eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
311 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
70 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبراکرم(ص) فرمود: «برادرم جبرائیل آن‌قدر به من سفارش زن را کرد که گمان نمودم، مرد حق ندارد به همسرش- اف- بگوید. «اف کوچک‌ترین کلمه توهین است) (ازدواج در اسلام، علی مشکینی، ص 133) «خداوند بهشت را بر هر فحاش و بدزبان بی‌شرمی که باکی ندارد چه می‌گوید و چه می‌شنود، حرام کرده است.» امام علی(ع) فرمود: «انسان بزرگوار هرگز دشنام نمی‌دهد.» امام صادق(ع) فرمود: «دشنام‌گویی و بدزبانی و دریدگی از نشانه‌های نفاق است.» (میزان الحکمهًْ، ری شهری، ج 2ص 793) نقل می‌کنند: شخصی به محضر پیامبر(ص) رفت و گفت: یا رسول‌الله مرا راهنمایی کن. حضرت فرمود: زبان خود را کنترل کن. وی تا سه بار تقاضای موعظه کرد و در هر سه مرتبه پیامبر(ص) همان توصیه را فرمود که زبانت را کنترل کن. سپس فرمود: وای بر تو، آیا غیر از این است که زبان، انسان را با صورت در درون شعله‌های آتش دوزخ می‌افکند؟ (تحف‌العقول، شعبهًْ‌الحرانی، ص 55)
هشداری که حضرت فاطمه (س) به مسلمانان می دهد‼️ فاطمۀ زهرا‌ (س) هشدار می‌دهد که‌ ای مردم، نگویید ما مسلمان شدیم؛ خدا را شکر از خطر نجات یافتیم. شما هنوز با خطر بزرگی رو‌به‌رو هستید! نگویید ما از میراث محمد‌ (ص) پاسداری می‌کنیم: نماز می‌خوانیم، روزه می‌گیریم، مسجد ما پر از نمازگزار است. نه! در اشتباهید! نماز آثار و نتایجی دارد؛ روزه آثار و نتایجی دارد؛ حج و زکات و همۀ واجبات و مناسک اسلام حکمت‌ها و مصالحی دارد. فاطمه‌ (س) می‌گوید: ای جماعت اگر دیدید شما نماز می‌خوانید، ولی با این حال متکبر هستید؛ روزه می‌گیرید، ولی نمی‌توانید هوای نفس و خودخواهیتان را مهار کنید؛ عبادت می‌کنید، ولی این عبادت شما را از کار زشت و ناپسند باز نمی‌دارد! اگر چنین است، نگاهی به خودتان بیندازید و نگاهی به دینتان. چرا خدا شما را به این عبادت‌ها مکلّف کرده است؟ 📚برگرفته از شرح و توضیح امام موسی صدر بر خطبۀ حضرت زهرا (س) مجموعه گام به گام با امام / جلد یازدهم
⚠بیماری هایی که از افکار ما سرچشمه می گیرند ✅تيروئيد : ❣وجود بغضي در گلو، كه تركيده نميشود ✅سرطان : ❣ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است ✅ام اس : ❣به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است ✅بیماری قند : ❣بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است ✅سر درد : ❣به دلیل انتقاد از خود و دیگران است ✅زکام : ❣بخاطر وجود آشفتگی های ذهنی است ✅درد مفاصل : ❣به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم است ✅فشار خون : ❣به خاطر مشکل عاطفی درازمدتی است که حل نشده . ❣عزیزان ب فکر سلامتی خودتون باشید و با ارسال این مطلب به گروه های دیگر ،دوستان خود را آگاه کنید❤️ 🍎 @teberasool
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥فیلم اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر آیت‌الله مصباح یزدی در سحرگاه امروز ۹۹/۱۰/۱۳ http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها در ایتا☝️
🔴 داستان حضور آقای مصباح یزدی در دانشگاه بینگهمتون نیویورک و کف زدن های مکرر فیلسوفان و اندیشمندان برای ایشان👍🏻👍🏻👍🏻 ⛔حق توحش!! 🔻دکتر مرتضي آقا تهراني كه سال ها در آمريكا به تحصيل و فعاليت فرهنگی مشغول بوده است، يكي از خاطرات دوران تحصيل خود را چنين بيان مي كند: 🔹«دانشگاه بينگهمتون كه در ايالت نيويورك قرار دارد،سالانه يك سمينار فلسفي برگزار مي كند و از فيلسوفان بزرگ دنيا دعوت مي شود تا با شركت در اين مراسم، به ارائه ي مقاله و كنفرانس علمي بپردازند. ارائه ي مقاله و كنفرانس در اين سمينار، داراي ارزش علمي براي اساتيد خواهد بود. چه اينكه در مجلات علمي دانشگاه به چاپ مي رسد و جزو فعاليت هاي علمي به حساب مي آيد. 🔹حدود 14 يا 15 سال پيش، از حضرت يزدي-دامت بركاته- دعوت شد تا در اين سمينار حضور يافته و كنفرانس علمي داشته باشند. اين سمينار توسط چيرمن دپارتمان فلسفه ي دانشگاه ، جناب آقاي پرفسور آنتوني پرويس و پرفسور پرويز مروج اداره مي شد. 🔹حضرت آيت الله مصباح نيز دعوت اين دانشگاه را پذيرفته و در روز مقرر حدود 20 دقيقه به ارائه ي كنفرانسي راجع به فلسفه ي ملاصدرا پرداخت. اين كنفرانس بلافاصله توسط پروفسور مروج به زبان انگليسي ترجمه مي شد. كنفرانس آيت الله مصباح آن قدر براي شركت كنندگان جالب و اثرگذار بود كه به طور ممّتد و مفصل براي ايشان دست مي زدند. 🔹پروفسور آنتوني پرويس(چيرمن دانشگاه و رئيس سمينار) كه به شدت تحت تأثير كنفرانس آيت الله مصباح قرار گرفته بودند، از شركت كنندگان تقاضا كرد كه در صورت امكان يكي از آنها وقت خود را به آيت الله مصباح بدهد تا بحث ديگري از فلسفه ي اسلامي را ارائه دهند. 🔹يكي از حاضران در جلسه نيز با وجود ارزش علمي كنفرانس در اين سمينار، بلافاصله وقت خود را به آيت الله مصباح داد و ايشان نيز بحث خود را ادامه دادند. بحث استاد مجدداً بسيار مورد توجه شركت كنندگان واقع شد. 🔻اين ماجرا گذشت تا اينكه سالها بعد، در اوج حملاتي كه به آيت الله مصباح در روزنامه هاي دوم خردادي صورت مي گرفت، روزي آقاي پرويس كه استاد راهنماي بنده بود، به من گفت: 🔸مرتضي! من سابقاً فكر مي كردم كه اين حق توحّشي كه آمريكايي ها از برخي كشورها و به ويژه ايران مي گرفتند، اشتباه است. اما الان نظرم عوض شده است و معتقدم كه اين حق توحّش را بايد بگيرند! 🔸گفتم چرا چنين اعتقادي پيدا كرده ايد؟! گفت: مگر در كشور شما 👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻 چند نفر مثل آيت الله مصباح وجود دارد 👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻 كه مطبوعات داخلي خودتان اين همه به ايشان حمله و اهانت مي كنند❓❓❓ 🔸من متحير ماندم كه چه پاسخي به او بدهم. گفتم: نويسندگان اين نوع جرايد به واقع نماينده ي مردم ايران نيستند و از علم و دانش بهره اي ندارند؛ از همه گذشته، فكر مي كنم تعهدي به دين و وطن خود ندارند.» ✔️برگرفته از كتاب گفتمان مصباح ص ۱۸۴ و ۱۸۵ ➿➿➿➿➿➿➿ گروه؛ داستانهای عبرت آموز1 👇 به ما بپیوندید 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/K44KIGkZoSj5AnrNPz5hUz ♾️♾️♾️♾️♾️♾️ گروه؛ داستان های عبرت آموز2 https://chat.whatsapp.com/DsBMyM6kQSS4zH XmDAGfyt ♾️♾️♾️♾️♾️♾️ گروه؛ داستان های عبرت آموز3 https://chat.whatsapp.com/Jjab8kKjn779NtoV6Ppv47
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم امشب وداع باعمار انقلاب اسلامی مصلی قدس وفردا دوشنبه تشییع جنازه
محمدعلی جان موبایل: بسمه تعالی إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. روح بلند و ملکوتی فقیه انقلابی، فیلسوف بزرگ، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) فقیه بصیر، مجاهد شجاع وصادق، ، مبارز خستگی‌ناپذیر، یار صدیق حضرت امام خمینی(ره) و عمار مقام معظم رهبری مدظله العالی به ملکوت اعلی پیوست.رحلت این عالم ربانی واستاد ارجمندرا به حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق ایشان مقام معظم رهبری ،حوزه‌های علمیه ،شاگردان ، خانواده مکرم و آقازادگان ،بازماندگان و عموم ارادتمندان به ایشان را تسلیت عرض می‌کنم. این فقیه انقلابی، این شخصیت برجسته و کم نظیر اسلام ، در سراسر عمر پربرکت خود همواره تبیین کننده اصل مهم ولایت فقیه و پاسدار خط ولایت بود. مواضع محکم و صریح ایشان در برابر فتنه ها، التقاط‌ها و انحراف‌ها فراموش ناشدنی است. فقیهی زمان‌شناس و عالمی متبحر که توانست علاوه بر نشر تألیفات متنوع، شاگردان مبرز و فاضل فراوانی برای حوزه‌های علمیه و مراکز دانشگاهی تربیت کند تا در این راه خطیر، نقش روشنگری و هدایتگری را برای جوانان و نسل‌های جدید برعهده داشته باشند. آیت‌الله مصباح‌یزدی با نظریه‌پردازی، ارائه آثار علمی و تربیت شاگردان فراوان، همواره یار و یاور انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» بود و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت‌هایی مانند علامه طباطبائی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کند. آن فقیه مبرز و مفسر برجسته قرآن کریم، در تمام سال‌های انقلاب، محک و معیارِ ممتاز ولایتمداری و پایبندی به ولایت فقیه بودند و به مثابه رکن مستحکم و خلل ناپذیر تبعیت عارفانه و عاشقانه از امامین انقلاب به شمار می‌رفت .امتیازبزرگ آیت‌الله مصباح یزدی مواضع شجاعانه در دفاع از انقلاب و ولایت بود. اینجانب افتخاراین راداشتم تادرسفری یک ماهه به امریکای لاتین در محضر آن استاد بزرگوار باشم وگاه گاهی ازایشان زمزمه شعر ابوسعید ابوالخیررا بشنوم : حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای؟ گفت: یا آب است ، یا خاک است یا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو،این عمر چیست؟ گفت یابرق است، یا باد است، یا افسانه ای! گفتمش اینها که میبینی، چرا دل بسته اند؟ گفت یا خوابند، یا مست اند، یا دیوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن ، بگو؟ گفت یا باغ است، یا نار است، یا ویرانه ای ! از خداوند متعال رحمت و علو درجات و غفران واسعه الهی برای آن استاد فرزانه مسئلت می کنم عاش سعیدا ومات سعیدا. هرگز فراموشت نخواهم کرد ای استاد . محسن ربانی موسسه فرهنگی وهنری اندیشه شرق
بسمه تعالی إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. روح بلند و ملکوتی فقیه انقلابی، فیلسوف بزرگ، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) فقیه بصیر، مجاهد شجاع وصادق، ، مبارز خستگی‌ناپذیر، یار صدیق حضرت امام خمینی(ره) و عمار مقام معظم رهبری مدظله العالی به ملکوت اعلی پیوست.رحلت این عالم ربانی واستاد ارجمندرا به حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق ایشان مقام معظم رهبری ،حوزه‌های علمیه ،شاگردان ، خانواده مکرم و آقازادگان ،بازماندگان و عموم ارادتمندان به ایشان را تسلیت عرض می‌کنم. این فقیه انقلابی، این شخصیت برجسته و کم نظیر اسلام ، در سراسر عمر پربرکت خود همواره تبیین کننده اصل مهم ولایت فقیه و پاسدار خط ولایت بود. مواضع محکم و صریح ایشان در برابر فتنه ها، التقاط‌ها و انحراف‌ها فراموش ناشدنی است. فقیهی زمان‌شناس و عالمی متبحر که توانست علاوه بر نشر تألیفات متنوع، شاگردان مبرز و فاضل فراوانی برای حوزه‌های علمیه و مراکز دانشگاهی تربیت کند تا در این راه خطیر، نقش روشنگری و هدایتگری را برای جوانان و نسل‌های جدید برعهده داشته باشند. آیت‌الله مصباح‌یزدی با نظریه‌پردازی، ارائه آثار علمی و تربیت شاگردان فراوان، همواره یار و یاور انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» بود و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت‌هایی مانند علامه طباطبائی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کند. آن فقیه مبرز و مفسر برجسته قرآن کریم، در تمام سال‌های انقلاب، محک و معیارِ ممتاز ولایتمداری و پایبندی به ولایت فقیه بودند و به مثابه رکن مستحکم و خلل ناپذیر تبعیت عارفانه و عاشقانه از امامین انقلاب به شمار می‌رفت .امتیازبزرگ آیت‌الله مصباح یزدی مواضع شجاعانه در دفاع از انقلاب و ولایت بود. اینجانب افتخاراین راداشتم تادرسفری یک ماهه به امریکای لاتین در محضر آن استاد بزرگوار باشم وگاه گاهی ازایشان زمزمه شعر ابوسعید ابوالخیررا بشنوم : حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای؟ گفت: یا آب است ، یا خاک است یا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو،این عمر چیست؟ گفت یابرق است، یا باد است، یا افسانه ای! گفتمش اینها که میبینی، چرا دل بسته اند؟ گفت یا خوابند، یا مست اند، یا دیوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن ، بگو؟ گفت یا باغ است، یا نار است، یا ویرانه ای ! از خداوند متعال رحمت و علو درجات و غفران واسعه الهی برای آن استاد فرزانه مسئلت می کنم عاش سعیدا ومات سعیدا. هرگز فراموشت نخواهم کرد ای استاد . محسن ربانی موسسه فرهنگی وهنری اندیشه شرق
، شهید پورجعفری حدود ۳۰ سال از صبح تا شب همراه سردار سلیمانی بوده و در آخر هم کنار سردار شهید شدند. در یک برهه‌، حوالی سال ۹۵ خانواده شهید پورجعفری از ایشان میخواهند که دیگر جهاد کافی هست و بیشتر به امور خانواده بپردازند. شهید هم بدلیل ملاحظات خانواده استعفا میدهند. بعد از آن، شهید سلیمانی برای اولین‌بار برای مأموریت عازم سوریه میشوند درحالی که برخلاف همیشه پورجعفری همراهشان نبوده. در آن سفر، شهید سلیمانی نامه ای را برای حسین پورجعفری می نویسد که بسیار خواندنی هست. ظاهراً بعد از این نامه، شهید پورجعفری خانواده را راضی می‌کند و دوباره برمیگردند به سپاه قدس و نهایتا در کنار شهید سلیمانی به فیض شهادت می‌رسد. متن این نامه خواندنی حاج قاسم به این شهید به شرح زیر تقدیم به شما 👇 بسم الله الرحمن الرحیم عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشته‌ام. حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود. حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند. حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم. حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر. حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی. حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی. حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی. اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم. حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است. حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد. حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند. برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است. دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن. انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام. خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی ۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
مقاله حاج آقا در افق حوزه 8 دی 99.pdf