eitaa logo
حوزه۱۲۰ حضرت آسیه(س)
204 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3هزار ویدیو
71 فایل
برای ارسال مطالب پایگاه یا محله به ادمین کانال پیام بدین
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانش آموز ۱۲۰_حضرت_آسیه_(س) @hoze120
📸 جشن میلاد حضرت رسول (ص)و امام صادق(ع) پایگاه شهید پشنگ زاده حلقه صالحین شامل:قران، زیارت آل یاسین،سخنرانی، مولودی خوانی،پذیرایی ۱۲۰_حضرت_آسیه_(س) @hoze120
📸 تهیه ۴ آذوقه برای نیازمندان محله مصباح اقلام عبارتند از برنج ایرانی ۵کیلو رب ۱تا۲عدد قندوشکر ماکارانی ۲تا تن ماهی حبوبات سویا روغن مایع (س) ۱۲۰_حضرت_آسیه_(س) @hoze120
🔴‏جو بایدن رابشناسید ⏪از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ معاون اول رئیس جمهور آمریکا بود و در دوره معاونت او آمریکا؛ ۳۵ بار یمن را، ۴۹۶ بار لیبی را، ۳ بار پاکستان را، ۱۴ بار سومالی را، ۱۲٫۰۹۵ بار عراق را، ۱٫۳۳۷ بار افغانستان را بمباران کرد، اوباما و جوبایدن طراح وشروع کننده جنگ در سوریه بودند؛ وقتی شهید سلیمانی شهید شد بایدن گفت حقش بود او ترو ریست بود مراقب باشید ظریف و اصلاحات و اعتدالیون او را فرشته جا نزنند!
برگزاری مهد قرآنی شهید پشنگ زاده حوزه ۱۲۰حضرت آسیه(س) @hoze120
📚 قصه دلبری 🌸💕 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda @hoze120
〰🌸〰 گریزی به کتاب قصه دلبری 〰🌸〰 نمی دانم گفتن دارد یا نه. از طرف خانم ها چندتا خواستگار داشت. مستقیم به او گفته بودند آن هم وسط دانشگاه.😳 وقتی شنیدم گفتم: چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه قصد دارم باهات ازدواج کنم 😐 اونم با چه کسی! اصلا باورم نمی شد. عجیب تر اینکه بعضی از آنها مذهبی هم نبودند.😕 از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی،اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک‌وری می‌انداخت روی شانه اش. شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت کفش هایش را روی  زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم:« این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده!»😁 به خودش هم گفتم.آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. بلند بلند اعتراضم را به بچه ها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود.زور می زد تا جلوی خنده اش را بگیرد.😅 معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود. هر موقع می رفتیم, با دوستانش آنجا می پلکیدند. زیرزیرکی می خندیدم و می گفتم:« بچه ها، بازم دار و دسته محمدخانی! » بعضی از بچه های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف. معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می بردند، برای همین ازش بدم می آمد. فکر می کردم از این آدم های خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است.📿 آنهایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: شبیه شهداست، مداحی می کنه‌ ، می ره تفحص شهدا !!! @rayatol_hoda @hoze120
برگزاری کلاس قرآن و هیئت هفتگی شهید پشنگ زاده @hoze120