خاطره جذب مخاطبین محجبه برای همراهی گروه 🌺🌺🌺🌺🌺
به پیشنهاد یکی از رفقا قرار بود علاوه بر تاثیر گزاری در محیط ، بی تفاوت زدایی کنیم وقشر مومن را با دعوت به گروه ، همراه کنیم ، تو ان مدت فقط توانستم با دونفر صحبت کنم که فقط یک نفر خواستار لینک گروه شد .
اخر رزم ناراحت بودم که چرا جذب خوبی نداشتم تا این که به حرم امام رضا ع مشرف شدم ، امدم که کمی دعا بخوانم خانم جوان وخوش برخوردی به من برگه ای دعا داد همان جا شروع به خواندن برگه دعایش کردم ووقتی برگه را برگرداندم متوجه پدر شهید ومادری که مرحوم شده بود ، به سمتش برگشتم گفتم پدر ومادر شما هستند ؟ گفت بله، نزدیک تر رفتم گفتم خیلی خوشبختم امشب در کنارشما هستم متوجه شدم پدرش جانباز ۸۵ درصد بوده وسالها در حالت جسمی سخت وبا بدن تاول بوده اما بعد شهادت ، متوفی اعلام شده وهیچ مزیتی از بنیاد واسه شهید شدنش ثبت نشده وفقط در قطعه شهدا ء به خاک سپرده شدن همان طور که درزمان بیماری با سختی مالی روزگار سپری کردن ، وقتی بهشون گفتم شما حاضرید که در گروه پویش ما باشید با افتخار وسر بلندی پذیرفت وخودش هم همین دغدغه را داشت وخواهش کرد که دوستان با روش های قول لین جذب داشته باشن ، همچین افرادی که پدرانشان ، شهید واقعی ومخلص هستند برای گروه افتخار هست شاید افراد زیادی جذب نکردم اما معتقدم که یک فرد موثر در زمینه ظهور بهتر از دهها فردی که غیر از القاء ناامیدی ، هیچ کارموثری برای ظهور اقا ندارن .
دل نوشته یکی از دوستان پویشی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
*یک جرعه چای*
مادر بزرگم بسیار صبور و آرام بود. خیلی از اوقات که همه برای موضوعی
پر پر میزدند او با آرامش کنار بساط سماورش مینشست و یک قاشق
دارچین و نبات داخل استکان چایی اش میریخت و آرام آرام هم میزد.
صدای جرنگ جرنگ قاشق اش توجه همه را به خود جلب میکرد...
نمی دانم شاید هم لبخند و آرامشش بود که کم کم جوّ خانه را آرام میکرد؟!
میدانید!؟ راستش, آرامش مسری است همانطور که عصبیت و خشم هم
خیلی زود مثل آتش سرایت میکند و دامن همه را میگیرید.
وقتی بزرگتر شدم یک روزی از او پرسیدم: خانوم جون چطور میتونید این جور
مواقع آروم و راحت بنشینید و چایی بخورید؟!
خدا بیامرزدش, از پشت عینک ذره بینی اش نگاهی به من انداخت و گفت:
"عزیز من! دنیا که سر خود نیست، صاحب داره... صاحبش هم برای همه چیز
قانون گذاشته...مثلا هر کس خودش را از کوه پایین بیندازه حتما سقوط میکنه
مگه نه؟!... حالا هر کس هم یه مشکلی براش پیش بیاد یعنی اینکه یک عیب
و نقصی درش هست که باید درست کنه... اول به آدم برمیخوره و داد و بیداد میکنه
بعد یک تکون باید به خودش بده و عیب اش رو برطرف کنه... تازه وقتی هم عیبهایش
را شناخت قوی تر میشه ... و هر چه قوی تر بشه آروم تر و راحت تر زندگی میکنه..."
با پرورویی باز هم پرسیدم: خانوم جون اگه عیبهاشو برطرف نکنه چی؟!
لبخندی زد و جواب داد: "مادر جون اون وقته که خدا دست برنمی داره و دوباره
و دوباره بهش عیبهاشو نشون میده... تا بالاخره یه جایی بفهمه دیگه!؟"
خواستم بگم اگه باز هم نفهمید...که خودش پیش قدم شد و ادامه داد:
و اگه باز هم نفهمید موهاش سفید میشه و یک جرعه چایی خوش از گلوش
پایین نرفته.... حالا برات یک چایی بریزم؟!...
و شروع کرد به خندیدن....
خدا همه اسیران خاک را غریق رحمت کند.
بعضیا میگن اگه امربمعروف کنیم به ما میگن به تو چه
واقعا اینم شد حرف ؟!😊
آخه یه به تو چه هم برای دینت برای اسلام بشنوی اشکال داره؟🤔
هدایت شده از راه بیداری
❁ـ﷽ـ❁
سلام و رحمت
🚎 سوار اتوبوس شدیم که متوجه شدیم دو صندلی عقب اتوبوس شکسته. ظاهرا پیدا نبود که شکسته و همه به قصد نشستن میومدن.
🗣 ما هم با دوستان شده بودیم سخنگو و ملت رو راهنمایی می کردیم که نَشینن!🤗
⬅️ همه در مجموع میگفتن راننده میدونه که صندلی شکسته و قصور کرده و بحث جالبی شده بود.
🔸یکی میگفت: خوبه بهش بگیم.
🔹 یکی میگفت: فایده نداره.
📃خلاصه با همفکری، اواسط راه برگهای رو یک دانشآموز آتش به اختیار آماده کرد؛ زدیم روی صندلی که خانمها👇
⚠️این صندلی شکستهاس!
⚡️ایستگاه آخر که پیاده شدم رفتم سمت راننده و گفتم خدا قوت.
❓ببخشید شما در جریان هستید که دو تا صندلی شکسته؟
🔻گفت: نه 😳
⚡️گفتم: خطرناکه لطفا رسیدگی کنید.
🔻گفت: ممنون که گفتید.
🚨همه فرض رو گذاشتن بر اینکه میدونه و اطلاع ندادن؛
✅ ولی ای کاش! همه میرفتن و میگفتن.
❓چرا؟
⚠️چون هم قصاص قبل از جنایت نمیکردن (راننده میدونه و درستش نکرده) و هم اینکه اثر چند نفر گفتن بیشتر از یک نفر گفتن هست.
✍ارسالی از دوستان
📌پ.ن: رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
با زبان تذکّر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. یککلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کِی میتواند منکر را ادامه دهد؟
۱۳۷۷/۲/۲۲
#انتقال_تجربه
#جهاد_تبیین
ble.ir/dostaneha1401_08
سلام علیکم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
(لیست رزمایش آمران)
🍀🍀🍀🍀
تاریخ : یکشنبه ۱۴۰۲/۴/۱۱
🌿🌿🌿🌿🌿
مکان : متعاقبا اعلام خواهدشد
🌺🌺🌺🌺🌺
زمان: بعداز نماز مغرب و عشا (ساعت ۸ الی ۹:۳۰)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
از همه دغدغه مندان و دوستان گرامی دعوت میشود در این رزمایش شرکت کنند لطفا جهت شرکت در پیوی اعلام حضور کنید
#برادران. @ia_mahdi_adrekn
#خواهران. @Narges312
ظاهر مهم نیست اصل دل پاک باشه
باشه
یک دکتر
تیشرت با زانو با شلوار خشتگی بپوشه
آقای دکتر چرا اینجوری؟
دکتر بگه من حافظ قرانم
نصف شخصیت تو ظاهرته حتی رنگشه پیرهن زرد کت قرمز بگن آقای دکتر چرا اینجوری
مهم قلب انسانه شما ظاهر بینید
به دختره بگن چرا با این پسره؟
بگه
درسته خشنه سیگار میکشه ولی قلب پاکی داره
چادر شانیت میاره
جایگاهه
کاربری از شهرستان گناباد
مادری همین امشب توی خیابون بلند بلند دیدم داره دعا میکنه میگه هر کی به دخترم امر به معروف کرده خیر ببینه که تا چندین روز حالش پریشان بود ولی الحمدلله شکر خدا به قدری تاثیر داشته که فقط خدا میدونه ولی گوش به حرف پدر مادرش نداشته
والان دوماهه بسیار دختر محجوب و با نزاکت شده وخیلی خوشحال بود ودعا میکرد امران به معروف رو که من باخودم متحیر شدم میگم اونقدر دخترش اشک ریخته وپاره جگرش چندین شب در رو روش قفل کرده بوده.
https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar
در صورت مواجه با منکر ، حتی اگه تکی بودیم
همون لحظه برای خودمون یار درست کنیم
یه نگاهی به دورو برمون بندازیم و اونایی رو که فکر می کنیم اهل امربه معروفند همراه خودمون بکنیم
بهشون بگیم من تذکر می دم شما هم بعد از من با فاصله تذکر بدین یا حمایت کنین
فقط باید مواظب باشیم به کاهدون نزنیم
و گیره این به ظاهر مذهبیای مخالف مذهب و حامی کشف حجاب نیفتیم!
که بدجور نیش می زنن !
دیروز تو سه راه کاشانی جشن خیابانی بودم به یک خانم محجبه گفتم بی زحمت با بنده همکاری کنید این چند تا تذکر لسانی کنیم میدونید چی شد؟🙁
محجبه ها گفتن میخواهید تذکر بدین ،بدین ولی ما نیستیم ما حوصله نداریم درگیری بشه واقعا چرا همه فکر میکنن با تذکر دادن درگیری پیش میات؟
بهشون گفتم پس بی زحمت کنار وایسین و ببینید درگیری میشه
نفر اول:خانم گلی شالتون داره میوفته میخواین کمکتون کنم گفت نه مرسی و پوشید
نفر دوم :عزیزم دختر گلم شالت افتاده گفت اها باشه و پوشید
نفر سوم :فدات بشم خانم خوشکل میشه شلوارتون رو پایین بکشید گفت خوبه مهم نیست بهش گفتم فدای اون روی ماهت برم گفتم بااون دل پاکت اومدی جشن مولا الهی که مولا دستتو بگیره گفتم شاید حواست نبوده ببخشید اگه ناراحت شدی گفت نه ناراحت نشدم آورد پایین
اومدم پیش اون خانومای محجبه 😒 کفتم عزیزای دلم به همین راحتی به نظرتون درگیری شد و رفتم
هدایت شده از جملات آموزشی امر بمعروف
کاربری از شهرستان گناباد
مادری همین امشب توی خیابون بلند بلند دیدم داره دعا میکنه میگه هر کی به دخترم امر به معروف کرده خیر ببینه که تا چندین روز حالش پریشان بود ولی الحمدلله شکر خدا به قدری تاثیر داشته که فقط خدا میدونه ولی گوش به حرف پدر مادرش نداشته
والان دوماهه بسیار دختر محجوب و با نزاکت شده وخیلی خوشحال بود ودعا میکرد امران به معروف رو که من باخودم متحیر شدم میگم اونقدر دخترش اشک ریخته وپاره جگرش چندین شب در رو روش قفل کرده ازترس اینکه خانم گفته شناسایی شد
به نظر من فرزندان تا سن ۱۲ سال حداقل نباید گوشی مجزا داشته باشند پدر مادر گوشی لمسی وپیشرفته رو باید ممنوع کنن به نفع وسلامتی فرزند خودشون هست
https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar
باسلام بنده دیشب رفتم شهربازی پارک ملت ، علی رغم ورود و حضور دختران کشف حجاب که اکثرا ۱۲ یا ۱۳ سال سن داشتند در بدو ورود به شهربازی ، مدیریت پارک سه نفر خانم مامور با بیسیم گذاشته بود که به هرکس تذکر می دادند روسری سرشان می کردند حتی یکی از خانمها کارت شناسایی مامور اماکن داشت و معدود افراد سرکش و نافرمان را اخطار می دادند نکته جالب کاهش چشمگیر کشف حجاب ها در محوطه شهربازی نسبت به فضای عمومی پارک بود
و معنی و مفهوم این ، آن است که قانون و مقررات و یا نصبش بر در و دیوار و داخل اتوبوس خودش به تنهایی بازدارنده نیست ولی وقتی یک نفر مامور و یا راننده واحد حتی نه به همه موارد تذکر دهد اکثر قریب به اتفاق ادمها رعایت می کنند مطالبه مردمی و عمومی خیلی اثر دارد هم بر ماموران و ضابطین و هم قانون شکنان ، بنده وقتی کشف حجاب داخل اتوبوس واحد می بینم از راننده می خواهم که تذکر دهد و هر دو طرف حساب کار دستشون میاد