eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
43 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار کوه صفا هم دلش صفا نگرفت کسی که زیر لوای حسین جا نگرفت اگر چه سنگدلی خوب نیست بد هم نیست که خاک با همه ی نرمی اش جلا نگرفت صداش کن که حسین عاشق صدازدن است به این دلیل ، همان ابتدا دعا نگرفت شکایتی مکن از طرز دستگیری او همین بس است ز لطفش ، مچ تو را نگرفت به خود ببال اگر صید دام او شده ای که تیر غمزه ی چشمش ره خطا نگرفت شود به دم زدن از غیر حضرتش ، محکوم کسی که بر در این آستانه پا نگرفت هزار سال کند عمر باز ناکام است کسی که رخصت رفتن به کربلا نگرفت بدون نسخه نویسیِّ تربت اعلاش مریض هیچ کسی در جهان شفا نگرفت از آن غروب که او سر گذاشت بر سر نی به جز به گوشه ی غم ، هیچ نی ، نوا نگرفت به یاد طشت طلا بود و داستان سرش که عمداً از کرمش ، سائلش ، طلا نگرفت
یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) شصت و سه سال زندگی ات مهربان گذشت با کیسه های وصله ایِ آب و نان گذشت شصت و سه سال زندگی ات بین کوچه ها در بندۀ خدا شدن این و آن گذشت گاهی میان دورترین خانه­ ی زمین گاهی میان دورترین آسمان گذشت گاهی کنار سفره بیوه زنان شهر گاهی کنار خاطرۀ کودکان گذشت وقت نزول حضرت خاکی نشین شدی وقت صعود ردّ تو از بی کران گذشت آن روزها که شعب ابی طالبی شدی ایام درد بود ولی همچنان گذشت ای آن که زندگی تو خرج نجات شد ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند یک عده ای ندیده اویس قرن شدند از خانواده ام همه عبدالله شما از خانواده ات همه آقای من شدند تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای محصول زندگی تو پنج تن شدند یک عده زینب و علی و فاطمه شدند یک عده ای حسین شدند و حسن شدند بعد تو دختر تو و زینب کنار هم مشغول کار بافتن پیرهن شدند یک عده بچه های تو پاره جگر ولی یک عده بچه های تو پاره بدن شدند این کشته ها تمام جگر گوشۀ تواند یا ایها الرسول ببین بی کفن شدند «یا مصطفاه» این تن پامال را ببین این کشته فتاده به گودال را ببین
ابر لطفت مدام میبارد رحمتت مستدام میبارد نهضت کربلاست مدیونت از سکوتت قیام میبارد #سعیده_کرمانی
✅ زبانحال یک زائر بقیع... مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع کمی از حالِ خودم ، ساحتِ خونبارِ بقیع زائری خسته و سَرگشته و بیمارِ بقیع میگذارد سَرِ خود را ، سَرِ دیوارِ بقیع لَعنتُ اللّه به اولادِ ابوسفیان ها شِمرها ، حرمله ها ، در همه ی دوران ها خواست آرام بگیرد دلِ بارانیِ او رنگِ اِحرام بگیرد دلِ بارانیِ او زِ لبش کام بگیرد دلِ بارانیِ او ختمِ انعام بگیرد دلِ بارانیِ او چوبِ نامرد رسید و به سَرَش خورد ولی... دست کوتاه نکرد از کَرَمِ خوانِ علی باز هم رو به بقیع ، گریه کنان... بی تابی دست بَر سینه ، دو تا چَشم ، پُر از بی خوابی نه حَرَم ، گنبد و گلدسته ، نه حوضِ آبی قبرِ اولادِ علی بود و شبی مهتابی اشک میریخت ، به لب ذِکرِ ”حسن جانی” داشت خاطراتی زِ سَفَرهای خراسانی داشت ناگهان مرغِ دلش راهیِ مشهد شد و بعد... از دَرِ "شیخِ طبرسی"ِ حَرَم رَد شد و بعد... سخت ، مشغولِ «أَأَدْخُلْ به محمد؟» شد و بعد... اشک ، بینِ حَرَم و چَشمِ تَرَش سَد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرم سال ها در پِیِ این بارگهت دَر به دَرَم اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میکرد وسطِ گریه ی خود ، طرحِ معمّا میکرد زیرِ لب "آمدم ای شاه" که نجوا میکرد... دلش آرام شد و خوب تماشا میکرد چه حریمی و عجب صحن و سرایی آقا تو مُلَقّب به غَریبُ الغُرَبایی آقا...؟ نوبتِ جامعه شد ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید باز هم زائرِ آلوده ی هر بار رسید... بینِ این جامعه ی گرم ، دلش پَرپَر شد بُرد نامِ حسن و... باز دو چشمش تَر شد داشت اطرافِ حَرَم ، مرثیه خوانی میکرد اشک ها از دلِ او خانه تکانی میکرد وسطِ گریه کمی یادِ جوانی میکرد پیشِ اربابِ خودش چربْ زبانی میکرد دست دَر پنجره انداخت ، که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... آه... از خواب پرید و جگرش تیر کشید چند تا صورتِ قبری که به تصویر کشید... فکر او دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید خواب هایش همه انگار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسن جان به خداوند قسم، میشوی صاحبِ یک گنبدِ زیبا و حَرَم...»
یا ضامن آهو شهر آلوده، دل آلوده، نفس آلوده از سیاهیِ پرم گشته قفس آلوده بال من را نپسندید هوای حرمت این کبوتر شده دور از تو ز بس آلوده.. رسم درمان شما هم به دلم زخم گذاشت سر زدی بر همه پاکان و سپس آلوده نشود آهوی حیران بیابان طلب آن دلی که شده از گَرد هوس آلوده خاک من را به حوالی خراسان نبرید تا گلستان نشود خار و، ز خس آلوده... سحر این اشک بشوید مگر از لطف رضا دل خشکی که شده قدر طبس آلوده
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع) گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست که پریشانی از آداب مسلمانی نیست در طوافند چنان موج کبوترهایت که در این سلسله انگار پریشانی نیست عربی آمده پابوس تو و می دانم همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست دست خالی ست کسی که به حرم می آید دم در هیچ نیازی به نگهبانی نیست! در معطل شدن و دست رساندن به ضریح لذتی هست که در سجده طولانی نیست شمس تبریز، مراد دل مولاناهاست در دل ما که به جز شمس خراسانی نیست روی هر پله ی صحن تو نشستم گفتم چیست این سنگ اگر تخت سلیمانی نیست گریه کردم که بدانند همه، از من و تو هیچ یک اهل نظربازی پنهانی نیست حاجتی دارم و ناگفته بماند بهتر چون که روی طلب آن چه تو می دانی نیست
سلام کرده ام از وادی السلام به او به شوق وعده ی شیرین لحظه ی گورم #علی_اصغر_یزدی
یا صاحب الزمان(عج) ما منتظریم از سفر برگردی یکروز شبیه رهگذر بر گردی با کاسه آب و مجمری از اسپند ما آمده ایم پشت در برگردی وقتی سر شب که رفتنت را دیدیم گفتیم نمی شود سحر برگردی؟ ما منتظر تو ایم آقا نکند یک جمعه غروب بی خبر برگردی من گوشه نشین کوچۀ بر گشتم ای کاش که از همین گذر برگردی پرواز نمی کنیم از اینجا باید در فصل نبود بال و پر بر گردی وقتش نرسیده است ای مرد ظهور، با سیصد و سیزده نفر بر گردی؟!
4.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرچم امريكا و رژيم صهيونيستي در ميدان التحرير بغداد، زير پاي معترضان. ملت عراق ملت فهیمی ست و دشمنش را میشناسد👌👏
چون قدم رنجه کند دوست به پرسيدن من خانه تاريک و دلم تنگ، کجا بنشيند؟
در پاسخ به "چرا مرگ بر آمریكا؟" سروده و سخنش "مرگ بر تو آمریكا!" به خاطر وطنش "مرگ بر تو آمریكا!" شهید غرق به خونی كه قاتلش بودی نوشته بر كفنش "مرگ بر تو آمریكا!" به خاطر دل مادر كه میزند بوسه به پاره های تنش، "مرگ بر تو آمریكا!" برای كشتن بابای خوب آرمیتا گلوله در بدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" علیرضا و غم چشم روشنش ای وای پدر... نیامدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" به اشتیاق جهاد، آن جوان چه حك كرده به روی پیرهنش؟ "مرگ بر تو آمریكا!" به هر طرف بروی این صدای آزادی است تو بشنو از دهنش "مرگ بر تو آمریكا!" قیام ملت مستضعفین برابر ظلم و جور اهرمنش "مرگ بر تو آمریكا!" رسیده عصر خمینی بت شكن اینك عصای بت شكنش "مرگ بر تو آمریكا!"