eitaa logo
حسینیه
569 دنبال‌کننده
307 عکس
492 ویدیو
6 فایل
سوژه معنوی و شهدایی را به آیدی زیر ارسال نمایید 👇 @binam14 ♨️نیازمند ادمین جهادی هستیم♨️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان این فیلم مالِ روز عاشورای امساله .... نزدیک های ظهر عاشورا و تربت امام حسین( سلام الله علیها) 🆔 @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نوحه سرایی شهید محمدابراهیم همت برای سالار شهيدان در جبهه‌ های دفاع مقدس 🔹 شعری که هرگز از یاد شهید همت نرفت. ◇ بر مشامم میرسد، هر لحظه بوی کربلا 🆔 @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️اینها (صهیونیست‌ها) یهود هم نیستند. شنبه ۱۳آبان۱۴۰۲ 🆔 @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ عاداتی که می‌توانند از ما هم یک شمر بسازند! 🆔@hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخراج یک فرمانده‌ به دستور رئیس‌جمهور!!! ♨️ از فرماندهی چند تیپ و لشگر تا سرباز ساده 🎙️حجت الاسلام 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d
فینال کشتی شهید ابراهیم هادی مسابقات شروع شد. ابراهیم همه را یکی یکی از پیش رو برمیداشت. باچهار کشتی که برگزار کرد به نیمه نهائی رسید. کشتی ها را یا ضربه می کرد یا با امتیاز بالا می برد دیدار نیمه نهائی با اینکه حریفش خیلی مطرح بود ولی ابراهیم برنده شد. با اقتدار به فینال رفت.. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه پست بعد...
مربی، آخرین توصیه ها را به ابراهیم گوشزد می کرد. در حالی که ابراهیم بندهای کفشش را می بست. بعد با هم به سمت تشک رفتند حریف ابراهیم هم وارد شد. هنوز داور نیامده بود. ابراهیم جلو رفت و با لبخند به حریفش سلام کرد و دست داد. حریف او چیزی گفت که متوجه نشدم. اما ابراهیم سرش را به ... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه در پست بعد...
علامت تایید تکان داد. بعد هم حریف او جایی را در بالای سالن بین تماشاگرها به او نشان داد! من هم برگشتم و نگاه کردم. دیدم پیر زنی تنها تسبیح به دست، بالای سکوها نشسته. نفهمیدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهیم خیلی بد کشتی را شروع کرد. همه اش دفاع می کرد. بیچاره مربی ابراهیم، اینقدر... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه در پست بعد...
‏داد زد و راهنمایی کرد که صدایش گرفت. ابراهیم انگار چیزی از فریادهای مربی و حتی دادزدن های من را نمی شنید. فقط وقت را تلف می کرد! حریف ابراهیم با اینکه در ابتدا خیلی ترسیده بود اما جرات پیدا کرد. مرتب حمله می کرد. ابراهیم هم با خونسردی مشغول دفاع بود داور اولین اخطار و بعد.... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه در پست بعد...
هم دومین اخطار را به ابراهیم داد. در پایان هم ابراهیم سه اخطاره شد و باخت و حریف ابراهیم قهرمان ۷۴ کیلو شد! وقتی داور دست حریف را بالا می برد ابراهیم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشتی گیر یکدیگر را بغل کردند. حریف ابراهیم در حالی که از خوشحالی گریه می کرد ... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه در پست بعد...
خم شد و دست ابراهیم را بوسید! دو کشتی‌گیر در حال خروج از سالن بودند. من از بالای سکوها پریدم پایین با عصبانیت رفتم سمتش داد زدم و گفتم: آدم عاقل، این چه وضع کشتی بود؟ بعد هم از زور عصبانیت با مشت زدم به بازوی ابراهیم و گفتم: آخه اگه نمیخوای کشتی بگیری بگو، ما رو هم معطل نکن... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3006136703C044c6edd7d ادامه در پست بعد...