🔸بندههای آزاد!
✍ مجید ابطحی
🔹چند وقت پیش در یک جمع فامیلی صحبت از ارتباط ایران و عربستان و امکان سفر حج شد. یکی میگفت #بهنظرمن پولی که برای حج مصرف میشود اگر صرف تولید شود و هزینه ی جهیزیه چند دختر جور شود بهتر است، دیگری میگفت به نظر من...
خلاصه هر کس 《نظر من》میگفت و...
به عنوان یک روحانی منتظر نظر بنده بودند، گفتم: ما قرار است نظر خودمان را اعمال کنیم یا نظر خدا را؟ اصلا ما 《بنده》ایم یا 《آقا و آزاد》؟ اگر دستورِ آقا(بخوانید خدا، بخوانید ربّ، بخوانید صاحب!) این باشد که "در طول عمرت یکبار باید به حج بروی، یا پولت را باید فلان جا خرج کنی" باید دنبال نظر خودمان باشیم یا نظر او؟ او که صاحبِ پول و صاحبِ نفَسهای ماست؛ نفَس هایی که کشیده ایم و کار کرده و پولی درآورده ایم همه از اوست!
🔹مطلب به ظاهر برایشان روشن بود و شاید تکراری، اما پذیرشش سخت! بارها شنیده بودند که ما 《بنده ایم》اما شاید توجه به لوازم این 《بندگی》نداشتند! اینکه بنده از خودش نظری ندارد، بلکه منتظر دستور مولاست!
🔹حج یک نمونه است، برای تمامی دستورات الهی از حج و نماز گرفته تا #حجاب و ولایت فقیه، اول باید این مسئله حل شود که ما 《بنده ایم》 نه آزاد!
کسی که خود را #آزاد میداند هر طور دوست دارد یا هر طور #عادت کرده زندگی میکند و کسی که حواسش به #بنده بودنش هست، دنبال نظرِ #صاحبش هست!
کسی که خودش را بنده نمیداند #پوشش خودش را هر طور #دلش میخواهد انتخاب میکند و سوالش این است که "چرا من در انتخاب پوششام #آزاد نیستم؟!"
🔹گویی ما مسلمانها، در عین اعتقاد به《خدا》، توجهی به《بنده بودنِ》 خودمان نداریم! راهکار دینی کردن رفتار مردم، جا انداختن همین مسئلهی به ظاهر ساده است:《ما آزادیم یا بنده؟》
#بندههایآزاد
#ازحجتاحجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN