هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
«هر بار کارم زار شد
گفتم علی موسی الرضا» *
وقتی گره در کار شد
گفتم علی موسی الرضا
آهویم و در دام تن
وقتی به گرداگرد من
غم حلقهی پرگار شد
گفتم علی موسی الرضا
ای بضعهی مدفون به طوس
ای آسمانت خاک بوس
نامت امان از نار شد
گفتم علی موسی الرضا
باب حرم اذن دخول
أَ اَدخُلُ یَاابن الرسول
تا فرصت دیدار شد
گفتم علی موسی الرضا
بر زائرانت ای صَنَم
گفتی سه جا سر می زنم
من نیز بختم یار شد
گفتم علی موسی الرضا
ای شاهد بزم ازل
ای نامت اَحلی مِن عسل
چه لذتی تکرار شد
گفتم علی موسی الرضا
صد رنگ و بو دادی مرا
تو آبرو دادی مرا
یک بار چون اظهار شد
گفتم علی موسی الرضا
دیوارها شد پنجره
با اشک خود بستم گره
چشمم پُر از گفتار شد
گفتم علی موسی الرضا
ای عرش از تو مُنجلی
ای اسم اعظم یا علی
مکشوف این اسرار شد
گفتم علی موسی الرضا
هر بار با یاد غریب
با روضهی ابن شبیب
این دیده گوهر بار شد
گفتم علی موسی الرضا
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
*محمدجواد غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله...
نگاه از زائرِ خود بر نداری
ز گریه نوحهای بهتر نداری
زیارتنامهی بالایِ سر را
کجا باید بخوانم؟ سر نداری
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
✿ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#عید_سعید_غدیر
سرچشمهی روشن حیات است غدیر
عطر ملکوتِ #صلوات است غدیر
گرچه به بلندای شکوهش نرسیم
کوتاهترین راه نجات است غدیر
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله...
نگاه از زائرِ خود بر نداری
ز گریه نوحهای بهتر نداری
زیارتنامهی بالایِ سر را
کجا باید بخوانم؟ سر نداری
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
✿ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله...
نگاه از زائرِ خود بر نداری
ز گریه نوحهای بهتر نداری
زیارتنامهی بالایِ سر را
کجا باید بخوانم؟ سر نداری
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
✿ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
#صلوات
رویید چو عطر گل حیاتی دیگر
در مکه و یثرب، برکاتی دیگر
بر خاتم انبیا محمد صلوات
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @dobeity_robaey
🏴گریزی بهمناسبت تلاقی شب شهادت #مادر_سادات با #شب_زیارتی فرزند عزیزش
دل تاریخ در این ماجرا سوخت
بر این غربت، غریب و آشنا سوخت
مدینه هیزم آوردند اما
در آتش خیمههای کربلا سوخت
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
از آسمان طراوت باران نزول کرد
اسرار وحی، خانه به قلب رسول کرد
او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد
آری، خدا عبادت او را قبول کرد
یک چله سجدهی سحر او نتیجه داد
سرمایهای عظیم خدا بر خدیجه داد
امروز، روز کوری آن قوم ابتر است
توحید در تلاوت آیات کوثر است
«فَصّل» یا رسول که هنگام «وانحر» است
روز طلوع دختر دین، روز مادر است
داده خدا به آنکه ز یوسف ملیحتر
طفلی که سجده برده بر او یازده قمر
ای آنکه بوسه زد لب خاتم به دست تو
شد پاک نام آب، مسلم به دست تو
حوا شده است محرم آدم به دست تو
باشد کلید خلقت عالم به دست تو
منظومهی زمان و زمین! اشفعی لنا
ای آسمان حبل متین! اشفعی لنا
بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر
با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر
تو دختر حرا شدی و همسر غدیر
خورشید روشن استی، از کور رو بگیر
تا از حجاب تو بدمد جلوهی شهود
تا نور چادر تو شود منجی یهود
یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی
سر تا قدم چو آیهی تطهیر روشنی
اسرار آفرینش والای هر زنی
مریم، اگر بتول شد از پاکدامنی
آری ولی به رتبه که زهرا نمیشود
خیرالنسای خلق دو دنیا نمیشود
در بخشش لباس عروسی نشانه بود
دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود
نه سال خانهداری تو، عاشقانه بود
آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود
میخواستی، به کورِ خرابهنشین رسد
میخواستی، طعام بهشت برین رسد
زهرایی و نماز تو انوار کردگار
حورایی و به جامهی انسیه آشکار
منصورهای و نصرت تو روح ذوالفقار
تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار
ام الحسن که قامت صبرت قیامت است
ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
ماه پیدا شد و دریا به تلاطم افتاد
لبِ گل، تَر شد و باران به ترنّم افتاد
آتش عشق به جان و دل مردم افتاد
شجر از زادهی موسی به تکلم افتاد
در جواب "ارنی"، نور حق از راه رسید
"لن ترانی" نه، که آوای "انا الله" رسید
مژده آمد که خدا هدیه کند غفرانش
سائل آمد پی آن برکت بی پایانش
آهو آمد که به دلخواه شود قربانش
یوسف آمد که کند دعوت در کنعانش
خوشهچینند رسولان همه از خرمن او
مرده احیا شود از نَکْهَت پیراهن او
عشق با زمزمهی خندهاش آغاز شده
شعر از صحبت او قافیهپرداز شده
خط به خط زندگیاش دفتر اعجاز شده
مشت مأمون ز سخنرانی او باز شده
گر چه او کودک و هر چند که کم سال بُود
علم در محضر او طفل کر و لال بُود
نور او از افق زهرهی زهرا تابید
نام او آینهی نام محمد گردید
انتظار قدمش گرچه کمی طول کشید
عاقبت یوسف حُسن ازل از راه رسید
برکت و خیر بُود همره فرزند رضا
نورباران شده افلاک ز لبخند رضا
هر چه گفتیم و بگوییم از او کم باشد
مادح مادر او سورهی مریم باشد
کرمش بر همهی خلق مسلم باشد
حرمش کعبهی مقصود دو عالم باشد
در حریمش به دلْ این مسئله ظاهر گردد
که به یک روز، دو حج قسمت زائر گردد
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
نماز گریه کند با نوای تکبیرش
شکسته ساقهی او، آیهای مقطعه بود
که هیچ سوره نیاورد تاب تفسیرش
چگونه حلقهی آهن گرفت حلقش را
چرا به گوشهی زندان؟ چه بود تقصیرش؟
چگونه زهر هلاهل به زخمهی الماس
به نازنین جگرش مینوشت تقدیرش
به روی تختهی در میبرند دریا را
قلم به شرم در آمد ز شرح تصویرش
عجب! که حامل عرش است دوش چار غلام
زبان گشوده حقیری برای تحقیرش
شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد
شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
🌸 #صلوات
بر روز حساب خود براتی بفرست
در باغچهی دل نفحاتی بفرست
با نام علی، دهان خود شیرین کن
با نام محمد، صلواتی بفرست
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
...نور عرش امشب، تنزل کرده است
در کویر خاکیان، گُل کرده است
قدسیان عرض ارادت میکنند
در مدینه نور قسمت میکنند
با طلوع نور، همزاد آمده
باز کن سجاده، سجاد آمده
سجدههایش خاک را شرمنده کرد
بندگیاش آسمان را بنده کرد
غم مخور داری اگر "ذنب عظیم"
"يَحْسُنِ الْعَفْو" است کار این کریم
آنچنان در قرب، جای تام داشت
در نمازش رعشه بر اندام داشت
در مصلایش ز رب العالمین
شد خطاب "انت زین العابدین"
::
وقت حج او میان ازدحام
باز شد راهش برای استلام
باز شد راهش ولی باشد غلط
این سخن در نزد اهل معرفت
چونکه در اسرار حق دردانه اوست
در حقیقت، صاحب آن خانه اوست
کعبه زد از پیش مردم را کنار
تا به چشمش قبله گردد آشکار
تا بگیرد اعتبار بیشتر
بوسهها می زد به دست او حجر
تا نماید در مقامش احترام
ایستاد آنجا به روی پا مقام
تا بگیرد در بغل او را مطاف
خواست دیوار حرم، گیرد شکاف
...کاش من هم حنجر حق میشدم
کاش که من هم "فرزدق" میشدم
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e