#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
...اما غمی دارم که آن را نیست پایانی
داغی که میسوزاندم شاید نمیدانی
زیر غلاف و تازیانه خورد شد بازو
زهرا به مسجد رفت اما دست بر پهلو
زهرا به مسجد رفت، اما گرم فریاد است
سلمان ! بگو مسجد چرا در لرزه افتاده است
فریادهای فاطمه دیوار را لرزاند
سلمان بگو دیدی که مسجد را صدا لرزاند؟!
زهرا اگر نفرین کند دنیا نمیماند
مسجد فرو میریزد و بر پا نمیماند
تنها نمیماند علی وقتی که زهرا هست
- پهلوی او هم بشکند - زخمی است، اما هست
سرباز مولا میشود وقتی علی تنهاست
زهراست حیدر، ای جماعت ! مرتضی زهراست
وقتی که مسجد در دل لات و هُبل شد گم
بتخانه با مسجد چه فرقی میکند مردم!
منبر بدون مرتضی چوب است و جز این نیست
بی مرتضی هرجا که باشی حرفی از دین نیست
مردم ! فدک ارثیهی قانونی زهراست
آیا غلاف و تازیانه اجر ذی القرباست؟!
زهرای مجروحِ علی آن روز غوغا کرد
دست علی را فاطمه با خطبهاش وا کرد
حیدر به زهرا گفت: ما بی هم چه میکردیم؟!
زهرا بیا با هم به سمت خانه برگردیم
میدانم از بس درد داری ناتوانی تو
اما عزیزم با علی باید بمانی تو
با من بیا این روزها غوغاست در خانه
زهرا به زینب فکر کن تنهاست در خانه
همپای حیدر ! دست در دست علی بگذار
حالا که اذیت میشوی کم کم قدم بردار
هم صحبت تنهائیام ! تا خانه راهی نیست
باید بمانی، بی تو حیدر را پناهی نیست
من بی تو بغضم، گریهام، فریادِ خاموشم
باید بمانی بار غم برداری از دوشم
زهرا چرا هی دست را بر گونه میگیری
زهرا بگو از مرتضایت رو نمیگیری
الجار ثم الدار میخواندی تو قبل از این
حالا چرا عجّل وفاتی میکنی تلقین
هر شب دعایت میکنم، با من بمانی کاش
زهرا بمان، شبها تو سقای حسینم باش
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
تو بیقراری و من نیز بیقرارترینم
که من غریبترین مرد در تمام زمینم
کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم
نشسته است از این سو فراق تو به کمینم
به حال و روز تو گیرم که اشک شرم نبارم
چه سازم این عرقی را که مانده روی جبینم
علی به خاطر بسترنشینی تو بگرید
تو هم به خاطر من گریه کن که خانه نشینم
به چادرت متوسل شدم که باز بمانی
منی که کهف امانم، منی که حصن حصینم
برای سنگ مزارم پس از فراق تو بگذار
ز باغ پیرهنت لالههای سرخ بچینم
::
تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم
خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
گنجینۀ راز در دل فاطمه است
اوج ملکوت، منزل فاطمه است
با نالۀ محسنش همآواز شویم
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است
✍مرحوم #سیدحسن_خوشزاد
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#طلیعه_فاطمیه
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
دوباره در دلم آشوب عالم آمده است
قیامت آمده یا که مُحرّم آمده است
عزای کیست که حتی خود مُحرّم هم
به سر زنان و پریشان و درهم آمده است
عزای اشرف اولاد آدم است آری
عزای بنت نبی مکرم آمده است
تمام خلق دچار مُحرّمند ولی
برای فاطمه دلهای مَحرم آمده است
دوباره فاطمیه آمد و یقین داریم
در این حسینیه صاحب عزا هم آمده است
وضوی گریه بگیر و بیا که در روضه
عزیز فاطمه با قامت خم آمده است
رواست مُردن از این غم که پشت درب بهشت
برای سوختن گل، جهنم آمده است
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
علی که آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینهاش روی حقنمای تو بود
حدیث قدسی لولاک معتبر سندیست
که هرچه کرد خدا خلق، از برای تو بود
به خشت خشت سرایت بهشت حسرت بُرد
که توتیای ملک گردِ بوریای تو بود
ملک حضور تو را در نماز عاشق بود
ولیک شیفتهتر از ملک، خدای تو بود
ز پا نشست علی تا تو راه میرفتی
که دید دوش حسین و حسن عصای تو بود
نگاه بیرمقت با علی سخن میگفت
زبان دردِ دلت در نگاههای تو بود
به خانۀ دل او، نور داد و دلگرمی
جوابِ گرمِ سلامی که با صدای تو بود
ز گریهات همه هستی به گریه میافتاد
همین نه شهر مدینه پر از نوای تو بود
✍ #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
دارم از هوش میروم دیگر
همسرت را صدا بزن زهرا
چقدر میروی به این خلوت؟
خب سری هم به ما بزن زهرا
خلوت تو شبیه معراج است
پله پله به سمتت آمدهام
فکر اینکه نباشی آزار است
قید دنیای بی تو را زدهام
حال تو خوب نیست، میدانم
اینقدَر بغض را به سینه نریز
اینقدر فکر دلخوشیم نباش
اینقدر گریه را نخند عزیز
بال تو زخم خورده بود اما
پا شدی پر زدی برای علی
من بمیرم برای تو که چقدر
این در، آن در زدی برای علی
کاش میشد که زودتر جان را
برساند به لب همین آهم
بعد تو زندگی من مرگ است
بعد تو زندگی نمیخواهم*
دوست دارم دوباره برخیزی
تا که با شور و شین گریه کنیم
پس بیا و بلند شو خانم
تا برای حسین گریه کنیم
خواهرش میرسد لب گودال
ما بقی را خودت که میدانی
او اُخیَّ اِلیَّ میگوید
تو بنیّ بنیّ میخوانی
✍ #حسن_معارف_وند
*نفسی علی زفراتها محبوسه...
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
میآید استجابت اگر پیشواز تو
فخر خداست محفل راز و نیاز تو
محراب خانه نورُ علی نور میشود
از جانماز و وصلهی چادر نماز تو
فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد
پنهان شده به دست خداوند راز تو
این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود
غیر از علی نبوده کسی همتراز تو
ای ساده زیستی تو تدریس بندگی
ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو
نامت سلام داشت، قیامت قیام داشت
زنده است آن شهادت تاریخساز تو
محشر که اختیار شفاعت بهدست توست
داریم ما امید به برگ جواز تو
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_غربت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت
سوادِ چشم علی را، اگر نمیبوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت
قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچکس اینقدر فیض عام نداشت
علی، مقیم حرمخانۀ صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت
اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت
چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفرهاش طعام نداشت
اگرچه بود زره، بر تن علی بیپشت
اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت
به بردباری این بتشکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت
اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت
علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت
به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت
شکست حرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی
که قدر و قُرب کم از مسجدالحرام نداشت
شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت
کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
::
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت
حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت
در آن فضای غمانگیز فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت
چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفۀ آن باغ احترام نداشت؟
«شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
نامت همیشه زمزمهی بی امان ماست
ما اهل خاک و روضهی تو آسمان ماست
در زیر سقف روضهات ای صبح بی غروب
تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست
محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت
مهرت چراغ خانهی هر دو جهان ماست
ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر
سنگینترین عبادت روی زبان ماست
داغ تو را نه اینکه فقط گریه میکنیم
امروز درس فاطمیه، امتحان ماست
واجبترین فریضهی ما فاطمیه است
این اعتقاد قاطبهی دوستان ماست
صورت کبود روضهی دیوار و کوچهایم
این زخمهای سرخ همیشه نشان ماست
جان دادهای به راه امامت که همچنان
نام علی هنوز بلند از اذان ماست
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
اگرچه بر دلم گناه، چهرهی ممات داد
ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد
فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ...
دوای هر مریض را به لطف و التفات داد
زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت
به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد
نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن
به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد
همین که خواب غفلت از امام، بست دیدهام
صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد
خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را
به حضرت رسول با نزول عادیات داد
نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است
به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد
بساط رزق کربلا به دستهای مادر است
همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد
::
دو ماه و نیم دیدهاش کبود بود و تار دید
همان زنی که نور بر تمام کائنات داد
به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است
چه رنجها به فاطمه اقامهی صلاة داد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
درد دارد، درد دارد، درد دارد، درد دارد...
رویِ رخسارش نشان از دستِ یک نامرد دارد
بعدِ آن روزی که آتش، شعله زد بر در، مدینه
روزهایی غرقِ ماتم، شامِ تاری، سرد دارد
خاک را حیدر به رویِ جسمِ زهرا ریخت، اما
رویِ لبهایش نوایِ "فاطمه برگرد"! دارد
در سکوتِ سردِ یثرب، هیچکس با خود نگفته؛
از چه رو جانِ پیمبر، رنگ و رویی زرد دارد
صورتی نیلی، قدی خم، چادری خاکی، دلی خون
درد دارد، درد دارد، درد دارد، درد دارد...
✍ #عادل_حسین_قربان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
صحبت از فاطمه سر فصل غزلخوانی ماست
گریه در روضهی او مسلک عرفانی ماست
ما پریشان غم مادرمان فاطمهایم
غربتش علت این گریهی طولانی ماست
هر کسی در پی دارو و دوا می گردد
نمک روضهی او نسخهی درمانی ماست
هرکسی رخت عزا کرده به تن میداند
که چنین پیرهنی علّت سلطانی ماست
لعن بر قاتل صدیقهی کبری بی شک
مُهر تأیید و قبولی مسلمانی ماست
روضهخوان! روضهی دیوار و در و کوچه نخوان
سر شکستن سند غیرت ایرانی ماست
✍ #محسن_مهدوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#زبان_حال_امام_حسن_مجتبی_ع
ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد
آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد
آتش این زهر، آبی روی آتش بوده است
آتشی دیگر دل شعلهورم را زخم کرد
روضهخوانی میکنم هر روزوشب در خلوتم
روضهی سنگین مادر، حنجرم را زخم کرد
این مصیبتنامه را جز من نمیداند کسی
دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد
حوریه حتی نسیمی بر رخش دارد ضرر
باد، گلبرگ گل پیغمبرم را زخم کرد
سالها گریان داغ ضربت یک سیلیام
ضربهای محکم که روی مادرم را زخم کرد
با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم
این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد
آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن
این تقلا کردنم بال و پرم را زخم کرد
عرش هم آنروز از غصه تلاطم کرده بود
مادرم در کوچه راه خانه را گم کرده بود
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#امیرالمومنین_ع_غربت
#شعر_پایداری #بصیرت
در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زنده است علی خانهنشین نیست
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست
در کوچهی مسجد تو زمین خوردی و در ما
جز پینهی چون زانوی اُشتر به جبین نیست!
انصار هم از خطبهی تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست
غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سرِ یک تکّه زمین نیست
کو چادر خاکی شده، کو دامن مولا؟
تا کِی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست
جایی که علی هست معاویّه چه کاره است
قرآنِ سرِ نیزه که قرآن مبین نیست
ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که بجز نام توأش نقش نگین نیست
مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنّةُ لِلّه که این است و جز این نیست
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#طلیعه_فاطمیه
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو
بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو
تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود
با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو
توبهات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین
تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو
با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را
تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو
دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف
هر سحر با نغمهای دلخواه؛ یازهرا بگو
در میان روضه هر چه از فراق کربلا-
گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو
إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است
کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو
روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار...
خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو!
✍ #مرضیه_عاطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#طلیعه_فاطمیه
صد مشکل آسان میشود در فاطمیه
باران احسان میشود در فاطمیه
رحمت فراوان میشود ماه مُحرم
رحمت دو چندان میشود در فاطمیه
هرگز نمیبیند بخود درد و غمی را...
هر دل پریشان میشود در فاطمیه
برکت به کسب و کارش آید هرکسی که
بانی احسان میشود در فاطمیه
باید بگوید زیر لب الحمدالله...
چشمی که گریان میشود در فاطمیه
جانم فدای شیعهای که بر امامش
مانند سلمان میشود در فاطمیه
قطعاً عزیز فاطمه با دیدهی تر
در روضه مهمان میشود در فاطمیه
::
در وقت غسل فاطمه مولا چه دیده؟
این غصه پنهان میشود در فاطمیه
✍ #سیدمجتبی_شجاع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست
سلالۀ خلف ختم مرسلین یعنی
خلاصۀ همه آیات انبیا زهراست..
زلال نور رسالت در او نمایان است
چرا که آینۀ مصطفینما زهراست
کسی که ذکر دعایش میان هر دو نماز
شدهست ورد زبان فرشتهها زهراست
گلی که باغ شهادت از او به بار نشست
چراغدار شهیدان کربلا زهراست
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
امیدوار که باشی، گرهگشا زهراست
اگر که کوه غم افتاده روی شانۀ تو
علاج کار تو یک یا علی! و یا زهراست!
اگر چه کشتی پهلو گرفته میماند
تو را چه باک ز توفان که ناخدا زهراست
مگو که راه رسیدن به عشق طولانیست
چرا که فاصلهاش از حسین تا زهراست
مراقبت کن از آن مضجع شریف، ای عشق
به هوش باش که دار و ندار ما زهراست
چنین غریب اگر در بقیع پنهان است
مسلّم است که گنجی گرانبها زهراست
مدینه! گوهر ما آرمیده در دل تو
گواه باش که گنجینۀ حیا زهراست
اگر در آتش کین سوختهست خانۀ او
تو دردمند بیا خانۀ شفا زهراست..
دلا سراغ مگیر از مزار پنهانش
نگاه کن ز کجا تا به ناکجا زهراست
✍ #سعید_بیابانکی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#طلیعه_فاطمیه؛ #شعر_پایداری
#شهدا_و_دفاع_مقدس
دارد امسال اشکهایم رنگ و روی دیگری
فاطمیه میدهد امسال بوی دیگری
فاطمیه شور غیرت بر لب ما مینهد
فاطمیه بوی احساس و حماسه میدهد
فاطمیه آسمانی از شکوه و عزت است
فاطمیه چیرگی روشنی بر ظلمت است
فاطمیه آزمون عاشقی پای علیست
فاطمیه مکتب درس اطاعت از ولیست
خوش به حال هرکه شد در محضر او رو سپید
هر که را مادر خریداری نمودش شد شهید
خواب دیدم خواب، خوابی که چنان افسانه بود
محفل آیینه و شمع و گل و پروانه بود
پرده بالا رفت دیدم حور بود و حور بود
نور بود و نور بود و نور بود و نور بود
ناگهان صف پشت صف بی واهمه وارد شدند
روی لب «یا فاطمه یا فاطمه» وارد شدند
لشکری از مرد و زن، از کودک و پیر و جوان
آمدند آوینی و همت به استقبالشان
باکری، صیاد، زین الدین و دوران آمدند
اندک اندک اندک اندک جمع مستان آمدند
دیدم آن لحظه که جبرائیل درها را گشود
حاج قاسم همنشین حضرت صدیقه بود
خیر مقدم بود بر لبهای پاک مرتضی
بود لبخند رضایت بر لب خون خدا
میرسید از راه یحیی گرد و خاکی بر تنش
با همان چوبی که میانداخت سوی دشمنش
صحبت از فتاح بود و صحبت از سجیل بود
حاج احمد بود، سید بود، اسماعیل بود
بود فخری زاده چون کوهی مصمم یک طرف
بود همچون سرو، تهرانی مقدم یک طرف
آن طرفتر سید ابراهیم مشغول دعا
روی پیشانیش نقش «نحن خدام الرضا»
آن طرفتر اشکهای مرد مخلص را ببین
عشق بازی ابومهدی مهندس را ببین
دیدم آنجا آرمانهای ضمیر آگاه را
وعدههای صادق و پیروز روح الله را
جان نثاران عقیله یک به یک گرد آمدند
غیرتیها دور ناموس خدا حلقه زدند
عهد بستند عاشقان، خونخواهی هابیل را
وعدهی نابودی و پایان اسرائیل را
خواب بود اما چه خوابی بلکه بیداریست این
شک ندارم خواب من تعبیر خواهد شد یقین
همسفر! برخیز تا دنیا به کام ما شود
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
بار ما عشق است پس قطعاً به منزل میرسد
تا فراسو نغمهی #ایران_همدل میرسد
بر فراز عرش بنگر آیههای نصر را
قله نزدیک است؛ یاری کن امام عصر را
همچو یوسف سوی کنعان خواهد آمد منتقم
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد منتقم
زود میبینی که حزباللهمان غالب شود
ذکر عالَم «یا علی بن ابی طالب» شود
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیدحمیدرضا برقعی، گلهای عالم را معطر کرده بویت.mp3
8.87M
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
گلهای عالم را معطر کرده بویت
ای آن که میگردد زمین در جستجویت
یادش بهخیر آن روزها ریحان به ریحان
میچید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت
سیارهها را در نخی میچیدی آرام
میساختی تسبیحی از خاک عمویت
برداشتند از سفرهات نان، مردم شهر
جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت
درهای رحمت باز میشد با دعایت
دردا که میبستند درها را به رویت
تاریخ میداند فدک تنها بهانهست
وقتی بهشت آذین شده در آرزویت
وقتی منزّه گشته خاک از سجدههایت
وقتی مطهّر میشود آب از وضویت
چادر حمایل میکنی از حق بگویی
حتی اگر یک شهر باشد روبرویت
برخاستی با آن صفتهای جلالی
اینبار آتش میچکید از خلق و خویت
حتی زمان میایستد از این تجسّم
تو سوی مسجد میروی، مسجد به سویت
از های و هو افتاد دنیا با سکوتت
دنیا به آرامش رسید از های و هویت
از بانگ بسم الله الرحمن الرحیمت
از شکوههایِ الذین آمنویت
تو خطبه میخواندی و میلرزید مسجد
ذرات عالم یکصدا لبیکگویت
خطبه به اوج خود رسید آنجا که میریخت
مدح علی، حیدر به حیدر از گلویت
گفتم علی... او قطره قطره آب میشد
آن شب که روشن شد سپیدیهای مویت
آن شب که زخم تو دهان وا کرد، آرام
زخم تو آری زخم... آن رازِ مگویت
هنگام دفن تو علی با خویش میگفت
رفتی... ولی پایان نمییابد شروعت...
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
آن بانوئی که ذکر لبش یاجلیل بود
دیدند سجدههای نمازش طویل بود
صدها فرشته محو تماشای او شدند
از بس که جلوههای نمازش جمیل بود
همتا نداشت در شرف و عصمت و عفاف
قدر و مقام و منزلتش بی بدیل بود
خود کوثر و دو چشمهی زمزمفشان او
روشنتر از زلال دل سلسبیل بود
تا نشکند بلور دل او زسنگ غم
بعد از پدر انیس دلش جبرئیل بود
فریاد خطبه خوانی آن مظهر عفاف
مُهر سکوت برلب هر قالوقیل بود
عمرش پُر افتخارتر از عمر نوح شد
گرچه بسان سورهی کوثر قلیل بود
در راهِ حفظ کعبهی دل، جان سپر نمود
وقتی نفاق در دل اصحاب فیل بود
نمرودیان به آتش بیداد سوختند
آن خانه را که کعبهی صدها خلیل بود
یک غنچه در تهاجم گلچین به باغ وحی
در حفظ جان بانوی گلها دخیل بود
در روز رستخیز، پُر از حسرت و غم است
چشمی که بهر گریهی بر او بخیل بود
مدح کسی سرود «وفایی» که حق گواست
دشمن به پیش عزّت و قدرش، ذلیل بود
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
گل شمّهای از آیهی تطهیر تو باشد
گر آینه در آینه تکثیر تو باشد
خود کیستی ای سورهی کوثر که حسینت
تا کربوبلا رفت که تفسیر تو باشد
بر سفرهی نان و نمکت دست علی هم
برداشت نمک را که نمکگیر تو باشد
اکسیر کنیز تو طلا کرد مِسم را
خود فضّه طلاگشتهی اکسیر تو باشد
در آب به تصویر کسی زل زده عباس
عشقش فقط این است که تصویر تو باشد
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس!
عالم همه در گردش تقدیر تو باشد
در خوابِ شهیدان جهان یکّهسواریست
کِی میرسد از راه که تعبیر تو باشد
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلكه از سر بهتر آوردم
پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا
برای گفتن اللّهاكبر، اكبر آوردم...
علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم
اگر با كشتن من دین تو جاوید میگردد
برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم
برای آنكه قرآنت نگردد پایمال خصم
برای سُمّ مركبها، خدایا پیكر آوردم
علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم...
من «ژولیده» میگویم، حسین بن علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
✍️مرحوم #ژوليده_نيشابوری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#حضرت_زینب_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
فکر کن ظهر شود، روز به آخر برسد
لحظهها بگذرد و ساعت خنجر برسد
لحظه ی آخر گودال به کندی برود
خنجر کینه سراسیمه به حنجر برسد
فکر کن بین اجانب به چه وضعی به چه حال؟
زینب از تل به تماشای برادر برسد
هرچه بوده است به غارت برود در گودال
بوسهای از رگ خشکیده به خواهر برسد
قد خم دارد از این غم؛ چه کسی میدانست،
ارث مادر وسط دشت به دختر برسد؟!
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
در ماتم تو خرد و کلان گریه میکنند
یعنی برای تو همگان گریه میکنند
اصلاً برای تشنگی کودکان توست
این ابرها که فصل خزان گریه میکنند
از طفل شیرخواره در آغوش مادران
تا پیرهای مثل کمان گریه میکنند
حی علی العزا که زمین خورد اکبرت
هفت آسمان به بانگ اذان گریه میکنند
مردان شیعه موی کنان ضجه میزنند
مثل زنانِ مُرده جوان گریه میکنند
از مادران خود به خدا ارث بردهاند
اینگونه در نهان و عیان گریه میکنند
عصر است، بچههای حرم دور عمهها
آرام، آستین به دهان گریه میکنند
ناله کنند، پاسخشان تازیانه است
بااین وجود در خفقان گریه میکنند
✍ #سیدحسن_رستگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
این همه راه دویدم ز پی دلدارم
به امیدی که در این دشت برادر دارم
کاش میشد بهکنار بدنت جان بدهم
فکر همراهی با شمر دهد آزارم
خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند
منکه از راهی بازار شدن بیزارم
اسبها! پایخود از سینهٔ او بردارید
من هم از این تن بیسرشده سهمی دارم
یک عبا داشتی و خرج علیاکبر شد
با چه از روی زمین، جسم تو را بردارم
به وداع من و تو خیره بُود چشم رباب
خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم
✍ #سعید_خرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e