eitaa logo
کانال حسین دارابی
874.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
5هزار ویدیو
68 فایل
مؤسس استارتاپ تربیپ Tarbiapp.com تو زمینه‌های مختلف تحقیق میکنم تا به مطلب درست برسم تحصیلاتم مهم نیست، ارشد عمران، روانشناسی، تاریخ تشیع همه آدرسامون👇 takl.ink/hossein_darabi آیدیم @darabi_hosein . . #ترک_کانال . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه الزهرا ... در روز میلادت در بهشت زمین، گلزار شهدای کرمان بودی تو در مسیر گلزار زائران شهیدت را در آغوش کشیدی.. @hosein_darabi
تصويرى از شهيده مکرمه حسينى، امدادگر شهيد هلال احمر در حادثه گلزار شهداى كرمان @hosein_darabi
این یه ساده است؛ بعد از عملیات تروریستی علیه یک ملت، وقت است و برای انتقاد همیشه وقت باقی است. این کاری که بعضی‌ها می‌کنند و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی کشور را تحقیر می‌کنند - هر چند از روی حماقت هم باشد - همان خواسته جنایتکاران است! عجب که امثال شروین حاجی‌پور هم تسلیت می‌گویند و برخی از رفقا، خود‌ی‌ها را می‌کوبند ... عجب!!
قرار بود مسابقه میلاد حضرت زهرا داشته باشیم امشب همه چیز آماده بود با توجه به شرایط، به زمان دیگری مؤکول شد
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 رهبر انقلاب: جنایتکاران سنگدل بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد/ این جنایتکاران بدانند که از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود/ این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله 👈 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درپی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است. 📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران،‌ بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند. 🔹ملت ایران عزادار شد و خانواده‌های زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله. 🔹اینجانب در عزای خانواده‌های مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۲/۱۰/۱۳ 💻 Farsi.Khamenei.ir
و مادرانی که در روز مادر شهید شدند @hosein_darabi
و مادرانی که در روز مادر فرزندشان شهید شد😭
تحمل نخواهند کرد... @hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلزار شهدا، مزار حاج قاسم امشب مردم به این سادگی حاج قاسم و آرمان‌هایش را رها نمی‌کنند @hosein_darabi
هدایت شده از کانال حمید کثیری
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ دکتر می‌گفت یک ترکش توی زانو داشت، یکی توی گردن. ازش پرسیدم درد داری؟ گفت الان نه! با خانواده آمده بود‌ برای مراسم سالگرد سردار. با همسر، پدر، مادر و عمه‌اش. خودش اینجا بود و مادرش در بیمارستانی دیگر. یک ترکش هم در زانوی مادر جا خوش کرده بود. می‌گفت این جانبازی نشانه‌ی قبولی زیارتش است‌. محکم حرف می‌زد مرضیه‌خانم؛ زنِ ۲۴ ساله‌ی ایرانی ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
می‌گفت:«با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که به اینجای حرف‌هاش رسید، مادر گریه‌اش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد... پسرک چشم‌ش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهن‌ش بازسازی می‌کند. -‌ «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...» مکث می‌کند. چشم‌ش دارد همین چند ساعت پیش را می‌بیند! - «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشم‌هام بد جور سوخت، افتادم زمین...» پاچه‌ی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن می‌ریخت پایین: -‌ «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!» از پیش آن‌ها می‌روم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را می‌بینم. علیرضا را به‌ش می‌شناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛ -‌ بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!»😭 ✍️ محمدحیدری @hosein_darabi
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانه‌هایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابه‌لای روسری روی گونه‌اش ریخته بود. لب‌هایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زنده‌ست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بی‌جانش را نگه داشت. نگهبان همان‌طورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه می‌کرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش می‌کنی؟" زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضی‌هاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده ساله‌ی او. سومی هم بدن بی‌جانی بود که بر پارچه‌ی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که به‌سرعت داشت از کنارش می‌گذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه این‌جا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو این‌جا آلوده‌ست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکی‌یکی اتاق ها رو نگاه کنی." زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاق‌ها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک می‌شد دلش بیشتر راضی می‌شد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاق‌ها بیابد. آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه می‌رفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سال‌خورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله می‌کرد. جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز می‌کنم" در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشم‌هایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم." بی‌رمق با لب‌هایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آن‌که جمله‌اش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون می‌آمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU" از لابه‌لای درِ باز شده‌ی اتاق و رفت‌وآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفته‌اش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان می‌داد آرام گرفت ... روایت از فاطمه مهرابی http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشنوید صحبتهای مردی که چندین نفر از اعضای خانواده اش شهید شدند.... همینقدر مظلوم همینقدر مقاوم 💔 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین روضه شهید عادل رضایی😭 او مداح گلزار شهدای کرمان بود که ساعاتی بعد از مداحی به شهادت رسید | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
برخی منتظر زدن مستقیم تلاویو هستن تا انتقام سخت براشون محقق بشه زدن لجستیک و مردم عادی یعنی این پیام که بیا وارد جنگ مستقیم شو. اتفاقا هم آمریکا و هم رژیم به شدت به جنگ مستقیم ما نیاز دارند، سال‌هاست که دنبال این اتفاق هستند. ایران و جبهه مقاومت دائما درحال جنگ غیر مستقیم هستند، این جنگ غیر مستقیم رژیم صهیونیستی رو فرسوده کرده. ان شاء الله ایران و مقاومت پاسخ این اتفاقات اخیر را خواهند داد ولی نباید احساسی به ماجرا نگاه کرد. | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
🔴 ایران خواهد زد، ولی توقع مردم را بی‌دلیل بالا نبریم. احساساتی عمل نکنیم چرا میگویید نزنی میخوری؟ ما تابحال نزدیم؟ ما همین الان نیابتی در حال جنگ هستیم دائما، بخش قابل توجهی از توان نیابتی ما درگیر هست و در حال ضربه به رژیم یمن، مقاومت عراق، حزب الله، جهاد اسلامی، حماس و... این عملیات هایی که شبانه روز در حال انجام دادن هستند، زدن نیست؟ برخی دوستان زدن رو صرفا در زدن موشک مستقیم تهران به تل آویو خلاصه میکنند! مشخصه تبعات این نوع عملیات چی هست الان مقاومت عراق در حال زدن پایگاه های آمریکا نیست؟! حزب الله در حال درگیری با رژیم نیست؟! یمن در حال درگیری مستقیم با رژیم نیست؟! این اتفاقاتی که در رژیم در حال رخ دادنه، از بمب گذاری تا دیگر مسائل اتفاقی هست؟! حاج قاسم فرمود انتقام ما در مسئله شهادت حاج عماد مغنیه و دیگران، محو کامل اسرائیل هست. مجموعه اقدامات ایران در سال های گذشته و امروز تضعیف قطعی رژیم و وضعیت آشفته ای هست که امروز داره 🔻سیدحسن در سخنرانی‌های بعد از طوفان الاقصی مدل رفتار مقاومت رو مشخص کرد اول اینکه گفت مقاومت تصعید دفعی ندارد بلکه تصعید تدریجی خواهد داشت و پیروزی در جنگ نیاز به صبر و حوصله دارد. دوم اینکه گفت ما در محور مقاومت وحدت ساحات داریم و ایران و سوریه باید دشمن رو مهار کنند و نه اینکه خودشان درگیر دشمن شوند. این دوتا نکته تکلیف مدل رفتاری ما رو مشخص کرده زدن لجستیک و مردم عادی یعنی این پیام که بیا وارد جنگ مستقیم شو. اتفاقا هم آمریکا و هم رژیم به شدت به جنگ مستقیم ما نیاز دارند، سال‌هاست که دنبال این اتفاق هستند. ایران و جبهه مقاومت دائما درحال جنگ غیر مستقیم هستند، این جنگ غیر مستقیم رژیم صهیونیستی رو فرسوده کرده. این عملیات هایی که رژیم در سوریه، لبنان و جاهای دیگه داره انجام میده برای برگردوندن اون آبروی از دست رفته و ضربه‌ی ترمیم ناپذیری که خورده‌س. ان شاء الله ایران و مقاومت پاسخ این اتفاقات اخیر را خواهند داد ولی نباید احساسی به ماجرا نگاه کرد. | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صادق زیباکلام: همه شواهد و قرائن نشان میدهد که عملیات تروریستی کرمان بعید است کار اسرائیل باشد، اسرائیل نمی‌آید افرادی را که هیچ گناهی ندارند و فقط در آن مکان حضور داشتند را از بین ببرد! کاری ندارم عملیات تروریستی کار کی بوده. ولی گند بزنن به این استدلالت. از زیبا کلام بپرسید گناه ۵٠٠٠ بچه‌ای که توی غزه سلاخی شدن چیه؟ | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0