📮شــــــوکـــــــوپـــــارس
✍ محمدجواد خمسه
▫️نزدیک به ۳۰ سال از این ماجرا میگذره؛ تیر ماه بود یا شهریور سال ۱۳۷۶.
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، مادرم گفت: "پاشو آماده شو، باید بریم بهداشت."
با تعجب گفتم: "برا چی؟"
گفت: "حالا پاشو صورتت رو بشور، بهت میگم."
🔻از بهداشت محلمون خاطره خوبی نداشتم؛ همیشه جایی بود که آمپول میزدن. گفتم: "خو بگو چی شده؟ چرا باید بریم؟"
مادرم گفت: "یادت میاد رفتیم مدرسه، چند تا تست از گوش و چشمات گرفتن؟"
با خوشحالی و ذوق گفتم: "آره خب!"
مادرم گفت: "حالا برای همون مدرسه رفتن باید واکسن بزنی."
▪️از واکسن میترسیدم. با ترس گفتم: "چی؟ واکسن برای چی؟"
مادرم گفت: "مدرسه بدون کارت واکسن رات نمیده."
ناراحت شدم. شروع کردم به تند تند راه رفتن و غر زدن (عادتم بود). مادرم گفت: "باید بریم، نمیشه."
خلاصه با گریه و ناراحتی لباسم رو پوشیدم. مادرم دستم رو محکم گرفت و برد. تو راه میگفت: "تو دیگه مرد شدی، نباید گریه کنی یه آمپول که چیزی نیست."
ولی من فقط گریه میکردم.
🌱 مادرم میدونست من چقدر شوکوپارس (اسمارتیز) دوست دارم. گفت: "اگه گریه نکنی، برات میخرم."
هم ترسیده بودم، هم ذوق داشتم. این دوتا حس تو دلم میجنگیدن. بالاخره گریههام آروم شد.
🔻به بهداشت محله که رسیدیم، با وجود ترسم، مغرورانه وارد شدم. خانم پرستار واکسن رو آماده میکرد. وقتی الکل رو زد، سوزش بدی داشت، اصلا درد داشت. خود واکسن هم خیلی درد داشت، ولی به عشق شوکوپارس تحمل کردم و گریه نکردم خیلی سخت بود ولی من تونستم.
▫️وقتی کار تموم شد، خوشحال بودم که حالا مادرم برام شوکوپارس میخره. بیرون که اومدیم، زن همسایه رو دیدیم. مادرم مشغول حرف زدن شد و تا خونه با هم صحبت کردن.
🔻من تمام مدت منتظر بودم بریم مغازه آقا سید(بقالی محل) که شوکوپارس بخرم، اما بدون خریدن شوکوپارس برگشتیم خونه! گفتم: "مادر، گفتی شوکوپارس میخری!"
گفت: "یادم رفت پسرم، بیرون که رفتیم میخرم."
🔻حقش بود ناراحت باشم، اما مادرم انصافاً بدقول نبود. هر وقت رفتیم بیرون، برام خرید، اما اون یه بار که یادش رفت، هیچ وقت یادم نرفت. هنوز بعد از این همه سال، با اینکه صد بار شوکوپارس خریده، اون نخریدن با وجود اون همه درد یادمه.
مادرا و پدرا! اگه به بچههاتون قول دادین، یادتون نره.
ما بچههای ۳۵ ساله هنوز یادمونه...
عجب! الآن خودم پدرم...
🔹رسول اللّه صلی الله عليه و آله : أحِبُّوا الصِّبيانَ وَارحَموهُم ، وإذا وَعَدتُموهُم شَيئا فَفوا لَهُم ؛ فَإِنَّهُم لا يَدرونَ إلاّ أنَّكُم تَرزُقونَهُم.
كودكان را دوست بداريد و با آنان ، مهربان باشيد و هرگاه چيزى را به آنان وعده داديد ، بدان وفا كنيد ؛ زيرا آنان ، باورى جز اين ندارند كه شما روزىِ آنها را مىدهيد.
#مترویات (چیزهایی که در مترو مینویسم)
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻حسینیهمدانی در خطبههای نماز جمعه کرج:
🔹همه باید به دولت کمک کنند تا دشمن مأیوس شود
◻️دولت تیم اقتصادی خودش را اصلاح کند
◻️نمیشود از اسلام گفت اما سکولار بود و لیبرال عمل کرد
◻️به دشمن دل خوش نکنید؛ او از شما چیزی جز دست کشیدن از اهدافتان نمیخواهد
◻️در جنگ نامتقارن اگر دشمن به اهداف خود نرسد یعنی طرف مقابل پیروز میدان است
◻️حماس به اهدافش رسید
◻️این شرور قمارباز فاسد، بزودی آمریکا را دچار بحران شدیدی خواهد کرد
@HawzahNews | خبرگزاری حوزه
هدایت شده از تولید محتوای تعاملی مدادالفضلاء
انتشار یادداشت میلاد حسن زاده، دبیر صفحه نویسندگان حوزوی استان البرز در خبرگزاری حوزه
https://hawzahnews.com/xdq3D
هدایت شده از حوزه هنری استان البرز
#پوستر ✨فرصت نایاب نوشتن اکنون است.با پرواز قلم در قرار گوهر✨
🔰نشست هفتگی داستان و روایت
﴿ قرار ادبی گوهر ﴾
🗓یکشنبه ۳۰ دی ماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۱۵:۰۰
📍حوزه هنری استان البرز،طبقه۳
♥️⃟🇮🇷 #حوزه_هنرے_البــــرز
﴾ zil.ink/artalborz ﴿
╭─❥─📓🎭 📝 ❥─╮
🆔 @artalborz_ir
╰─❥─🎶 🎨 🎬 ❥─╯
📮شهرتطلبی در فضای مجازی: از بلاگری تا بدننمایی
✍ میلاد حسن زاده
▪️دختری ۱۸ ساله، یک روز تصمیم گرفت صفحهای در اینستاگرام راهاندازی کند. هدف اولیهاش ساده بود: اشتراکگذاری روزمرگیهای زندگیاش و شاید گاهی عکسهایی از غذاها و کتابهایی که میخواند. اما بهمرور، لایکها و کامنتها کمتر از حد انتظارش بودند. او که نمیخواست احساس «دیدهنشدن» را تجربه کند، شروع به تغییر محتوای صفحهاش کرد: عکسهای شخصیتر، نمایش لحظاتی از زندگی خصوصی و در نهایت تصاویری که بیش از آنکه محتوای فکری داشته باشند، ظاهر او را برجسته میکردند. تعداد دنبالکنندگان افزایش یافت، اما این محبوبیت جدید، آرامش او را کم نکرد؛ برعکس، او را به چرخهای از اضطراب و رقابت برای جلب توجه بیشتر کشاند.
این تجربه، تنها مختص آن دختر نیست؛ بلکه الگویی است که در فضای مجازی بارها و بارها تکرار میشود.
▫️فضای مجازی، با گسترش سریع و نفوذ عمیق در زندگی انسانها، به یکی از اصلیترین عرصههای ارتباطی و نمایش هویت فردی تبدیل شده است. این فضا امکان اشتراکگذاری دانش، هنر و تواناییهای مختلف را فراهم کرده و زمینهساز پیشرفتهای بسیاری شده است. اما در سوی دیگر، این عرصه به بستری برای ظهور پدیدهای به نام «نمایش خود» بدل شده است، بهویژه در مواردی که فرد چیزی برای عرضه علمی، هنری یا محتوای فرهنگی معنادار ندارد.
🔻در چنین شرایطی، افراد برای جلب توجه، به نمایش زندگی شخصی و روزمرگیهای خود متوسل میشوند. این روند، اغلب از اشتراکگذاری تصاویر سادهای از سبک زندگی آغاز میشود، اما به مرور زمان و در رقابت برای افزایش تعداد دنبالکنندگان، به رفتارهایی چون بدننمایی و ارائه محتوای سطحی و گاه مخرب میانجامد. این پدیده، که به نظر میرسد ناشی از ترکیب عوامل روانشناختی و اجتماعی باشد، پیامدهای منفی عمیقی برای فرد و جامعه به همراه دارد.
▪️در جامعهای که شهرت و تأیید دیگران معیاری برای ارزشگذاری فردی شده است، نمایش خود، راهکاری برای کسب این تأیید محسوب میشود. شبکههای اجتماعی نیز با الگوریتمهایی که تعامل بیشتر و دیدهشدن را تشویق میکنند، این روند را تقویت کردهاند. وقتی فرد از دانش، هنر یا مهارتهای خاصی برخوردار نیست، آسانترین مسیر برای جلب توجه، نمایش زندگی شخصی یا ظاهر فیزیکی است. به همین دلیل، بسیاری از افراد مسیر نمایش خود را انتخاب میکنند و در این فرایند، کرامت انسانی و ارزشهای اخلاقی کمرنگتر میشود.
▫️این روند، پیامدهای گستردهای برای جامعه دارد. از یک سو، گسترش چنین رفتارهایی، سطحینگری را در جامعه تقویت کرده و عمق فرهنگی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، هنجارهای اخلاقی و فرهنگی جامعه تحت تأثیر این رفتارها تضعیف میشود. افراد، بهویژه جوانان، با الگوبرداری از چنین الگوهایی، به سمت رقابت برای دیدهشدن و جلب توجه کشیده میشوند، رقابتی که فشار روانی زیادی بر آنها تحمیل میکند. این فشار نه تنها سلامت روانی افراد را به خطر میاندازد، بلکه انسجام اجتماعی را نیز تهدید میکند.
🔻یکی از ابعاد مهم پدیده «نمایش خود» در فضای مجازی، ظهور و تقویت نقش سلبریتیها است. سلبریتیها بهعنوان افرادی که غالباً بهواسطه شهرت خود (و نه لزوماً توانمندیهای خاص)، جایگاه اجتماعی پیدا کردهاند، تأثیر بسیاری بر الگوهای رفتاری مردم، بهویژه جوانان، دارند.
📲 الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، بهگونهای طراحی شدهاند که محتوای پربازدید (که اغلب شامل نمایش زندگی شخصی یا بدننمایی است) را تقویت و تکرار میکنند. این امر باعث میشود افرادی که به هر دلیل وارد مسیر شهرت میشوند، برای حفظ جایگاه خود مجبور به ادامه رفتارهای نمایشمحور شوند. این چرخه معیوب، جامعه را به رقابت برای دیدهشدن و تولید محتوای سطحیتر سوق میدهد.
🔹در این میان، نگاهی عمیقتر به معنای شهرتطلبی و تأثیر آن بر ارزشهای انسانی میتواند ابعاد تازهای از این موضوع را روشن کند. علامه مصباح یزدی در اینباره میفرماید:
"شهرت، موقعيت يافتن بين مردم، احترام و ارجنهى مردم و رفت و آمد آنها، از توجه قلبى انسان به خدا مىكاهد. از اين رو، كسى كه با خدا انس دارد، نه فقط از توجه مردم به خويش لذت نمىبرد، بلكه ناراحت نيز مىشود؛ چون اين توجه، مانع و آفت توجه او به خدا است و باعث مىشود توجه به معبود، مستقر و تمركز يافته نباشد."
نویسندگان حوزوی البرز
📮شهرتطلبی در فضای مجازی: از بلاگری تا بدننمایی ✍ میلاد حسن زاده ▪️دختری ۱۸ ساله، یک روز تصمیم گر
🔻این سخن، جنبهای عمیقتر از آسیبهای شهرتطلبی را آشکار میکند. انسان، در ارتباط با خداوند و انس با او به آرامش حقیقی دست مییابد. اما زمانی که فرد تمام انرژی و توجه خود را صرف جلب نظر دیگران کند، نه تنها از این انس و آرامش دور میشود، بلکه به مرور زمان، از کمالات انسانی و معنوی نیز فاصله میگیرد. فضای مجازی که زمینهای بیپایان برای جلب توجه و دیدهشدن فراهم کرده، به ابزاری برای فاصلهگیری از این ارزشها تبدیل شده است.
▫️مقابله با این آسیبها نیازمند رویکردی جامع و چندجانبه است. نخست، باید ارزشهای اخلاقی و معنوی در جامعه تقویت شود. تأکید بر این نکته که شهرتطلبی و جلب توجه، معیار واقعی برای ارزشگذاری فردی نیست، میتواند تأثیر قابلتوجهی در کاهش این رفتارها داشته باشد. دوم، آموزش سواد رسانهای به افراد، بهویژه نسل جوان، ضروری است. آنها باید بیاموزند که چگونه از فضای مجازی بهعنوان ابزاری برای رشد شخصی و اجتماعی استفاده کنند، نه عرصهای برای رقابتهای بیهوده. سوم، حمایت از تولید محتوای ارزشمند علمی، فرهنگی و هنری میتواند جایگزینهای مثبتی برای الگوهای نامناسب ارائه دهد. و در نهایت یادآوری اهمیت کرامت انسانی و پرهیز از رفتارهای افراطی برای جلب توجه، باید به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی ترویج شود.
📓 فضای مجازی، اگر به درستی مدیریت شود، میتواند بستری برای تعالی فردی و اجتماعی باشد. اما اگر تنها به محلی برای نمایش خود و جلب توجه تبدیل شود، به انحطاط اخلاقی و فرهنگی خواهد انجامید. در این راستا، مطالعه کتاب «میدان شهرت در ایران» نوشته احسان شاهقاسمی بهعنوان منبعی ارزشمند برای درک بهتر ابعاد شهرت و پیامدهای آن، توصیه میشود. این کتاب تحلیلی جامع از مفهوم شهرت در جامعه ایران ارائه میدهد و میتواند افق تازهای برای تحلیل این پدیده بگشاید.
#سلبریتی #شهرت
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz
📮دعوت پنهانی یا خصوصی
✍ محمدجواد خمسه
📜 طبری امام مورخین مکتب خلفا در تاریخش مینویسد: « یحیی بن عفیف کندی میگوید: «برای حج به مکه آمدم و میهمان عباس بودم (خانه عباس عموی پیامبر مشرف به خانه خدا بود.) وسطهای روز دیدم مردی آمد و به آسمان نگاه میکرد. (پیامبر اکرم میخواست زوال شمس را ببیند.) مقابل خانه خدا ایستاد. دست راستش جوانی خردسال و پشت سرش زنی بود. او خم شد آنها نیز خم شدند، او به زمین افتاد آنها نیز به زمین افتادند. تعجب کردم. وقتی که عباس آمد ماجرا را برای او نقل کردم، گفت: «دانستی آنها که بودند؟» گفتم: نه. گفت: «آن که جلو بود، پسر برادرم محمد بن عبدالله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است. او میگوید: از آسمان به او وحی میشود؛ آن که در جانب راستش ایستاده بود، علی بود و آن که پشت سرش بود، خدیجه ، زوجه پسر برادرم محمد، است. من در روی زمین کسی را غیر از این سه نفر بر این دین نمیدانم.»
🔻طبری در این نقل تاریخی به یکی از اولین وقایع پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) اشاره میکند که جنبههای مهمی از سیر دعوت پیامبر و چگونگی آغاز دین اسلام را نشان میدهد. این واقعه، برخلاف تصوری که برخی دارند، دعوت پیامبر (ص) را بهصورت علنی و مشخص معرفی میکند.
🔘 حالا بیایید نکات اصلی را با توضیح بیشتر بررسی کنیم:
۱. اولین روزهای بعثت پیامبر (ص):
این روایت مربوط به زمانی است که پیامبر اکرم (ص) بهتازگی به پیامبری مبعوث شدهاند. در این مرحله، دین اسلام هنوز در ابتدای راه بوده و تنها نزدیکترین افراد به پیامبر، یعنی حضرت علی (ع) و حضرت خدیجه (س)، از ایشان پیروی میکردند.
۲. محدود بودن تعداد مسلمانان:
این گزارش تأکید میکند که جز پیامبر (ص)، حضرت علی (ع)، و حضرت خدیجه (س)، هیچکس در آن زمان مسلمان نبوده است. حتی زید بن حارثه، فرزندخوانده پیامبر، که یکی از اولین مسلمانان به شمار میآید، هنوز ایمان نیاورده بود. این نشان میدهد که شروع دین اسلام از گروهی بسیار کوچک و صمیمی آغاز شد.
۳. آغاز نماز از همان ابتدای بعثت:
بر اساس این روایت، پیامبر اکرم (ص) از همان آغاز بعثت، نماز بهعنوان یکی از ارکان اصلی عبادت را برگزار میکردند. این امر نشان میدهد که نماز از همان ابتدا جایگاه مهمی در دین اسلام داشته و آموزش آن به اولین پیروان پیامبر آغاز شده بود.
۴. علنی بودن عبادت پیامبر (ص):
یکی از نکات مهم این روایت، علنی بودن عبادت پیامبر (ص) و پیروان ایشان است. یحیی بن عفیف که یک غیرمسلمان بوده، بهسادگی شاهد این صحنه بوده و از آن تعجب کرده است. این موضوع نشان میدهد که پیامبر (ص) در مقابل دیدگان عموم عبادت میکردند و عملشان باعث کنجکاوی دیگران میشد.
۵. آگاهی مردم از دین پیامبر (ص):
این گزارش بیان میکند که مردم در همان ابتدای بعثت از دین جدید پیامبر آگاه بودهاند. هرچند تعداد پیروان پیامبر در آن زمان اندک بوده، اما مردم از دعوت ایشان خبر داشته و درباره آن پرسشهایی مطرح میکردند.
▪️برخی از مورخان و مفسران دوران دعوت پیامبر (ص) را به دو مرحله "دعوت پنهانی" و "دعوت علنی" تقسیم کردهاند. بااینحال، این روایت نشان میدهد که پیامبر اکرم (ص) از ابتدای بعثت، عبادات خود را بهصورت علنی انجام میدادند و مردم از دین ایشان آگاه بودند. بنابراین، تقسیمبندی مشهور تاریخی نیاز به اصلاح دارد.
▫️بهجای استفاده از اصطلاح "دعوت پنهانی"، باید از اصطلاح "دعوت خصوصی" استفاده شود. این دوره به زمانی اشاره دارد که پیامبر (ص) ابتدا نزدیکترین افراد به خود، یعنی اهل بیت و خویشاوندانشان، را به اسلام دعوت کردند. در این مرحله، پیامبر (ص) بهدلیل محدود بودن پیروانشان، هنوز به دعوت عمومی جامعه قریش و دیگر قبایل اقدام نکرده بودند، اما این بدان معنا نیست که دعوتشان پنهانی و مخفی بوده است.
🔺این گزارش تاریخی تأکید میکند که دعوت پیامبر اسلام (ص) از همان ابتدا آشکار و مشخص بوده و عمل ایشان در همان سالهای ابتدایی باعث جلبتوجه دیگران شده است. ازاینرو، تقسیمبندی سنتی تاریخی به "دعوت پنهانی" و "دعوت علنی" باید بازنگری شده و اصطلاح دقیقتری مانند "دعوت خصوصی" بهجای "دعوت پنهانی" استفاده شود تا واقعیت تاریخی بهتر منعکس شود.
#عید_مبعث
#نویسندگان_حوزوی_البرز
@howzavian_alborz