🔘 حاشیه نگاری برنامه دکوپاژ
▫️نقد سینمایی #بدون_قرار_قبلی
✍️ مصطفی گودرزی
◾️حالمان خوب شد
▫️جملهای که بعد اتمام اکران فیلم بدون قرار قبلی از حضار شنیده میشد
◾️اما مگر فیلم چه داشت که حالمان را خوب میکرد؟
▫️مگر نه اینکه ابتدای فیلم با مرگ آغاز شد و گره اصلی فیلم هم یک ارثیه بود که آن هم قبریست که در فرهنگی که سبقه مادی به خود گرفته به معنای نیستی و پایان است؟
◾️اصولا پرداخت به امر معنوی در فیلم کاری دشوار است که لازمه آن فهم عمیق امر معنوی و همچنین ورود غیر مستقیم به آن است، به طوری که مخاطب سینمای امروز احساس نکند که دوباره سازنده فیلم میخواهد باورهای خود را به او دیکته کند
▫️شعیبی از این بابت نمره خوبی میگیرد
◾️او تقابل میان تجدد و مادیت با سنت و معنویت را نه در حوزه نظر بلکه در عالم مصداق و بر روی یک قبر بنا میکند، البته مصادیق دیگری نیز در فیلم وجود دارد که به این جهت طرح ریزی شده اما آنچه خود نمایی میکند به ارث رسیدن یک قبر به دختر داستان که بزرگ شده عالم تجدد و عاری از معنویت و نگاه عرفانی و توحیدی به عالم هستیست .
▫️این ارثیه سبب بازگشت دختر به وطن میشود که نمادی از بازگشت به خویشتن و شاید فطرت توحیدیست، در این بازگشت انسان با خود رو به رو میشود که از کجا آمده و پیش رویش یک قبر که نماد به کجا میرود است.
◾️حال باید این انسان جستجو کند که این آمدن بهر چه بوده و آیا وطنش همین خاک است یا آن افلاک؟
▫️نکته دیگری که در بدون قرار قبلی توجه بیننده را جلب میکند پسری دارای اوتیسم است که تحت درمان پزشکان تن قرار گرفته و این درمان ها فقط مسکنی بر درد بوده و درمانی در واقع حاصل نشده، اما همین کودک وقتی تحت درمان روحانی قرار میگیرد و ابتدا معنای خانواده که محل آرامش بخشی به افراد در جامعه است را درک میکند از تشویشش کاسته میشود.
◾️بعد نوبت امر معنوی و روحانی میرسد تا روح این کودک را به اطمینان برساند و از تلاطم برهاند؛ اینجاست که شعیبی این امر معنوی را در حرم امام هشتم رقم میزند و نشان میدهد که به آرامش و امنیت رسیدن جز تحت ولایت ولی الهی اتفاق نخواهد افتاد.
▫️حالا بهتر میفهمیم که چرا بعد از دیدن بدون قرار قبلی حالمان خوب شد.
#سینما
#سواد_رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@savad_rasaneh
@HOWZAVIAN
🔻استاد مظفر سالاری، نویسنده و مدرس مطرح ادبیات داستانی در گفتوگو با حوزه:
❇️ نیازمند انسجام و هم افزایی بیشتر در راستای تربیت نویسندگان حوزوی هستیم/ ۵ هزار حوزوی در زمینه نگارش رمان و داستان آموزش دیدهاند
مشروح گفتوگو
https://hawzahnews.com/xcjW7
@HawzahNews
نویسندگان حوزوی
🔻استاد مظفر سالاری، نویسنده و مدرس مطرح ادبیات داستانی در گفتوگو با حوزه: ❇️ نیازمند انسجام و هم اف
.
#قلمدون
این که در عصر "ناداستان" به سر ببریم و فقط پُز "داستان" سر دهیم، عجیب است!
مشهود است نیاز انسان_رسانه را درنیافتیم.
حالا سوال: آن ۵ هزار نفر حوزوی که رمان و داستان را آموزش دیدهاند، کجا هستند؟ چند نفرشان اکنون کنشگر اجتماعی و فرهنگی هستند؟
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸اهانت جنونبار
✍ علیرضا مکتبدار
بر اساس آمارهای معتبر جهانی، دین مقدس اسلام و تعالیم نورانی قرآن کریم، روز به روز حصار مغزها و قلبها را میشکند و تا عمیقترین لایههای اندیشه و جان افراد آگاه و حقیقتجو، رسوخ مییابد. قرآن کریم خورشیدی تابناک است که جز شبپرگان جزماندیش، پنجه بر چهره آن نمیافکنند. تعالیم حیاتبخش قرآن کریم، چون جویباری پاک و زلال، در رگ رگِ درخت اندیشه انسان جاری میشود و بر شاخسار آن میوههای گوارا و شیرین میرویاند. هر کس جرعهای از این جویبار بنوشد، پنجرههایی از نور و روشنایی بهسویش گشوده میشود و هر کس خود را در جاری آن افکند، از هر چه آلودگی است، پالوده میگردد و تمام وجودش صبغه ملکوت میگیرد.
این کتاب حیاتبخش، هر چند در طول تاریخ –گاه و بیگاه- در معرض خوارداشت سُفلگان و بدسرشتان قرار گرفته است اما بهرغم تلاش نافرجام آنان، پرتو انوارش چشم دل بسیاری از مردمان را روشنایی بخشیده و آنان را به گواهی دادن به عظمت این کتاب مقدس و کُرنش در برابر شکوهش واداشته است.
به آتش کشیدن این کتاب مقدس و یا سبکشمردن آن از سوی بدخواهان، تاریخی دراز دارد. این کار همواره واکنشی از سر استیصال و درماندگی بوده است و امروزه در غرب متمدن، به بهانه آزادی بیان صورت میگیرد در حالیکه این دست اقدامات درست بر عکس، عین سلب آزادی بیان از دیگران است. تلاش بدخواهان همواره دستاوردی معکوس برای آنان به همراه داشته است و انسانهای آزاده را به سمت پژوهش بیشتر درباره قرآن سوق داده است.
#قرآن_کریم
#سوئد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
💠حقیقت دعا
✍️استاد حمید پارسانیا
❇️ دعا در کلام خدا، رحمت رحمانیه و نظر عام و گستردۀ الهی مقید به اطلاق بوده و از هرقید خاصی منزه و مبری است و هر قیدی که بر آن نشیند، از ناحیۀ نحوۀ درخواست و تقاضای مخلوقات است و به همین دلیل است که حق تعالی، نظر و پاسخ خود را مقید به هیچ قیدی نمیگرداند و تنها شرط آن را دعا و پرستش بندگان معرفی میکند و میفرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ....» آنگاه که بندگان من به نزد تو آمده از من پرسش میکنند، پس به درستی که من نزدیک هستم، دعوت دعا کننده را همان هنگام که میخواند پاسخ میگویم. (بقره/186)
✴️ امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «اَلدُّعَاءُ يَرُدُّ اَلْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ اَلدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ....» آنگاه که قضاء الهی بر کسی محکم شده باشد، با دعاء و درخواست بنده آن قضا باز میگردد، پس دعا را زیاد نما، چون کلید هر رحمتی است و هر حاجت به آن روا شود و به آنچه در نزد خداوند سبحان است جز با دعا نمیتوان رسید، به درستی که هیچ دری نیست جز آنکه با کوبیدن بسیار بر صاحب آن بازشود. (اصول کافی/ ج ۴ ص ۲۱۶)
🌀اگر از بخشنده حقیقی یعنی از حق تعالی طلب شود، او طرف معامله نیست، بلکه آنچه از او خواسته شود به بهانۀ طلب پاسخ داده میشود، کسی که شناخت درستی از خود و خداوند ندارد و خود را طرف تقاضا و درخواست دیده و از آن پس با اعتماد به راز و نیاز و یا کار و تلاش خویش، زبان به گفتگو میگشاید، اهل قال است و اهل قال در افسون و پندار خود گرفتار است، زبان قال آنگاه به کار میآید که حکایت از حال و استعداد داشته باشد، همانگونه که رنگ طاووس از باطن وجه او ظاهر میگردد و آهنگ عندلیب از حالت درون او خبر میدهد.
#دعا
#تبلیغ_مکتوب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
حسین جان دلتنگتیم
دو سال گذشت و بدون تو سپری شد.
حالا دیگر دلتنگی ها را در ابرکوه التیام می دهم. دوباره بر سر مزارت می نشینم و برایت می گویم از بچه هایی که حالا دیگر "مرد" شده اند.
دیگر ابرکوه برایم شهری در میان شهرها نیست! به ابرکوه و اهالیِ دوست داشتنی اش عادت کرده ام. ملاقات پدرت از همه چیز دلچسب تر است. پدری که هنوز با اسم تو اشک می ریزد ولی همه ی دغدغه اش کار فرهنگی است و ادامه دادن راه تو! راهی که تو را برای آن تربیت کرده بود...
حسینجان!
شاید در این دو سال روزی نبود که به یاد تو و اهداف بلندی که یادمان دادی نبوده باشم ولی کاش بودی و با چشم خود، بالندگی بچه ها را می دیدی. بچه هایی که بی تابند برای تکمیل ایده ها و انگیزه هایت! بچه هایی که با رفتن خود، یک شبه "مَرد"شان کردی!
#فرج_نژاد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
@r_esmaeili
💎 آکادمی متد
🔻 دسترسی آسان به کلیپ های آموزشی کانال:
۱. آموزش پاراگراف نویسی قسمت اول(ساختمان یک پاراگراف کامل)
⏯ https://eitaa.com/method_academy/33
2. آموزش پاراگراف نویسی قسمت دوم(ویژگی یک پاراگراف با کیفیت)
⏯ https://eitaa.com/method_academy/40
3. آموزش پاراگراف نویسی قسمت سوم( ویژگی های 6 گانه جمله موضوع)
⏯ https://eitaa.com/method_academy/66
4. آموزش پاراگراف نویسی قسمت چهارم(راهکارهای محدودسازی جمله موضوع
⏯ https://eitaa.com/method_academy/94
5. آشنایی اجمالی با روش تحقیق فراتحلیل
⏯ https://eitaa.com/method_academy/115
6. آشنایی اجمالی با روش تحقیق گرندد تئوری
⏯ https://eitaa.com/method_academy/78
7. آشنایی اجمالی با روش تحقیق تحلیل مضمون
⏯ https://eitaa.com/method_academy/71
8. فرایند انجام یک پژوهش(طراحی، اجرا و انتشار)
⏯ https://eitaa.com/method_academy/15
9. آشنایی اجمالی با روش تحقیق پدیدارشناسی
⏯ https://eitaa.com/method_academy/132
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
🔻بر زمین مانده
✍️ حجت الاسلام علی مهدیان
🌱بازخوردها و عکس العملهای برخی نوجوانان بعد از ازدواج محمدرضا گلزار شبیه آن کلیپی که پیش از این نوجوانان درباره زندگی بدون گلزار با گریه و ناله سخن میگفتند، امر جدیدی نیست. هنوز که هنوز است عده ای از نسل گذشته دلداده «فردین» هستند و بیچاره «وثوقی» و«ملک مطیعی». هنر جدید، به جای «قهرمان» حقیقی، «چهره» میسازد. واقعه ای که در بستر رسانه جدید شمایل سلبریتی ها را میسازد. همان جریانی که به سهولت میتواند مقابل سیاستهای حکمرانی کشورها قد علم کند و این اواخر در ایران عنان کار شورش و اغتشاش ها را بر عهده بگیرد.
🌱چهره ها محصول دروغند و خیال و توهم. آدمهایی که لزوما قدشان آن قدر که وانمود میکنند بلند نیست و گاهی میشود مثل ماجرای خنده دار «فریبرز عرب نیا» که تا مدتها بعد خیال میکرد هنوز «مختار» است و جملات قصار میگفت و صدا و سیما هم تریبون زنده به او میداد. گاهی هم مثل داستان های دردناک «ناصر محمدخانی» لو میرفت و آبروی شخص را نابود میکرد و گاهی نیز میشد قصه دردناک خودکشی ضعیفترهایشان...
🌱صدا و سیما سالها نتوانست روشی برای ترسیم چهره قهرمانان حقیقی پیدا کند و جز مواردی معدود به کلیشه عبور کرد. اما تا دلتان بخواهد پشت سر چهره ها و سلبریتی ها دوید به خیال جمع کردن مخاطب، دستگاههای مدیریت فرهنگی که به تعبیر رهبری کلا مختل بودند. علمای ما آنها که این امور برایشان مهم بود برخی البته پشتیبانی معرفتی از فیلمهای فاخری مثل محمد ص یا برخی سریالها را نمودند اما عمدتا حول روش روضه خوانی خلاصه شدند. کار ، متولی جدی نداشت. و این باعث شد صحنه قهرمان سازی ما را عملا دشمن ما در دست بگیرد. خروجی اش یا تتلو و ساسی مانکن و کره ای ها شدند. یا هنرمندان ریز و درشتی که این روزها اسمشان را میشنویم.
🔗 متن کامل در برپا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
#خبر_خوب
💠 دریافت نشان سازمانی کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء در #ویراستی
💐امیدواریم در کنار مخاطبانمان در ایتا و صفحات اجتماعی دیگر، تبلیغ مکتوب را در قالب یادداشت، خاطره و خبر ترویج کنیم.
#نثر_مطبوعاتی را جدی بگیریم.
🔗نشانی نویسندگان حوزوی در ویراستی👇
https://virasty.com/HOWZAVIAN
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸بمب عروسکی در آغوش دختربچهها
✍️ جواد اکبری
دنیای انیمیشن سازی، تا قبل از سال 2012 الگوهای زنانهای که ارائه میکردند، دخترانی بودند با ویژگیهای زنانه، عشق، محبت، فیزیک ضعیفتر از مردان، علاقه بهکارهای ظریف، معشوقه بودن و ...(هرچند این الگوها مورد تایید نبودند ولی باز با ذات زنان تطابق داشتند)
نمونه هایش را زیاد دیدهایم مثل سیندرلا، سفید برفی، زیبای خفته، دیو و دلبر، پری دریایی کوچولو و ...
اما از 2012 به بعد الگو تغییر کرد، یک الگوی جدید از زنان را ارائه کردند، اولین قدم را هم انیمیشن دلیر (brave) برداشت.
در این انیمیشن با دختری سرکش، قوی و مستقل به اسم مریدا روبرو بودیم که با سنتهای خانوادگیش و مخصوصا مادرش مخالفت میکرد.
در این انیمیشن مادر مریدا که نماینده مادران و زنان سنتی است تبدیل به خرس میشود که نوع نگاه به این تفکر را نشان میدهد.
در ادامه این روند، انیمیشنهای قوی و جذابی با همین الگو ارائه شدند، مثل یخزده(frozen), موانا(moana)، رایا (Raya) و ...
در این انیمیشنها دخترها سرکش، ماجراجو و مستقل بودند، در عین ظرافت و زیبایی قدرتمند بودند، معمولا در بند عشق و مخصوصا ازدواج نبودند و هرگز تبدیل به مادر نمیشوند.
این انقلاب محدود به انیمیشنها نشد و در فیلمها و سریالها کاملا مشهود بود مثل ابرقهرمانهای زن که کنار هر ابرقهرمان مرد قرار گرفت، مثل زنعنکبوتی، سوپر گرل، بتوومن و ... و صدها فیلم و سریال که شخصیت و قهرمان اصلی یک زن مستقل و سرکش، دارای روابط جنسی آزاد بودند.
در واقع یک نظام تربیتی ساختند که کودک را در ۴-۵ سالگی تحویل میگرفت و تا ۲۰ سالگی و حتی بیشتر تحت تربیت خود قرار میداد.
به آنها الگوها و ارزشهایی میداد که دختران دیوانهوار میخواستند به آنها برسند و متاسفانه بخش زیادی از دختران امروزی اینگونه شدند.
اما القاء این الگوها چه تاثیر مخربی در دختران میگذارد؟
مشکل در تغییر جایگاه زن در نظام هستی است.
زن اخلاق، روحیات و صفاتی دارد که محور و ستون خانواده است، هیچکس مثل یک زن نمیتواند به خانوادهاش محبت کند، آنها را تربیت کند، باعث رشد آنها شود، نیازهای روحی و جسمیشان را بشناسد و آن را تامین کند، روابط بین افراد خانواده را تنظیم کند و ...
حال آنها این ستون و محور اصلی را از خانواده خارج کردهاند، گفتهاند مادر بودن، همسر بودن، تربیت کودک، خانه را مدیریت کردن، عقب ماندگی است.
و در عوض کار کردن در کافه، یا منشی بودن، یا فروشنده لباس بودن یا... ارزشمند تر از آن است و اینگونه سعی در نابودی بنیان خانواده دارند...
#فرهنگ
#جایگاه_زن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
May 11
🔴سخنی با آیتالله محقق داماد؛ درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی
✍️احمدحسین شریفی
جناب استاد آیتالله مصطفی محققداماد، ریاست محترم گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۲ در مصاحبهای که در سایت انتخاب منتشر شده است میگوید:
«معتقدم رشتههای مختلف علوم انسانی اکثراً جزو علوم به معنای خاص یا Science است. روانشناسی علم است؛ جامعهشناسی علم است و روش علمی میخواهد. علم نه مسلمان است و نه کافر. شیمی نه مسلمان است و نه کافر. مثلاً اینکه فرمول شیمیایی آب از ترکیب H۲O حاصل میشود، ... نه مسلمان است و نه کافر! این علم است و ربطی به اسلام و کفر ندارد.
به هرحال من چندان موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم؛ چرا؟ چون علم از مقوله هستی است و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. ...» (https://www.entekhab.ir/fa/news/731445 )
⭕️بیان چند ملاحظه
میدانم که جناب استاد به صورت استطرادی به این بحث ورود کردهاند و طبیعتاً فرصت لازم برای تشریح دقیق ابعاد مختلف دیدگاه خود نداشتهاند. به همین دلیل از همینجا از ایشان دعوت میکنم به هر گونه و در هر مکان و زمانی که صلاح میدانند، دیدگاه خود را به صورت تفصیلی و دقیق عرضه کنند تا بتواند باب گفتگوی عالمانهتری را فراهم کند.
علاقهای که حضرت استاد به گفتگو و بحث علمی دارند این جسارت را به این بنده میدهد که به عنوان دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی از ایشان دعوت کنم تا با حضور مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، به عنوان یکی از پیشنشستهای هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در هر زمان یا مکانی که خود ایشان صلاح میدانند برای گفتگو در این باب، در محضر ایشان باشیم.
🔻در عین حال، ناظر به همین عباراتی که منتشر شده است، چند ملاحظه کوتاه را بیان میکنم:
اولاً، «علوم انسانی» تماماً از مقوله «هستی» نیستند؛ بخش عمدهای از آنها از مقوله «بایستی» است.
ثانیاً، «دین» نیز تماماً از مقوله «بایستی» نیست؛ بسیاری از گزارههای دینی از مقوله «هستی»اند. اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به معرفت، جهان، خدا و انسان از مقوله هستیاند و نه بایستی.
ثالثاً، «بایدها» ریشه در «هستها» دارند: از نگاه اسلام و بر اساس حکمت عملی شیعی، «بایدهای اسلامی» ریشه در «هستها» دارند و بلکه بیانی دیگر از «هستها»یند. مگر نه اینکه «الاحکام الشرعیة تابع للمصالح و المفاسد الواقعیة»
🔗 ادامه در این صفحه
#اندیشه
#علوم_اسلامی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸اینجا به حال خود رها شده است
✍ علی کردانی
«با دستور دادستان پردیسان هفت نفر دختر و پسر که به هنجارشکنی در سطح بوستان مشغول و از عمل خود پشیمان نبودند بازداشت و جهت سیر مراحل اداری به مرکز انتظامی اعزام شدند.»
چندمین خبری است که درباره دستگیری هنجارشکنان در بوستان علوی میخوانیم. جایی که باید برای خوشگذران خانوادهها مهیا میبود، مدتی است به محلی برای عیشونوش تبدیل شده است.
برخورد با ناهنجاری، هنجاری پسندیده است؛ اما چرا از همان ابتدا تدبیری برای آن اندیشیده نمیشود و این پارک به حال خود رها شده است.
آیا نمیتوان برای ورودی پارک، قوانینی وضع کرد و از ورود هنجارشکنان و مزاحمان ممانعت بشود؟ اگر سیاست ما رها کردن نوجوانان و جوانان به حال خود است که هیچ؛ اما اگر سرنوشت فرهنگی و تربیتی آنها برایمان مهم است، عادتِ «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» را رها کنیم و چارهای بیندیشیم.
آری؛ مسئولان صاحبنظر و صاحبنفوذ چارهای بیندیشند:
برای خواهرامون،
برای حسرت یک پارک خانوادگی.
خلاصه برای:
«برای این همه برای غیر تکراری»
#بوستان_علوی
#فضای_سالم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
♨️تعارض و تناقض
در مملکتی زندگی میکنیم که
مسئولان آن ، از طرفی مردم را تشویق به افزایش جمعیت و #فرزندآوری می کنند و عالمان دینی آن فریاد میزنند به هرخانه ای سگ وارد شود فرشتگان از آن خانه میروند ، از طرفی به پت شاپ ها مجوز فعالیت می دهند.
یکی به میخ میزنند و یکی به نعل.
🔗 صفحه تربیت و حکمرانی
#افزایش_جمعیت
#حیوان_خانگی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
💥 💥 💥
آخرین مهلت ثبت نام
فقط تا ساعت ۱۶ امروز وقت دارید
♦️دوره آموزشی خلاقیت هنر و ادب
ویژه پسران ۱۰تا ۱۴ سال
"با حضور استاد سیدحسن فاطمی نیا"
ویژگی های دوره:
💥 تقویت خلاقیت هنری
💥 افزایش اطلاعات فرهنگی و دانش ادبی
💥 آشنایی با ادبیات ایرانی
💥همراه با کار عملی
💥مناسب برای دانش آموزان پایه سوم تا نهم
اطلاعات دوره:
♦️ ظرفیت محدود
♦️مهلت ثبت نام تا یکشنبه ۱۱ تیر ساعت ۱۶
♦️ شروع دوره ۱۱تیر ساعت ۱۷
♦️مدت زمان دوره ۱۴ جلسه
♦️ مبلغ ۱۵۰هزار تومان
زمان کلاس ها: یکشنبه و دوشنبه هر هفته، از ساعت ۱۷ عصر تا اذان مغرب
مکان برگزاری: قم صفاییه نبش کوچه ۱۷ مرکز هنر و رسانه.
موضوعات: نقاشی، خلاقیت هنر، آشنایی با ادبیات کهن و روایات
جهت ثبت نام، اطلاعات کامل خود شامل نام، پایه تحصیلی، و تلفن را در ایتا به آیدی زیر ارسال فرمایید.
♦️@hfateminia
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خبر_خوب
🍃انتشار کتاب «فصل تقسیم رویش»
سروده: یحیی علوی فرد
ناشر: نشر گویا ، تهران ۱۴۰۱
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVAIN
.
🔴 گعدهی نهم پر از ابراز دغدغه بود
نویسندهای دردآشنا در بحر نوشتن که سالها در این وادی شناگری کرده است.
مجید پورولی برای نثر دینی دل میسوزاند و سفارش امروزش در قم این بود که "اول نویسنده شو، بعد دینی بنویس!"
فکر کنم جملهی بالا، طلاییِ گفتارِ پورولی در دفاع راسخ و ادیبانه از دین و دینینویسی بوده است.
منشأ چنین نگرانیهایی شاید از رسیدن به آسیب ارائه متون ناکامل و خامِ به ظاهر دینی در فضای نشر باشد.
چه بسیارند امروز در فضای مجازی که از دین دفاع میکنند؛ اما بیمهارت نوشتن، بیدرک اقتضائات مخاطب و بیرعایت زیست بوم فکری و فرهنگی کاربران.
مهمان نهمین گعده نویسندگان پس از خوانش یادداشت انتقادی یکی از بانوان طلبه، به این نکته اشاره کرد که نگاهم به قم عوض شده و خوشحالم از این که جمعی انقلابی، سویهی تفکر انتقادی به مسائل دنیای سیاست و سیاستگذاری دارند.
✍ علی اسفندیار
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☑️ نامهای برای همهی عاقلها
بسماللهالرحمنالرحیم
📌 پایان عقلسُرخ
☘در مباحثه اصولفقهی که با آقاسید داشتم، ذیل بحث اصوللفظیه، یک نتیجهی جالبی گرفتیم و آن اینکه بازگشت همهی اصول لفظیه به این اصل بر میگردد که: "آدمها در هر جایگاهی که قرار بگیرند، میکوشند از جایگاهشان دفاع و حفاظت کنند".
یعنی مثلا اگر من در موضع یک آدم حکیم باشم -خواه در پیشخودم، خواه در نگاه مخاطبین-، حرفی میزنم که حکیمبودنم حفظ شود. یا اگر در مقام شوخی باشم، حرف جدی نمیزنم و میکوشم طنازبودنم را متناسب با شرایط بهنحواحسن تثبیت و حفظ کنم.
☘بعدا دیدم گافمن در نظریه نمایشاش، با استعارهای زیبا میگوید آدمها در صحنههای مختلف زندگی، نقشهای گوناگونی بازی میکنند. هرکسی روی صحنه میرود، به بهترین شکل از تکنیکهای صحنه استفاده میکند تا نقشاش را بازی کند: "مردم نسبت به اینکه دیگران چگونه آنها را میبینند، حساس هستند، و از شکلهای متعدد مدیریت تصویر استفاده میکنند تا دیگران را وادار کنند واکنشهای مطلوب و دلخواه آنها را نشان دهند." (جامعهشناسی گیدنز: ص۱۳۸)
☘من در آستانهی ۳۰سالگی -که شاید نیمهعمر من باشد- میخواهم نقش/رُل/مقام را عوض کنم. من تا امروز نقش خودم را یک آدم فرهیختهی کنشگر در میدان علم میدیدم؛ میخواستم یک استادِ فعال در علوم انسانی اسلامی بشوم و باشم. خودم را برای یک استاد حرفهای آماده میکردم.
☘خب، طبیعی هم هست که متناسب با این نقش، فعالیت میکردم؛ میخواندم و مینوشتم و از این نقشم دفاع میکردم و میکوشیدم بهترینِ این صحنه جلوه کنم.
☘لازمهاش هم این بوده، من حتی در ذهنم هم میترسم آزاد فکر کنم! این بدترین نوع اسارت است!! همیشه -حتی در پستوی ذهنم- یک جمع فرهیخته دور میز نشستهاند و افکارم را نقد علمی میکنند؛ و من حرفی نمیتوانم بزنم و چیزی بنویسم، جز وقتی از زیر دست این اعزه رد شده باشد. حالا میخواهم زیر این میز بزنم!
☘اما امروز در سلامت کامل عقل، از این نقش استعفا میدهم. دیگر نمیخواهم خودم را در این مقام تعریف کنم و نقش فرهیخته بازی کنم. دیگر نمیخواهم با رعایت قواعد صحنهی آدمهای خیلیعاقل، خودم را در جمعشان فرو کنم و آدابی رعایت کنم که آنها من را از خودشان بدانند.
☘شاید این حرف باعث نگرانی اهالی فرهیختگی شود اما من به هیچ عنوان جسارتی نمیکنم و خود را لایق نگرانی نمیبینم. آقا امام سجاد تعبیری در دعای ابوحمزه تعبیری را تکرار میکند که زبان حال من است: "مَا أَنَا يَا رَبِّ وَ مَا خَطَرِي" یعنی من کیام و چه ارزشی دارم؟ من هیچ سمت رسمی و عنوان خاص از جایی ندارم و هیچ مرجعیتی برای کسی ندارم که پیادهشدنم از این اتوبوس و زباندرازیام به اعضای آن، خراشی روی کسی یا چیزی بیندازد!
☘پایان بازی این نقش و اعراض از این مقام، مساوی است با پایان ماموریت کانال عقلسُرخ.
بنابراین وظیفهی انسانی و اخلاقی خودم میدانم این پایان را اعلام کنم تا بیشازاین وقت اعزه مخاطب را در این کانال تلف نکنم.
☘در صحنه فرهیختگی، مخاطب بیشتر کانال، مثل پامنبری بیشتر، خوشحالم میکرد؛ اما دیگر اشتیاقی به تعداد ندارم. بعضی از خیلیفرهیختهها را خودم حذف کردم. مابقی اعزه انتخاب با خودشان است!
☘من میخواهم خودم باشم: یک آدم خیلیمعمولی با درجات بالایی از حماقت. دوست دارم خودم را در یک جمع رفقای صمیمیام تصور کنم که بیآلایش دریوری بگویم.
✍ علی ابراهیمپور
نگارش: اردیبهشت۱۴۰۲
ارسال: ۲۸خرداد۱۴۰۲
#نویسنده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
20 دلیل وجود شکاف میان سخن و عمل در نظام حکمرانی ما
👈 حجت الاسلام رضا غلامی، مدرس و پژوهشگر فلسفه سیاسی
برای برخی همواره این پرسش مطرح است که چرا جمهوری اسلامی پس از ۴۴ سال از آغاز خود، همچنان نتوانسته در نظام حکمرانی، بسیاری از حرفها و شعارهای جذاب خود را عملی ساخته یا به عمل نزدیک کند؟ صرفنظر از اینکه چه بخشی از این پرسش واقعی و چه بخشی تحتتاثیر فضای رسانهای زاییده شده، پاسخ به آن در گرو مشاهدات و تحلیلهای چندجانبه است و لذا آنطورکه تصور میشود، آسان نیست؛ از سوی دیگر جوابگویی به این پرسش با رودربایستی و پنهانکاری سازگار نیست. ممکن است بیان برخی واقعیتها در این زمینه برای بعضی متعصبان، تلخکامی بهوجود بیاورد اما مانند بیماری که برای درمان خود باید به خوردن داروی تلخ تن دهد، همه ما نیز برای عبور از این شرایط سخت، چارهای جز تن دادن به این تلخکامی نداریم. بههرحال براساس اصول ثابت حکمرانی و درنظر گرفتن درسهای رایج در علوم سیاسی، شاید بتوان گفت در کشور ما چند عامل در ایجاد شکاف میان حرف و عمل وجود دارد که احتمالا اشاره به آنها برای بررسیهای تکمیلی و یافتن پاسخ مناسبتر، اثربخش است:
یکم. کمبود محاسبات واقعگرایانه در سیاستهای کلان و به تبع آن، شعارها
هرچند دانش سیاسی نقش اصلی را در این محاسبات دارد اما پیش از دانش سیاسی، عقلانیت سیاسی، پیشفرضهای اصلی دانش سیاسی را بهوجود میآورد. برای دستیابی به عقلانیت سیاسی، گام اصلی و درعینحال مداوم، شکلگیری دیالوگ سران نظام حکمرانی با عناصر لایههای مختلف حکمرانی، دیالوگ سران نظام حکمرانی با کارشناسان عالی و زبده در امور مرتبط با حکمرانی و مهمتر از همه، دیالوگ سران نظام با نمایندگان احزاب، مجامع، انجمنها و اتحادیههای مدنی است.
نباید از نظر دور داشت که این دیالوگها نباید تشریفاتی و با رویکرد پوپولیستی انجام شود. شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که دیالوگ به این معنا، در کشور ما بهندرت اتفاق میافتد. بههمیندلیل ما از فهم دقیقی از موقعیت فکری خود در میان ایسمهای گوناگون و رایج در دنیای مدرن بهرهمند نبوده و میان آنها غوطه میخوریم. مثلا نمیدانیم لیبرال هستیم یا مارکسیست؟ نولیبرال هستیم یا نومارکسیست؟ فردگرا هستیم یا جامعهگرا؟ (البته بدیهی است که بودن در اتمسفر هر یک از ایسمها، بایدها و نبایدهایی را به ما تحمیل خواهد کرد.) آیا اگر هیچکدام آنها نیستیم، مکتب دیگری را ابداع کردهایم؟ این مکتب دقیقا چیست و چه منطقی دارد؟ و...
✍️ متن کامل در صفحه یادداشت خوانی
#حکمرانی_سیاسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#آنلاین #رایگان #با_هدیه_ویژه
🔰 سلسله وبینارهای تربیت در عصر رسانه
🌸 💯 #رایگان به مناسبت دهه مبارک قربان تا غدیر🌸
💎 #هدیه_ویژه شرکت کنندگان:
۹۰٪ تخفیف ثبت نام در تمام دورههای آموزش مجازی کلینیک
💻 وبینارها:
1⃣ آسیب شناسی و درمان اعتیاد به موبایل
2⃣ مدیریت بازیهای دیجیتال در خانواده
3⃣ آسیب شناسی اعتیاد به انیمه در نوجوانان
4⃣ آسیب شناسی و درمان اعتیاد به پورنوگرافی
🎙 با تدریس حجتالاسلاموالمسلمین دکتر پیشاهنگ
🗓 یکشنبه ۱۱ تیر الی سهشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰
📌 لینک ورود به جلسه:
🌐 https://bbb01.dte.ir/b/qfx-1ph-6wp-ikm
☎️ 09330377539
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🏩 کلینیک سواد رسانهای سیب نارنجی
🤝 با همکاری مرکز آموزش های کاربردی دفتر تبلیغات اسلامی
💠 https://eitaa.com/Pishahang_Rasaneh
#همنویسی_غدیر
💠 احیای برکه
✍️ زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین
ظاهرشان خوش بود.
عهد بستند و تبریک گویان راهی اهل و دیارشان شدند.
آن روز که حجاج، غدیر را تنها میگذاشتند فکرش را هم نمیکردند روزی برسد که از گفتن قول و قرارشان بترسند.
قرار بود به آنهایی که نبودند؛ برسانند که برای اکمال دین و نهایت نعمت، دست در دست «او» باید گذاشت. همان کسی که وارث «من کنت مولاه» شده بود. در مخیلهشان هم نمیگنجید که این بار، بهای فراموشی عهدشان، خون میشود!
گلمادری بین در و دیوار له میشود.
به این فکر میکنم اگر مادر در برابر اهل باطل نمیایستاد؛
اگر چهل شبانه روز درِ تکتک مدعیان را نمیکوفت و اگر بر سر قبر پدر، روضههای مقاومت را در دعاهای قنوتش نمیخواند؛
چه بلایی سر من، ما و همگیمان میآمد؟
برای ماهایی که امروز کل غدیر را با آهنگهای عجیب و غریب تاخت میزنیم و اسمش را «بزرگداشت غدیر» گذاشتهایم؛
کافی نیست تا وقتی ندانیم که ولایت چیست؟!
تا وقتی ندانیم وظیفهمان چیست؟ تا وقتی که در پستوی افکارمان، مبارزهی حق و باطل را تمام شده بدانیم و نهایت تکلیفمان را در مهیا کردن چند لیوان یا حتی گالن گالن، شربت و امثالهم بدانیم!
به گمانم اگر مادر نمیایستاد، امروز پس و پیش اهل باطل را «حضرت» و «رضی الله عنه» میخواندیم.
مثل خیلیها که میخوانند با آنکه میدانند بیقبر ماندن مادر، قصهی تلخیست که باورش اگر چه سخت نیست ولی حکایت همان تعصب باطلیست که سالهای عبادت شیطان را در ثانیهای به باد داد و هر روز داستان نویی میسازد برای موجه کردن خویش؛ برای حق جلوه دادن خویش.
بعد غدیر، تاراج جان و مال و ناموس را بهانه کرد تا حق را ساکت کند. به این هم اکتفا نکرد آنقدر پیش رفت که نشانهای غدیر را محو کند؛
از مسجد غدیر_ همان مسجد 50 متری که رسول خدا برای فراموش نشدن غدیر، دستور ساختنش را داده بود_ گرفته تا کج کردن راه حجاج
تا دیگر خبری از غدیر در میان مسلمانان نپیچد؛ تا ولایت بمیرد.
این وسط کل خرجی که ما کردیم این بود که گفتیم: «خدا دینش را حفظ میکند»
فراموش کردیم که
مادر هم میتوانست مثل خیلی از ماها بگوید:«خدا خودش دینش را حفظ میکند؛ خودش حق را به حقدار میرساند» و به قول ما امروزیها، خیال خودش را راحت کند و به زندگیاش بچسبد.
اما ایستاد تا به اندازهی قرنها باقیماندهی عمر آدم، اتمام حجت کند!
که نشان دهد معجزهی خدا، چیز خارق العادهای نیست که فقط باید از آسمان نازل شود؛
معجزه در همین قدمهای ما، قلمهای ما و در واقع ارادههای ما، در مبارزه با باطل است.
باطلی که هر روز به رنگی در میآید و این روزها با رنگین کمانی از رنگها آمده،
ماهم قرارمان را با مولایمان فراموش کردیم!
همان قرار ممنوعیت 2030 را میگویم. همان قراری که با «گوش بفرمان توئیم» امضایش کردیم.
امروز اما در رسانهی رسمی، آمار
پیشرفتمان را با سند «توسعهی پایدار» متر میکنیم!
راه جهاد تبیین را کج کردیم تا بدعهدیمان به چشم نیاید!
مقدمهی کسانی شدهایم که تاریخ بارها لعنشان کرده...
غدیریها! از خود بپرسیم که در دنیای امروز راه احیای برکهی غدیر از کجا میگذرد؟
#عید_غدیر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
«داستان غدیر»
✍️ غدیریهنویسی خانم زینب سیدمیرزایی را در افکار بانوان حوزوی بخوانید
پرده اول:
شنبه بیست و پنجم ذی القعده سال دهم هجرت
مدینه پراز جنب و جوش است. متفاوت از روزهای دیگر مردم خود را برای سفر حج آماده میکنند. گروهی با دوستان و آشنایان خود خداحافظی میکنند تا خودرا به کاروان مکه برسانند.
حانیه نوجوان پانزده سالهای است که هنگام سخنرانی پیامبر در مسجد حاضر بوده و شنیده است که حضرت محمد (ص) از مردم برای حضور در حجه الوداع دعوت میکنند.
سر سفره شام از صحبتهای پدر و مادرش درمییابد که آنها میخواهند برای سفر حج خود را آماده کنند و در این مدت حانیه باید در خانه عمویش بماند.
اما قلب حانیه بیتابتر از والدینش، برای حضور دراین سفر معنوی میتپد. این را میشود از چشمان ملتمس حانیه فهمید. مادر خط نگاه حانیه را میخواند و پیام آن را به پدر منتقل میکند. بعد از کمی فکر کردن سرش را بلند میکند و میگوید چه اشکالی دارد، دختر زیبای من همراهمان باشد. گویا دنیا را به حانیه دادند، فریادی از شوق بر میآورد و میرود که وسایل سفر را آماده کند.
🔗 متن کامل در مجله افکار بانوان حوزوی
#عید_غدیر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹🌹🌹🌹
و آفتابِ درخشان به سجده می افتاد
و تا همیشه و هر آن به سجده می افتاد
و ابرهای جهان جمله مست می کردند
و قطره قطره ی باران به سجده می افتاد
و کعبه دور سرش تا همیشه می چرخید
و در مقابلش ایمان به سجده می افتاد
از آن زمان که خدا حکم سجده کردن داد
هر آنچه بود، کماکان به سجده می افتاد
ستارگانِ فلک در سماع می رفتند
و ماه، با تَن عریان به سجده می افتاد
و سلسبیل خروشان قیام می کرد و
به پای قامت سلطان به سجده می افتاد
ملک به سجده، فلک سجده، عرشیان سجده
و حوض کوثر رضوان به سجده می افتاد
زمین به سجده، زمان سجده، آسمان سجده
تمام عالم امکان به سجده می افتاد
به جای حضرت آدم اگر علی می بود
هزار مرتبه شیطان به سجده می افتاد
#وحید_اشجع
#عید_غدیر
@shaeranehowzavi