غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما
دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما
نگاه خیس ما ارثیهی آبا و اجدادیست
بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما
برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم
همین یک دلخوشی ماندهست، این کم را مگیر از ما
به غیر از خیمهی تو هر کجا آلودهی فتنهست
نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما
رضا(ع) فرمود "فَابکِ لِلحُسین اِنْ کُنتَ باکِیّا"
عمل کردن به این فرمان محکم را مگیر از ما
دم نوحه برای سینهزن حکم نفس دارد
بدون روضه میمیریم، این دم را مگیر از ما
تمام سال با شوق همین یک ماه سر کردیم
تمام سال را باشد... محرّم را مگیر از ما
#علی_سلیمیان
#یا_حسین 🌸🍃
@hoseiniye_ye_del
🇵🇸 حسینیهٔ دل
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما نگاه خیس ما ارثیهی آبا
صد شُکر خدا را که در این دهرِ دَرندشت
چشمم به تو افتاد و دلم را به تو بستم *
محبوبِ خدا .. روحِ خدا .. خونِ خدایی
مظلوم ترین واسطه ی أرض و سمایی...
#مهران_ساغری
#محرم
@hoseiniye_ye_del
🇵🇸 حسینیهٔ دل
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما نگاه خیس ما ارثیهی آبا
ماه را در شب هجران برسانید فقط
مژده ای در دل طوفان برسانید فقط
به کویری که ندیده است به خود برگ و بری
خبر از بارش باران برسانید فقط
من همان گمشده ام ،راه بلدها من را
به در خانه جانان برسانید فقط....
#محمدحسین_رحیمیان
#اللهمعجللولیکالفرجبحقالحسین
#محرم
@hoseiniye_ye_del
#مباهله
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله
تا مرتضاست یک طرفِ این معادله
نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک
تا نام مرتضاست میان مباهله
تصریحِ نَصِّ"انفسنا" داد می زند
مابین مصطفی و علی نیست فاصله
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت
دستِ علیست در همه جا ختم غائله
دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود
پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله
از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست
ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله
دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم
آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله
کار خداست مدح علی ، کارِ عقل نیست
عاجز بُوَد ز فهمِ مقامش ، مُخیَّلِه
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#مباهله 🌸🍃
@hoseiniye_ye_del
4_5938405062589024573.mp3
3.1M
حسین آقام همه میرن تو میمونی برام
#کربلایی_نریمان_پناهی
@hoseiniye_ye_del
ای سمت خود ڪشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را...
هر ڪس سلام داد تو را در سفر، گرفت
در موڪب نخست، جواب سلام را
از دست خادمان تو نوشید هر ڪه چای
یڪجا چشید لذت شُرب مدام را...
گفتم ڪه «السلامُ عَلی مَن بَڪَتهُ…» برد
اشڪ علیالدوام ، قوام ڪلام را
«ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش»
ما قابلیم نوڪری این امام را
پای پیاده آمدم و روی من سیاه!
پای برهنه نیستم این چند گام را
با دست خالی آمدم و روی من سیاه!
چیزی نبود قابل عرض این مقام را
#محمد_حسین_ملڪیان
#دلتنگ_محرم
@hoseiniye_ye_del