eitaa logo
🇮🇷 حسینیه اعظم پارس آباد 🇵🇸
646 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
60 فایل
این مجموعه کاملا مردمی است🌿✨ - شهرستان پارس‌آباد ارسال انتقادات و پیشنهادات📌 🤝 : @SeyedRezasheykholeslam
مشاهده در ایتا
دانلود
عدالتخواه جماعت رو باید از بزنگاه‌ها شناخت درحالی که رهبر انقلاب به حضور در انتخابات تاکید دارند این جماعت همراه با براندازها به عدم شرکت در انتخابات تاکید می‌کنند @hoseyniyeh_azam_parsabad
درويشی مستجاب الدعوه در بغداد پديد آمد. حجاج يوسف را خبر کردند بخواندش و گفت: دعای خیری بر من کن! گفت: خدايا جانش بستان. گفت: از بهر خدای اين چه دعاست ؟ گفت: اين دعای خيرست تو را و جمله مسلمانان را. به چه كار آيدت جهاندارى مردنت به كه مردم آزاری @hoseyniyeh_azam_parsabad
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم جلوی چه وحوشی رو گرفت ؟ بدون اینکه بدانند گوشت بچه‌هاشون رو خوردند... @hoseyniyeh_azam_parsabad
| مَظهرِ آرامش 🔰در نقش همسری، زن در درجه‌ی اوّل مظهرِ آرامش است: وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُنَ اِلَیها؛ آرامش. چون زندگی تلاطم دارد؛ مرد در این دریای زندگی مشغول کار و تلاطم است؛ وقتی به خانه می‌آید، احتیاج به آرامش دارد، احتیاج به سکینه دارد. 🔺این سکینه را زن در خانه ایجاد میکند؛ لِیَسکُنَ اِلَیها؛ [یعنی] مرد در کنار زن احساس آرامش کند؛ زن مایه‌ی آرامش است. ‌‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hoseyniyeh_azam_parsabad
قرائت یک صفحه از قرآن کریم 💌صفحه ۱۵۲ قرآن کریم @hoseyniyeh_azam_parsabad
مـــــــــراســـــــــم هفتـــــــــگی هیـــــــــئت منتــــظران حضــــرت مهــــدی عجــــل الله زمـــــــــان:ســـــــــه شنبـــــــــه ۱۴۰۲.۱۰.۱۹ ســـــــــاعـــــــــت ۲۰:۳۰ مـــــکان:خیــــابـــان اصلی آزادگان دولتسرای آقای کرامتی 🌸 ➺ @montazeran313313 |••‌
🔴 ویژه مراسم یادبود شهیدحاج قاسم سلیمانی و شهدای حمله تروریستی کرمان 🗓 سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ ساعت ۳ عصر 🕌حسینیه اعظم آقا ابوالفضل العباس علیه السلام ┏━━━━━━━━━ 🕌🇮🇷┓ @mahdaviat_parsabad ┗🌸🍃 ━━━━━━━━━┛
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: یکی از دستورکارها برای خارج‌کردن مردم از صحنه، مایوس‌کردن آنان و به ویژه جوانان از آینده است. @hoseyniyeh_azam_parsabad
📚داستان آقای قرائتی نقل کرد: روزی به مسجدی رفتیم، امام مسجد، که دوست پدرم بود گفت👈🏻 بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد: روزی شخص ثروتمندی یک من انگور خرید و به خدمتکار خود گفت انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و خود به سر کاری که داشت رفت. عصر که به خانه برگشت به اهل و عیالش گفت: لطفا انگور را بیاورید تا با بچه ها انگور بخوریم. همسرش با خنده گفت: من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم، خیلی هم خوش مزه و شیرین بود! مرد، با تعجب گفت تمامش را خوردید!؟ زن لبخند دیگری زد و گفت: بله، تمامش را! مرد، ناراحت شد و گفت: یک مَن انگور خریدم یک حبه انگور هم برای من نگذاشته اید؟! الان هم داری می خندی؟! جالب است! خیلی ناراحت شد و بعد از اندکی که به فکر فرو رفت، ناگهان از جا برخواست و از خانه خارج شد! همسرش که از رفتار خودش شرمنده شده بود او را صدا زد، ولی جوابی نشنید، مرد، ناراحت اما متفکر رفت سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشت. به او گفت: یک قطعه زمین می خواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آن را نقداً خریداری کرد. سپس نزد معمار شهر رفته و از او جهت ساخت مسجد دعوت به‌کار کرد و او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برد و به او گفت: می خواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلوی چشمانم ساخت آن شروع شود. معمار هم وقتی عجله مرد را دید تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع به کار ساخت و مسجد کرد. مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن شد به خانه اش برگشت. همسرش به او گفت: کجا رفتی مرد؟! چرا بی جواب و بی خبر!؟ مرد در جواب همسرش گفت: هیچ ... رفته بودم یک حبه انگور از یک مَن مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. همسرش گفت چطور؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده، ما کم لطفی کردیم و معذرت می خواهم. در جواب زن، مرد با ناراحتی گفت: شما حتی با یک دانه از یک مَن انگور هم به یاد من نبودید و فراموشم کردید. البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست! جالب این‌است که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما هستم و زنده ام. چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا به‌یاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟! و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف کرد. امام جماعت تعریف می کرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر، الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده. 400 سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد می باشد، چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت. @hoseyniyeh_azam_parsabad
😄 اسم بابام علی هست هروقت به‌ مامانم میگم بده میگـه : برو ای ‌گدای‌ مسکین ، درِخانه‌ی زن 😂😂😂 @hoseyniyeh_azam_parsabad