6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فکر کن شوهر بیچاره خسته از سر کار برمیگرده، بعد این کارو باهاش بکنی😂👌
@i_tweett کانال آی توییت 📣
🔹بوسیدن کودک چه فایده ای دارد؟
فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ پیامبر اکرم فرمودند: "هر کس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزوجل براى او حسنه مى نویسد"
💋بوسیدن فرزند پرخاشگری او را کاهش میدهد!
💋بوسیدن فرزند انرژی های اضافی او را تخلیه میکند!
💋بوسیدن فرزند باعث میشود رابطه عاطفی و روانی بین فرزند و والدین تقویت شود!
💋بوسیدن فرزند باعث میشود که کودک در کنار والدین احساس امنیت بیشتری بکند!
💋بوسیدن فرزند اشتهای روانی و غذایی او را افزایش میدهد!
💋بوسیدن فرزند یک نوع تن آرامی را برای او فراهم میکند!
💋هنگام بوسیدن فرزند میتوان سفارش های لازم تربیتی و آموزشی را به او گوشزد کرد (در این موقعیت همکاری کودک بالاست).
🔹نکته آخر: بچه هایتان را خیلی ببوسید مخصوصاً دست های آنها و حتی پاهایشان را. دست هایشان را روی گونه تان بگذارید. چون دست مغز دوم و یک عضو کلیدی و بسیار مهم است!❤️👌
@i_tweett کانال آی توییت 📣
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرح غم دل سوختگان کار سخن نیست😔
@i_tweett کانال آی توییت 📣
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو دیدم و خیلی غصه خوردم برا خودم و خیلی از هم نسل هام.
ما میرفتیم مدرسه روز اول ناظم و معلمها برامون شاخ و شانه میکشیدن و از سوابق هنرهای رزمیشون میگفتن و تهدیدمون میکردن.
ولی ما بچه بودیم نمیدونستیم چرا اینجور برخورد میکنن تا اینکه فهمیدیم مشکل از فقر و محل زندگیه
@i_tweett کانال آی توییت 📣
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند وقت پیش عربا به ایران تیکه انداختن که اگه نمیتونین یه ورزشگاه درست درمون بسازین ما برا حفظ آبروی خاور میانه هم که شده بیایم براتون ورزشگاه بسازیم
@i_tweett کانال آی توییت 📣
2.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ اتفاقی بدون حکمت نیست
@i_tweett کانال آی توییت 📣
علت طولانی بودن صحبت خانم ها😁😂
🔹حنانه رو میشناسی؟
🔸نه
🔹خواهر فاطمه دختر خاله زهره که میشه زن برادر شوهر مریم
🔸نمیشناسم
🔹بابا حنانه! خواهر محمد پسر اشرف، همسایه سپیده دختر منیره!
🔸نه نمیشناسمش…
🔹ای بابا! همون که دیدیمش تو عروسی ندا دختر بزرگه حسین که باباش میشه دایی منصوره، برادرشم دختر عمشونو گرفته، مادربزرگش و مادربزرگ ساره دختر کلثوم میشن
🔸آهاااان حنانه! یادم اومد چش شده ؟؟
🔹 لاغر شده
@i_tweett کانال آی توییت 📣
1.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پراید از نگاه مسئولین😄
@i_tweett کانال آی توییت 📣
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میگه همبرگر مخصوص با نوشابه 50 تومن!🥴
@i_tweett کانال آی توییت 📣
4.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میگی بقالی شغل بی خطریه برم سراغ این شغل😂
@i_tweett کانال آی توییت 📣
1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقا یه پا رونالدوئه برای خودش😁👌
@i_tweett کانال آی توییت 📣
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
💠داستان مرد هندی و افسر انگلیسی! بخونید جالبه👌
در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند..
پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...
روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم.
ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
💠این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! داستانی آشنا برای همه ما...
@i_tweett کانال آی توییت 📣