eitaa logo
حسینیه مقتل
5.8هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
463 ویدیو
100 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
ن حضرت روي برگرداند، دست نافع را گرفت و فرمود: «اين (حمله و درگيري) - به خدا سوگند - وعده‌اي تخلف‌ناپذير است». 😭سپس فرمود: «آيا نمي‌خواهي در اين شب تار از بين اين دو كوه بگذري و جان خودت را نجات دهي؟ »  😭نافع خود را به روي قدمهاي امام خود انداخت، بوسه مي‌زد و مي‌گفت : ▪️«ان سيفي بالف و فرسي مثله، فوالله الذي من بك علي لا فارقتك حتي يكلا عن فري و جري؛(۷ )  ▪️شمشيرم به هزار و نيز اسبم به همين گونه مي‌ارزد، پس به آن خدايي كه بر من به حضور در ركاب شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامي كه شمشيرم به كار آيد از شما جدا نمي‌شوم ». 🔻نافع و كشف راز 🔹بعد از آن گفت و گو در شب عاشورا بود كه «نافع» مي‌گويد :  ▪️در شب عاشورا هنگامي كه امام وارد خيمه خواهرش زينب شد، من خود شنيدم زينب عليهاالسلام به امام عرض كرد: ✳️«آيا شما نيات يارانتان را آزموده‌ايد؟ مي‌ترسم در هنگام درگيري اينها شما را تسليم دشمن كنند»  ✳️امام در پاسخ فرمود : ▪️«والله لقد بلوتهم فما وجدت فيهم الا الاشوس الا قعس، يستأنسون بالمنية دوني، استيناس الطفل الي محالب امه؛ ✳️▪️به خدا سوگند، اينها را امتحان كرده‌ام پس آنها را چنان يافتم كه مرداني سينه سپر كرده‌اند، به گونه‌اي كه به مرگ زير چشمي مي‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شيرخواره بهت سينه مادرش مأنوس‌اند». 😭نافع مي‌گويد: چون اين گفتار امام را شنيدم به گريه افتادم و نزد حبيب بن مظاهر رفتم و داستان گفت و گوي امام و خواهرش را بازگو كردم(۸ ). ✳️درسي كه مي‌توان گرفت : نكته اينجاست كه امام در پاسخ خواهر فرمود : من آنها را امتحان كرده‌ام. همه مديران بايد اين درس را فراگيرند كه كارگزار خويش را به بوته امتحان كشيده تا كه در درگيري‌ها خود به خسران مبتلا نگردند، كه اين شيوه الهي را از حسين عليه‌السلام آموخته‌ايم . 🔻مبارزه نافع 🔸طبري گزارش كرده: چون عمرو بن قرظه انصاري به شهادت رسيد، برادرش علي كه در لشكر ابن‌سعد بود، خونش به جوش آمد. به طرف امام حسين عليه‌السلام حمله‌ور شد. نافع بن هلال بر او پيش‌دستي كرد و با شمشير چنان ضربه‌اي بر او زد كه از روي اسب به زمين سقوط كرد. دوستانش او را گرفتند و از معركه خارج كردند، او سپس معالجه شد و حالش خوب شد(۹).   🔸«طبري از ابومخنف» گزارش كرده كه نافع در روز عاشورا اين رجز را بر زبان داشت : «انا الجملي أنا علي دين علي؛ من پسر جملي هستم، دينم دين علي است »( ۱۰).  در پاسخ او «مزاحم بن حريث» گفت: ما بر دين فلاني هستيم»، ▪️نافع گفت: «تو بر دين شيطاني» و با شمشير به او حمله كرد. مزاحم به نافع پشت كرد تا كه خود را از دست او برهاند، اما شمشير نافع بر او پيشي گرفته بود و او را به زمين زد. عمرو بن حجاج فرياد زد: «آيا مي‌دانيد با چه كساني مي‌جنگيد؟ احدي از شما تاب مبارزه با آنها را ندارد».(۱۱ ) درسي كه مي‌توان گرفت : به راستي ياران حسين عليه‌السلام مرداني جوانمرد بودند كه دشمن، خود به قوت ايمان و روح متعال آنها بارها اعتراف كرده بود. نافع بن هلال تيرهاي مسموي را كه نامش را بر سرنيزه‌اش نوشته بود، به طرف دشمن پرتاب كرد.(۱۲ ) در حين پرتاب اين گونه رجز مي‌خواند : «ارمي بها معلمة افواقها و النفس لا ينفعها اشفاقها؛(۱۳ ) مسمومة تجري بها اخفاقها ليملان ارضها رشاقها  تيرهايي پرتاب مي‌كنم كه بر فاق آن نوشته شده است، و نفس را ترس او سودي نبخشد؛ در حالي كه مسموم و مستانه جلو مي‌رود، تا اين كه زمين رزمگاه را پر از تيرهاي لطيف كند.»(۱۴) او با پرتاب تيرهايش، بسياري را زخمي كرد و توانست دوازده نفر را به خاك اندازد هنگامي كه تيرهاي او تمام شد شمشير را بركشيد و به ميان لشكر دشمن رفت. او در حال حمله اين رجز را مي‌خواند :«انا الغلام اليمني الجملي ديني علي حسين و علي‌ان اقتل اليوم فهذا املي فذاك رايي و الاقي عملي؛(۱۵ ) من جوان يمني جملي هستم، كه دينم همان دين حسين و علي است؛آرزوي من است كه امروز كشته شوم. پس آن رأي من است و عملم را خود ملاقات مي‌كنم».براي كشتن او گروهي از سپاه كوفه او را محاصره و عده زيادي او را سنگباران كردند، دسته‌اي ديگر با نيزه به او حمله‌ور شدند تا اين كه بازوان آن بزرگ مرد را شكستند و او را به اسارت گرفتند. (۱۶ ) 🔻شهادت نافع 🔹شمر نافع را دستگير كرد و همراه يارانش به نزد ابن‌سعد برد. وقتي به ابن‌سعد رسيدند، پرسيد چه باعث شد كه چنين به روز خود آوري؟ ✳️نافع گفت: «به خدا قسم، از شما دوازده مرد كشته‌ام - جز كساني كه مجروح ساخته‌ام رحمة الله عليه - و البته هرگز خود را بر اين تلاش ملامت نمي‌كنم، و اگر برايم بازويي باقي مانده بود نمي‌توانستيد مرا اسير سازيد»(۱۷) شمر شمشير خود را بركشيد، ▪️نافع به او گفت: «به خدا قسم اي شمر! اگر تو از مسلمين باشي بر تو سخت خواهد بود كه خدا را ملاقات كني در حالي كه خون‌هاي ما را بر گردن داشته باشي . خدا را قسم و شكر، كه مرگ ما را به دست بدترين خلقش قرار داد»
. پس از آن، شمر قدمي پيش نهاد و نافع را گردن زد.(۱۹) 🔸«نافع» در زيارت ناحيه اين گونه مورد سلام واقع شده است: ▪️«السلام علي نافع بن هلال البجلي المرادي؛(۱۸ )  ▪️سلام بر نافع پسر هلال بجلي مردادي».درسي كه مي‌توان گرفت: آخرين گفتار نافع نشان مي‌دهد كه با عاقبت به خيري و ثابت قدمي به جنت الهي پركشيد . ------------------------- 📚پی نوشت‌ها :  ( ۱ )  تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴ ( ۲ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۸۰ ( ۳ ) قال الحسين عليه‌السلام: «ان الله لم يضل اخاك، ولكنه هدي اخاك و اضلك ». الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۵۶۵؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴؛ وقعة الطف، ص۳۲۳؛ ابصار العين، ص ۱۵۶، مقصد ۵ ( ۴ ) بقره، آيه ۲ ( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۴۷ ( ۶ ) ابصار العين، ص ۱۴۷ ( ۷ ) «انت تعلم ان جدك رسول الله صلي الله عليه و آله لم يقدر ان يشرب الناس محبته و لا ان يرجوا الي امره ما احب و قد كان منهم منافقون يعدونه بالنصر و يضمرون له الغدر، يلقونه باحلي من العسل و يخلفونه بامر من الحنظل حتي قبضه الله اليه، و ان اباك علينا كان في مثل ذلك فقوم قد اجمعوا علي نصره و قاتلوا معه الناكثين و القاسطين و المارقين و قوم خالفوه حتي اتاه اجله و مضي الي رحمة الله و رضوانه و انت اليوم عندنا في مثل تلك الحالة فمن نكث عهده خلع نيته فلن يضر الا نفسه والله مغن عنه فسربنا راشدا معافي، مشرقا ان شئت و ان شئت مغربا: فوالله ما اشفقنا من قدر الله، و لا كرهنا لقاء ربنا فانا علي نياتنا و بصائرنا، نوالي من والاك و نعادي من عاداك». مقتل الحسين مقرم، ص ۲۲۰ ( ۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۵ ( ۹ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶؛ ابصار العين، ص ۱۴۸، اين عبارات جمع بين دو نقل از اين دو كتاب است . ( ۱۰ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶؛ مقتل الحسين ابصار العين، ص ۱۴۸ ( ۱۱ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۵ ( ۱۲ ) مقتل الحسين ، ص ۲۶۵ ( ۱۳ )  مقرم، ص ۲۶۵ ( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴ ( ۱۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۵ ( ۱۶ ) ابصار العين، ص ۱۴۹ ( ۱۷ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۱؛ البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۱۹ ( ۱۸ ) البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۹۹؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۷ ( ۱۹ )  ، ص ۱۴۹ ✅ @hosenih_maghtal
🔹تصویر پروفایل علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #حرم_امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #حرم_امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #امیرالمومنین علیه السلام ✅ @hosenihmaghtal
🔹تصویر پروفایل #امیرالمومنین علیه السلام #غدیر ✅ @hosenihmaghtal