فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خانگی: 🔰
یکی ازراههای تربیت نسل👌
#استاد_پناهیان 🌷
🍃🌴🍃 ﷽ 🍃🌴🍃
#یاصاحب_الزمان_عج🌸
#سلام_فرمانده🤚
#سلام_امام_زمانم🤚
🌼 روزگارم باشما بسیار زیبا می شود
🍃 خادم ڪویٺ یقین محبوب زهرا می شود
🌼 آبرو و اعتبارم ز الطاف شماسٺ
🍃 در پناه تو یقین یڪ قطره دریا می شود
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
#وعجلفرجهم
🌸💐🌷🌸💐🌷🌸💐🌷🌸💐🌷
سلام عزیزان 🤚
متبرک_به_نور_قرآن
#روزتون_پرخیروبرکت_ان_شاالله
🔸️ هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است/
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است ...
#یا_امام_رضا علیهالسلام
زیارتنامهشهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
🕊🕊🕊 زیارتنامه ی شهدا 🕊🕊🕊
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
🌷السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَه
✋السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَه
❇️السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ الله
🌷السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله
✋السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین
❇️السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ
نِسآءِ العالَمین
🌷السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ
الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِح
✋السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ الله
❇️باَبی اَنتُم وَ اُمّی
🌷طبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
✋وفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
❇️فیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹
🎙 با نوای آسمانی شهید سلیمانی
#شادی_روح_شهداصلوات💔
بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب:چریک تنها
🔻زندگینامه و خاطراتی از روحانی مبارز شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو
✍ نویسنده:نشر شهید ابراهیم هادی
به روایت مادر
#عارف_دوازده_ساله
#شهید_رضا_پناهی
🌷🌷🌷
یک بار به خاطر کار زیاد مجبور شدم غذایی که رضا دوست نداشت درست کنم. غذا را که جلویش گذاشتم با قاشق بازی میکرد نوک آن را توی دهانش میگذاشت ولی چیزی نمی خورد .
پرسیدم: چرا غذایت را نمیخوری⁉️
گفت: شما بخورید، من هم میخورم.
با خنده گفتم: میدونم که دوست نداری.
رضا گفت: آخه مامان، می خوام بخورم، ولی میل به این غذا ندارم.
دلم برایش سوخت. غذایی که از شب مونده بود برایش گرم کردم تا بخورد.
رضا قهر نکرد، داد و بیداد نکرد. حتی اخم هم نکرد. خیلی با احترام سر سفره نشست.
🍃🍃🍃🍃🍃
شیشه، صورت رضا را برید و مجبور شدیم بخیه بزنیم، اما زخمش خونریزی کرد و یک هفته توی بیمارستان بستری شد.
پرستار ها می گفتند: بچه شما خودش توان راه رفتن نداشت ، ولی آبمیوهها کمپوتهایی که برایش می آوردید توی لیوان می ریخت و به بیمارها می داد.
ادامه دارد...
به روایت مادر
#عارف_دوازده_ساله
#شهید_رضا_پناهی
🌷🌷🌷
رضا بچه حاضر جواب ولی مودب بود.
یه بار بهش گفتم مامان جان برو سبزیخوردن بخر .
وقتی برگشت، سبزیهای خوبی نخریده بود.
گفتم: این چه سبزیه که خریدی‼️
گفت: مامان من درس گیاه شناسی که نخوندم.
گفتم: پس چی خوندی⁉️
گفت: درس خدا شناسی.
🍃🍃🍃🍃🍃
یکی از جاهایی که میرفت مسجد بود. به بچه ها یاد داده بودم از بیرون که می آیند جوراب هایشان را دربیاورند و پاهایشان را بشورند.
یک بار وقتی شب خواستم کفش های بچه ها را مرتب کنم، دیدم کفش هایش نیست. گفتم: رضا جان کفشهایت کجاست؟
گفت: اگر حقیقت را بگویم ناراحت نمیشوید؟ گفتم: اگر دروغ بگویی ناراحت میشوم.
گفت: یکی از بچه ها کفشهایش توی مسجد گم شد. من کفش هایم را به او دادم تا پابرهنه به خانه برنگردد.
همان موقع بغلش کردم و بوسیدم.
گفتم : مامان، کار خیلی خوبی کردی. خدا تک تک قدم هات را دیده و با این کار، رضایت خدا را به دست آوردی.
فردا میرم برات کفش میخرم.
حتی به رضا گفتم اگر دوتا لباس داشتی دیدی کسی لباس مناسبی نداره حتما یکی از لباسهایت را به او بده.