#طنز
دانشگاه ادیان را دوباره بشناسیم
✍ علی بهاری
🔸مانتوها چسبان است. روسریها رنگارنگ. آرایشها غلیظ نیست، غلظت است. هرکسی حداقل صد گرم کِرِم روی صورتش خالی کرده است. کفشهای پاشنهبلند نارنجی و قرمز خودنمایی میکنند. از کلیپسی که به سر بستهاند میشود آویزان شد و بارفیکس رفت. فارسی، زبان دوم است و همه عراقی صحبت میکنند. اینجا دانشگاه ادیان و مذاهب است.
🔹پارسال مدتی کوتاه توفیق تحصیل در دانشگاه ادیان و مذاهب را داشتم. آنجا ویژگیهایی دارد که به گمانم اختصاصی و انحصاری است. بخوانید:
ادامه متن👇
🔸آن قدر که در ادیان، عراقی میبینید در دانشگاه بغداد نمیبینید. مدام مردان عراقی سبزه با ابروهای بعضا تیغزده و کت و شلوار و گاهی با کراوات رفتوآمد میکنند. بانوان را هم که در ابتدا توضیح دادم. دم در، همه تاکسیها و سواریهای شخصی به طرف چهارمردان میروند؛ جایی که مقصد اکثر دانشجویان عراقی ادیان است. چند هزار دانشجوی خارجی از صدها کیلومتر آن طرفتر کوبیده و آمدهاند تا برای خود کسی شوند و مثل مسئولان کشور ما که بعد از گرفتن مدرک دکتری، مدیریت اجراییشان صدپله بهبود پیدا کرد، به سلاح دکتری مجهز شوند و در کشورشان طرحی نو دراندازند و بنیادش براندازند. جالب است. وقتی در کافه دور هم جمع میشوند و سیگار میکشند، حضور در دانشگاه را فراموش میکنید. حس میکنید در موکب بغدادیها کنار عمودِ فلان هستید. فقط فلافلهایش بیست و پنج هزار تومان آب میخورد. به هوای برکات ابوعلی برندارید!
🔸ادیان، هم از آزمون سراسری دانشجو میگیرد و هم اختصاصی. در آزمون سراسری تقریبا هر رتبهای بیاورید به مصاحبه دعوت میشوید. در مصاحبه هم تقریبا قبولیتان قطعی است مگر آن که به قدری پیاده باشید که پرداخت سروقت شهریه هم نتواند رتبه علمیتان را بهبود بخشد. در آزمون اختصاصی ماجرا متفاوت است. شاید تنها آزمون تستی خاورمیانه است که نمره منفی ندارد. یعنی با صلوات و بسمالله هم میتوانید گزینه درست را تشخیص دهید و نمرهاش را بگیرید. فقط توکل قوی میخواهد و سیم وصل و کمی شانس. ولی اگر مسئول پذیرش دانشگاه، میایستاد دم در ادیان و مثلا فریاد میزد: «الاهیات مسیحی دو نفر، بدو بدو. الان شروع میشه» احتمالا شایستگان بیشتری جذب میشدند.
🔸تنوع پیشینه تحصیلی در میان دانشجویان دکتری ادیان، واقعا فوقالعاده است. فرض کنید در مقطع دکترای رشته دینپژوهی سر کلاس نشستهاید. بغلدستی سمت چپ، خانمی است که از حوزه علمیه خواهران ساری، سطح سه زن و خانواده گرفته است. سمت راستی، شیخی است که به تازگی از پایاننامه ارشدش در رشته علوم حدیث تطبیقی دفاع کرده است، نماینده کلاس، کارشناسیارشد روانشناسی رشد دارد و شاگرد اول کلاس، فارغالتحصیل معماری از دانشگاه آزاد تهرانشمال است. همه هم راضی و مهمتر از همه مسئولان دانشگاه راضیاند. پیشنیاز هم که سوسولبازی است و بعد از چهار سال هم انشاءالله آقا و خانم دکتر و آغاز نظریهپردازی.
🔸شوق مسئولان مالی دانشگاه ادیان به دانشگستری و عدم محرومیت تهیدستان از تحصیل به قدری است که شما به محض قبولی در دانشگاه، میتوانید از ظرفیت وام استفاده کنید. با دو، سه صندوق صحبت شده است؛ هر کدام دنگی روی هم میگذارند و هزینه تحصیلتان را جور میکنند. جای هیچ نگرانیای نیست. کمکم کار میکنید و قسطهایش را میدهید. خدا متعهد به جور کردن پول دو چیز است: عروسی و شهریه دکتری. اولی را شاید تورم نگذارد ولی خدا خیر به بانکها بدهد که فعلا مچ دومی را خواباندهاند.
🔸علاوه بر پذیرش پولی، بورسیه هم دارند. در کارشناسیارشد، طلبهها میتوانند بسیاری از رشتهها را رایگان بخوانند. مشروط بر این که بچههای خوبی باشند، خوب درس بخوانند و نمره خوب بیاورند. در دکتری تا چند سال پیش، همه پول میدادند اما به لطف حضور پربرکت دانشجویان عراقی و فاصله روزافزون ارزش دلار و ریال (بابت این یک فقره، ادیان باید تا کمر جلوی دولت خم شود)، دانشگاه چند سالی است در هر رشته دکتری، به یک نفر امکان تحصیل رایگان میدهد. شرطش هم دانستن زبان عربی یا انگلیسی است. اشتباه نشود! نیازی به تافل نیست. همین که در عربی فراتر از «لاخواهر، لامادر» و در انگلیسی بهتر از وزیر خارجه باشید از پرداخت شهریه معافید. البته علاوه بر زبان، باید مصاحبه عقیدتی و سیاسی را هم پشت سر بگذارید، تست عدم اعتیاد بدهید و گواهی عدم سوء سابقه ارائه کنید. این دو مورد اخیر واقعا لازم نیست؛ طرف با چند متر عمامه مشکی و عبا و نعلین، قاتل زنجیرهای فراری است که عدم سوء سابقه میخواهید؟ اصلا بر فرض این گونه است، چرا آمده دکترای وهابیتشناسی بگیرد؟ او نهایتا باید یک توک پا به صحنه جرم برگردد و بعدش هم الفرار. کمی فکر هم بد نیست!
#دکتری
#مدرک_گرایی
#دانشگاه_ادیان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
در مدح مولا علی علیه السلام، بیانی زیباتر و شیرینتر از این ندیدهام👇
🔹خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران، که تو را آفرید!
از تو در شگفت هم نمی توانم بود
که دیدن بزرگیات را، چشم کوچک من بسنده نیست؛
مور، چه می داند که بر دیوارهی اهرام می گذرد یا بر خشتی خام....
🔹چگونه این چنین که بلند بر زَبَرِ ما سوا ایستاده ای؟
در کنار تنور پیرزنی جای می گیری،
و زیر مهمیز کودکانه بچّگکان یتیم،
و در بازارِ تنگِ کوفه...!
پیش از تو، هیچ #اقیانوس را نمیشناختم
که عمود بر زمین بایستد...
پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم
که پایافزاری وصلهدار به پا کند،
و مَشکی کهنه بر دوش کشد
و بردگان را برادر باشد!
🔹آه ای #خدایِنیمهشبهای_کوفهی_تنگ...
🔹شگرفیِ تو، عقل را دیوانه می کند
و منطق را به خودسوزی وا می دارد...
برای تو با چشمِ همهی محرومان می گریم
با چشمانی #یتیمِ_ندیدنت!
✅هنگامی که به همراه آفتاب
به خانه ی یتیمکان بیوه زنی #تابیدی
و #صَولتِ_حیدری را
دستمایه ی #شادی_کودکانهیشان کردی
و بر آن شانه، که پیامبر پای ننهاد
کودکان را نشاندی
و از آن دهان که #هَرّای_شیر میخروشید
#کلمات_کودکانه تراوید،
آیا تاریخ، به تحیّر، بر دَرِ سرای، خشک و لرزان نمانده بود؟⁉️
✅کدام وامدار ترید؟ دین به تو، یا تو بدان؟
هیچ دینی نیست که #وامدارِ_تو نیست!
✅الله اکبر
آیا خدا نیز در تو به شگفتی در نمی نگرد؟
فتبارک الله، تبارک الله، تبارک الله احسن الخالقین!
خجسته باد نام خداوند، که نیکوترینِ آفریدگاران است؛
و نام تو
که #نیکوترین_آفریدگانی!
سید علی موسوی گرمارودی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
فرزند کعبه
✍️ علی خسروی
علی یا آدم؟
گفت: «از خود ستایی بیزارم» و سکوت کرد.. سکوتی معطر! در چشمان پر مهرش شعلهای از شرم افروخته بود. همه منتظر بودند تا واژهها مثل پرندههایی رنگارنگ از آشیانه دهانش بیرون آیند و فضا را پر کنند و ترانه بخوانند.
ادامه داد: اگر نبود که: «از نعمتهای پروردگارتان سخن بگویید» خاموش میماندم و سخنی نمیگفتم. باز هم سکوت کرد. شعله شرم در نگاهش میسوخت.
گفت: «آدم در بهشت عدن متنعم بود. تنها خداوند از او خواست که به خوشه گندم نزدیک نشود. شد و از گندم خورد. از دستور خداوند سرپیچید. به من گفته نشده بود که نان گندم نخورم. اما گویی همان فرمان عتیق در گوشم زنگ میزد. گفتم من بار آن فرمان را در زندگیام بر دوش میگیرم. من در تمام عمرم به اختیار نان گندم نخوردهام.»
ابراهیم؟
ابراهیم در ملکوت آسمانها سیر میکرد. اما جانش هنوز طمانینه ایمان را پیدا نکرده بود. مثل ریشهای بر خاک در برابر توفان تردید میلرزید. از خداوند پرسید: چگونه مردهها را زنده میکنی؟ خداوند در برابر پرسش او پرسش دیگری مطرح کرد. مگر ایمان نداری؟ گفت دارم؛ اما دیدن ایمانم آرزوست...
من در تمام عمرم هیچگاه غبار تردید و تشویش بر خاطرم ننشست. اگر همه حجابها بر طرف شوند بر یقین و طمانینه جانم اندکی هم افزوده نمیشود.
نوح؟
نوح در راه دعوت مردمش بسیار آزار دید. عمر دراز و پیکر رنجورش سرشار از آزار و زخم زبان بود. سرانجام دلش گرفت و بیتاب شد و مردم خود را نفرین مرگ کرد.
من هم بسیار آزار دیدم. زخمهایی که روح را میسوزانید. در هر دم به من زرداب درد نوشانیدند. بیتاب نشدم و همیشه از خداوند خواستم آنان را کمک کند، آنها نمیدانند چه میکنند؛ نمیدانند چه میگویند.
موسی؟
هنگامی که خداوند به موسی گفت. به نزد فرعون برو و او را به راه خداوند دعوت کن. موسی در دلش هراسی پدیدار شد. به خداوند گفت: من یکی از آنان را کشتهام. اکنون ترس جانم را دارم؛ مبادا مرا بکشند.
هنگامی که پیامبر به من گفت: به کعبه برو و بتها را بشکن. به خاطرم نیامد که من بسیاری از سران قریش را کشتهام. ممکن است در اندیشه کشتنم برآیند؛ راحت و روان مثل ماهی در آب؛ رفتم و بتها راشکستم.
عیسی؟
عیسی برادرم! هنگامی که مریم پاک درد زایمان گرفت از حرم بیرون رفت تا در خارج بیتالمقدس کودکش به دنیا بیاید. مادرم فاطمه به درون حرم رفت. من پسر کعبهام...
و.. محمد؟
لبخندی زد و شکفت:
«من یکی از بندگان محمدم.»
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 اخراج قدرتمندانه
✍️ علی محمدی راد
🔺این دوکلمه عبارتی است که حضرت آقا در معنای کلمه حشر بیان میکنند.
نام سورهای که اشاره به یک واقعه سیاسی در صدر اسلام یعنی اخراج یهودیان از شهر مدینه دارد.
آیه اول و آخر آن تسبیح خداوند متعال است و صفات عزیز و حکیم را توجه میدهند.
🔺آنچیزی که در این اخراج قدرتمندانه مورد توجه است یک سنت الهی است. و آن اینکه کفار و منافقین در مقابل ایمان مومنان و مکر الهی تاب مقاومت ندارند و کاملا آسیب پذیرند.
البته آسیب پذیر بودنشان نه به این معنا که آنها نیز تدبیر میکنند و تدبیرشان خطا میرود و مومنین تدبیر میکنند و آنها را از پای در میآورند.
🔺با نگاهی دقیقتر باید گفت تدبیر آنها در واقع تدبیر خداوند را تکمیل میکند. آنها خود بخشی از طرح حرکت مومنین هستند. مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین. یعنی هر دست و پایی که آنها میزنند در واقع در حال جلو بردن طرح جبهه حق و مومنیناند و این است معنای انتم الاعلون ان کنتم مومنین.
این اخراج را در حالی قدرتمندانه وصف میکنند که اصلا جنگی بین مسلمانان و یهودیان شکل نگرفت. یعنی قدرتمندانه به این معنای سخت ظاهری محقق نشد. بلکه از اتفاق دیگری تعبیر به قدرت میکند و آن را آتاهم الله من حیث لم یحتسبوا میداند که همان قذف فی قلوبهم الرعب است.
از جایی ضربه خوردید که گمان نمیکردید.
🔺این است معنا موضع برتر و دست بالا را داشتن. تا جایی که خود بیوتشان را تخریب کردند و فعلشان نقشه مومنین را تکمیل کرد.
از جهت دیگری نیز این اخراج قدرتمندانه است. اخراج یهودیان تسبیح امت مسلمان بود. تسبیحی که بروز و ظهور میدهد صفت عزیز و حکیم را. نفی و تنزیهی که خود از بروزات صفت عزیز خداوند متعال است.
🔹مومن اگر به ایمانش تکیه کند و آن را بالا بگیرد احساس ضعف و انفعال نمیکند. هیچ گاه در فکرچاره جویی برای برون رفت از مشکلات نیست. بلکه همواره در موضع تهاجم است. در موضع حمله است. مومن از موضع اعلی به جبهه کفر ضربه میزند
توجه به این سنت الهی به مومنین احساس قدرت میدهد. مومنین را امیدوار میکند. گره امید را همین احساس قدرت باز میکند.
سوره حشر را این روزها بیشتر قرائت کنیم.
غَلَیان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 حسنک وزیر ۳
✍️ ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی
ویرایش و پینگاری:
سعید احمدیچون حسنک را از بُست (از شهرهای بهتاریخپیوسته در افغانستان و پس از غزنین دومین شهر مهم غزنویان) به هرات آوردند، بوسهل زوزنی او را به علی رایض، چاکرِ خویش سپرد و رسید بدو از انواع استخفاف (خواری و تحقیر) آنچه رسید، که چون بازجُستی نبود کار و حال او را (هیچ وکیل و حمایتگری نداشت) انتقامها و تشفیها رفت (بلایی سرش آورد تا دلشان خنک شود). و بدان سبب مردمان زبان بر بوسهل دراز کردند (سرزنش کردند) که زده و افتاده را توان زد؟ مرد آن مرد است که گفتهاند «العفو عند القدره» (بخشیدن هنگام قدرتداشتن بر تلافیجویی) بهکار تواند آورد. قال الله، عز ذکره و قوله الحق: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ». (آلعمران، 134) و چون امیر مسعود، رضیالله عنه از هرات قصد بلخ کرد، علی رایض، حسنک را به بند (به سوی هرات) میبرد و استخفاف میکرد و (هرچه بر وزیر معزول غزنوی میرفت) تشفی و تعصب و انتقام میبود؛ هر چند (بعدها) میشنودم از علی، پوشیدهوقتی (پنهانی و در خلوت) مرا (به من) گفت که: «هرچه بوسهل مثال (فرمان) داد از کردار زشت در باب این مرد، از ده، یکی کرده آمدی (از دهتا یکی را انجام میدادم) و بسیار محابا (ملاحظه) رفتی». و (بوسهل) به (در) بلخ در امیر میدمید (در گوش مسعود میخواند) که ناچار حسنک را بر دار باید کرد. و امیر، (از) بس حلیم و کریم بود، جواب نگفتی (اعتنا نمیکرد). و معتمدِ عبدوس (کسی که عبدوس به او اعتماد داشت) گفت: «روزی پس از مرگ حسنک از استادم (بونصر) شنودم که امیر (مسعود) بوسهل را گفت: حجتی و عذری باید کشتن این مرد را. بوسهل گفت: حجت بزرگتر که مرد قرمطی (پیروان حمدان قرمط؛ جنبشی مذهبی و سیاسی علیه فرمانروایی عباسیان با زیرساخت باورهای اسماعیلیه) است و خلعت (هدیه) مصریان (امرای فاطمی مصر) استد (پذیرفت) تا امیرالمؤمنین القادر بالله (بیستوپنجمین خلیفه عباسی) بیازرد (آزردهخاطر شد) و نامه از امیر (سلطان) محمود (غزنوی) بازگرفت (ارتباطش را قطع کرد) و اکنون (خلیفه عباسی) پیوسته ازین (ماجرا) میگوید؟ و خداوند (سلطان مسعود) یاد (در خاطر) دارد که به نشابور (نیشابور) رسول (پیک و فرستاده) خلیفه آمد و لوا (پرچم) و خلعت (هدیه) آورد و منشور (دستور) و پیغام درین باب (درباره حسنک) بر چه جمله (چگونه) بود. فرمان خلیفه درین باب نگاه باید داشت». امیر گفت: «تا درین معنا بیندیشیم». #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN
🔴 روانشناسي فرومايگان در کلام اميرمؤمنان علیه السلام
✍️ حسین انجدانی، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
🔹فرومايگي و پستي يکي از رذايل اخلاقي است که در برخي از انسانها وجود دارد. اين رذيله ممکن است ريشههاي تربيتي و ژنتيکي هم داشته باشد، اما بيشتر محصول رفتارهاي اختياري خود فرد است.
🔹اين صفت حتي ممکن است در ميان افرادي که به دليل ثروت، قدرت، شهرت يا علم، از موقعيتهاي بالاي اجتماعي هم برخوردارند، نمود داشته باشد.
🔹جا دارد که اين صفت از ابعاد مختلف مورد تحليل روانشناسان و عالمان اخلاق قرار گيرد.
🔹در متون ديني ما، دهها روايت دربارة شاخصههاي فرومايگي و خصلتهاي فرومايگان وارد شده است.
🔹از مهمترين شاخصههاي فرومايگي و خصلتهاي فرومايگان ميتوان به موارد زير، که همگي در سخنان اميرمؤمنان وارد شده است، اشاره کرد:
۱. فريبکاري و مکاري (در عالم سياست، اقتصاد، اجتماع يا روابط فردي)؛ (فَإِنَّهَا (=الْخَدِيعَةَ) مِنْ خُلُقِ اللَّئِيم)؛
۲. توجه بيشتر مردم به او موجب قساوت بيشترش ميشود؛ (اللَّئِيمُ يَقْسُو إِذَا أُلْطِفَ)
۳. افتخار او به ملک و موقعيتهاي مادياش است؛ (اللَّئِيمُ يَفْتَخِرُ بِمِلْكِهِ)
۴. اهل جوانمردي نيست؛ (اللَّئِيمُ لَا مُرُوَّةَ لَهُ)
۵. روحيه طلبکارانه از ديگران دارد؛ (اللَّئِيمُ يَرَى سَوَالِفَ إِحْسَانِهِ دَيْناً لَهُ يَقْتَضِيهِ)
۶. بر ديگران منت ميگذارد (اللَّئِيمُ مَنْ كَثُرَ امْتِنَانُهُ)
۷. حيا و عفت ندارد؛ (اللَّئِيمُ لَا يَسْتَحْيِي)
۸. بدزبان است و بيوفا (اللَّئِيمُ إِذَا قَدَرَ أَفْحَشَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ)
۹. خدمتهاي ديگران به خود را انکار ميکند (اللَّئِيمُ إِذَا أُعْطِيَ جَحَدَ)
۱۰. به جايگاه بالاتري که ميرسد، حالاتش دگرگون ميشود (اللَّئِيمُ إِذَا بَلَغَ فَوْقَ مِقْدَارِهِ تَنَكَّرَتْ أَحْوَالُهُ)
۱۱. اميد خير از او نميرود و از شرش درامان نيستند (اللَّئِيمُ لَا يُرْجَى خَيْرُهُ وَ لَا يُسْلَمُ مِنْ شَرِّهِ)
۱۲. با آزادگان دشمني ميورزد (اللَّئِيمُ يُعَادِي الْأَحْرَارَ)
۱۳. آبروي خود را فداي موقعيتهاي مادي و دنيوياش ميکند (اللَّئِيمُ مَنْ صَانَ مَالَهُ بِعِرْضِهِ)
۱۴. قابل اعتماد نيست؛ (إِيَّاكَ أَنْ تَعْتَمِدَ عَلَى اللَّئِيمِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُ مَنِ اعْتَمَدَ عَلَيْهِ)
۱۵. به هنگام قدرت، معايب او نمايان ميشود (دَوْلَةُ اللَّئِيمِ تُظْهِرُ مَعَايِبَهُ)
۱۶. به ميزاني که جايگاه او بالاتر ميرود، مردم را کوچک ميبيند (كُلَّمَا ارْتَفَعَتْ رُتْبَةُ اللَّئِيمِ نَقَصَ النَّاسُ عِنْدَهُ)؛
۱۷. وعدههاي او امروز و فردا کردن و بهانهجويي است (وَعْدُ اللَّئِيمِ تَسْوِيفٌ وَ تَعْطِيلٌ)؛
۱۸. بدرفتار، بداخلاق و بخيل است (يُسْتَدَلُّ عَلَى اللَّئِيمِ بِسُوءِ الْفِعْلِ وَ قُبْحِ الْخُلُقِ وَ ذَمِيمِ الْبُخْلِ)
۱۹. پيروزي او، موجب سربزرگي و طغيان ميشود (ظَفَرُ اللِّئَامِ تَجَبُّرٌ وَ طُغْيَانٌ)؛
۲۰. سنگدل و بيرحم است (مِنَ اللِّئَامِ تَكُونُ الْقَسْوَةُ)
#ماه_رجب
#امام_علي
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹#تبریک
یا امیرالمؤمنین یا ذا الکرم
یا امام المتقین یا ذا النعم
انّنا جئناک فی حاجاتنا
لا تخیّبنا و قل فیها نعم
محبت کسی را در دل داریم که فقط او مولود کعبه است. تنها کسی است که سزاوار لقب امیرالمؤمنین است؛ جان پیامبر اکرم، وصی بلافصل او، زوج بتول عذراء و مدار حق است. علی علیهالسلام کسی است که اگر مردم بر محبت او اجماع داشتند، خداوند آتش را خلق نمیکرد.
پس بر این محبت، باید بینهایت شکرگزار خداوند منان باشیم.
#روز_پدر
#امام_علی علیه السلام
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📷 آخرین تصویر قبل از شهادت
🌹 مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع(اعلی الله مقامه الشریف ) زعیم نهضت مشروعهخواهی(اسلامخواهی) در مشروطه
✍ آرا، نظرات، آثار تألیفی، گفتمان و اندیشه های سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف
در موضوعات
◽️حکومت
◽️سلطنت قاجار
◽️ولایت فقیه
◽️آزادی
◽️مساوات
◽️مجلس شورا
◽️قانون اساسی
◽️قانونگذاری
◽️حقوق زنان
👈 در «۱۲ بخش» برای مشاهده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#حال_مقال
🔍 ساعت لوکس
✍️ مرتضی بذرافشان
از جلسه انتخاباتی ام با اصحاب رسانه، هنوز چندروزی نگذشته که تیک تاک عقربه های ساعت لوکس سوئیسی و لونژینی ام در فضای سیاسی کشور، طنین انداز و خوشبختانه، خیلی به سرعت، همچون کلیدم، جهانی شد.
کیف، کفش، لباس و خودروی سیاستمداران، برای جلب آراء خاکستری، همواره مد نظر و حتی طراح لباس و ریش، در کنار آنان حاضر بوده؛ بطوری که کت و شلوارهای مشکی، سرمه ای، طوسی و قهوه ای و پیراهن سنجاق یقه آخوندی و دکمه سردست مثل ظریف، جایگزین لباسهای چروک و اتو نکشیده، همچون کاپش احمدی نژاد شده است.
من هم از تجربه کلید در انتخابات ۹۲ خاطره خوش و پیروزمندانه ای داشته؛ این بارهم در آستانه انتخابات، با رونمایی از ساعت ارزان قیمت، به صحنه آمده ام. گرچه این برند با بند استیل و سنگ قیمتی اش را تا ۳۰۰ میلیون تومن قیمت گذاشته اند، لکن من بی تقصیرم؛ چون خریداری ام، بعد از ۹۲ با ارز ترجیحی جهانگیری بوده نه ۵۰ هزار تومنی مخبر.
در هر صورت از اقلیت حاکم و هم اکثریت لبخندی و خاکستری تقاضا دارم، به این بحث تا ۱۱ اسفند، ادامه دهند. تا ۶۰ تن طلا و ۱۸ میلیارد دلار و سرقت ۴۸ فرش نفیس، با تدبیر و امید به فراموشی سپرده شود. البته اگر دادگاهم ختم به خیر شود...
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
«از گاندی هندی تا گاندی ایرانی»
✍زهرا سبحانی
گاندی هندی بعد از تحولش، یک دست هوتی بیشتر نداشت. آن را هم همه جا میپوشید. هوتی که نخش را دستگاه ریسندگی هندی ریسیده بود و تواصی میکردکه دیگران همین کار را بکنند. معتقد بود اگر همهی هند، دستساز خودش را بپوشد و راضی به کار خویشتن باشند و قناعت کنند از پس همهی مشکلات بر خواهند آمد.
لباسهایش را هم خودش میشست. مال و مکنتش کم نبود، اما ساده زیستی و ساده پوشی، خط قرمزش بود. میگویند لباسش از فقیرترین هندیها هم سادهتر بود. همین خصلتش بود که از او چهرهی جهانی ساخت؛ تا آنجایی که همین دیشب، بیخ گوشمان، یک جرقهی آتش باز هم شهرت او را به رویمان آورد و پرده از آوازهی این مرد برداشت.
خبر آتش سوزی بیمارستانی در تهران، شد تیتر اول خیلی از خبرگزاریها.
بیمارستان گاندی، که 17 طبقهش، مختص بیمارستان است و 21 طبقهی دیگرش برای هتل و نهایت با 85 بیمار.
سال 92، مدیرعامل ریش پروفسوریاش، با مرتب کردن کروات، جلوی دوربینها و مسئولین کشور آمد که مراسم افتتاحش را شروع کند.
گفت: هزینهی ساختش 200 میلیاردتومان، آب خورده.
بخواهیم با تورم امروز حسابش کنیم
ماشین حساب ساده ی دم دستیمان از پس صفرهایش بر نمیآید.
مفتخر بودند به اینکه بعضی از سرمایهدارهایش پزشکان ساکن فرنگند و البته چند بانک داخلی و صد نفر از اعضای هیات علمی چند دانشگاه پزشکی داخلی و فلان شرکت نوبنیاد داخلی.
اسمی از هیچ کدام نیاورد.
چه لزومی دارد حالا بفهمیم کدام بانک، کدام دانشگاه و کدام شرکت نوبنیاد. همینکه احساس تکلیف کرده بودند که سرمایه شان جای دوری نرود و تحریم اجانب که بدبختیاش برای ملت است، دستشان را در گِل نگذارد، خودش فتح الفتوح ست.
و البته که مردم باید بیخیال نرخ بهره و سود وام و توزیع بودجه باشند، بهشان مربوط نیست.
مدیر عامل محترم، از مزیت این بیمارستان هم گفتند: مکان توریستیست و منجر به جذب توریست میشود و اینکه دیگر «همراه بیمار» نگرانی برای مکان آسایش نخواهد داشت.
در نتیجه از بیمارستانهای اروپایی به صرفهتر است و به نفع جیبشان ست که بیایند این بیمارستان و در یک کلام، هتل بیمارستان خاورمیانه بود. و به اصطلاح از آن اولیها!
منظورش از همراهان بیمار، بیماران خارجی بود.
ناگفته نماند که از حرفهای بودن کادر پزشکی هم گفتند.
برای تعصب پوچ ایرانیهای ملیگرا که نه،
ولی برای بستن دهان باز آرمانگرایانی که دنبال عدالتند،
گفتند که 30 تا 35 درصدش هم برای بیماران داخلی ست.
البته ایشان نگفتند کدام بیماران!
ولی ما میدانیم همان بیمارانی که از سر بیدردی بیمار شدهاند یا حالا این وسط فنگشان گرفته باشد و برای رو کم کنی کتی و متی و... حاضرند کلی میلیون برای فیلمبرداری و بادکنک اتاق زایمان نوزادشان، خرج کنند و صد البته برای به دنیا آمدنش در فلان روز، پول که چه عرض کنم، دست و پای همدیگر را هم بشکنند...
خودمانیم گاهی آتش سوزی هم سبب خیر میشود. اگر خبر سوختگیش تیتر اول خبرگزاریها نشده بود
و زمین و زمان مأمور نمیشدند که علت را بیابند، حتی نمیفهمیدیم، که ما هم گاندی داریم. آن هم از نوع توریستیاش. ما که سهل است به گمانم حتی وزیر همیشه نگران حاضر در پیج مجازیاش هم نمیدانست. کاش جناب وزیر الوزاری میراث را برای چند دقیقه میبردن سرکی بکشد که حداقل فارغ از دغدغهی توالتها یک شب را راحت سر روی زمین که نه،
همان تختی که کلاسش به حقوق 50 میلیونی وزیری بخورد، بگذارد و بخوابد.
فقط بالا غیرتا هیأت مدیرهی آن هتل بیمارستان لطف کنند و نام گاندی را از بیمارستان بردارند که از این همه خلاقیت ما، فسیل گاندی در گور نلرزد. به آن ژورنالیست فلان خبرگزاری که تز داده بودند بجای اسم گاندی اسم شهدا را بگذارند؛ سَردر بیمارستان، برسانید که این بار را بیاید و بخاطر خدا، دست از مسخره کردن شهدا بردارند؛
و الا شهدا کجا و این همه ابتکار و نبوغ در فیس و افاده کجا؟!
به جریان ماستمالیزاسیون مدعی انقلابی هم بگویید:
«بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است. مسئلهی اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزشهایی که به وجود میآید، دیگر انتهائی ندارد.»
مقام معظم رهبری 97/3/30
حرف ما نیست منبعش را گذاشتم تا دیگر نخواهند برایش توجیه راه بیندازند و انگهای بوقشان را نثار ما کنند. پس زحمت بیهوده نکشند و اقلا این بار، شرافتمندانه، در گناه بیعدالتی و تبعیض و شکاف طبقاتی، شریک نشوند. بیعدالتی که نه به تیپ و قیافهی گاندی میخورد و نه به اصول و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«قهرمان كربلاء زينب در كلام بنت شاطئ»
▪️کتاب «قهرمان کربلا؛زینب دختر زهرا» تالیف یکی از مهمترین زنان اندیشمند مصر، عائشه عبدالرحمن(بنت الشاطئ) دختر استاد الازهر شیخ محمد علی عبدالرحمن است.
▪️او اولین زن استاد در الازهر، اولین زن عرب برنده جایزه ملک فیصل، همسر امین الخولی و مفسر قران بود. ترجمه آزاد بخشی از مقدمه کتاب:
▪️یک شب در ماه رجب من و خواهر بزرگم کبری در خانه، نگران وضعیت مادرمان بودیم که نشانه های به دنیا آمدن فرزندش آشکار شده بود....پدرم هم عازم سفری بود، ما به او التماس کردیم سفرش را لغو کند، او که در محراب مشغول عبادت بود، ما را کنارش نشاند و گفت: چون فردا سفرم به قاهره برای حضور در مراسمی درباره «#حضرت_زینب» است نمی توانم آن را لغو کنم و سپس برایمان از زینب سخن گفت...فردا هم گفت: نگران نباشید خدا با مادرتان است.اگر فرزند دختر بود نامش را زینب بگذارید...از آن شب در من حسی شکل گرفت که آن را فراموش نمی کنم... و امروز مشتاق نوشتن درباره زینب هستم...
🔻منظاری ایرانی؛ منظری عربی
#زینب
#قهرمان_كربلا
#بنت_شاطئ
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
⚫️ لشکر استوار در برابر وقایع
🔻 شهیده بنتالهدی صدر:
سخن از زینب کبری دختر امیرمؤمنان و خواهر حسین است. آن سلاله خاندان پیامبر و عقیله بنیهاشم، شکوفه اهلبیت، گل خوشبوی خاندان نبوتِ آسمانی و شرارۀ درخت مبارکی که اصل و ریشه آن ثابت است و شاخسارش سر در آسمان دارد: زینب.
همو که در گهوارۀ بهشتی فاطمه و دامان پرعطوفت محمد رشد کرد و تربیت یافت و گویی از آغاز مهیا شده بود تا پرشورترین صفحات حماسه و جهاد زن مسلمان را رقم زند. چراکه از لحظه ولادت، «عاشورا» بر سرش سایهگستر شده بود.
در صفحات کتابهای تاریخ و حتی در نوشتههای شرقشناسانی چون رونالدسون و مانس آمده است که خاندان پیامبر آن نوزاد کوچک را بهتنهایی «لشکری» استوار در برابر وقایع آینده بهشمار میآوردند و از همان ابتدا او را برای رویارویی با حوادث بزرگ آماده و مهیا کردند.
هنگامی که امیرمؤمنان درباره نقش زینب در وقایع بزرگ آینده با او سخن گفت، زینب با صلابتی بیمانند به پدر عرضه داشت: «پدر جان از همه آنها باخبرم. مادرم مرا از آن آگاه ساخته است تا برای آن روزها آماده شوم».
📚 جایگاه زن در اسلام، بنتالهدی صدر، ص۷۱
🔗 قلم
#حضرت_زینب
#قهرمان_كربلا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
در عظمت #حضرت_زینب سلام الله علیها همین قدر بس که #امام_حسین علیهالسلام به او فرمود: «در نماز شب مرا فراموش نکن!» و #امام_سجاد علیهالسلام هم فرمود که ایشان «عالمهی غیر معلّمه» است.
این که دو امام معصوم و حجت الهی چنین بیانی را درباره شخصی ابراز کنند نشان از بزرگی و مقام والای او دارد.
#حضرت_زینب
#قهرمان_كربلا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻عذاب تدریجی
✍️ بابک شکورزاده
♦️برخی را میبینیم که دین و ایمان درست و حسابی ندارند و در عمل به احکام دینی هم به شدت بیاعتنا هستند، ولی در عین حال از موقعیت دنیایی خوبی برخوردارند و تقریباً همه چیز بر وفق مرادشان است؛ به عبارتی هر چه گناه و غفلتشان بیشتر میشود، نعمتهای بیشتری هم عائدشان میشود. این مسئله استدراج نام دارد که به نوعی عذاب تدریجی است.
🔹در اصطلاح دینى، مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بىشرم را سریع گرفتار عقوبت نمىکند و این بر غرور آنها مىافزاید و عقوبت را سختتر مىسازد. معمولاً کسانی که به آن دچار شدهاند، متوجه نیستند و بعضاً هم خیال میکنند که خداوند خیلی آنها را تحویل گرفته که چنین نعماتی را به آنها ارزانی داشته! غافل از اینکه، خود این مسأله در واقع عذاب الهی است.
🔹در دو آیه از قرآن کریم به صراحت به استدراج اشاره شده است:
۱- «فَذَرْنِی وَ مَنْ یکذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیثُ لَا یعْلَمُونَ؛ پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می کنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آنجا که نمی دانند [به سوی عذاب] می کشانیم.»(سوره قلم، ۴۴)
۲- «وَالَّذِینَ کذَّبُواْ بِآیاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیثُ لاَیعْلَمُونَ؛ و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد». (سوره اعراف، ۱۸۲)
🔹در حدیثى از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمودند: «إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ ذَنْباً جُدِّدَ لَهُ نِعْمَةٌ فَیَدَعُ الِاسْتِغْفَارَ فَهُوَ الِاسْتِدْرَاجُ؛ هنگامى که بنده گناه مىکند، خداوند به آنها نعمتى مىدهد [آنها از گناه خود غافل مىشوند] و توبه را فراموش مىکنند، این همان استدراج و بلا و عذاب تدریجى است.»
📚بحار/ج5/ص215
♦️این زنگ هشداری برای ما است که اگر زمانی دیدیم گرفتار گناه و غفلت شدهایم و از طرفی نعمت بر ما سرازیر میشود، بترسیم از این که دچار استدراج شده باشیم که عذابی خطرناک است و باید از این قضیه به خداوند متعال پناه ببریم!
#استدراج
#عذاب_الهی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
پرده نشینِ حماسه ساز
✍️ حجت الاسلام امین بهرامی
یادداشتی به مناسبت سالروز وفات شهادت گونه
عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
متن کامل در پایگاه خبری اجتماعی آمال
#حضرت_زینب
#قهرمان_كربلا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ مقبول منورالفکرها و معیار انقلابیهای رسانه
واکاوی زندگی رضا مقدسی، ۶سال پس از سفر ابدیاش
✍️ مهدی توکلیان، کارشناس رسانه در جام جم نوشت:
۱- زندگی کمتر رسانهای و فعال فرهنگی ای در تاریخ انقلاب اسلامی ایران تا این اندازه با عنوان خبرنگار تراز انقلاب اسلامی عجین شده است. این دانشآموخته خراسانی فضای رسانهای، هرچند تکنیک، دریافتها و فعالیتهای رسانهایاش را با آموزههای رسانه و مدیریت رسانهای غرب قوام داد اما نمونهای بیبدیل از درهمآمیختگی مدیریتی رسانهای انقلابی و اسلامیاست؛ اینکه آنقدر جرأتمند و پیشرو در فضای رسانهای کشور بود که در نخستین دهه پس از زندگیاش از لقب «قلممقدس» برای وصفش استفاده شد.
۲- دیدگاه و سبک خاص رفتاری زندهیاد رضا مقدسی در زمانهای شکل میگیرد که موج منورالفکری در فضای رسانهای ایران اسلامی بهطرز بیسابقهای بر رسانههای ایران سیطره پیدا کرده بود. مقدسی دریافته بود ارزشهای مفهومی و محتوای انقلابی در پیش چشم فعالان رسانهای ایرانی شاید کمتر مورد توجه قرارداشته باشد، گذشته را شجاعانه با تکرار و اصرار، بر نوشتار و خروجی مطالب و محتوای رسانهای تحت مدیریتش ارائه کرد و به ذائقه و سلیقه مخاطبان زمان خودش پیوند زد. او دست به هر مضمون یا قصهای که میزد، روایت شخصی خود را که ریشه در انقلاب اسلامی ایران داشت، بازگو میکرد و همواره مشی روایتگری، اول ویژه فعالان رسانه تراز انقلاب اسلامی ایران را در آثارش مراعات میکرد.
۳- استاد رضا مقدسی درواقع شکلی متکاملتر و ترکیبی از اینفوگرافها و نیوزگرافها بود که به یکی از چهرههای مورد علاقه اصحاب رسانه و مخاطبان رسانه تبدیل شده بود. مینیمالخوانها مرید رفتارش بودند و او مصداق دیتایی بود. کاربران این زمانه در جستوجوی راههای کوتاهتر برای دسترسی به بیشترین اطلاعات ودرجذابترین فرمتها هستند. صداقت، صراحت و شفافیت در رفتار و گفتارش از او شخصیتی ساخته بود تا برخی مخالفانش را هم به پذیرش دگرگونیهای بنیادین وادار سازد. او از چهرههای پرمخاطب و علاقهمند پروپاقرص روزنامهنگاران داده محوراست که دادههای رفتاری و اخلاقیاش دامنه وسیعی در دلهای علاقهمندان به رسانه تراز انقلاب ایجاد کرده است.
متن کامل در یادداشت خوانی
#رسانه
#رضا_مقدسی
#انقلاب_اسلامی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#حال_مقال
⚪️ فریب بزرگ!
✍️مرتضی بذرافشان
الو الو الو؛ من هستم. FATF, کار گروه اقدام مالی؛ یا همان ابزار سیاسی, علیه کشورهای اندکی مستقل ودارای اراده سیاسی؛ دلار فروشان صنایع فولاد، مس و پتروشیمی و.... دقیقا کجایند؟ الووو، گوشی شان، از دسترس خارج است. سال ۹۸، اما همه جا، همچون جن و پری حضور داشتند. در بوق و کرنا کرده بودند؛ وامصیبتا، وا اسفا، که ایران در لیست سیاه مالی قرار گرفته؛ اعتدالیون هم در غم نداشته شان، لباس عزا به تن پوشیده بودند و دیدید، قیمت دلار آن شد که خواستند، توانستند، بستند، به جیب زدند، بردند و برخر مراد نشستند. بیچاره ملت که اعتماد کردند و ایستاده، از پای در آمدند.
حالا، چهار سال بعد؛ با اینکه ناکارآمدم و تیغم بسیار کند و ایران هم از لیست سیاه خارج شده؛ اما از ارز بگیران نورچشمی، اصلا، خبری نیست. از سکوت معنادار اصلاحاتیون، اعتدالیون، کاسبان تحریم، روزنامه های زنجیره ای و بعضی اصول مآبیون، بی اندازه، مات و مبهوت، مانده ام. دلار، پایین که نیامده، هیچ؛ در غم رد صلاحیت برخی امتحان بد داده ها، به عبارتی، در مرگ سیاسی مرد دیر باخبر صبح جمعه ها، لباس مشکی، بر تن کرده؛ ناباورانه، با افزایش ساختگی قیمت دلار، طبل خوشی شان، دوباره به صدا در آمده؛ گوش فلک را کر کرده است. وا عجبا، از اینهمه اعتماد به نفس دلاری و مزمن، برای ناکارآمدنشان دادن دولت توانا و صددرصد راستگویان؛ از وزیر اقتصاد بپرسید.
حال امید است، روزهای آینده، جهانگیری، مرد همیشه در سایه، در دنیای اقتصادش، یادی کند و در مرگ خاک برسر از همه جا رانده و بی کلاه مانده همچون من، مجلس ترحیمی بگیرد؛ فاتحه ای و پخش ناقابل خرمایی؛ آنگاه بر اقتصاد، آرامش و قیمت ها، رو به کاهش؛ من که از دنیای سیاست و اقتصاد، چیزی سر در نیاوردم. شما چی؟ امیر عبداللهیان با تسلط برزبان خارجه؛ انگلیسی یا عربی، در سازمان ملل، برایم، تعریف و ترجمه کند. راستی از پروژه بعدی سعید حجاریان چه خبر؟ از دلار ۱۰۰ هزارتومنی اش؟.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☀️انقلاب به جاهای خوبش رسیده(۲)
🌻 آخرین رأیدادن مادر
✍️ عباس بابائی
به تشخيص پزشک، مادر سه چهار ماه بیشتر زنده نبود!
سرطان کار خودش را کرده بود؛ اما نتوانسته بود او را از پای در بیاورد.
با آن شرایط جسمی، اما نگران شرکت در آخرین انتخابات عمرش بود!
هرطور که بود توانستیم یک صندوق سیار برای رایدادن این بانوی متدین و انقلابی هماهنگ کنیم.
مادر گفت: «خوشحالم پیش از آنکه از دنیا میروم، وظیفهام را انجام میدهم!»
#انتخاب_وظیفه_من_است
#انتخاب_حق_من_است
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✅به بهانه ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
✍️ هادی حمیدی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی
⏳ پیشبینی شهادت شیخ شهید از زبان خودش
📰روزنامه سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18450
📰 خبرگزاری حوزه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@ShahidRabe
زینب است دیگر؛ زیبندهی شخصیتِ پدر!
زینب است و جز زیبایی نمیبیند که در اوج سختی و بلا فرمود:ما رَاَیتُ اِلّا جمیلا.
و حقیقت این است که کار خدا و خواست خدا زیباست حتی زمانی که بلا پی در پی نازل میشود.
دختری که جلوهی جمال پدر میشود قطعا عاشق و شیدای پدر است.
زینب،در فقدان پدر و برادران،سمبل ابهت،شجاعت و متانت امیرالمومنین است.
زینب آمده است تا زیبائیهای اخلاقی را به انسانهای غرق شده در دنیای مادیات نشان دهد.
زینب،قهرمانِ تجلّی زیباییها در طوفانِ پلشتیهاست.
✍️ سعید کرمی
#حضرت_زینب
#نویسندگان_حوزوی
🔘 خودِ صبر!
✍️مجید ابطحی
زینب کبری، ام المصائب، سلام!
بانوی صبر، نه ببخشید، ای خود صبر، سلام!
عرض ادب!
خانوم!
غزه را میبینید؟ دخترانشان صبورند، نه؟ مادرانشان صبورتر!
ما هم صبوریم؟ یا بیخیال؟ یا بیدرد؟
چه کنیم؟
تو خودت کاری کن! دستت باز است، آخر تو خواهر حسینی!
قرصهای نانش را میبینی؟ لابد دستش بوده،
#یک_دنیا_درد را با خود حمل میکرده، لابد چند روز پشت سر هم خبر شهادتها را شنیده؛ چند #برادر از دست داده بوده، نمیدانم؟
اما اگر ۱۰ برادر هم داشته هیچکدام #حسین نبودند، پس درد شما سختتر بود!
خانوم؟ چرا متنام روضه شد؟
اصلا چطور ممکن است با #حسین زندگی کرده باشی و بتوانی از او جدا شوی؟ نه، ببخشید جدا که نشدی جدایت کردند!
خانوم؟ خودت برای ظهور آقا دعا کن!🤲
#غزه
#زینب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸انتخابات، مشارکت و اقتدار ملی
✍️ قدرتالله غلمانی، پژوهشگر علوم سیاسی در فکرت نوشت:
انتخابات در هر جایی که مردمسالاری حاکم است با شرکت و حضور فعال مردم معنا پیدا میکند. از نگرانیهای عمده و برجسته نخبگان و فعالان سیاسی، بیتوجهی اقشار جامعه درباره سرنوشت سیاسی خود است. برای همین جامعه را به سمت و سوی صندوقهای رأی ترغیب و تشویق میکنند. آنان از اصطلاح «مشارکت حداقلی» درباره بیرغبتی عمومی به این موضوع یاد میکنند. این اتفاق زمانی به وجود میآید که عدهای در انتخابات شرکت نکنند و بهپای صندوقهای رأی نروند. طبیعی است انتخاب کمشور پیامدهایی دارد؛ از جمله اینکه بعدها افراد بیاعتنا در مقابل ناملایمات و مشکلات جامعه داد سخن میدهند که چرا این مشکلات وجود دارد؟ چرا این کارها انجام نشده است؟
🔗متن کامل
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN