eitaa logo
واحد فرهنگی مدرسه علمیه خواهران معصومیه شیراز
460 دنبال‌کننده
3هزار عکس
974 ویدیو
54 فایل
مدرسه علمیه معصومیه شیراز، واقع در بلوار فرصت شیرازی خیابان شکری نبش کوچه 2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╲\╭┓ ╭⁦🌺🍃 ┗╯\╲ اگر یک «سکّه» رو تو آبِ دریا بندازیم، توی آب حَل نمی‌شه، ولی اگر یه «حبّه قند» رو، حتّی توی یک استکان آب بندازیم، بلافاصله توی آب استکان حل می‌شه. ایمانِ انسان‌ها هم همین‌طوره. بعضی‌ها «ایمانِ سکّه‌ای» دارند. یعنی اگر توی بدترین محیط‌ها هم قرار بگیرند، در اون محیط حل نمی‌شن. ولی بعضی‌ها «ایمانِ حبّه قندی» دارند. به محض اینکه در یک محیطِ بد و خراب قرار می‌گیرند، زود در اون محیط حل می‌شن. محکم باشیم. ☺️ https://eitaa.com/hozehmasumeyah
*راننده جوان برزیلی گوشه روسری ام را بوسید و گفت : خوش به حال شوهرانتان* طاهره اسماعیل‌نیا بانوی ایرانی است که به واسطه شغل همسرش، چندین سال به همراه همسر و فرزندان خود در کشور برزیل، زندگی کرده است می‌گوید: در یکی از تابستان‌هایی که در برزیل بودیم، فاطمه دختر کوچکم بیمار شد. با توجه به‌ مشغلاتی که همسرم داشت، با معصومه دختر سیزده ساله‌ام، راهی مطب پزشک شدیم. در مسیر بازگشت، تاکسی گرفتیم ، من و دخترم در حالی که مانتو و روسری بلند پوشیده بودیم، سوار تاکسی شدیم. در مسیر حدس زدم که نوع پوشش ما، توجه راننده را به خود جلب کرده است. راننده پس از دقایقی سکوت، با لحنی دلسوزانه در حالی که متوجه شده بود ما برزیلی نیستیم و خارجی هستیم، به ما گفت: الآن تابستان است و هوا بسیار گرم. شما با این لباس و پوشش خیلی اذیت می‌شوید. به نظر من اینجا که کشور خودتان نیست، راحت باشید. در کشور ما آزادی هست و می‌توانید حجاب خود را بردارید. من در جواب گفتم: بله ما هم گرمیِ هوا اذیت‌مان می‌کند؛ ولی ما به این پوشش اعتقاد داریم. من به‌ خاطر کشورم حجاب ندارم، حجاب من به خاطر دین و اعتقادم به خداوند جهانیان است. راننده‌ مسیحی که باورِ حرف‌هایم برایش سنگین بود، تاملی کرد و گفت: بله متوجه شدم؛ اما من شنیده بودم که همسرانتان شما را با کتک مجبور به داشتن حجاب می‌کنند! من لبخندی زدم و به آرامی گفتم: خُب اگر این طور بود، الآن که شوهر من اینجا و همراه ما نیست، دیگر ترسی از همسرم نداشتم و می‌توانستم حجابم را بردارم! راننده‌ تاکسی در حالی که با سَر حرف‌هایم را تائید می‌کرد، در فکر فرو رفت و گفت: خُب چرا دخترِ نوجوانت را مجبور کردی حجاب داشته‌ باشد؟ گفتم: می‌توانی از خودش بپرسی تا جواب سوالت را بگوید. سپس از دخترم پرسید: عزیزم! مادرت مجبورت کرده تا این‌گونه لباس بپوشی؟ اینجا دخترم معصومه با لحنی قاطع و محکم به راننده گفت: نه! نه! من حجاب را دوست دارم و به حجاب معتقدم و به این نتیجه رسیدم که حجاب به من امنیت می‌دهد و از من محافظت می‌کند. من هم مثل مادرم حاضر نیستم بدون حجاب باشم و به دستورات دینم عمل می‌کنم. من مثل راننده که از نگاهش معلوم بود از جواب معصومه خوشحال و فطرتش تا اندازه‌ای بیدار شده است در درونم از پاسخ دقیقِ دخترم به وجد آمده بودم و سکوت کردم. دقایقی بعد راننده بالحنی پُر از حسرت، آهی کشید و چند بار گفت: خوش به حال شوهرانتان، سپس ماشین را کنار خیابان نگه‌ داشت. من و دخترم کمی ترسیدیم، بعد دیدیم که راننده‌ جوان، سَر بر روی فرمانِ ماشین گذاشت و با لحنی محزون گفت: من این‌طور زندگی را بیشتر دوست دارم. زمانی که خانمِ من از خانه خارج می‌شود، نمی‌دانم با دوستانش کجا می‌رود، با چه کسانی سخن می‌گوید و حتی من اجازه ندارم از او این سوالات را بپرسم. من در زندگی‌ام آرامش ندارم و خیلی ناراحتم. اوقاتی که دلم می‌گیرد و غصه‌دار هستم، به خانه مادربزرگم که مثل شما انسان معتقدی هست می‌روم. مادربزرگم اعتقاد دارد که نباید لباس کوتاه پوشید و پوشش نسل جدید و بسیاری از کارهای آنان را قبول ندارد. به نظر من افرادی مثل مادربزرگ من، زنان بسیار خوب، پاک و خلاصه پایبند به همسر و زندگی خودشان هستند؛ به همین خاطر من او را خیلی دوست دارم، سر روی شانه‌اش می‌گذارم و ضمن دریافت آرامش، از او می‌خواهم تا برایم دعا کند. راننده‌ تاکسی با تمام احساس ادامه داد: واقعا خوش به‌حال همسرتان. شما برای من هم خیلی محترم هستید که حتی در نبودِ او هم، پوشش‌تان را حفظ کردید و با این‌که اینجا تنها بودید و هیچ‌کس هم نبود، با اصرار من، حاضر نشدید حجابتان را بردارید. سپس راننده تاکسی از ماشین پیاده شد، درب ماشین را باز کرد و گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید و ضمن معذرت‌خواهی گفت: دوست داشتم از زبان خودتان بشنوم که زن مسلمان به‌ زور حجاب نمی‌گذارد، خدا شما را حفظ کند. لطفا برای من هم دعا کنید. منبع: سایت روزنامه همشهری ۲۴ تیرماه ۱۴۰۱ https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓نماز آیات چطوری خونده می‌شه؟ ⬅️ راستی برای خوندن نماز آیات خیلی وقت ندارید: 🔸 آیات عظام رهبری و نوری: از وقتی که خورشید گرفتگی شروع می شه تا وقتی که شروع به باز شدن می کنه وقت دارید ( اگر در این زمان نخوندید از زمان باز شدن تا پایان خورشید گرفتگی بدون نیت ادا یا قضا بخونید) 🔸 آیات عظام سیستانی، وحید، مکارم: از وقتی که خورشید گرفتگی شروع می شه تا پایان اون وقت دارید. 🛑 اما بعدش باید قضای اون رو به جا بیارید 👈 احکام یار: به نظرم خیلی خودتون رو درگیر ساعات خاص هر شهر نکنید. طبق ساعاتی که موسسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام کرده اگر بین ساعت ۱۴:۱۵ تا ۱۵:۳۰ سه شنبه سوم آبان ۱۴۰۱ این نماز رو بخونید در هر کجای ایران که باشید نمارتون درسته و در وقت خونده شده. ⭕️ اصلاحیه بر کلیپ: فقط طبق نظر آیات عظام رهبری، سیستانی و تبریزی، «بسم الله الرحمن الرحیم» یک آیه مستقل حساب نمی‌شه؛ اونم بنابر احتیاط واجب. 👈پس 🔸 اولا مقلدین سایر مراجع می تونن «بسم الله الرحمن الرحیم» رو یک آیه حساب کنن. 🔸ثانیاً: مقلدین این سه بزرگوار هم بر اساس احتیاط واجب می تونن به سایر مراجع رجوع کنن. 👌در مورد نمازهای گذشته هم مقلدین این سه مرجع اگر به‌خاطر ندونستن مسئله این نکته رو رعایت نکردن، نمازهای گذشته مشکلی نداره. در نمازهای بعدی یا این رو رعایت کنن یا به نظر بقیه مراجع رجوع کنن. https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ دل اگـر پاڪــ نباشد نمیـآید آقــا نوع عابر بہ تمیزےِ گذر وابستہ اسٺ گوشہ چشمے نڪند زندگےِ ما مرگ اسٺ مثل طفلےڪه بہ الطاف پدر وابستہ اسٺ باید از دورے آقــا همگے دق بڪنیم تابداند ڪه دل ما چقدر وابستہ اسٺ صبحت بخیر تمام داروندارم https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از هر چیزی و هر کسی که از شما می کاهد، دوری کنید، زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که باغم بگذرد... دور و بر ما هستند آدمهایی که نا امیدن، بی حال و بی انگیزه ان.. همش میزنند همش اعتراض دارند همش انرژی منفی میدن... شک نکنید رفاقت با اینطور اشخاص رو زندگیتون تاثیر میذاره... https://eitaa.com/hozehmasumeyah
قصه ،قصه ی یک اقلیت است! اقلیتی که مستضعفان زمینند.... اقلیتی که کنار ضریح پسر موسی ابن جعفر که سلام حق بر او باد خونشان می ریزد و هیچ نام و نشانی هم توی جیبشان ندارند.... قصه ،قصه ی حاکمان آینده ی زمین است! مستضعفینی که اراده ی حق به سروری آن ها تعلق گرفته ..... این خون ها با این زمین‌و این شیشه هانسبت دارد!با آینده ی زمین. اگر تمام ما را به گلوله ببندند اراده ی خدای مامحقق خواهد شد:«وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ» https://eitaa.com/hozehmasumeyah
⭕️این چادرهای به خون غلطیده هزینه روسری هایست که بالای سر چرخانده شد ؟! هر کس در گل آلود کردن فضای امنیت کشور نقش داشته در ریخته شدن خون این بیگناهان شریک است . https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفاوت بین اون کسی که پاسگاه و پلیس را آتش می‌زند با تروریست ، تنها داشتن یک اسلحه در دست هست. https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلـام اے مونس دلهای خسته سلـام اے مرحم قلب شڪستہ 💔 نظر ڪن بر دل آن شیعہ اے ڪہ بہ امیدے سر راهت نشستہ ☘الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج☘ https://eitaa.com/hozehmasumeyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. هستیم همه همیشه مدیون شهید شیدای شهید و روی گلگون شهید جمهوری اسلامی ایران حرم است جاری شده باز در حرم خون شهید 🏴 https://eitaa.com/hozehmasumeyah