مرزهای شمال غربی ایران میتواند با ایجاد بحران در روابط میان آنها، باعث ایجاد اختلال در روابط اقتصادی و سیاسی میان تهران با آنکارا و باکو شود؛ موضوعی که میتواند بر شدت تاثیر تحریمهای آمریکا علیه ایران بیفزاید و تهران را در میز مذاکره مجبور به دادن امتیاز کند.
6 ایران پس از روبهرو شدن با بحران در قفقاز با منشأ ترکیه، احتمالا بههمراه روسیه سعی خواهد کرد فشارها را در عراق و سوریه علیه حضور نظامی ترکیه افزایش دهد که این خود به بروز درگیری مجدد کشورهای اسلامی منجر خواهد شد. بهعنوان نمونه در ادلب نیروهای ارتش سوریه و محور مقاومت بهطور مستقیم با ارتش ترکیه درگیر خواهند شد. این اقدام گرچه در برخی شرایط ناگزیر است، اما بهطور کلی درصورت قابلاجتناب بودن ضروری است که از چنین درگیری داخلی میان کشورهای اسلامی جلوگیری شود، زیرا درگیری داخلی میان مسلمانان بهویژه در شام به نفع رژیمصهیونیستی است. آمریکا معتقد است ازطریق ایجاد بحران در قرهباغ و سرشاخ کردن ترکیه و ایران میتواند تنشها میان این دو کشور را از کنترل خارج کرده و منطقه را به آتش بکشاند. آتشی که برنده آن رژیمصهیونیستی خواهد بود.
7 بروز درگیری در قفقاز بهدلیل نزدیکی زیاد به سرزمینهای آذرینشین ایران و جمعیت زیاد آنان بهسرعت میتواند بخش بزرگی از ذهن ایران را درگیر کند. برای مقایسه بهتر است به ناآرامی در مرزهای شرقی اشاره کنیم. مناطق شرقی ایران وسیع و کمجمعیت هستند و ساکنان آن نیز بهطور کلی دسترسی کمتری به مناطق مرکزی و پرجمعیت ایران دارند، بنابراین تحولات این منطقه چندان قابلیت راهیابی کامل به اذهان مردم و تزریق ناامنی به آنها را ندارد، اما در مناطق پرجمعیت و کموسعت شمال غربی که ساکنانش ارتباط گستردهای با مناطق مرکزی کشور مانند تهران دارند، میتواند بهسرعت گذاره بحرانی بودن و جنگ را وارد افکار جامعه کند. ایجاد درگیری درکنار یک شهرستان مرزی آذربایجان شرقی که تعداد زیادی از ساکنان پیشین آن در پایتخت و حومه آن زندگی میکنند، باعث میشود آن درگیری به موضوعی در مرکز کشور نیز تبدیل شود.
8 تشدید احتمال ورود ایران به جنگهای کلاسیک در منطقه، باعث خواهد شد تا تهران رویهها و سیاستهای پیشین خود برای توسعه و استفاده از سلاحهای موثر و کمهزینه را کنار گذاشته و بهدنبال خریداری گسترده تجهیزات نظامی کلاسیک مانند تانکهای سنگین، بالگردهای تهاجمی و جنگنده برود. در این مساله که ارتش ایران به چنین تجهیزاتی احتیاجی وافر دارد و حتی باوجود مضیقه در بودجه باید بهدنبال تهیه این تسلیحات باشد تردیدی نیست، بلکه هدف جناح مقابل وارد کردن ایران به فضایی است که تهران بهدلیل فوریت قادر به تشخیص اولویتهای خود نباشد. بهعنوان مثال با قرمز شدن مرزهای شمالی و شرقی ایران، تهران بهدنبال خرید سریع تسلیحات خواهد رفت و به همین دلیل دیگر وقتی برای گنجاندن انتقال فناوری در قراردادها نخواهد داشت و همچنین قادر به گرفتن تخفیف نیز نخواهد بود. در عینحال که در میانه تشدید تنشها در منطقه غرب میتواند با استناد به بحرانی بودن اوضاع با نوعی عوامفریبی خواستار عدم فروش سلاح به منطقه شود. در این صورت ایران باید هزینههای بیشتری را برای واردات سلاح متحمل شود.
9 درگیری میان ایران با محوری شامل ترکیه و پاکستان بازتولیدکننده فتنه مذهبی شیعه-سنی خواهد بود. بازتولید درگیریهای شیعه-سنی ازطریق درگیر نشان دادن ایران با دو کشور برجسته سنی یعنی ترکیه و پاکستان. بازتولید تنش ترکی-ایرانی با توسل به ایجاد درگیری میان ایران با دو کشور ترکنژاد ترکیه و آذربایجان. بازتولید شکاف شیعه-شیعه ازطریق توسل ایران به ازبین بردن کشورهایی با اکثریت شیعه و تلاش برای ادغام آنها در خود مانند نمونههای قبلی یعنی عراق، میتواند فشارهای سنگین بهزعم طراحان غربی-ترکی به ایران وارد سازد.
زیانهای ترکیه
1 توجه بیش از اندازه ترکیه به قفقاز و درگیر شدن با ایران و روسیه در این منطقه بار دیگر با ایجاد اختلاف میان آنکارا با تهران و مسکو، دستان اردوغان را برای استفاده از سیاست شرقگرایی برای موازنه دربرابر غرب خواهد بست، زیرا پس از آن ایران و روسیه روی ترکیه حساب چندانی باز نخواهند کرد.
2 درگیر شدن ترکیه در میانه این بازی بزرگ توان آنکارا را برای مقابله با تهدیدات جدی در جنوب این کشور که شامل کردها میشود را کاهش خواهد داد، درحالیکه کردها خطری موجودیتی برای ترکیه به حساب میآیند، دولت این کشور این بحران را رها کرده و به مسالهای غیرضروری و غامض در قفقاز مشغول خواهد شد. در اینجا آمریکاییها و صهیونیستها میتوانند با فراغ بال دست به تجهیز کردها و تبدیل آنها به نقطهای آتشین در منطقه بزنند؛ نقطهای که بهطور همزمان ایران و ترکیه را بههمراه عراق و سوریه درگیر خود خواهد ساخت.
3 ترکیه پس از درگیر شدن در بحران پیچیده قفقاز و عدم توجه به م
ن بیتوجهی آمریکا نسبتبه حساسیت ترکها درقبال کردها، تلاش کرد با درپیش گرفتن سیاست شرقگرایی بهنوعی با عشوه کردن توجه غرب را به خود جلب کند. آنکارا در تلاش بود ازطریق همکاری با روسیه و ایران به غرب نشان دهد که دارای خواستگارانی است و غرب باید برای جلب توجه ترکیه بکوشد. از اینجهت نیز باید دانست شرقگرایی ترکیه بیشتر نوعی سیاست فرعی است که آن نیز برای تقویت سیاست اصیل غربگرایی آنکارا درپیش گرفته شده است. در این میان باتوجه به وزن دو متحد بدیهی است در رابطه میان این دو، طرفی که دارای قدرت بیشتری است، قادر به پیشبرد منویاتش خواهد بود. در این میان اصلیترین نیاز ترکیه به غرب در دو حوزه مالی و فناوری است. آنکارا هنگامیکه بهدنبال پیگیری سیاست شرقگرایی بود، با واکنش آمریکا با کاهش پیدرپی ارزش پول ملیاش مواجه شد و سپس نیز با اخراج از پروژه جنگنده نسل پنجم اف-35 روبهرو شد. اما در این میان اصلیترین نیاز غرب به ترکیه تواناییهای این کشور در حوزه نفوذ منطقهای در خاورمیانه است. در همگرایی جدید میان آمریکا و ترکیه، واشنگتن تنها اقدامات تنبیهی علیه آنکارا را کاهش میدهد و مابهازای این اقدام بدون هزینه، ترکیه باید دست به ایجاد تغییراتی در منطقه بزند تا با طراحی و حمایتهای آمریکا و رژیمصهیونیستی بتواند به مسیرهای ترانزیتی منطقه دست یابد. اما باید توجه داشت در این نقشه دوطرفه میان آمریکا و ترکیه، این آنکارا خواهد بود که باید برای اجرای این نقشه هزینه بدهد و در موازنهای نابرابر واشنگتن هیچ هزینهای را حتی درصورت شکست، پرداخت نخواهد کرد. هزینههای ترکیه در این حوزه چندگانه خواهد بود و حتی درصورت دستیابی به موفقیت، این پیروزی اثراتی کوتاهمدت و میانمدت برای آنکارا خواهد داشت، زیرا باید برای اجرای طرح واشنگتن درمقابل روسیه، چین و ایران صفآرایی کند. دسترسی ترکیه به قفقاز و از آنسو به آسیای مرکزی بههیچوجه جای تحمل را برای سه قدرت شرقی باقی نمیگذارد و اساسا موفقیت ترکیه در دسترسی زمینی به آذربایجان ازطریق اشغال جنوب ارمنستان تازه آغاز یک بازی بهشدت بزرگ و دشوار خواهد بود که آمریکا خود پیش از 11 سپتامبر سالجاری با فرار از افغانستان از بخش بزرگی از آن گریخته است. واشنگتن پس از شکست ژئوپلیتیکی در افغانستان و از دست دادن جای پایش در مرکز جهان شرق، بهدنبال برگشتن به منطقه ازطریق ترکیه است تا آنکارا اینبار سپر بلای واشنگتن باشد.
طراحان غربی در بحران قفقاز چگونه ایران را میبینند؟
ایران در نقطه کانونی تلاشهای آمریکا در منطقه است. ایران نهتنها خود دارای اهمیت است، بلکه سنگری محکم درمقابل گذار آمریکا به مرکز آسیا برای محاصره شرق این قاره و اورسیا است. چین و روسیه بدون قرارگرفتن جغرافیای ایران دراختیار غرب قابلکنترل و محاصره نخواهند بود. ازسوی دیگر ایران نهتنها مانع عبور آمریکا به مرکز آسیا است، بلکه درحال حاضر نیز مانع از مستحکم شدن حضور واشنگتن در غرب آسیا شده و تهدیداتش در آفریقا نیز میتواند دامنگیر غرب شود. از اینرو یکی از اصلیترین اهداف کلی آمریکا که در بحران جدید قرهباغ نیز جلوهگر شده، آسیب زدن به ایران است. از نگاه طراحان مداخله در قفقاز این اقدامشان میتواند حاوی چندین ضربه به ایران باشد.
1 از نگاه طراحان غربی بحرانی مانند قرهباغ که برانگیزاننده عواطف آذریها در رقابت با ارمنیها است میتواند باعث تحریک احساسات آذریهای ایران نیز شده و آنها را با شعارهای ضدروسی و ضد ارمنی به حمایت از آذربایجان و ترکیه بکشاند. مسالهای که بهزعم این محور، باعث ترس و اضطراب در تهران بهجهت مشتعل شدن تجزیهطلبی در نواحی شمال غربی خواهد شد.
2 اتصال میان ترکیه و آذربایجان و اشغال جنوب ارمنستان میتواند باعث ازدست رفتن کامل دسترسی ایران به قفقاز شده و بهنوعی یک مرز سخت در شمال ایران ایجاد کند که عملا منفذی برای عبور تهران ندارد.
3 درصورت موفقیت طرحهای محور آمریکا-ترکیه در قفقاز بهدلیل ادامه داشتن این طرح در دریای خزر و آسیای میانه، چنین اقدامی بهسرعت توجه ایران را بهجز قفقاز به این دو منطقه نیز معطوف خواهد ساخت؛ مسالهای که باعث میشود از توان تمرکز تهران بر غرب آسیا آن هم در میانه بحران اقتصادیاش کاسته شود. درکنار هم قرار گرفتن ترکیه و پاکستان که یکی موتلف آذربایجان و دیگری موتلف طالبان مسلط بر افغانستان است، میتواند ترس محاصره شدن را به تهران القا کند.
4 پیروزی محور ترکیه در نبردهای منطقهای میتواند از لحاظ روانی و رسانهای، آنکارا را یک بازیگر قدرتمند در منطقه معرفی کند، درحالیکه در سالهای اخیر این تهران بوده که در عرصههای منطقهای پیروزیهایی نهایی بهدست آورده است. این مساله باعث خواهد شد در عرصههای روانی و رسانهای اندازه ایران نسبتبه حال حاضر کاهش یابد.
5 پیشرویهای ترکیه و آذربایجان در قفقاز و در مجاورت
ساله کردها، با طغیان بحران در مناطق جنوبی خود مواجه شده و بهدلیل شدت گرفتن بحرانهای پیرامونی خود، مجبور به دست کشیدن از منافع خود در دریای مدیترانه در لیبی و همچنین در رقابت با یونان خواهد شد و ناچارا با کاهش تمرکز در بالکان مواجه شده و در این منطقه نیز به پیرو صرف آمریکا بدل میشود. تبدیل شدن ترکیه از بازیگری دستاول در منطقه به یک بازیگر اجیرشده کمترین آسیب ورود آنکارا به بازی جدید است.
4 بحرانی شدن وضعیت ترکیه باعث میشود میزان اتکای آنکارا به موسسات مالی غربی برای تامین مالی و جذب سرمایهگذاری بیشتر شود، زیرا آنها برای سرمایهگذاری در موقعیت شکننده آنکارا امتیازات بیشتری طلب خواهند کرد که حتی میتواند زیانهایی به حاکمیت این کشور نیز وارد سازد. ترکیه گرچه براساس طراحیهای غربی به قفقاز ورود خواهد کرد، اما این مساله باعث کوتاه آمدن موسسات مالی غربی از منافع مالیشان نخواهد شد، در این بین کاخسفید نیز با این استدلال که این موسسات خصوصی هستند از تعهد خود در همراهی با اردوغان شانه خالی خواهد کرد.
5 ترکیه با درگیر شدن با روسیه و ایران درحالیکه ازسوی اتحادیه اروپا نیز طرد شده است بهعنوان یک کارگزار با قیمتی پایین به استخدام محور آنگلوساکسونی آمریکا درخواهد آمد که بریتانیا را نیز درکنار دست خود دارد؛ محوری که پس از پیمان آکوس میان آمریکا، انگلیس و استرالیا خود را بهشکلی عیان نشان داد. وظیفه ترکیه در این میان بازی فیزیکی و سنگین در اوراسیا و غرب آسیا خواهد بود تا با دخالت در اوکراین و قفقاز، ضمن بحرانی کردن وضعیت مرزی ایران و روسیه چشماندازهای عبور طرح «یک کمربند یک جاده» چین را نیز تیره سازد. ازنظر سیاسی نیز ظرفیتهای آنکارا در بالکان و شرق اروپا درکنار آمریکا قرار خواهد گرفت تا اتحادیه اروپا را تا حدی دربرابر محور اصلی واشنگتن تضعیف کند.
6 پیروی آشکار ترکیه بهعنوان یک قدرت منطقهای از دستورکارهای آمریکا باعث کاهش وزن و ارزش آنکارا در تعاملات منطقهای خواهد شد. بهعنوان نمونه، مسکو برای حل معضل قفقاز اینگونه خواهد اندیشید که پس از تنش برای حل منازعه باید با واشنگتن پشت بنشینند و تمام موارد را نمیتوان با آنکارا حل کرد. خلاصه آنکه گرچه تمام هزینههای معادله قفقاز را ترکیه میپردازد، اما چه موفق شود و چه دچار شکستی نسبی، این واشنگتن خواهد بود که بر سر میز مذاکره منافع را درو خواهد کرد، حتی اگر مستلزم فروش منافع ترکیه باشد.
7 زیرپا گذاشتن خطوط قرمز ازسوی ترکیه و ورود به قفقازی که بهمثابه بالایسر برای ایران بوده و ازسوی روسیه نیز خاور نزدیک نامیده میشود، میتواند به تهییج تهران و مسکو برای جواب همهجانبه به آنکارا بینجامد؛ جاییکه احتمالا ادلب مورد توجه بیشتر آنها قرار خواهد گرفت. ازدست رفتن ادلب برای ترکیه تنها به معنی خداحافظی با نقشآفرینی در سوریه نیست، بلکه بهمعنای ورود چندمیلیون مهاجر جدید سوری خواهد بود.
قمار آمریکا
1 افزایش نزدیکی ژئوپلیتیکی و عملیاتی روسیه به ایران و همچنین چین که میتواند محور قدرتهای شرقی را مستحکمتر سازد.
2 فشار فزاینده قدرتهای شرقی به کشورهای آسیای میانه برای مشخص کردن نسبت خود با غرب و ترکیه که باعث فشار به نفوذ غرب در این منطقه خواهد شد.
3 درصورت مقاومت قدرتهای شرقی، آمریکا قطعا ترکیه را در میانه یک بحران رها خواهد کرد که این خود به بروز چالش در رابطه میان آنکارا و غرب خواهد انجامید. در این صورت ترکیه باید امتیازات بیشتری را برای جلب اعتماد مجدد به قدرتهای شرقی بدهد که مستلزم تعهد و تضمین آنکارا برای دور شدن از غرب خواهد بود.
4 شکست غرب در اجرای سیاستهایش در قفقاز، ایران را به تلافی کردن علیه آمریکا در غرب آسیا خواهد کشاند که میتواند برای واشنگتن تبعات و تلفاتی داشته باشد.
5 حل شدن موضوع قفقاز با دخالت ایران، نفوذ اقتصادی تهران را در بازیگران دوطرفه منازعه بهشدت افزایش خواهد داد که برخلاف خواست واشنگتن است.
6 هرگونه اتفاق در قفقاز که با دخالت ایران همراه باشد، میتواند نفوذ منطقهای ایران را افزایش دهد و ازلحاظ روانی نیز بر دیگر کشورهای منطقه اثرگذار باشد.
7 شکستن گارد غرب در سمت ترکیه و دریای خزر مسیر چین به اروپا را بهشکلی اساسی بدون مانع خواهد ساخت. اگر امروز درباره نیات ترکیه تردیدی وجود دارد، اما در دورهای که آنکارا بهدلیل فشار قدرتهای شرقی دچار شکستی نسبی ولی شدید شده است، دیگر نمیتوان درباره مواضع این کشور تردید داشت، بلکه باید آن را در حداقلیترین شرایط همکار محور شرقی دانست؛ این مسالهای که میتواند به تقویت جایگاه جهانی پکن دربرابر واشنگتن بینجامد.
روسیه
1 حضور ترکیه در قفقاز ضمن قطع دسترسی مسکو بهسمت جنوب میتواند به ایجاد یک جایپای محکم برای غرب در این منطقه و آغاز توطئهها علیه مسکو از قفقاز بینجامد؛ اقداماتی که میتوانند شامل تجهیز تروریس
تهای تکفیری در چچن باشند. دسترسی مستقیم روسیه به آبهای گرم یک آرزوی دیرین برای روسها بوده است. آنها در اوج دوران قدرت خود قادر به ایجاد چنین مسیری نشدند، اما در طراحی جدید خود خواهان رسیدن به آبهای گرم از مسیری هستند که تحت تسلط غرب نباشد. درصورت ورود غرب به قفقاز قطعا مسیر دریایی خزر نیز دیگر برای اتصال روسیه به ایران امن نخواهد بود. همچنین روسیه ازسمت شرق اروپا بهدلیل حضور لهستان و اوکراین و همچنین کشورهای بالتیک در حالت محاصره قرار دارد و با کشیده شدن بند محاصره روسها به قفقاز، محاصره مسکو شدت بیشتری خواهد گرفت. درکنار آن نیز با جاگیر شدن غرب در قفقاز تحریک جمعیتهای مسلمان ساکن در قفقاز روسیه برای پیوستن آنان به گروههایی مانند داعش شدتی بیش از پیش خواهد گرفت و روسیه را با درگیریهای مرزی و حتی داخلی روبهرو خواهد ساخت.
2 درصورت عملیات ترکیه و آذربایجان در قفقاز و تکمیل محاصره علیه روسیه، آنگاه احتمال واکنشهای مستقیم نظامی ازسوی مسکو افزایش پیدا خواهد کرد. ازسوی دیگر تشدید احتمال شکلگیری گروههای تکفیری در قفقاز، روسها را به سختگیری بیشتر در این منطقه علیه مسلمانان خواهد کشاند. مجموعه این اقدامات میتواند به تخریب روابط مسکو با همسایگان و حتی مسلمانان بینجامد؛ مسالهای که خود در چارچوب محاصره مسکو قابلارزیابی است، از اینرو روسها باید برای بازکردن گرههای محاصره ظرافت خاصی را از خود نشان دهند.
3 قفل شدن جغرافیایی روسیه، مسکو را در بلندمدت ناگزیر از خروج از دیگر مناطق همانند سوریه و لیبی خواهد کرد.
آذربایجان
دولت الهام علیاف بیقوارهترین بازیگر معادلات نهایی قفقاز است. او باید یا درحال حاضر از سیاستهایش دست بکشد یا آنکه هنگام باختن قمار همه کارتهایش را روی میز بگذارد. آذربایجان اگر بخواهد به رویکرد غیردوستانه خود ادامه دهد، هماکنون نیز در حالتی شبهمحاصره قرار دارد. میان هزینههای فعلی باکو با هزینههایی که او باید پس از ناکامی بدهد، قطعا شکافی بزرگ وجود دارد. این دولت اگر قادر به شکست حصر خود نباشد باید با فشار فزاینده ایران و روسیه روبهرو شود که خود این مساله میتواند در ابعاد گوناگونی باکو را درگیر سازد. دولت علیاف نمیتواند با کشوری شیعه و آذریزبان علیه هممذهبان آنها دست همکاری با صهیونیستها بدهد و بدون هزینه پای خود را از غائله بیرون بکشد. تصمیم ایران برای ستونکشی نظامی به مرزهای شمال غربی و ارسال تجهیزات پیشرفته راداری و اخلالگر به مرزهای آذربایجان، نشانگر عزم جدی ایران برای جلوگیری از تغییر ژئوپلیتیکی منطقه و اشغال جنوب ارمنستان توسط محور متخاصم است. این محور البته باید بداند درصورت مجبور شدن ایران به ورود مستقیم، این تنها جنوب ارمنستان نخواهد بود که آزاد خواهد شد، بلکه سرزمینهای دیگری نیز با روشهای مختص خود به سرزمینهایی آزاد مبدل خواهند شد.
ارمنستان
دولت نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان وارد بازی پیچیدهای در قفقاز شده و بهدلیل شرایط اجتماعی کشورش که حاکی از تمایلات شدید ضدروسی و گرایش به غرب است، مانعی روبهروی خود نمیبیند. ازدست دادن قرهباغ که موضوعی بهشدت حساس و حیاتی برای ارمنستان و ارمنیها در سراسر جهان است نیز موجب نشد تا پاشینیان با مشکلی قابلاعتنا روبهرو شود. از اینرو پاشینیان دریافته است حتی باوجود فروش گسترده منافع ارمنستان نیز با واکنشی درخور مواجه نخواهد شد. نخستوزیر ارمنستان براساس شواهد قصد دارد با همکاری با غرب، جنوب ارمنستان را دراختیار ترکیه و آذربایجان قرار دهد و درمقابل حاکمیت خود بر شمال منطقه قرهباغ را که هماکنون نیز در دست نیروهای ارمنی است حفظ کند. این ریسک بزرگ برای ارمنیها میتواند به قیمت اتمام عمر این قوم تاریخی تمام شود، چه اینکه ارمنیها پیشتر در گستره وسیعی از آناتولی و قفقاز مستقر بودهاند و بهدلیل ادغام شدن در جوامع ترکی و ازدست دادن زبانشان به شکل فرهنگی از این مناطق رانده شدهاند. ارمنستان امروزی پیشتر ارمنستان شرقی نامیده میشده که این قسمت نیز از شکل کنونی بزرگتر بوده است. حالا فروش جنوب همین ناحیه و قرار دادن ارمنستان در محاصرهای 360 درجه احتمالا باعث خواهد شد تا این کشور و قوم آخرین نفسهای خود را بکشد.
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
تاثیر جغرافیا بر ایران👇👇👇
🎯همواره جغرافیا فراتر از عوامل فرهنگی، رفتارهایی را به نخبگان سیاسی تحمیل می کند. تفاوتی ندارد که مادها بر ایران حاکم باشند یا ساسانیان، سلجوقیان، صفویه و حتی پهلوی و جمهوری اسلامی در هر صورت ویژگی تحمیل جغرافیا به ایران چنان است که ایرانیان همواره از سمت مرزهای غربی خود کشورگشایی کنند. کشورگشایی که با هدف دستیابی به شاهراه مدیترانه بعنوان محل اتصال سه قاره جهان انجام میشود.
در واقع ایرانیان همواره بجای کشورگشایی در شرق و تنازع با چین همواره به سمت غرب در حرکت بوده اند و در طول تاریخ با دولتهایی چون آشور، بابل، دولتشهرهای یونان، امپراتوریهای روم و عثمانی درگیر بوده اند که حتی معتقدم بخشی از تنش ایران و اسراییل نیز جدا از مبانی دینی و ایدئولوژیک بخصوص بعد از انقلاب اسلامی،ناشی از همین میل تاریخی ایرانیان برای دستیابی به مدیترانه و تضاد آن با حرکت اسراییل به سمت فرات و ایجاد محیط امن برای خود است.
اگر از مشکل تاریخی اعراب با ایران بگذریم، مسئله کشورهای نوظهور حاصل از فروپاشی شوروی جنوبی با ایران آن است که هر بار بخواهند به تاریخی باشکوه از خود استناد کنند باید اسم ایران را بیاورند،همین هم عقده پایانناپذیر حاکمانی شده که در طول تاریخ نه دودمانی داشتند و نه اصالتی،و امروز با چنگ انداختن به چهره ایران سعی در قدرت سازی و به نحوی تاریخ سازی برای خود دارند.ایرانِ بعد از قاجار سالها بدلیل اشتراکات قومی و فرهنگی،این کشورها را اگر نگوییم دوست،ولی قطعا دشمن حساب نکرده اما امروز بازی در حال تغییر است.اینکه میبینید عده ای در ایران سعی کردند در مدت اخیر ایران را وارد باتلاق افغانستان کنند حال آنکه چین و روسیه و تاجیک و ازبک همه کنار ایستاده بودند،بخشی از پازل منحرف کردن ایران از تفکر و عمل به موقع در غرب و شمال غرب کشور بود که با یک نقشه دقیق قرار است به پاشنه آشیل ایران تبدیل شود،هرچند با اقدام دیر اما صحیح ایران در نواحی غربی فعلا به تعویق افتاده است.
#حسین_کمیل
#مفسّر
#سیدنیما
@hosseinkomail1404
اینستاگرام👇👇
https://www.instagram.com/p/CUfwSLSIWwz/?utm_medium=share_sheet
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
در مورد درخواست رهبری برای ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی👇👇
🎯رهبر انقلاب با یک نامه و تاکید بر دولت برای حمایت از تولید داخل،درخواست جلولگیری از واردات محصولات خارجی را داشتند،کاری که پیش از تحریم ها برای حمایت از تولید خودروسازان داخلی و قبلتر در مورد خصوصی سازی و اصل چهل و چهارم قانون اساسی انجام دادند و البته هربار با سو استفاده از فرمان ایشان،ورق به نفع سرمایه دارن و رانت خواران چرخید و در نهایت پراید بی کیفیت به نهایت آمال جوان ایرانی تبدیل شد. با استفاده از تجربیات گذشته و جهت جلوگیری از تکرار چنین روندی در حوزه لوازم خانگی چند نکته باید حتما حتما حتما حتما مدنظر قرار گیرد.
لوازم خانگی تولید داخل در سالهای اخیر افزایش کیفی قابل قبولی یافتهاند و منتظر قطع واردات نماندهاند. در شرایط جدید نیز دولت باید برای تولیدکننده داخلی چند شرط بگذارد. اول اینکه تولید داخل را به نرخ دلار گره نزند و تحت نظارت شدید،خود به احتکار کننده تبدیل نشود. اینکه با افزایش نرخ دلار کالای داخلی هم گران شود و با کاهش نرخ دلار همچنان همان بالا باقی بماند، برای مصرفکننده محصول داخلی قابل قبول نیست. دوم اینکه تولیدکننده داخلی همانطور که به صورت ضمنی متقاضی مسدودشدن واردات محصولات خارجی است،هم با تامین و ساخت قطعان منتاژی وارداتی و هم باید با صادرات محصولات خود اولاً نشان دهد که جنس با کیفیت و قابل عرضه در بازار جهانی تولید میکند و ثانیاً نشان دهد که منظور او از مسدود شدن واردات، فقط فرصتی برای نفستازهکردن و جبران عقبماندگی است و نه صرفاً یک انحصار در تولید و عرضه؛ و شرط سوم دولت برای تولیدکننده محصول خارجی باید یک شرایط زمانبندی شده برای رسیدن به قله کیفیت جهانی باشد و اگر دولت تسهیلاتی هم در نظر میگیرد باید به همین شرط منوط باشد.
چنین روندی آنچه را برخی دلسوزان میپندارند که ممکن است انحصار در لوازم خانگی منجر به افت کیفیت و تبدیل شدن به ضربالمثل دیگری مانند مثال خودروسازان بی لیاقت ایرانی شود، خنثی میکند.
#حسین_کمیل
#واکاوی
https://www.instagram.com/p/CUhz9q3Ih9s/?utm_medium=share_sheet
روسیه،بخاطر عدم پذیرش طرح برجام پلاس پوتین و نیز رفتار مستقل ایران در سوریه و البته بنحوی جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت در جنوب سرزمین خود و ایضا یک سنت قدیمی مبنی بر طاق زدن ایران میان خودش و امریکا برای امتیاز گیری از غربیها،در معادلات قفقاز سکوت همراه با تایید اختیار کرده و منتظر است ببیند ایران دقیقا چه مسیری را در پیش خواهد گرفت.قطعا روسیه بخاطر فشار چین هم که شده مسیر استاراخان به اروپا را روی ایران نخواهد بست اما بدنبال امتیاز از ایران بخصوص در مسائل منطقه ای و هسته ای است و سعی در ایجاد توازن قدرتها در خارج از مرزهایش دارد.بگذریم!
ایران با حضور در مرز ارمنستان و زدن زیر میز کنوانسیون خزر و ایجاد کریدور شمال-جنوب از طریق دریای خزر،عملا اذربایجان را محاصره کامل میکند و طرح شرق به غرب اردوغان و اتحاد کشورهای ترک زبان را کان لم یکن خواهد کرد،البته باید بزودی منتظر فشار گازی ترکمنستان به ایران هم باشیم،ولی باید دید آیا ترکمنستان که با حمایت ایران،تاکنون توانسته از خزر سهمی ببرد مقابل ایران خواهد ایستاد یا نه. انتقال چهارهزار قایق تندرو موشک انداز یه خزر طی چند روز،پیام واضحی دارد.ظرفیت حمل کالا توسط کشتیهای کانتینربر بعضا تا چهارهزارتن امکان توسعه ناوگان نظامی-تجاری ایران در خزر را فراهم کرده است..#حسین_کمیل
https://www.instagram.com/p/CUpSUVOIXz3/?utm_medium=share_sheet
ساده انگاری است اگر ادعای ظریف در مورد عدم اطلاع از تکرار مکرر #تعلیقِ_محدودتحریمها در برجام،را بپای اعتراف صادقانه بگذاریم.وزیرِ امریکا،زمینِ جدید شطرنج را چید.امریکا از این به بعد حرف ما را خواهد گفت«برجام،نه یک کلمه بیشتر،نه یک کلمه کمتر».تعلیقِ محدود ودلبخواه،در مقابل تعهدحداکثری ایران!
#حسین_کمیل
https://www.instagram.com/p/CU5Dr_wAega/?utm_medium=share_sheet
در عراق جریان صدر فعلا پیروز است. برای آشنایان به شخصیتها ، واضح است که مقتدی صدر خود را خمینی عراق میخواند!البته راست میگوید،منتهی از جنس سیدحسن خمینی و امثال روحانی خودمان است.در کل یک الهام علی اف دیگر در غرب ایران ظهور کرده با همان مشخصات سکولار،شیعه،ضد ایران و مقاومت...
نکته جالب و عجیب در درک عراق آن است،که رای بالا به صدر،دقیقا خلاف نظر مرجعیت در مورد عدم رای به مخالفان نیروهای بسیج مردمی بود و از جهت دیگر همان مردم که به صدر رای داده اند،اصلا به جریان عمارحکیم که از همان قماش بوده رای نداده اند.
اولین سخنان صدر پس از پیروزی،تاختن بر نیروهای مردمی و انحلال آنها بوده است.
#حسین_کمیل :
https://www.instagram.com/p/CU5qvpvIvjP/?utm_medium=share_sheet
🎯شنیدهها حکایت از این دارد که برنامهریزیهایی برای اعزام تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به وین برای حضور در دور هفتم مذاکرات صورت گرفته است.
براساس این خبر، قرار است گروه ایرانی به سرپرستی سیدعباس عراقچی معاون سابق سیاسی وزارت امور خارجه تا پیش از پایان ماه جاری میلادی (اکتبر) به وین اعزام شوند.
گفته شده است که هدف اصلی از حضور این تیم در دور جدید مذاکرات جمعبندی و ارزیابی نهایی نظرات طرف مقابل و انتقال آخرین موضوعات مورد تفاهم به داخل کشور است.
برنامه ریزیهای صورت گرفته در حالیست که همچنان برخی از مسئولان و کارشناسان معتقدند هنوز برای ورود به مذاکرات زود است و بازگشت ایران به میز مذاکرات باید در شرایطی صورت پذیرد که قدرت کافی در کشور تامین شده تا منجر به تثبیت حقوق ایران شود
پ.ن:همانطور که در ماه گذشته گفتیم،تیم مذاکره عراقچی علی رغم برکناری او از مسئولیتش در وزارت خارجه،تا شش ماه و شاید بیشتر همچنان مسئول مذاکره باقی خواهد ماند.البته حضور او در وین،هم به معنای حضور ایران در روند مذاکرات است و بهانه را از طرف غربی میگیرد و هم باتوجه به اینکه بازار کشور و در کل اقتصاد،تحمل فضاسازی رسانه ای و سیاسی حاصل از مذاکرات ولو موفق ولی نهایتا خروج مجدد طرف غربی از آن را ندارد(برآورد کارشناسان چنین نقشه ای را متصور است) ،عملا با این کار در حال خرید زمان جهت ایجاد قدرت داخلی در زمینه های مختلف بخصوص هسته ای و نیز دور کردن ذهن بازار و مردم از تاثیر پذیری از رویدادهای سیاست خارجی است تا در زمان خودش،تیم اصلی و تصمیم گیر را به میدان بفرستد.طرف غربی بخوبی میداند،یک توافق در کوتاه ترین زمان و سپس خروج مجدد از آن،باتوجه به هشت سال سم پاشی ظریف و روحانی و اثرات آن بر اقتصاد و ویرانه ای که امروز شاهد ان هستیم،اقتصاد ایران را کاملا از نفس خواهد انداخت و عملا ایران را به سقوط خواهد رساند.طرف ایرانی اما با درک این واقعیت،درصدد بازسازی کشور و سپس اقدام در موقع مناسب و زدن نعل وارونه است،بنحوی که امروز برای همین مذاکره ی عراقچی در وین،بعنوان پیش شرط توانسته بخشی از دارایی خود در کشورهای منطقه را آزاد و امریکا را مجبور به برداشت بخشی از تحریم ها نماید.
#حسین_کمیل
https://www.instagram.com/p/CVBL8pUoyZ1/?utm_medium=share_sheet