eitaa logo
کانال فرهنگی و بصیرتی مدرسه علمیه الزهرا(س) خلخال
179 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
237 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یــــا اَباعَبْدِاللهِ الْحُسَیْن(ع) 🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّه سلام همراهان عزیز🌹🌹 هر روز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کنیم 🌞 صبح بخیر... 🗓 یکشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۲ هجری شمسی ۱۲ محرم ۱۴۴۴هجری قمری ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۲ ✨ ▪️▪️▪️ ﷽ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً روز خود را با دعای سلامتی آقا و مولایمان شروع کنیم @hozebasiratetalabege
سلام امام زمــانم❤️ مولای من. اوایل برایت دلنوشته می‌نوشتم اما حالا دیگر دلم خودش می‌نویسد خواستم از «دردم» بنویسم اما دلم میگوید دردِ شما، خودِ «من»ام خواستم از « تنهایی »ام بنویسم اما دلم می‌گوید تنهاتر از شما در عالم نیست خواستم بنویسم «دلم از روزگار گرفته» اما دلم می‌گوید خودم در خون به دل کردنِ شما کم نگذاشتـه‌ام می بینی؟ قلم کم آورد، از دستم افتاد. به راستی که وسعت مظلومیت شما قابل نوشتن نیست درد دارد اینچنین در عزاداری جدت حرمت نگه نداشتیم و نمك شدیم برزخم دلت. درد دارد دلیل زندگیم میدانم که شایسته و لایق نام منتظر نیستم... ولی یوسف زهرا امید به عطوفت و مهربانی و بخشش تو دارم مهربان تر از پدر، دلسوز تر از مادر تو را به آبروی مادر غریبت زهرا یاریم کن یاریم کن تا در این دنیایی که بی تو بودن افتخار است و هنر نمك به زخمت پاشیدن لذت است و کم نیارم، کج نروم، نلغزم،  با تو باشم ، با تو بمانم و با یاد تـو ترك دنیا کنم و بمیرم العجل تنها عزادار عالم🖤 @hozebasiratetalabege
⬛️ سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد ▪️امام سجّاد عليه السلام : المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ : إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن يُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصيبَهُ ▪️امام سجّاد عليه السلام فرمود :مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد : يا برايش ذخيره مى شود ، يا در دنيا برآورده مى شود و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود 📚تحف العقول، ص 280 @hozebasiratetalabege
▪️ سی سال در فراق پدر گریه کرد و گفت: ▪️ بازار شام جای عزیزان ما نبود... @hozebasiratetalabege
◼️ حماسه‌ای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید! ▪️در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. ▪️زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. ▪️آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از اینها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. ▪️ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. ▪️دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. ▪️آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن. ▪️این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص) @hozebasiratetalabege
🏴ای داغدار آینۀ کربلا سلام معنای صبر و داغ و سجود و دعا سلام 🏴سجاد، ای صحیفۀ تو مصحف شهود سجادۀ گشوده به سمت خدا سلام 🏴ای نورِ صادر از صدفِ پنج تن، درود ای وارث حقیقت آل عبا، سلام 🏴جان داده با تمام شهیدان حسین را سجّاد، ای شهادت بی‌انتها، سلام @hozebasiratetalabege
!! 🌷یه پتو سربازی را مچاله کرده بود زیر سرش و یه پتو دیگه را دور خودش پیچید، شاید هوا سرد نبود، اما همیشه وقتی گرم می‌شد خوابش می‌برد. تازه داشت چشماش گرم می‌شد که صدای به زمین خوردن یه خمپاره، مثل فنر از جاش پرید. اومد بیرون دید مصطفی جوکار مثل زغال سیاه شده و داد می‌زنه: سوختم...سوختم.... آتیش گرفتم.... بوی عجیبی می‌داد، بویی که خیلی وقت بود به مشامش نخورده بود. بوی کباب.... 🌷بر خلاف همیشه از شنیدن بوی کباب آب از دهانش راه نیفتاد، آخه مطمئناً گوشت بدن مصطفی خوردن نداشت. همون بدنی که یه عمر برا خدا جنگید. بدنی که به خاطر فقر، به اندازه انگشتان یک دست، مزه کباب رو نچشیده بود. سال‌های سال از اون جریان گذشت، دیگه هیچ وقت با شنیدن بوی کباب، یاد خودش نمی‌افتاد، یاد بدن سوخته و سیاه شده مصطفی می‌افتاد. دیگه هیچ وقت کباب نخورد. @hozebasiratetalabege
📚📖 ✅ جوانان‌عزیزی‌که‌درهئیت‌های حسینی ع زحمت می‌کشند این داستان را با دقت بخوانند❗️ داستان)جایگاه ویژه پدر مرحوم آیت‌الله سیدمحمدموسوی نجفی، عالم متقی وامام‌جماعت حرم امیرالمؤمنین ع میفرمود: یکی از محبین و شیعیان مخلص اهلبیت ع پدر پیری داشت و درخدمت به‌او حتی از تروخشک کردن او هم کوتاهی نمیکرد هیچ‌وقت اورا تنها نمی‎گذاشت، به‌جز شبهای چهارشنبه که به‌قصد دیدار با امام زمان ع به مسجد سهله میرفت و فقط درآن شب، به واسطه اعمال آن مسجد، ازخدمت به پدر معذور بود؛اما پس ازمدتی دیگربه مسجد سهله نرفت ازاوپرسیدم:چرارفتن به‌مسجد سهله راترک کردی؟ گفت: ۴۰ شبِ چهارشنبه به‌آنجا رفتم، شب چهارشنبه چهلم رفتنم تانزدیک غروب به تأخیر افتاد به تنها راه افتادم کم‌کم مهتاب، مقداری از تاریکی شب را به روشنایی تبدیل کرده بود که شخص عربی را دیدم که بر اسبی سوار است و به طرف من می‎آید به من که رسید،بازبان عربی پرسید: کجامیر‎وی؟ گفتم:مسجد سهله گفت:چیزی برای خوردن داری؟ گفتم:نه فرمود:دستت را در جیبت کن دستم‌رادر جیبم کردم،مقداری کشمش یافتم بعد۳ مرتبه فرمود: اُوصیکَ بِالعَودِ عرب‌های‌بیابان‌نشین،به پدر پیر، عَود میگفتند (یعنی،سفارش‌میکنم تورا‌به‌پدر پیرت) وبعدناگهان آن عرب خوش‌سیما و مهربان از نظرم ناپدید شد فهمیدم که ایشان حضرت مهدی بودند و دانستم که آن حضرت به ترک خدمت پدرم، حتی درشب چهارشنبه راضی نیستند ازاین‌رو،دیگربه مسجد سهله نمیروم... 📚منتهی‌آلامال،ج ۲،ص۶۸۳ 🌸امام‌‌علی ع: حقّ پدر بر فرزند این است که فرزند در هر امری جز معصیت خدا از او اطاعت کند @hozebasiratetalabege
خداحافظ ای برادر زینب.mp3
5.77M
••『🎼🎶』•• ◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ خداحافظ ای برادر @hozebasiratetalabege
🍁ــــــــــــــــــــ اوخواهدآمداگربخواهیم اللّهمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج بحق خانم زینب ڪبرۍسلا۾الله عليها... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♡ ﷽♡ مادرجان! ده روزی به سینه زدیم، فریاد زدیم، اشک ریختیم، بر پا و بر سر کوبیدیم و نفس کشیدن‌هایمان مملؤ از سوز و آه بود،،، نفس‌المهموم . . . خودمان را با وضو به روضه رساندیم و دست دوست و خانواده را گرفتیم و مهمان سفره‌ات کردیم . . . خودمان سیاهیِ شهر شدیم و پیرهن مشکی ما از تن درنیامد؛ شال عزا را همچو پرچم حیات و اشک را آب حیات دیدیم . . . هرجا توانستیم از حسین دم زدیم و اگر شد روضه‌خوانش شدیم . . . از ته جیب‌مان بانیِ چای و کتیبه هیئت شدیم و نگذاشتیم مجلس عزای پسرت کم داشته باشد... این روزهای آخر هم صدایمان گرفته، آنقدر که بلند بلند گریه کردیم به یاد گریه‌های آرام رقیه . . . آنقدر آب نخوردیم به یاد لب‌های تشنه اصغرِ رباب . . . این‌ها را گفتم که بگویم در ازای این همه چیزی نمی‌خواهیم ، فقط، ممنونیم . . . ممنون شماییم که دعوتمان کردی و منت بر سر ما نهادی که مشکی‌پوش حسینت باشیم؛ منت نهادی که گریه کردیم و بر سر و سینه زدیم و کمی خرج حسین شدیم . . . تشکر کردن بلد نیستیم ؛ چطور می‌شود این همه لطف تو را شکر کرد ؟ چطور می‌توان حق این همه محبت را ادا کرد ؟ درحالی که می‌بینم کسانی را که چندی پیش کنارمان سینه می‌زدند و حال به ما می‌خندند . . ‌. اگر هستم، اگر هستیم زیر سایهٔ حسین؏ ، بی‌شک تو ما را دستچین کردی و منت این تحفه تا ابد بر سر ما خواهد بود . . . اگر شکر این نعمت، حسینے بودن و کربلایی شدن است، اگر شکر آن غیرت عباسے و عفت زینبے است؛ اگر باید یاد می‌گرفتیم که مسلم را تنها نگذاریم و همچون عبدالله با تمام وجود پای امام زمان‌مان بایستیم، اگر باید از حُر توبه و از عباس وفا یاد بگیریم؛ از تو مدد می‌خواهیم ، مادرِ ما تویی و به تو قول می‌دهیم شکر کنیم این نعمت عظیم را؛ فقط کمک‌مان کن، عنایت کن که شیاطین انسی و جنیِ واقعی و مجازی در کمین ما هستند؛ به تنهایی توان مبارزه با آن‌ها را نداریم و جز تو به چه کسی رو بزنیم... ؟! . أللّهم ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيه السَّلام . . . @hozebasiratetalabege
34464484929615.mp3
2.75M
منتظران آقا صاحب الزمان(عج) همه باهم میخوانیم دعای الهی عظم البلا به امید فرج آقا امام زمان (عج)و دفع بلا هرشب بعداز نماز مغرب و عشا 🌹 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا از پس پرده ی غیبت نظر دارد 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، 🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، 🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، 🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، 🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، 🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، 🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ 🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، 🌸اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا 🌸 طاعَتَهُمْ ، 🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، 🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، 🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، 🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ @hozebasiratetalabege