eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
کاروان از کربلا بازگشته بود زنی که میگفتند مادرِ ‌چهار‌ پسر بوده فقط سراغِ حسینش را میگرفت...💔 🥀 @hoseiniye_ye_del
چند خط روضه ... وقتى وارد خيمه گاه ميشى اولين خيمه براى عمو عباس هست یعنی هرکسی میخواسته بره سمت خیمه‌ها اول باید از علمدار اذن‌ میگرفته. وای از اون لحظه‌ایی که علم به زمین افتاد !
تا روز عاشورا از قبیله‌‌ی بنی‌هاشم هیچ زنی اسیر نشده بود تا وقتی که عباس زمین خورد و دستی برای بلند شدن از زمین نداشت! اسارت زینب از اونجا شروع شد
روزی که حضرت ام‌البنین با امام علی(ع) ازدواج کرد هنگامی که به درب خانه حضرت رسید به فرزندان حضرت علی(ع) عرض کرد ای آقایانم، من اینجا نزد شما خدمتکاری هستم که آمده‌ام تا خدمت‌گذاری کنم… پس آیا مرا به این شرط می پذیرید؟ که اگر نپذیرید من به خانه خود باز می‌گردم پس حسنین(ع) و حضرت زینب(س) در مقابل این سخن فرمودند شما عزیز و بزرگوار هستید
حضرت عباس مادری داشته که محبت به فرزندان حضرت زهرا رو به بچه های خودش مقدم میدونسته بعد توقع دارید بلند قامتش خودشو اینجوری فدای امام حسین نکنه؟
حضرت عباس ادب رو از‌ مادرش آموخته❤️
بعد از اینکه حضرت ام‌البنین از بچه ها اذن میگیره و وارد خانه‌ی امام علی میشه خطاب به مولا میگه لطفا منو‌ فاطمه صدا نزنید نمیخوام بچه های حضرت زهرا بخاطر اسم من رنجی ببینن و یاد مظلومییت مادرشون بیوفتن... 💔
از اونجا به بعد بجای فاطمه اسمِ مادر عمو عباسمون ام‌البنین میشه یعنی مادرِ پسرها 🥀
بعد از واقعه کربلا وقتی کاروان برمیگرده کربلا حضرت ام‌البنین میاد جلو و از بشیر نمیپرسه که پسرای من کجان! نمیپرسه چرا عباس نیست ! اولین سوالش این‌ بوده … حسین من کجاست؟ چرا نمیبینمش !؟💔
حضرت ام البنین وقتی که متوجه میشه هر چهار فرزندش همراه امام حسین(ع)شهید شدن! میفرماید ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد...
ایشون هر روز به قبرستان بقیع می رفته و یه گوشه‌ایی می‌نشسته و برای بچه‌هاش عزاداری میکرده هنگامی که زنان مدینه ام البنین(س) خطابش میکردن میگفت دیگه منو ام البنین صدا نزنید دیگه منو مادر شیران شکاری ندونید... 💔