حکایت درخواست جناب حبیب بن مظاهر رحمه الله مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی در مکاشفه ای حبیب بن مظاهر را دیدند و از ایشان پرسیدند که: شما می خواهید برای چه به دنیا بر گردید ؟ فرمود برای سه کار: 1- شرکت در مجلس عزای امام حسین. 2- آب دادن به مردم. 3- صلوات بفرستم. 📚 نسخه های شفا بخش. 🆔 @huoooo

امام حسین علیه السلام: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ . بناء كتاب خدا بر چهار چيز است: بر عبارت و اشارت و لطائف و حقايق. 1. عبارت براى عموم مردم است. 2. اشارت برای خواص مردم است. 3. لطائف برای اولياء است. 4. حقايق برای پيغمبران است. 📚 جامع الاخبار، ص41. 🆔 @huoooo

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: إن الله و ملائكته يصلون على أصحاب الخيل من اتخذها لمارق في دينه أو مشرك. خدا و فرشتگان بر اسب سوارانى كه براى جنگ با کسانی که از دين خارج شده اند یا برای جنگ با مشركان، مهيا و آماده مى‏ گردند، درود مى ‏فرستند. 📚 النوادر (للراوندي) ؛ ص34. 🆔 @huoooo

تشرف سید احمد رشتی به خدمت امام زمان عج 🆔 @huoooo

از امام هشتم روايت است كه مردى خراسانى باو عرضكرد يا بن رسول اللَّه من رسول خدا «ص» را در خواب ديدم گويا بمن مي فرمود چطور باشيد وقتى كه در زمين شما دفن شود پاره‏ اى از تن من و امانت تن من بشما سپرده شود و در زمين شما ستاره من غروب كند، حضرت رضا فرمود منم مدفون در زمين شما و منم پاره تن پيغمبر شما و منم امانت و منم آن ستاره هلا هر كس مرا زيارت كند و آنچه خداى تبارك و تعالى از حق و طاعت من واجب كرده بشناسد من و پدرانم روز قيامت شفيعان اوئيم و هر کس كه ما شفيعان او باشيم در روز قيامت نجات يابد گرچه بر او مانند گناهان انس و جن باشد. رسول خدا «ص» فرمود هر كس مرا در خواب بيند خود مرا ديده زيرا شيطان در صورت من در نيايد و نه در صورت احدى از اوصيايم و نه در صورت احدى از شيعيانشان و براستى خواب راست يكى از هفتاد جزء نبوتست. 📚 الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص64.

شفای دوقلوهای نابینا توسط امام رضا علیه السلام 🎙 صابر خراسانی 🆔 @huoooo

یکی از بزرگان فرمودند: در مسجد الحرام فقيرى را ديدم دو خرقه بر سر دوش داشت، در دلم ‏گذشت كه او و افرادی مثل او باردوش مردمند، كه ناگهان ان فقیر صدا زد: أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ‏ به راستى كه خداوند از آن چه در نفس‏هاتان مى ‏گذرد آگاه است، پس از او بترسيد. در باطن استغفار كردم، باز ان فقیر صدا زد: وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ‏ و او است كسى كه توبه ‏ى بندگانش را مى ‏پذيرد. پس از آن از نظرم غائب گشت و ديگر او را نديدم. 📚 پاسداران حريم عشق ؛ ج‏2 ؛ ص97. 🆔 @huoooo

عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَجَاءَ جَمِيلٌ الْأَزْرَقُ فَدَخَلَ عَلَيْهِ قَالَ فَذَكَرُوا بَلاَيَا اَلشِّيعَةِ وَ مَا يُصِيبُهُمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ أُنَاساً أَتَوْا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ فَذَكَرُوا لَهُمَا نَحْواً مِمَّا ذَكَرْتُمْ قَالَ فَأَتَيَا اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَذَكَرَا لَهُ ذَلِكَ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اللَّهِ الْبَلاَءُ وَ الْفَقْرُ وَ الْقَتْلُ أَسْرَعُ إِلَى مَنْ أَحَبَّنَا مِنْ رَكْضِ الْبَرَاذِينِ وَ مِنَ السَّيْلِ إِلَى صِمْرِهِ قُلْتُ وَ مَا الصِّمْرَةُ قَالَ مُنْتَهَاهُ وَ لَوْ لاَ أَنْ تَكُونُوا كَذَلِكَ لَرَأَيْنَا أَنَّكُمْ لَسْتُمْ مِنَّا . سعد بن طريف گفت: در محضر امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ بودم كه جميل ازرق بر حضرت وارد شد و گفت: (عدّه‌اى) بلاها و مصايب شيعيان را ياد آور شده و طعنه مى‌زنند. امام باقر ع فرمود: همانا مردانى نزد امام سجّاد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و عبد اللّه بن عبّاس آمدند و همان مطالبى را كه شما متذكّر شديد مطرح كردند. امام باقر ع فرمود: سپس ايشان نزد امام حسين ع آمدند و همان مطالب را كه گفتى، ياد آور شدند و امام حسین ع فرمود: به خدا سوگند! بلا، فقر و قتل، براى دوستان ما (اهل بيت عصمت و طهارت) از سرعت قاطر؛ و از حركت سيل به سمت صمره سريعتر مى‌باشد. گفتم: صمره چيست‌؟ فرمود: نهايت مقصد است، (سپس امام حسین ع افزود:) اگر اين گونه نمى‌بوديد از (دوستان) ما محسوب نمى‌شديد. 📚 المومن، ص15. 🆔 @huoooo

امام صادق عليه السلام فرمود: بعث عيسى ابن مريم رجلين من أصحابه في حاجة فرجع أحدهما مثل الشن البالي و الآخر شحما و سمينا- فقال للذي مثل الشن ما بلغ منك ما أرى قال الخوف من الله- و قال للآخر السمين ما بلغ بك ما أرى فقال حسن الظن بالله. عيسى بن مريم دو نفر از يارانش را براى كارى فرستاد، يكى از آنان همانند مشک خشكيده (و لاغر) برگشت، و ديگرى در حالى كه چاق و پرگوشت بود. عيسى عليه السلام به آن كس که همانند چوب خشك شده بود فرمود: چرا چنين شدى؟ گفت: از ترس خدا. آنگاه به ديگرى كه چاق شده بود گفت: تو چرا چنين شدى؟ عرض كرد: از حسن ظن به خدا. 📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص36. 🆔 @huoooo

🔴 خاطره‌ای عجیب از آیت الله بهجت؛ 🔵 فرزند آیت الله بهجت از ماجرای عجیب تاخیر ده ساله ارتحال امام خمینی و عمر دوباره ای که خداوند به امام بخشید می‌گوید 🆔 @huoooo