#تلنگر
دعای حضرت زین العابدین امام سجاد سلام الله علیه در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان:
📿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنَا مَعَ امِّحَاقِ هِلَالِهِ، وَ اسْلَخْ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ انْسِلَاخِ أَيَّامِهِ حَتَّى يَنْقَضِيَ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّيْتَنَا فِيهِ مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ أَخْلَصْتَنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ.
⭕️خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و با ناپديد شدن هلال رمضان گناهان ما را ناپديد كن، و با پايان يافتن روزهاى آن آثار بد كارهاى ما را به پايان رسان، تا چنان شود كه هنگام تمام شدن اين ماه از گناهان پاك و از بديها پالوده شده باشيم.
📜صحيفه سجاديه، دعاى۴۴
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
🌙 @hroqbojnourd
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تلنگر⚒
♨️مشترک گرامی...☝️
💡مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاص مهمانی ❤️درون شبکه خداوندی؛ یکشنبه ۴ خرداد به پایان میرسد.😔
و از آن پس #عبادات با نرخ عادی محاسبه خواهد شد😢؛ #ثواب خواندن یک آیه📖 برابر همان آیه، نه یک ختم قرآن است.
خواب😴 یعنی خواب، نه عبادت.و نفس کشیدن یعنی نفس، و نه تسبیح. 😇
یک رکعت نماز همان یک رکعت است،🙁 نه معادل ۷۰۰هزار رکعت.😞
❎بهعلاوه پس از این تاریخ
شیطان از غل و زنجیر آزاد میشود.👹
🔆مشترک محترم🖐 فقط چند روز دیگر فرصت دارید!!!.⛔️☝️😔
@hroqbojnourd
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
🏮 #تلنگر
🔺 گاهی باید تجدید کرد...
«به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام!
گفت: بدون غذا؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم:
گفت: بدون نماز؟!
و این گونه خدای هرکس را شناختم...»
چمران اینگونه در شوخی های خودش هم خدا را میدید.
🔻 و اما ما...
لازم است گاهی تجدید نفس کنیم
و بنگریم
که چقدر خدا را بنده ایم و کشتی اش را سوار؟!
و بپرسیم از خود، که امروزم چگونه بود؟
«با مهدی(عج)؟!» یا «بدون مهدی(عج)؟!»
@hroqbojnourd
#تلنگر
جمعه چقدر راحت میاد میره
ما اصلا یادمون نمیاد آقای داریم که یاور میخواد
چقد بی وفا شدیم 😔
این رسمش نیست 💔
بیاید یکم به نبود آقا فک کنیم جای خالیش حس کنیم 😢
تا برای فرجش دعا کنیم 😔
اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب کبری (س) ✨ 🙏
@hroqbojnourd
❤️❤️❤️
#تلنگر :)
ازیاورانِمهدیبود
وادبیاتدرسمیداد
بہخطِفاصلہمیگفت:خطتیره
چراڪهمیدانستفاصلہگرفتن
ازمهدی(عج)
چقدرروزگارِآدمراتیرامیڪند :)
#امامزمانیباشیم🙂💔
@hroqbojnourd
⛔ #تلنگر
💚بســـم اللہ الـــرحمـــان الــــرحــــیم💚
ایــــن روزها فــــڪــر ڪنـــم خیـــݪے ها درگیــــرنــــد،
درگیـــر ڪـــرونا😷،
درگیــــر وضعیــــت اقتــــصادیــــشون💵،
درگیـــر پیـــدا ڪـــردن یڪ لقمہ نـــون🍞،
درگــــیرـنجــاتـــ دادن جـــون مردم👨🔬👨⚕
امّــــــــــــــا⛔️
ڪســــــے نمیـــدونہ ڪہ همہ چۍ با ظـــہور آقــــا جانـــــمون💚درســـــت میشہ هممون بایــــــد بدونیــــم
ڪـــرونا 😷باظہـــورآقا ریـــشہ ڪن میشہ😌
وضعـــیت اقـــتصادۍ💸 باظہور درست میشہ🙃
جوونا باظہور اقا سروســـامان میگیـــرن💑
تمام بیــــمارے ها😷🤧 با ظہور آقا شفا پیدا میڪنن🙂
ایـــن نا امنےها وجنــــگ ها⚔و بے عدالتے ها با ظہـــور آقا درست میـــشہ😊
وخــــلاصـــــہ اینڪــــہ ↓
فقــــط ظہـــــور گشـــایش همہ بلاهاســــت💚🌷
⭕️ڪمے تفڪـــــــر ڪنـــیم⭕️
🌺الهم عجل لولیک الفرج
🦋 @hroqbojnourd
#تلنگر
دیروز مطمئن شدم که ماسک زدن خیلی ام ربطی به شعور نداره...
سر ظهر بود و ظهر گرما، تو تاکسی که سه نفر رو بیشتر سوار نمی کنه، نشسته بودم، آقایی هم بیرون تاکسی ایستاده بود، دیرم شده بود، به راننده گفتم بگو سوار بشه تا بریم دیگه...گفت ماسک نزده، سوارش نمی کنم، بعد اضافه کرد: خیلی وقته وایستاده، بدون ماسک کسی سوارش نمی کنه، اتوبوس هم نیست!
تو کیفم ماسک اضافه داشتم، بهش دادم و سوار شد.
کلی تشکر کرد و همش خودشو گوشه ی تاکسی جمع می کرد تا فاصله رو بیشتر رعایت کرده باشه، سر صحبت رو باز کردم و گفتم: اگه ماسک بزنین خودتون سلامت می مونین...
گفت: کارگرم، هزینه ی زندگی نمی رسه که بخوام ماسک و اسپری ضد عفونی هم بخرم، بعد به یه روسری که دور گردنش بود اشاره کرد و گفت، همینو می زنم، هر شب هم می شورمش.
گفتم: خوب به خانمت بگو از همین روسری برات ماسک درست کنه!
با تعجب گفت: مگه می شه؟ چجوری؟
تو دلم گفتم اینهمه کلیپ تو فضای مجازی که طرز تهیه ی ماسک رو آموزش داده، یعنی به اینها هم دسترسی نداره، بعد من براش نسخه ی بی فرهنگی و بی شعوری می پیچم!
با دستمال و نایلونی که همراهم بود، طرز درست کردن ماسک رو بهش یاد دادم، خیلی دقت کرد و خودش هم امتحان کرد تا مطمئن بشه یاد گرفته.
نزدیکای میدون، پولشو در اورد و به راننده گفت: کرایه ی این آبجی رو من حساب می کنم.
شوکه شدم، گفتم دلیلی نداره که شما کرایه ی منو حساب کنین...
گفت: درسته انسانیت شما رو نمی شه با کرایه ماشین جبران کرد، ولی من بیشتر از نیم ساعت زیر آفتاب وایستاده بودم، خیلی ها فهمیدن که به خاطر ماسک کسی سوارم نمی کنه، شایدم ماسک اضافی داشتن، اما به خاطر قیافه و ظاهرم بهم ندادن، تنها کاری که می تونم براتون بکنم، دعا کردن و حساب کردن کرایتونه.
خلاصه از او اصرار و از من انکار که تیر خلاص رو راننده زد که کرایه ی هر کسی رو از خودش می گیرم.
وقتی پیاده شدم دلم سوخت، شاید پول ماسک برای من پول خرد بود، اما برای خیلی ها بار اضافه است، شرمنده بودم از قضاوت زود هنگامم و خوشحال از این که ماسک اضافی داشتم.
پ.ن: شاید صدقه ی این روزهامون، دادن ماسک به افراد بدون ماسک و دو تا پیس کوچک، اسپری ضد عفونی کف دستاشون باشه...
بياييم سفير مهربانىِ او باشيم❣
@hroqbojnourd
🔴 #تلنگـــــــر
❢❢ شاگرد: استاد چه کار کنم که خواب امام زمان (عج) رو ببینم ؟ استاد: شب یک غذای شور بخور ، آب نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم. خواب میدیدم
بر لب چاهی آب مینوشم. کنار نهر آبی در حال خوردن هستم
در ساحل رودخانه ای مشغول.
◁ استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی.
تشنه امام زمان (عج) بشو تا خواب امام زمان (عج) ببینی
#شاید این جمعه بیاید ...شاید
@hroqbojnord
🌕 #تلنگر
#اهمیت_قرآن
💎 مرد بی سوادی قرآن می خواند ولی معنی قرآن را نمی فهمید، روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن می خوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
💎 پدر گفت: پسرم! سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.
💎 پدر گفت: امتحان کن پسرم، پسر سبدی که در آن زغال می گذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت، سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آب ها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
💎 پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد. پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم؛ پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد.، برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...!
💎 پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است، پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام می دهد.
🔅 دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی و تیرگی پر می کند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک می کند، حتی اگر معنای آنرا ندانی...!!
•┅•──🍃🌼🍃──•┅
#تـلنگـــر
نشست توی تاکسی دیــد
راننده نوار قرآن گذاشته!
گفـــت: آقـا کسی مُـرده
راننده با لبخـند گفـت بله
دل مـــن و شــــما!!
{قـرآن مال مـرده ها نیـست
باقرآن اُنسبیشتری بگیریم}
#ماه_مهمانی_خدا
@hroqbojnourd
#تلنگر
روزی نام او را در لیست دانش آموزان بی بضاعت نوشته بودند. دایی عباس، که ناظم همان مدرسه بود. از این مساله خیلی ناراحت شد و به منزل ما آمد. از ما خواست تا به ظاهر و لباس عباس بیشتر رسیدگی کنیم تا آبروی خانواده حفظ شود. من از سخنان برادرم متاثر شدم. کمد لباسهای عباس را به او نشان دادم و گفتم:
- نگاه کن. ببین ما برایش همه چیز خریده ایم؛ اما خودش از آنها استفاده نمی کند. وقتی هم از او می پرسم که چرا لباس نو نمی پوشی؟ می گوید: در مدرسه شاگردانی هستند که وضع مالی خوبی ندارند. من نمی خواهم با پوشیدن این لباسها به آنان فخر فروشی کنم.
منبع: پرواز تا بی نهایت/ یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی/ 1390
#کانونقرآنوعترت_هیاتالرسول_بسیج
#دانشکدهعلومقرآنیبجنورد
@hroqbojnurd