#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
ابر بهاره این همه باران نمی شود
قلب شکسته این همه سوزان نمی شود
از جانِ خود عزیزتران روی نیزه اند
جانِ نمرده این همه بی جان نمی شود
از آتشی که ریخته بر باغ اهل بیت
نوری شکفته است که پنهان نمی شود
پایی که بوسهگاه تمام فرشته هاست
آخر حریف خار بیابان نمی شود
از داغ گوشواره و معجر الی الابد
دردی به جان ماست که درمان نمی شود
تاریخ، شام تیره بسی دیده است و باز
شامی شبیه شام غریبان نمی شود
من اشک و داغ و خون دل و آه می شوم
با کاروان سوگ تو همراه می شوم...
#سیده_تكتم_حسينى
#عاشورا 🏴
#شام_غریبان
@hoseiniye_ye_del
زینب چو دید پیکر آن شه به روی خاک
از دل کشید ناله به صد آه سوزناک
ایخفتهخوشبهبسترخون! دیده بازکن
احوال ما ببین و سپس خوابِ ناز کن
ای وارثِ سریرِ امامت! به پای خیز
بر کشتگان بیکفنِ خود، نماز کن
طفلانِ خود به ورطهی بحر بلا نگر
دستی به دستگیری ایشان، دراز کن
برخیز، صبح شام شد، ای میر کاروان!
ما را سوار، بر شترِ بیجهاز کن
یا دستِ ما بگیروازاین دشتِ پُرهراس
بار دگر روانه به سوی حجاز کن
#نیر_تبریزی
#محرم
#عاشورا 🏴
#امان_از_دل_زینب 🖤
@hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تـا تـو بـودی، نفــسِ آینـه دلگـیر نبـود
در دلم هیچ، بهجزنقشتو تصویر نبود
بیتو اما، نتوانگفتکهبرمنچهگذشت
از دلم پرس که اینگونه زمینگیر نبود
آه از درد اسیـری که به همـراهیِ اشـک
جـز صـدای جـرس و نالۀ زنجیـر نبـود
با تو میخواستـم از کربوبـلا برگـردم
با تـو بودن، چه کنم، آه، که تقـدیر نبود
گـرچه با اشک، مرا از تو جدا میکـردند
رفتنم را تـو ببخشـای، کـه تقصیـر نبـود
خواستـم جای گلو، بر بدنت بوسـه زنم
بـه تنـت جـز اثـر بوسـۀ شمـشیـر، نبـود
مـردمی عهـدشکستند کـه گـوشدلشان
آنقَـدَرسنـگ، کـه امـیـدبـه تأثیـرنبــود
لحظهایکاش! پس از داغ،مرا میدیدی
تـا ببینـیکـه چنین، خواهرتو پیـر نبود
#حسین_دارند
#محرم 🏴
#امام_حسین 🖤
@hoseiniye_ye_del
مقتل نوشته روے تنت پا گذاشتند
درزیردستوپا،زدهاےدستوپاحسین
مقتل نوشته پیڪر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا ڪجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوے تو زدند
حتما شبیه مادرتان بے هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوے تو زدند
یک عده گرگ هاے بد و بے حیا حسین
مقتل نوشته دست توازمچ بریده شد
باخنجرے شڪسته وباضربههاحسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهناے نیزه شد به گلوے تو جا حسین
هر ضربه را براے رضاے خدا زدند
شمشیر، نیزه، سنگ وحتے عصاحسین
#قاسم_نعمتی
#محرم 🏴
#عاشورا
#ماه_محرم 🖤
@hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی صابر خراسانی در وصف ظهر عاشورا 🥀
شمر فهمید که انگار علمدارت نیست
چه عجولانه به گودال سرازیر شده
دو قدم رفت به پایین و دوباره برگشت
داد زد زود بیایید زمین گیر شده
همه حیرت زده دیدند حسین ابن علی
چقدر بعد علی اکبر خود پیر شده
یک نفر از سر گودال اشاره میکرد،
که غروب است ببرید دگر دیر شده
#شعرخوانی
#صابرخراسانی
#عاشورا 🏴
#امام_حسین 🖤
@hoseiniye_ye_del
#امام_سجاد_ع_شهادت
عالم مريد اوست كه پير مراد بود
زين الموحدين شد و زين العباد بود
با غصه ها قرين شد و يعقوب گريه شد
از كربلا به روى دلش غم زياد بود
با دست بسته در پى هجده سر به نى
آواره بين كوفه و شام و بلاد بود
تا لحظه ى شهادت او روضه اش فقط
"يك جرعه آب بر لب عطشان نداد" بود
يك لحظه هم ز خاطر آقا نمى رود
زلفى كه روى نيزه در آغوش باد بود
عارض بر او تبى شده و سد راه كرد
عباس شاهد است كه مرد جهاد بود
#محمدحسين_مهدى_پناه
#محرم 🏴
#شهادت_امام_سجاد 🖤
@hoseiniye_ye_del
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش
خورشید شعله ور شد در آسمان برایش
زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند
زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش
دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک
هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش
در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار
در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش
یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد
با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش
میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا
از دست پیرمردی افتاد تا عصایش
یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک
آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش
یادِ محاسنی که خون می چکید از آن
یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش
لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه
لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش
تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت
یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش!
#مرضیه_عاطفی
#محرم 🏴
#امام_سجاد 🖤
@hoseiniye_ye_del