هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#پایان_ماه_صفر
خورشید به قدر غم تو، سوزان نیست
این قصّۀ جانگداز را پایان نیست
پای تو دو ماه، عاشقی کرده دلم
دل کندن از این کتیبهها آسان نیست
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_رضا_ع_شهادت
غافل نشو! شاید نظری شد امشب
شاید که مبارک سحری شد امشب
شاید که بخاطر امام هشتم
از یوسف زهرا خبری شد امشب
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @hosseinieh_net
#پایان_محرم_و_صفر
#مناجات_با_خدا
#حدیث_نفس
که میداند چه پایانیست فصل آخر مارا
کدامین باد خواهد بست فردا دفتر ما را
تمام عمر در غفلت گذشت و آه از این حسرت
خدایا صرف خود کن چند روز دیگر ما را
زمینگیریم و جامانده، به خاک آلوده، درمانده
به سوی آسمانها باز کن بال و پر ما را
به دنیا مبتلاییم و عطشناکیم، ای دریا!
پر از آرامش خود کن سبوی باور ما را
دل ما با حسین توست؛ باب توبه را بگشا
شهادت میدهد این روضهها چشم تر ما را
لباس نوکری بر تن بگیر ای مرگ جان ما
مگر این جامه در محشر بپوشد پیکر ما را
میان بیم و امیدیم مثل -جوون- شاید که
حسین بن علی بر پای خود گیرد سر ما را
پس از عمری علی گفتن، خدایا لحظهی مردن
به سیمای علی بگشا نگاه آخر ما را
قیامت پهنهی بیم است اما من یقین دارم
"حسن" آرام خواهد ساخت هول محشر ما را
به آتش در مکش ما را، تو را سوگند بر زهرا
که آتش سوخته بد جور روزی مادر ما را
✍ #حسن_شیرزاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
روح از جسم نبی پرواز کرد
تازه غمهای علی سر باز کرد
کینههای خفته، طغیانگر شدند
شعلهها پیدا ز خاکستر شدند
فتنه، انصار و مهاجر را گرفت
فتنهگر جای مشاور را گرفت
"سامری" زد شعله بر ارکان دین
شد وزیر مصطفی خانهنشین
حرمت صدیقهی أطهر شکست
دست او و قلب پیغمبر شکست
بیت امید نبی آتش گرفت
حرمت "اُمّ اَبي" آتش گرفت
شد در آن غوغای دود و همهمه
بیت حیدر، قتلگاه فاطمه
بی خبر مسمار آمد شعلهور
فضه میداند چه شد در پشت در
غنچه پرپر شد، گل یاسین شکست
داغ محسن بر دل زهرا نشست
فاطمه در پشت در بی هوش شد
جلوهی عمر علی خاموش شد
✍ #سیدروح_الله_موید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📝یادداشت حجتالاسلام #حامد_کاشانی بهمناسبت #لیلة_المبیت:
این آرامشِ امیرمؤمنان (ع) و واهمهی مشرکان در #لیلة_المبیت که حسن روح الأمینِ عزیز به زیبایی به تصویر کشیده، ترجمانِ همان بیتی است که حدود ۳۶۰ سال پیش، شاعر شهیر یمنی «حسن بن علی بن جابر الهَبَل» (متوفی ۱۰۷۹ هـ) سروده است:
مَن نامَ في مَرقَدِ النَّبِيِّ دُجى
وأعـيُـنُ المُـشـرِكيـنَ لَم تَنَـمِ
ترجمه: علی (ع) همان کسی است که در بستر رسول خدا (ص) [آرام] خوابید در حالی که مشرکان از شدّت ترس خواب به چشمانشان نیامده بود.
📜 دیوان الهَبَل، ص ۱۲۲
↳ @hosseinieh_net
بهمناسبت شب اول ماه ربیع الاول مصادف با #لیلة_المبیت
مردی که جان به دست، شبِ #لیلة_المبیت
جای رسول خُفت به بستر، فقط علیست
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
موعود خدا، مرد خطر میخواهد
آری سفر عشق، جگر میخواهد
ای جامعهی میلیونی عصر ظهور!
او سیصد و سیزده نفر میخواهد!
✍ #محمدحسین_ملکیان
↳ @dobeity_robaey
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ غزل جدیدی از حضرت آیتالله خامنهای با عنوان «شرح حال» منتشر شد
🔹️ در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب در فروردینماه ۱۴۰۳، حجتالاسلام انصارینژاد از شعرای برجسته کشور که به تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا غزل منتشر نشدهای از سرودههایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیار وی قرار دهند. رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصارینژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سرودههای معظمله در اختیار این شاعر قرار گرفت.
📝 هفتهنامهی «خط حزبالله» متن این غزل حضرت آیتالله خامنهای را به شرح زیر منتشر میکند.
📝 «شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
▫️سیدعلی خامنهای
🔹️ رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
ای سامرهات قبلهی دل، کعبهی جانها
ای سفرهی احسان تو پیوسته جهانها
ای عبد خداوند و خداوندِ زمانها
ای پایهی قدر و شرفت فوق مکانها
آگاه ز اسرار عیانها و نهانها
کوتاه به مدح تو و وصف تو زبانها
ای روی تو در بزم ازل شاهد و مشهود
وی آمده ساجد به خدا بر همه مسجود
هم قبلهی حاجاتی و هم حجت معبود
هم حمدی و هم احمد و هم حامد و محمود
غیر از تو که باشد پدرِ مهدی موعود؟
مهدی که بهار آرد در فصلِ خزانها
ای جان جهان ای همه جانها به فدایت
ای نام نکویت حَسَن، ای حُسنِ خدایت
خورشید پناه آرد در ظلِّ لوایت
امضای عبادات همه مهر ولایت
بالاتر از آنی که بگویند ثنایت
بر اوج جلالت نرسد وهم و گمانها
در وصف تو اشیاء زبانند زبانند
جز مدح تو را خلق نخوانند نخوانند
گلهای جنان بیتو خزانند خزانند
با آنکه مقام تو ندانند ندانند
پیوسته روانند روانند روانند
تا دور مزار تو بگردند روانها
بوی خوش جنت ز غبار قدم توست
عیسای مسیح آنچه که دارد ز دم توست
حاتم که کریم است، گدای درم توست
تو دست خدا هستی و هستی کرم توست
تنهـا نـه فقـط سامرهی دل حرم توست
هر جا نگرم از تو عیان است نشانها
تو درِّ گرانمایهی دَه بحر کمالی
تو مهر فروزانِ سماواتِ جلالی
تو عبد، ولی عبد خداوند جمالی
احمد رخ و حیدر ید و صدیقه خصالی
دوم حسن از حسن خدای متعالی
ای شاهد حُسن ازلت چشم زمانها
ای خلقِ سماوات و زمین خاک در تو
ای چار علی آمده جد و پدر تو
ای منتقم آل محمّد پسر تو
پیوسته سلام از طـرف دادگر تو
بر مهدی و بر نرجس نیکو سیَر تو
مهدی که بُوَد در کف او خط امانها
::
ای در جگر شیعه شررهای غم تو
ای ارث تو از مادر تو عمر کم تو
با آنکه بوَد عرش به ظلِّ علم تو
خم شد کمر چرخ ز بار الم تو
دارند به یادت همه در سینه فغانها
با آنکه وجودت همه جا تحت نظـر بود
از نور تو لبریز دل جن و بشر بود
وز علم تو دشمن را احساس خطر بود
هر جا که خبر بود، فقط از تو خبر بود
پیوسته تو را قوت و غذا خونِ جگر بود
پُر بود دلت روز و شب از درد نهانها
افسوس که شد گلشن عمر تو خزانی
آه ای جگرت سوخته از سوز نهانی
دادند تو را زهر در ایام جوانی
جان شد به لبت از ستم دشمن جانی
شد کار محبان ز غمت مرثیهخوانی
جوشید شرار از نفس مرثیهخوانها
بگذار که با سوز جگر یار تو باشم
بگذار که پیوسته گرفتار تو باشم
هر چند که خوارم چه شود خار تو باشم
افتاده به خاک ره زوّار تو باشم
با مهدی موعود عزادار تو باشم
هر چند بوَد شرح غمت فوق بیانها
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
سامرا، از غم تو، جامهدران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت، نگران است هنوز
دل شهزادهی روم، آینهی دلبریت
تاکها مست تو و این لقب عسکریت
پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم
پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم
حج نرفتی تو، ولی قبلهی حاجات شدی
تو خودت، عین صفا، مشعر و میقات شدی
کعبه، یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد
بی تو، یک چاردهم، عطر خدا کم دارد
ماه زیبا ! حسنِ دوم زهرا ! برخیز
مهدیت دل نگرانت شده، بابا ! برخیز
باز هم جانِ جهان را، تو در آغوش بگیر
صاحب عصر و زمان را، تو در آغوش بگیر
روی زانو بنشان آینهی طاها را
تو ببوس از طرف ما، پسر زهرا را
غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است
به رقیه قسم! آقا ! که یتیمی سخت است
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را
حُسن تو بینهایت و فضل تو بیشمار
مبهوت ماندهام بنویسم کدام را
تفسیر چشمهای تو برهان عاشقیست
میخوانم از نگاه تو خیرالکلام را
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
هر جا که تو قدم بزنی «سُرَّ من رَءا»ست
سرشار کردی از نفست هر مشام را
اما قدوم سبز تو ای کعبهٔ بهشت
حسرت به دل گذاشته بیت الحرام را
دیدند دشمنان تو حیران و مضطرب
آرامش نگاه تو و شیر رام را
دست سخاوت تو و چشم عنایتت
پر کرده از نسیم سحر صبح و شام را
از ما مگیر، ای همه باران و روشنی
لطف مدام و مرحمت مستدام را
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
قصد، قصد زیارت است اما
مانده اول دلم کجا برود
حال و روز مرا هرآنکس دید
گفت باید به کربلا برود
-نجف و کربلا- دلم لرزید
-مشهد و کاظمین- خوب آمد
یازده بار استخاره زد دل من
تا بفهمد به سامرا برود
ابتدای مسیر، الله است
انتهایش بقیة الله است
سامرا وعدهگاه آخر ماست
جاده باید به انتها برود
همه یک روح و یک بدن هستید
پس تمام شما حَسَن هستید
دل من با تو سامرایی شد
تا به دیدار مجتبی برود
تو بقیع پر از مخاطرهای
کربلایی و در محاصرهای
یا که باید جگر به زهر دهی
یا سرت روی نیزهها برود
دل به غم هرچه مبتلا میشد
پیش تو سُرَ مَن رَءا میشد
بعد تو بار غم گرفته به دوش
دل که تا ساء من رءا برود...
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e