eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
539 دنبال‌کننده
231 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شاخصه‌ ی یک طلبه ی مطلوب چیست؟ 🔸بنابراين شما بايد شرايط مطلوب را به اين تعريف كنيد كه آيا در شرايط مطلوب كافي است كه فرضا طلاب درسهاي دانشگاهي را بخوانند؟! به نظر ما ابتدا بايد مد نظر باشد و سپس امور را نسبت به هم بسنجند و ببينند كه چگونه اين واقع مي‏شود؟ و سپس سراغ امور بيايند. اين امر محوري‏ترين امري است كه مثل اصول (نه عين اعتقادات) بايد براي حوزه پذيرفته شده و تمام شده باشد. يعني چگونه الان حوزه در اين اختلاف ندارد كه وقتي ظهر شد 4 ركعت نماز واجب مي‏شود بايد براي آنهااين امر جزو بديهيات باشد و اگر كسي هم مخالفت كرد، مخالفت او، مخالفت با ضروريات دين قلمداد گردد. بنابراين بايد همچنانكه منطق جزو مقدمات كار مي‏باشد، دارا شدن قدرت امور و مشخص كردن در ، جزو مقدمات كار قرار بگيريد. به تعبير ديگر ما در آينده را مي‏خواهيم كه نه با يك قوره دچار سردي و نه با يك كشمش دچار گرمي بشوند! را كه مي‏خواهم خدمت شما بيان كنم سر جاي خودش خطر خيلي بدي مي‏باشد. نوع آقاياني كه در شهرستانها مي‏روند، بوسيله مريدانشان قابل تحريك مي‏باشند و همچنين نوع آقاياني كه در حوزه هستند به وسيله بيوت و شاگردانشان قابل تحريك مي‏باشند. (در حالی که) محال است شما بتوانيد اينها را نسبت به يك تحريك كنيد و برگردانيد. يعني با يك قاعده‏اي كه براي ايشان مقدمات عملي‏اش تمام شده (فرضا قابل به ترتب باشد يا نباشد) حتي از طريق شاگردانش نمي‏توان او را برگرداند! بله اگر تنها هم وزن خودش يعني يك مرجع ديگر با او درگير شود و كاملا او را به تكان بيندازد در او حاصل مي‏شود. ولي در امور از اين حرفها نمي‏باشد، همين آقا اگر در يك شهرستان برود حتي آن كسي كه مسجد را اداره (می کند) و بلندگو و روضه و منبر آقا را آماده مي‏كند مي‏تواند آقا را بگرداند و يا احيانا منبري و بعضي از مريدانِ آقا مي‏توانند براحتي او را برگردانند يعني در آنجايي كه مي‏خواهد وزن_اجتماعي‏اش خرج بشود، ديگران او را اداره مي‏كنند و ايشان وسيله مي‏شود. اگر اين مطلب كه از اعظم امور مسلمين مي‏باشد مباديش تمام بشود همه امور حول محور مهيا مي‏شود. منبع:( الگوی تنظیم برنامه حوزه جلسه 13 استاد مرحوم حسینی الهاشمی) @hoseiniyehandisheh
سوگواری سراسری وقتی برای از دست رفتن عزیزی، در غم غوطه‌ور می‌شویم، حداقل انتظارمان از دوستان و نزدیکان این است که احترام غم ما را نگه دارند و هوای حزن ما را داشته باشند. حالا را در نظر بگیرید که در حدّ ِ «اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض» باشد. کسانی که در چنین با صاحب‌عزا همراهی کنند و به هر روزشان رنگ اشک و آه بزنند، به بزرگترین حقائق احترام گذاشته‌اند و به عمیق‌ترین ـ که هر روز توسط آسمان و زمین برگزار می‌شود ـ ادب کرده‌اند. درست است که فلاسفه‌ی مسلمان قرن‌ها تلاش کرده‌اند تا با ‌شان حقیقت هستی را کشف کنند؛ اجرهم عندالله! اما قوی‌ترین ها‌ روزیِ کسی می‌شود که با این «سوگواریِ سراسری در هستی» همنشین شود و با صد و صد روزانه‌اش، همیشه به یاد ریشه‌ی باشد و جریان آن در زندگی امروز را ببیند و در برابر خیمه‌ی خضوع کند و نشانه‌های آن را در همین حالا بشناسد. آنوقت است که آدم می‌فهمد که هستی صحنه‌ی درگیری دائمی بین و است و آرزویش همگامی با کسانی می‌شود که با «بذل مهجه» خون قلب‌شان را فدای کردند تا برای مومنین، سدّی در مقابل نفرت و انکار بنا شود: «و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام» فرارسیدن ایام عزاداری حضرت را محضر شما تسلیت عرض میکنم. التماس دعا. در عزاداری هاتون به یاد پیرغلامان اباعبدالله که امسال محرم رو بین ما نیستند، خصوصا همه خدمتگزاران به دین باشید. اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم # ابا_عبدالله_الحسین_علیه_ السلام @msnote @hoseiniyehandisheh
◼️مراسم عزاداری سید الشهدا (ع) (پانزده شب) با موضوع: 🔅«فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» 💠 سخنرانان: ◀️ حجت الاسلام والمسلمین روح الله صدوق (ده شب اول) ◀️ حجت الاسلام و المسلمین محمد صادق حیدری (پنج شب آخر) ◀️ با مداحی ذاکر اهل بیت (ع) برادر سید روح الله طباطبایی 🔸 مکان: ابتدای ۴۵ متری عمار یاسر، مسجد اهل بیت (ع) 🔸 زمان: بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء 🔸 خواهران و برادران ✅ هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
شب اول محرم 1398-سمنان.MP3
3.19M
🎙 صوت سخنرانی شب اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
MIREC015.MP3
4.26M
🎙 صوت سخنرانی شب دوم دهه اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، شهر سرخه
MIREC017.MP3
4.84M
🎙 صوت سخنرانی شب سوم دهه اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، شهر سرخه
MIREC020.MP3
9.4M
🎙 صوت سخنرانی شب چهارم دهه اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، شهر سرخه
MIREC022.MP3
8.88M
🎙 صوت سخنرانی شب پنجم دهه اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، شهر سرخه
متن سخنران شب اول محرم 98 ـ استان سمنان.pdf
335.3K
📄 متن کامل سخنرانی شب اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
اکلتنی السباع حیا خستگیِ پیاده‌روی برای من یکی که همچین حکمی داشت: انگار خودم را به سختی انداخته بودم تا عذاب وجدان آن همه کارهای نکرده را از یاد ببرم. مثل کارمندی که تمام سال را به بی‌کاری و بی‌عاری گذرانده و وقتی به آخر سال رسیده، مجبور شده بار سنگین کارهای عقب‌مانده را به دوش بکشد و آن‌وقت به جای اعتراف به تنبلی و تن‌پروری، هی از تلاش و زحمت و خستگی‌اش دم بزند. درست است که ثواب زیادی برای پیاده‌ها وارد شده اما بخاطر همین چیزها، شک داشتم که قدم‌های آدمی مثل من، قدر و قیمتی داشته باشند. گفتم اگر یک‌سری آدم آبرودار را در راه رفتنم شریک کنم، شاید اوضاع کمی بهتر شود. کمی فکر کردم تا یکی‌شان یادم آمد. همان کسی که شب جمله‌ای گفت که عشق از آن شعله می‌کشد و ترجمه‌کردنش از آن اشتباهات بزرگ است. یعنی همیشه مبهوت ترکیب واژه‌ها و موسیقی کلماتی بودم که « حضرمی» در آن شب به زبان آورده بود و حالا در راهپیمایی ، وقتش رسیده بود که جبران کنم. خبر اسارت پسر بشیر در مرزهای شمالی را شنیده بود و اجازه داده بود تا برود اما مرد حضرمی، انگار منتظر فرصت بود تا با آن ذوق سرشارش، قربان صدقه‌ی پسر فاطمه برود: *أکلتنی السباع حیاً إن فارقتک؛ و أسأل عنک الرکبان و اخذلک مع قله الاعوان؟!؟ لا یکون هذا ابداً* گرگ‌ها مرا زنده زنده بدَرند اگر از تو جدا شوم! جدا شوم و سرنوشت تو را از کاروان‌ها بپرسم و با این بی‌یاوری تنهایت بگذارم؟!؟ هرگز چنین نخواهد شد ... * آدم‌ها توی زندگی‌شان کلّی «اگر» می‌گویند که بعدش به «حتماً» تبدیل می‌شود. خوش به حال بشیر حضرمی که «اگر»ش، اگر ماند و مثل من «حتماً» نشد. من «حتماً» از شما جدا شده‌ام و بخاطر همین یکی از همان‌هایی هستم که دریده شده‌اند. و البته که «دریده» دو تا معنا دارد؛ یکی کسی است که بی‌حیا و بی‌خیال و لاابالی شده و یکی هم آن کسی که گرگ‌ها روی سرش ریخته‌اند... خلاصه‌اش کنم. در این دنیای بی‌شما که الحاد و التقاط دارند جولان می‌دهند و عربده می‌کشند، فقط خدا می‌داند که چقدر از هویت ایمانی‌مان تکّه‌تکّه شده و در کجاها بوده که خرج دستگاه کفر و نفاق شده‌ایم ... پی‌نوشت: شاید سلیقه‌ها عوض شده باشد و این تمثیل‌ها را کسی نپسندد اما مگر حقیقت را در جایی جز تمثیل‌های امام می‌توان پیدا کرد؟ همان تصویری را می‌گویم که حضرت باقر از بیچاره‌های دوران غیبت ترسیم کرده: «همانند گلّه‌ی بزی که برای‌شان فرقی ندارد چنگال تیز درندگان بر کجای بدن‌شان می‌نشیند» کافی جلد 8 حدیث 380 @msnote @hoseiniyehandisheh
shab 2.1.mp3
14.17M
🎙 صوت سخنرانی شب دوم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
shab 3.1.mp3
24.91M
🎙 صوت سخنرانی شب سوم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
shab 4.1.mp3
34.98M
🎙 صوت سخنرانی شب چهارم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
shab 5.1.mp3
25.77M
🎙 صوت سخنرانی شب پنجم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
shab 6.MP3
24.68M
🎙 صوت سخنرانی شب ششم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
شب ششم محرم 1398-سمنان.MP3
7.05M
🎙 صوت سخنرانی شب ششم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
1-خلاصه شب اول محرم.pdf
700.6K
📄 خلاصه سخنرانی شب اول محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
shab7.1.MP3
7.55M
🎙 صوت زیارت آل یس شب هفتم دهه اول محرم ۱۳۹۸ ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
shab 7.2.MP3
24.86M
🎙 صوت سخنرانی شب هفتم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
شب هفتم محرم 1398-سمنان.MP3
9.9M
🎙 صوت سخنرانی شب هفتم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
🔸 ماها وقتی کلماتِ هم‌معنا را کنار هم می‌گذاریم و از ترکیب‌هایی مثل «گریه و زاری»، «دوستی و رفاقت»، «تلاش و کوشش»، «کوتاهی و تقصیر» و... استفاده می‌کنیم، معمولاً توجهی نداریم به این‌که هر کدام از این کلمه‌ها چه فرق دقیقی با بغل‌دستی‌ش دارد. بیشتر می‌خواهیم به جملات‌مان رنگ و لعاب بدهیم و لفظ قلم صحبت کنیم و با اغراق و مبالغه و بقیه‌ی صنایع ادبی، طرف مقابل را راحت‌تر به تسخیر خودمان در بیاوریم. اما شما این‌طور نیستید. شما در اوج عقلانیت و احساس، صداقت و جذابیت کلام را با هم همراه کرده‌اید و در همه‌ی رفتارهای‌تان، متعادل‌ترین ترکیب از اوصاف حمیده را به نمایش گذاشته‌اید. مثلاً در دعای افتتاح ـ که چقدر عزیز است این دعا ـ وقتی می‌خواهید صلوات بر جدّتان را به ما یاد بدهید، می‌گویید: «اللهم صل علی محمّد عبدک.... *أفضل و أحسن و أجمل و أکمل و أزکی و أنمی و أطیب و أطهر و أسنی و أکثر* ما صلّیت... علی احد من عبادک» و دَه نوع صلوات را با ده تعبیر جلوی چشم‌مان می‌گذارید که هر کدام با بغل‌دستی‌‌ش خیلی فرق دارد؛ هر چند ما این فرق‌ها را نفهمیم. اما بالاخره شما خدا را این‌قدر متنوّع و گوناگون و همه‌جانبه عبادت کرده‌اید که رحمت و صلوات خدا بر شما هم باید همین‌قدر تنوّع و تکثّر و تعدّد داشته باشد. چند جای دیگر هم هست که اجداد شما از این کلماتِ متقارب‌المعنی استفاده کرده‌اند. مثلاً وقتی حضرت با کاروان اسراء از شام برگشت و در نزدیکی مدینه خیمه زد و مردم برای تسلیت به خدمتش آمدند و می‌خواست بلایی که بر سر اهل‌بیت آورده‌اند توصیف کند، فرمود: «إنا لله و إنا إلیه راجعون من مصیبه *ماأعظمها و أوجعها و أفجعها و أکظّها و أفظعها و أمرّها و أفدحها* » معلوم است که ردیف‌شدنِ این کلمات، کلّی معنا به همراه خود دارد و هر کدام از این هفت عبارت باید ناظر به بُعدی از ابعاد مصیبت‌های راتبه‌ای باشد که و سیدالساجدین و زینب کبری و ابالفضل‌العباس و علی‌بن‌الحسین و قاسم‌بن‌الحسن و ـ همین‌طور ادامه بدهم؟ ـ متحمّل شده‌اند؛ هر چند ما مصائب شما را نفهمیم و هر چقدر «وجع» و «فجع» و «فظع» و «فدح» را با هم مقایسه کنیم، از تفاوت شان سر در نیاوریم. البته ما توقع داریم که وقتی شما برگردید، این نفهمی‌ها تمام شود و این روضه‌ها را خودتان برای‌مان باز کنید. اما روایت شیخ مفید در الارشاد از قول امام باقر نشان می‌دهد که حتی وقتی شما برگردید، این نفهمی‌ها ادامه دارد. همان روایتی که حضرت باقر دارد حال شما را موقعی که از منبر مسجد کوفه بالا رفته‌اید، توصیف می‌کند: «حتی یأتی المنبر فیخطب فلا یدری الناس ما یقول من البکاء... و به منبر می‌رود و خطبه می‌خواند اما از شدّت گریه‌اش، مردم نمی‌فهمند که چه می‌گوید» بالاخره بغض‌هایی که صدها سال، صبح و شب روی هم جمع شده‌اند به همین راحتی تمام نمی‌شوند. شاید تا مدّت‌ها باید صبر کنیم تا گریه‌های‌تان تمام شود؛ تا بتوانید روضه را در قالب کلمات بریزید. تا آن موقع روضه‌ها شنیدنی نیستند؛ فقط دیدنی هستند. همین که حال و روز شما را ببینیم، برای مُردن‌مان کافی است... راستی مگر جدّتان نگفت: «روز حسین، پلک‌های چشم ما را زخمی کرده است...» @hoseiniyehandisheh @msnote
shab 8.MP3
27.7M
🎙 صوت سخنرانی شب هشتم دهه اول محرم ۱۳۹۸ 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام والمسلمین روح الله صدوق 🔘 🔘 مسجد اهل بیت(ع)_قم المقدسه
حضرت (علیه‌السلام) شکّی ندارم که زیباترین و پرمحبت‌ترین رابطه‌ی پدر و فرزندی در کل عالم و در طول تاریخ، بین ائمّه‌ی ما و فرزندان‌شان اتفاق افتاده است اما مشکل وقتی شروع می‌شود که روضه‌ها و مصائب را فقط و فقط بر همین اساس بخوانیم و بدتر اینکه آن روابط پیچیده و نورانی را به بده بستان‌های پدر و پسری که بین خودمان وجود دارد، تقلیل و تنزّل بدهیم. طبق روایات حتی یک مومن عادی هم باید «حبّ فی الله» و «بغض فی الله» را ریشه‌ی تمامی افعالش قرار دهد؛ یعنی تا جایی که می‌تواند دوست داشتن‌هایش رنگ خدا بگیرد و با اینکه آماتور است، حتی الامکان محبت‌هایش را بر این مبنا تنظیم کند حالا چه برسد به پیامبر و ائمّه که «التامّین فی محبت الله» هستند! مگر می‌شود کشش و تعلّقی که در نفس ِ نفیس‌شان وجود داشته، از این جنس نباشد و ظرافت‌های اخلاص و توحید را در محبت پدرانه و مادرانه‌شان منعکس نکرده باشند و بالاترین درجات انقطاع الی الله را در خواستن‌ها و علقه‌های‌شان جاری نکرده باشند؟! بگذریم. می‌خواهم بگویم باید خیلی دقیق‌تر و عمیق‌تر از اینها به رابطه‌ی و علی اکبرش نگاه کرد. حسین وقتی پسرش را روانه‌ی میدان می‌کند و می‌خواهد داغ دلش را با خدا در میان بگذارد، یک ذره از «پسرم» در کلامش دیده نمی‌شود بلکه سوز جگرش، محوری جز عشق به نبیّ اکرم ندارد: «خدایا بر این قوم شاهد باش. جوانی به سوی‌شان می‌رود که در خَلق و خُلق و منطق، شبیه‌ترین به رسول تو بود و هر گاه که مشتاق نبیّ تو می‌شدیم، او را به نظاره می‌نشستیم ...» انگار به همان اندازه‌ای که «پیامبر» محبوبترین مخلوق برای خداست، یک وابستگی ِ دو طرفه‌ی شدید بین پیامبر و نوه‌اش وجود دارد که حتی مبنای وابستگی بین حسین و اکبر هم شده و «حسین منّی و أنا من حسین» هم همین را یادمان می‌آورَد. یک معنای ِ این روایت معروف شاید این باشد که حفظ خداپرستی بر روی کره‌ی زمین و برافراشته ماندن ِ پرچم توحید در معرکه‌ی ظلمات الارض، همان قدر که به بعثت مرتبط است؛ نشات گرفته از عاشورا هم هست. اما روایتی در کافی دیدم که این وابستگی دو طرفه را به عمق تکوین می‌برد: «حسین نه از فاطمه زهرا شیر خورد و نه از هیچ زن ِ دیگری بلکه او را نزد پیامبر می‌آوردند. آن حضرت زبانش را در کام حسین می‌گذاشت و او نیز می‌مکید و حسین بعد از آن، تا دو سه روز سیر بود. اینچنین بود که گوشت و خون حسین از گوشت و خون رسول الله رویید.» محمد (ص) و حسین (ع) نه فقط در پیچیدگی‌های روح، که در تار و پود ِ جسمشان هم در اوج وابستگی به یکدیگر بودند و با تنها شدن حسین، علی اکبر مظهر این کشش و تعلّق شده بود. پس حسین، درّ نایابی را به میدان فرستاد تا بالاترین تجلّی حبّش به خدا را قربانی کند. شاید بخاطر همین حقایق بود که وقتی علی اکبر ندای عطش سر داد که: «العطش قد قتلنی و ثقل الحدید اجهدنی»؛ حسین به شیوه‌ی جدش متوسل شد و دوباره زبانی در کامی قرار گرفت.... و وقتی بزرگترین نماد اخلاص ِ موحّدانه‌ی اباعبدالله بر خاک افتاد، حسین گفت: «ما أجرأهم علی انتهاک حرمه رسول الله» چقدر جسورند بر هتک حرمت پیامبر ... عقل ما حقیرتر از آن است که مصائب راتبه‌ی حسین را درک کند و تن ما ناقابل تر از اینکه برای این سوگ، سرخ شود و چشم ما با همه‌ی اشکهایش، خشک‌تر از آن که قابل گریه بر این فاجعه شود. یک دائم العزای سوخته جان از همین خاندان لازم داریم تا حقّ این فراز ِ ندبه‌های جمعه را ادا کند: این ابناء الحسین کجایند پسران ِ حسین؟ پی‌نوشت: لب‌های من یک بوسه بدهکارند به دستهای محسن رضوانی؛ وقتی داشت آن شعری را بر کاغذ می‌نوشت که قافیه‌هایش دلم را به بازی گرفته و بیت آخرش این است: به جُرم چهره‌اش شد کشته یا اسمش؟ نمی‌دانم نمــی فهمیم علت را ... نمی‌یابیم پــــاسخ را @hoseiniyehandisheh @msnote