، چون نکات مثبتی داره، که شاید مفید باشه برای دیگران، تا عبرت بگیرن و خودشون به این اتفاق دچار نشن.
این خطای من، همزمان بود با یک رژیم غذایی که منو خانومم باهم گرفته بودیم و چون تاحدی ارتباط به داستانم داره باید درباره این رژیم کمی توضیح بدم. یکی از سختترین رژیمهای غذایی رژیم آشآبغوره هست که فوقالعاده موثره، هم وزن رو کاهش میده و مهمتر از اون، سموم بدن رو دفع میکنه. ولی مرد عمل میخواد انجام دادنش. 15 روز باید فقط آش بخوری. یه چند وعده برنجی هم داره. دستورالعملش رو خودتون سرچ کنید. خلاصه ما بیشتر برای سلامتی این رژیمو گرفتیم.
روز هشتم رژیم بودیم که .....
چهجوری بگم
خیلی رژیم اذیتم کرده بود. حالم دیگه از آش بههم میخورد، حاضر بودم هیچی نخورم، آشهم نخورم. دمدمای عصر بود. دیگه دلم داشت ضعف میرفت. دلمو به دریا زدم رفتم تو جیگرکی چند سیخ جوجه و جیگر زدم به بدن، توپ.
بعدش رفتم یه جلسهای، آخرش ساندویچ الویه دادن. ساندویچو هم کامل خوردم. نوشابه یخ هم همراهش زدم به بدن. بعدش رفتم سمت خونه. خانومم منتظرم بود که وعده آش شب رو باهم بخوریم.
رسیدم خونه، دیدم رنگ خانومم مث گچ شده از ضعف. یه دلیلش بهخاطر رژیم بود یه دلیلش هم بهخاطر خونه تکونی و ضعف بدن و یه دلیل دیگهاش هم بهخاطر منتظر موندن برای من که برسم خونه باهم آش بخوریم. خیلی دلم سوخت.
چیه؟ منتظر بودی از اون خیانتها بکنم؟ حتما باید میرفتم با یه خانوم دیگه ارتباط برقرار کنم تا بشه خیانت؟ نهخیر ما از اوناش نیستیم. خودت مگه ناموس نداری؟ اینم خیانت بود دیگه. از نوع شکمی
آقا خلاصه اون شب من هم جیگر و جوج زده بودم هم الویه، باید آش هم میخوردم. با اشتهاهم باید میخوردم. یعنی داشتم بالامیاوردم😭. هنوز غذاهای قبلی هضم نشده بود. تازه فردا صبحش هم رفتم کلهپاچه خوردم. بعدشم آش😆
روزهای سختی رو سپری کردم خلاصه. وزنمو هم باید ثابت نگه میداشتم تابلو نشه. عذاب وجدان هم گرفته بودم، آخرش پیشنهاد دادم رژیمو بشکنیم که باخیال راحت بخورم
میخوام برم برنامه عصر جدید این داستان رو اجرا کنم😎
(دوستان جدیدالورود مطالب قبلیمونم بخونید😍)
✍حسین دارابی
@hosein_darabi
اگه برم عصرجدید داستان خیانت رو اجرا کنم، نظر داوران این میشه😆
رویانونهالی: اون حس واقعی که باید ارائه میدادید رو خوب اجرا کردید و مارو بردید به دنیای خیانت، من فعلا نظرم مثبته
عظیمی نژاد: دستت دردنکنه، احساس میکنم سلولهای بدنم گشنه شدن منم نظرم مثبته
علیخانی: واقعا!!
سید بشیر حسینی: اون داستانی که مدتها منتظرش بودم رو بالاخره شنیدم. ازت ممنونم ولی چون کار غیر اخلاقیای کردی، با عشق قاااارپ
امین حیائی: چندسالته؟ از کی رژیم گرفتی؟ منم نظرم مثبته
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتدا کلیپ رو ببنید😁
سپس متن زیر درباره تبعیض بین بچه هارو بخونید👇
آقا تبعیض بین فرزندان در خانوادههای ایرانی، بخصوص مادرا بسیار رایجه. مادرای ایرانی پسر دوستن. حالا شاید دختراشون بیشتر بهشون برسن و خدمت بکنن، ولی اونا پسراشونو بیشتر تحویل میگیرن. حتی اگه پسر، بیکار بیعار و بیمسئولیتی باشن.
حالا چرا اینطوریه؟ یکی از دلایل مهمش اینه که شوهر مادرا، یعنی پدرِ خانواده، مادر خانواده رو (فحش نیستا) تامین عاطفی و محبتی نمیکنه. مادر هم میره این عاطفه رو از پسرش میخواد بگیره. نمیخوام بگم همش تقصیر پدرخانوادهاس. شاید زن هم برای شوهرش کم میگذاره. باید بررسی بشه. خیلی از خانوما بهجای اینکه ابراز عشق و احترامشون رو برای شوهرشون داشته باشن، برای پسرشون دارن. کلا همه چی قاطی پاتیه. مرد هم میره برا کسی دیگه ابراز محبت و عشق میکنه. اصلا نباید اجازه بدیم بچهها وارد حریم مهرومحبت زن و شوهر بشن
حالا همین پسر که مادرش انقدر تحویلش میگرفته و بهش دل و قلوه میداده وقتی ازدواج میکنه، باهمسرش به مشکل میخوره. چون توقعاتش بالا رفته. همش عشق یهطرفه دیده. مادر فقط قربون آدم میره. کاری نداره تو جوابشو بدی یا نه. توقعی ازت نداره. ولی زن آدم که اینطوری نیست. یکی از دلایلی که آقایون نمیتونن عشق بورزن شاید همین مسائل باشه. خلاصه خیلی نکات تو این موضوع نهفتهاس. علمی هست که از سینه من داره میزنه بیرون😄
بعد جالبه همین مامانا، خاموما، زنها میان از حقوق زن و مرد و تبعیض بین جنس زن و مرد حرف میزنن. که حق ما ضایع شده و... از این حرفا. آخه با انصاف پایهگذار این تبعیض خودتونید. همش دنبال بچهی پسر بودید. قبل بارداری دستورات پسرزایی رو اجرا میکردید. بین پسر و دخترتون فرق گذاشتید. حتی وقتی پسرکوچولوتون یدفعه لخت میومد وسط اتاق قربونش میرفتی میگفتید شومبولش طلاس. بعد دخترت میومد بیرون داد میزدید سرش وای خاک بر سرم. چطور برا اون طلاس برای این نه؟
این اتفاق تو پدرها هم تاحدی رایج هست. دختراشونو بیشتر دوست دارن و تبعیض قائل میشن
پ.ن. پیرهزن محرمه😆
پ. ن.2 اسم خصوصی بچه هم مجبور بودم بنویسم
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
وقتی برنامه عصرجدید شروع شد من چندتا تحلیل درباره برنامه عصرجدید تو کانالام انجام داده بودم که پیامی از آقای دکتر سید بشير حسینی برام اومد، که خیلی از تحلیلام خوشش اومده بود و به تعبیر خودشون تحلیلهای منصفانه و عالمانه بود.
خلاصه باب ارتباط و دوستی ما باهم باز شد. خیلی برای من جالب بود که ایشون انقدر متواضعانه دنبال تحلیلهای نهچندان قوی بنده بودن. و دعوت کردن از ما بصورت حضوری همدیگه رو ببینیم و صحبتهایی داشته باشیم. و دیشب خدمتشون رسیدم در محل برگزاری برنامه عصر جدید و گپ و گفتی درباره برنامه زدیم و نکات و پیشنهادات ارائه دادم خدمتشون
جمعه هفته قبل هم یکی از اعضاء کانال پیام دادن که جلسه ای تو قم پیرامون برنامه عصرجدید با حضور دکتر بشیر حسینی برقراره از حقیر هم دعوت کردن، ولی موفق به حضور نشدم. آقای دکتر از این جلسه هم، گفتن و اینکه در کل چرا همه تحلیلها و نظرات صفر و صدی هست، گلهمند بودن. و از این جهت که بنده تو تحلیلها هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف برنامه رو از نگاه خاصی بیان کرده بودم نظرشون جلب شده بود. جالب بود مطالب دیگهمونم میخونن و از قلم ما و مدل طنزی که ارائه میدیم، استقبال کردن.
خلاصه خیلی روح بزرگی میخواد در این سطح برنامه کسی دنبال تحلیلها باشه و نظرات دیگران رو بشنوه. بنده بسیار از مصاحبت با ایشون لذت بردم. بسیار تفکرات خوب و مثبتی داشتن. خیلی بههم نزدیک بودیم تو افکار و نظرات
در آخر هم شام مهمون ایشون بودیم😊
پ. ن کلا عکس یه جوری افتاده، هم آقای دکتر هم من☺️
@hosein_darabi