═════❅❁❅ 🔴نظریه «پنجره شکسته» 👆با این نظريه متوجه خواهید شد چگونه‌ با اصلاح یک خطای جزیی اصلاح کلان ایجاد می شود. و با یک خطای کوچک، انحراف بزرگ پدیدار می شود. چطور #بی‌تفاوتی فاجعه می آفریند؟ 🔺نسبت به کشف #حجاب حساس باشیم تا نظام اخلاقی در جامعه محفوظ بماند و ازهم نپاشد. 👌 #محرمانه کانال حرفه ای ها http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید

امروز تو خیابون به یه خانم گفتم عزیزم تو که دلت پاکه حیف نیست از حضرت زهرا دور باشی....همنشینهای بی‌بی همشون محجبه اند ها....خانومه گریه شد و روسریش سرش کرد

#تجربه_امر_به_معروف_مجازی #سنگر_شهید_علی_اکبر_حیدری امروز ۱۵ اردیبهشت ساعت ۷ صبح تصمیم گرفتم با گوشی همسرم فیلم حمایت مردم از طرح نور شاهرود در روز ۱۱ اردیبهشت را در گروه ها وپی وی های همسرم پخش کنم در این بین گروه خرید فروش اتومبیل در شاهرود وقتی یکی از اعضا کلیپ را دید بحث را شروع کرد فرد مذکر:لطفا همان طور که برا حجاب طرح دارید برا گرسنگی همسایه وفقر هم طرح داشته باشیدبیا پی وی ۱۰۰ بریز به حساب یه بی نوا جواب بنده: چشم میزارن ولی حجاب هم خیلی مهم چرا که اگه بی حجابی زیاد بشه مردها تنوع طلب میشن دلشون سرد میشه از خانم خونشون واینکه خانم ها می افتن تو دور رقابت در زیبایی کاذب وتزریقات،وقتی فساد تو کوچه وخیابان علنی شد وکلن نهاد خانواده از بین رفت .همین شما ها که مخالف حجابی دو دستی میکوبید تو سرتون که این چه وضعی چرا جلو بی‌حجابی گرفته نمیشه پدر زندگی هامونو در آورد. فرد غریبه گفت:حرف حساب کتاب نداره🤷‍♂ولی خیلی از با حجابها از بیحجابها رد دادن 🧕خانمی وارد بحث شد که اقا حرف دهنتو بفهم ،خطای یک نفر رو به پای همه ننویس فرد غریبه گفت :من مدرک دارم که محجبه ها فاسد هستن بنده در جواب گفتم :حتما منظورتون از محجبه فائزه هاشمی که تعمیم دادید به محجبه ها فرد غریبه که عصبانی شده بود از دستم گفت مدیر حساب این مردیکه رو برس که درگیری راه انداخته تو گروه بعد یه ویس گذاشت که تو این مملکت باید رفت سراغ فروشگاه ها که لباس ناجور نیارن بعدشم این همه دستگاه های دولتی ونظارت واجرایی هست که باید اینارو فرستاد وسط نه مردم الان یه تذکر بدی یه چک میخوری ول کنید این کارها وحرفهارو یه آقای جدید وارد بحث شد:گفت وقتی نهادهای دولتی واجرایی کار خودشونو بلد نیستن باید مردم وارد بشن وبساط بی حجابی وبی بندباری و مطالبه از انصاف در باره جلوگیری از پوشاک نامناسب را داشته باشن فرد غریبه چیستان فرستاد که نوشته بود روزی در خانه عشق ومحبت و دوست دارم بود پدر تصمیم گرفت عشق ومحبت را به بازار ببرد حالا بگو ببینم چه کسی در خانه بود بلند بگو نشنیدم بلند😂😂😂 یکی خندید😂 گفت جوابش خیلی سخته یکی گفت یعنی کسی هست که بتونه بگه بنده هم جواب دادم :عجب پدری که عشق ومحبت را به بازار برد!!!! دیگر حرفی در گروه ردوبدل نشد

سلام به همگی برام جالب بود امشب رزمایش الماس شرق یه مغازه تذکر دادم مانکن پوشش بدی داشت طرف با اینکه پذیرفت اما اصرار داشت وپرسید سمت شما ؟!گفتم چطور ؟گفت شهروندعادی یا مامور ؟گفتم فرض کن شهروند ،امربه معروف کردم حالا سمت یا نه چه فرقی داره مهم عمل ناپسنده گفت آخه تنش نشه اگه پلیس باشه ولباسش آدم میپذیره و......در همین لحظه عزیز کلانتری سپاد با لباس شخصی وارد صحبت ما شد وقاطعانه تذکر داد طرف هم گفت من اینو برمیدارم اما دزدی واختلاس و.... منم گفتم شر کشف کجاب خیری که داشت این بود که امربه معروف زنده شد وحس مطالبه گری مردم بیدار وجان گرفت آسیاب به نوبت اول حجاب وامنیت روحی وروانی ،بعد اختلاس وامنیت غذایی ببخشید طولانی شد ولی اثر همیشه هست🌿🌷

سلام خب میتونستید در پاسخ حرفش بگید کدوم کشور دزدی و اختلاس نداره ؟ مگ تمام اختلاسگرها رو بازداشت نکردن و چقدر پول برگشت ؟ و چندین نفرو اعدام کردن ؟ و هنوززندان ؟ فساد دزدی علنی نیس ک دیده بشه بعد مشخص میشه و پیگیری و مجازات ولی حجاب موضوع برهنگی و بی حیایی هست و آشکار وگرنه کسی رو اجبار نکردن به چادر ک اصل پوشش هست فقط صورت و دست پیدا باشه . میگیم پوشش مناسب و حیا در جامعه

سلام من چند روز پیش از جلسه میومدم میدونه بسیج سوارمترو شدم وارد شدم داخل واگن دیدم ۵ نفر کشف حجاب هستن ویک دختر بچه تقریبآ ۱۲ ساله سر صحبتو با اون دختر بچه شروع کردم با مهربونی گفتم عزیز دلم ماشاالله دیگه خانم شدی خوشگلم یک روسری یا یک شال سرت کن تا چشهای نا محرم انرژی بد بهت منتقل نکنن توحیفی عزیزم که یک دفعه دیدیم غیر از اون چند نفر چند نفر تقریبآ بد حجاب وارد شده بودن یک دفعه با فحاشی که خانم فوضولی نکن به شما چه مربوطه این حرفها رو به این بچه میزنی من گفتم خدا گفته که بگم گفتن خدا امده به شما گفته گفتم از طریق قران کفته امر به معرف مثل نماز میمونه همه بهم فحاشی کردن گفتن حرف نزن وگرنه همه ما باهم هستین میریزم سرت بعد میفهمی امربه معرف چیه منم گفتم من جزء از خدا از کسی ننی ترسم که یک دفعه یک اقای از طرف اقایون وارد شد مثل لباس مهمان دارهای قطار تنش بود با سلابت به کشف حجابها توپید بعد گفت همه صداهاتوصبط شد هم از چهرهاتون عکس وفیلم گرفته شد در اول فرصت به حسابتون رسیدگی میشه که همه حاج وواج شده سنگ کوب انگار شدن منم یک دفع دیدم که نوشته چهارراه دانش اموز وزود بلافاصله پیاده شدم فقط موندم این اقاکی بود که یک دفع به فریادم رسید😔😭

من از این شیوه امربه معرف کردم خانم بیحجاب وسط وخانم چادری,سمت راست مطب دکتر بودم هی خطاب به او خانم چادری گفتم در فروشگاه نوشته شده خرید برای عموم ازاد است خانمی با این. وضع بیحجاب بیاد تو جامعه شامل همین جمله یکدفعه بهش برخورد گفت من اصلا همچین منظور ی ندارم بیام بیرون درسته اتر نزاشت ولی یک تلنگر بود براش

خاطره جدید از یک تذکر معروفانه 🌺🌺🌺 وقتی رفتم پارک ، دیدم دختر نوجوان تیپ پسرانه زده مادرش هم کنارش بود ایام کرامت را بهشون تبریک گفتم وگفتم دختر عزیزم چون دوست دارم بهت میگم که یکهویی مادرش با خشونت گفت باید باباش دوستش می داشت که نداشت ، فهمیدم دوتا خانم تنها، هستند سعی کردم ارامش کنم واینکه خدا تو قلب های شکسته هست وحتما خدا دوستتون داره وعنایتش شامل حالتون میشه وقطعا شما از من بهترید چون دلشکسته هستید وخدا را با تمام وجود صدا می کنید هر چند که ظاهر هم خیلی مهمه چه بسا اگر ظاهرتون خوب باشد ادم متشخص بهتون پیشنهاد ازدواج بده وهر ادم بی شخصیتی بهتون بد نگاه نکنه وحتی خودشون هم تایید کردن پیشنهادهای بدی که تو جامعه هست و خلاصه اینکه تلفنشون هم گرفتم والبته به لطف خدا از صبح که با دو تا ازدوستام مطرح کردم دوتا کار براشون پیشنهاد شد واز مشکلات اقتصادی که ناشی از طلاق حاصل شده ، رهایی پیدا کنند .

دیروز رفته بودم بانک ملی کارگشایی خانمه شالش روی شونه ش بود 🤦‍♀️با اینکه روی شیشه ی بانک نوشته بود از ارائه خدمات به افراد بدحجاب معذوریم اما همه کارکنان بانک با صبوری پاسخش رو می‌دادند🤦‍♀️ بهش گفتم خانوم شالتون افتاده . سرش توی کیفش بود برگشت با تندی بهم گفت خودم می‌دونم لازم نیست شما بگی وقتی دید با جدیت نگاهش می‌کنم ازم فاصله گرفت و شالش رو گذاشت وسط سرش

#خاطرات_اذان #ارسالی_مخاطبین_کانال 🕌 سلام. دیروز در مطب نشسته بودم و منتظر ویزیت دکتر بودم که اذان ظهر گفت. وقتی صدای اذانِ موبایلم بلند شد، مدام جمله‌های آیت الله حائری در ذهنم رژه می‌رفتند: "اگر می خواهید یک چیزی بشوید، اذان بگویید." "ترویج اذان، مقدمۀ ترویج امر به معروف و نماز است" "هرکس اذان بگوید و زورش به خودش برسد، زورش به شیطان هم می رسد" "می دانم اذان گفتن سخت است. صد تا یکی زورشان نمی رسد." "اگر مرد میدان هستید، هر وقت اذان گفتند همانجا اذان بگویید" "موقع اذان به هرجا رسیدی، وسط راه، وسط پیاده رو، اذانت را بگو" "تقید به اذان، پرده را از جلوی چشم بر می دارد" خلاصه تصمیمم را گرفتم و شروع کردم به اذان گفتن در مطب دکتر!! نکتۀ جالب این بود که به محض اینکه شروع به اذان گفتن کردم، خانم های محترمی که مقداری حجابشان کم بود و در مطب حضور داشتند، ناخودآگاه حجابشان را مرتب می‌کردند و روسری را جلو می‌کشیدند!!! گویا خدا یک نفوذ معنوی در کلمات اذان گذاشته که باعث می شود ناخودآگاه بر دیگران تاثیر بگذارد. آنجا بود که فهمیدم اذان چه پدیدۀ عجیب و موثری است و ما چقدر از تاثیر فرهنگی آن غافل بوده‌ایم. وقتی کسی با صدای خودش به صورت زنده می‌گوید، انگار تمام جوّ اطرافش را تحت تاثیر قرار میده و دین و خدا را به یاد آنها می‌آورد. #اذان #اذان_

❁ـ﷽ـ❁ 🧕داشتم از #نماز_جمعه برمی‌گشتم به همراه جمعیت می‌خواستیم از پله‌های متروی میدون انقلاب بالا بریم که سوار مترو شم و برم خونه. 🧐نگاهم به دو تا دختر جوون شل حجاب که کنار در ورودی مترو وایستاده بودن، افتاد. 👩‍🎤 اومدن از پله‌ها بالا برن که یکی از دخترا برگشت با صدای نسبتاً بلندی گفت:👇 عجب روز ... اومدیم بیرون! و یه حرف زشتی گفت.🤬 🧕با اینکه چهار پنج تا پله رو رفته بودم و وارد سالن شده بودم، یه لحظه برگشتم سمت دخترا و کنار دیوار ایستادم و با مهربونی و صمیمیت دخترونه و البته منم با صدای نسبتا بلند که جمعیت هم بشنون گفتم: 💫روزتون مبارک!🌺😊 👩‍🎤یه لحظه جا خورد و شالشو رو سرش جابجا کرد و اورد جلوتر و با لبخند همراه تعجب گفت: خیلی ممنونم 🧑‍🎤دوستشم که شالش در حین برگشتن سمت من از سرش افتاده بود، سرش کرد.😉 🧕به دختره گفتم: ببین هیچ روزی اون حرفی که زدی نیست؛🙈 ✨مخصوصا امروز که هم #جمعه است و هم #ولادت حضرت معصومه(س) 👩‍🎤گفت: نه به خاطر #انتخابات میگم. 🧕گفتم: بنده خدا!😊 اتفاقا اونم که خوبه... ✔️فردا هر کاری بخوای بکنی بخوای ازدواج کنی، بخوای کار کنی، همینا باید برات #قانون بزارن! ✅ برو آدم درست رو انتخاب کن تا آینده‌ات درست بشه!👌 ✔️چون به هر چی بخوای برسی، چاره‌ای جز این (انتخاب درست) نداری. ⚡️در نهایت ازشون خداحافظی و آرزوی موفقیت کردم و به مسیرم ادامه دادم. 📌امیدوارم تونسته باشم دو نفرو با این منطق راضی کرده باشم که برن مرحله دوم مجلس رأی🗳.بدن. ✍ ارسالی از اعضاء #انتقال_تجربه #جهاد_تبیین ble.ir/dostaneha1401_08

#گزارش_سنگر_شهید_علی_اکبر_حیدری #امربه_معروف #نهی_از_منکر امروز شنبه ۲۹ اردیبهشت موقع برگشت به منزل خانمی رو داخل مغازه دیدم که شل حجاب با شلواره پاره در حال فروش محصولات خود به دو آقا بود کنار مغازه ایست کردم نگاهی به بیرون انداخت با دستم اشاره کردم بیا بیرون اومد سلام خانم میشه لطفابه احترام شهدا پوشش وحجابتون رعایت کنید گفت بله وبا بی اعتنایی خواست بره که دست رو دستش گذاشتم گفتم میدونی شهید بانک نوری کیه یه فرد خوش تیپ وخوش چهره وسیمایی بود که بخاطر دفاع از مملکتش رفتو شهید شد شما برا دفاع از مملکتت حجاب وپوششتو رعایت کن

به شخصه هر وقت توی اجتماع میخواستم تذکر بدم از یک جمله کوتاه استفاده میکردم: "خانم لطفا پوشش اجتماعی رو رعایت کنید" * مودبانه اس * کوتاهه * پوشش رو به اسلام گره نمیزنه * یعنی کارشون ضد اجتماعی و بی فرهنگیه * توهم اکثریت نداشته باشن

یکی از تاثیرگزارترین جملات به نظر من این هست: "خانم این حجاب در شان شما نیست" ادم رو به فکر فرو میبره،با خودش میگه چرا همچین چیزی گفت؟

بله "این پوشش در شأن شما نیست" هم پیشنهاد خوبیه.

اصلاحجاب یعنی چه آخه حجاب به قرص صورت وکفین دست تامچ میگویند باید به آنها کلمه پوشش را گفت تابه کلمه حجاب هم حساسیت وواکنش منفی ندهند. باید گفت عزیزم پوششتون را درست وکامل کنید

میدونید چی دل آدم رو کباب میکنه، توی اون هلیکوپتر بهترین رئیس جمهور و بهترین وزیر و بهترین امام جمعه کشور بود.... 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

https://splus.ir/varzesh_taghzie_aramesh/851 به کی رای بدیم؟نظر سنجی👆 شمام رای بدید ظرف چند دقیقه چطور رای گیری شد!!!!؟

در منطقه گردشگری تفریحی هفت حوز با دیدن یک مکشفه قصد تذکر داشتم که دوستم گفت بهتر اینه که به مامور این مکان بگیم که اون تذکر بده و بی تفاوت نباشه نسبت به افراد مکشفه ، لذا به مامور گفتیم و اونم تذکر داد و طرف سریع شالشو سرش کرد در محیط های عمومی و کوه و در و دشت هم نباید بی تفاوت بود و باید به مکشفه تذکر داد ولی مطالبه تذکر از ماموران اماکن عمومی و تفریحی و تفرجگاهی بسیار بسیار موثر و بدون هرگونه حاشیه سازی احتمالیست

چششششم ☺️یک شب از پویش برمیگشتم خیلی تذکر داده بودیم خسته بودم ولی دیدم یک دختر خانم با نیم تنه با دوست پسرش پشت چراغ بودن سریع خودم رو بهشون رسوندم و گفتم عزیزم لباس شما اصلا مناسب جامعه نیست از ترسشون با پسره فرار کردن نزدیک بودن تصادف کنن😅😅 ولی بازم شکمش دیده میشد خلاصه ولشون نکردم بعد که چراغ سبز شد تعقیب و گریز رو ادامه دادم . دختره گفت سرت به کار خودت باشه گفتم اینقدر سرمون به کارمون خودمون بوده که شما الان اینجوری جرات کردی بیای تو جامعه 😡😡😡😡 ما نمیزاریم خون شهیدان رو پایمال کنید خلاصه تو پیاده روی رفتم روی منبر یک سخنرانی کوتاه انجام دادم ولی مکان شلوغی بود سریع پسره برگشت گفت الان مشکل چیه گفتم باید خودش رو بپوشونه و دیگه اینجوری نیاد بیرون . شالش رو کامل کشید روی ناف و شکمش و پسره گفت چششششم من الان خودم میرم درستش میکنم 💪💪💪👏👏👏👏👏😍😍😍 نکته جالب همون لحظه که من داشتم صحبت میکردم کنار یک کافه بودم که اصلا متوجه اون نبودم همزمان پسرای کافه سیگاراشون رو خاموش کردن و انداختن زمین من این صحنه رو ندیدم دخترم برام شرح داد 👌👌👌گفت مامان اونجا که گفتی خون شهیدان این پسرا همشون سیگارا رو انداختن 👏👏👏👏 خلاصه شب فوق العاده ای بود . دوستان خواهش میکنم ادامه بدین آمر به معروف خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی اثر داره 🌺🌺🌺 اصلا ترس نداره خیلی هم لذت داره

بوی ناهنجار در گرمای ظهر، اتوبوس شلوغ بود و مسافران عرق‌ریزان در انتظار رسیدن به مقصدشان بودند. در این میان، پیرمردی با موهای جوگندمی و چهره‌ای مهربان، به دختری جوان و آرایش کرده که بخش زیادی از موهای بلند و رنگارنگش از روسری بیرون زده بود، خیره شد و با لحنی آرام و پدرانه گفت: "دخترم، این چه حجابی است که داری؟ موهات همه بیرون ریخته!" دختر که از سخن پیرمرد دلخور شده بود، با لحنی پرخاشگرانه پاسخ داد: "به تو چه ربطی داره؟ تو نگاه نکن!" سکوت سنگینی بر اتوبوس حاکم شد و مسافران به این جدال لفظی خیره ماندند. چند دقیقه بعد، پیرمرد که گویی از حرف‌های دختر دلخور نشده بود، خم شد و کفش خود را از پا درآورد. ناگهان، بوی تند و ناخوشایندی در فضا پیچید و شماری از مسافران دستمال به دست گرفتند و بینی‌هایشان را گرفتند. دختر که از بوی بد به شدت آزرده شده بود، با لحنی عصبی به پیرمرد گفت: "آقا، این چه کاریه؟ بوی جوراب شما کل اتوبوس رو برداشته!" پیرمرد با خونسردی به دختر نگاه کرد و گفت: "تو بو نکن!" سکوت مطلق بر اتوبوس حاکم شد. مسافران به چهره پیرمرد که لبخندی بر لب داشت نگاه می‌کردند و دختر که از رفتار پیرمرد متنبه و از رفتار خود شرمنده شده بود، سرش را پایین انداخت و موهایش را زیر روسری پنهان کرد. در آن لحظه، دختر درک کرد که بی‌احترامی به هنجارهای جامعه، پیامدهای ناخوشایندی دارد! اگر هر کس بدون توجه به قوانین و هنجارهای اجتماعی، هرگونه که خودش می خواهد رفتار کند، سنگ روی سنگ بند نمی شود و همه دچار مشکل می شوند. همان گونه که بوی گندیده‌ جوراب دیگران را آزار می‌دهد، بی حجابی و بی حیایی نیز می تواند روح و روان خیلی ها را آزرده و سلامت اخلاق و معنویت جامعه را به خطر اندازد و  خود فرد را نیز از رشد و تعالی اخلاقی و معنوی باز دارد.

چند خانم بودند که یکیشون حجابشو درست نبود و همچنین لباسش محترمانه تذکر دادم برا هر دومورد وایشون حس کردم که خجالت کشید چون رفت پشت سر بقیه خانما و با خنده گفت همه همینجوری میان بیرون.گفتم دختر عزیزم اونایی که میگی اینجوری میان بیرون چاه رو نشونت میدن نگاه کن تو چاه نیفتی. خانوم دیگه که نمی‌دونم مادرشون بود یا نه گفتند فک نکنم به کسی مربوط باشه😢گفتم خانمی تو شهر با این قیافه اومده بیرون به همه مربوط میشه😉