بسم الله الرحمن الرحیم
" گلاب "
خدا کند که جهان رنگ آفتاب بگیرد
اگر دل یکی از آل بوتراب بگیرد
گرفته است دل زینب از زمین و زمانه
خوشا دلی که از این درد بی حساب بگیرد
برای عصمت کبری چگونه فرض کنم که
کسی بیاید و از روی او نقاب بگیرد؟
اگرچه داغ همه بر دلش نشسته ولی باز
ندیده اند که او چشم از رباب بگیرد
بگو چگونه نگیرد دلش اگر که ببیند
به سمت تشت کسی جامی از شراب بگیرد
چه باغبان که به چشمان خود نشسته و دیده
که نعل مرکب ها از گلش گلاب بگیرد
تمام اهل حرم را سوار کرده و حالا
کسی نمانده برای خودش رکاب بگیرد
#مجتبی_خرسندی
#غزل
📌 برگرفته از کتاب #تیغ_هفتاد_و_دو_دم
🆔 @hvasl_ir
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکه میخواهد ببیند قطعهای از عرش را
راه خود را میکند کوتاه، میآید حرم..
شعرخوانی #مجتبی_خرسندی در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
آذر ۱۳۹۹
🆔 @hvasl
بسم الله الرحمن الرحیم
" نُه دی "
آن روز که در حسرت انکار خودش ماند
تاریخ در آیینۀ تکرار خودش ماند
شک بود که در جلد یقین آمده بود و
شیطان به طرفداری دین آمده بوده و
می خواست که یکباره گل آلود شود آب
تا صورتی از آتش نمرود شود آب
چون از طرف معجزه احساس خطر کرد
پیراهن خود را به تن چند نفر کرد
جمعیت لالی که به حرف آمده بودند
در چلۀ گرما پی برف آمده بودند
تصمیم گرفتند که از دامن فتنه
خود را برسانند سر گردن فتنه
آن فتنه عبا بود که یک مرتبه کت شد
سنگ محکی بود که صیقل شد و بت شد
بر آن بت سنگی به سجود آمده بودند
یک عدّه که با قصد صعود آمده بودند
یک عدّه که ننگ سر پیشانی دینند
شیخند که در میکده سجاده نشینند
عمری ست که دندان طمع تیز نمودند
آن روز به امید شکار آمده بودند
غافل شده بودند که ما مرد نبردیم
در معرکه هرگز به ولی پشت نکردیم
ما تیغ زبان یکسره در کام نگیریم
"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست"
عشق علی و فاطمه تیغ دو دم ماست
هیهات! بترسید که ما نعرۀ شیریم
در وقت خطر گوش به فرمان امیریم
چون نام علی بر سر هر بام بلند است
تا روز ابد پرچم اسلام بلند است
با مرکب جهلی که در این غائله هی شد
پس راه همه بیخود و بی فایده طی شد
هرکس که عقب ماند و جلو رفت همین کار
در آخر خط باعث گمراهی وی شد
پیروز بدانید فقط فرقۀ خود را
روزی عمر سعد اگر حاکم ری شد
آن ایده که پیراهن عثمان شما بود
در حال فرار از وسط معرکه قی شد
عبرت که زیاد است، چرا درس نگیریم!
از ناقۀ صالح که حماقت شد و پی شد
می خواست خدا راه مشخص شده باشد
آن روز که خورشید عیان بر سر نی شد
تاریخ در آیینۀ تکرار محک خورد
برگی دگر از عزت ایران " نُه دی " شد
#مجتبی_خرسندی
#نُه_دی
#امتحان
🆔 @hvasl_ir