اما گويي كه بذر رحم بر دل سنگ آنان پاشیده نشده بود و تمامی رذالت دنيا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود ؛ زیرا به جاي آنکه فرزند رسول خدا (ص) را به مشتی آب میهمان کنند، تيراندازي از بنياسد (كه گفته شده است «حرملة بن كاهل» بود) تيري در كمان نهاد و گلوي طفل را نشانه گرفت.
ناگاه دستان و سينه امام(ع) به خون رنگين شد... سر كوچك و گردن ظريف طفل شيرخواره از بدن جدا شده بود..
امام(ع) دستان خود را از خون علي اصغر پر كرد و به آسمان پاشيد و گفت: «هون علي ما نزل بي انه بعين الله» يعني: «تحمل اين مصيبت بر من آسان است چرا كه خداوند آن را ميبيند»... در همين حال، «حصين بن تميم» تير ديگري افكند كه بر لبان مبارك امام(ع) نشست و خون از دهان حضرت جاري شد. امام روي به آسمان كرد و اینگونه نیایش نمود: «خدايا! سوي تو شكايت ميكنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خويشانم ميكنند»...
ریختن خون علی اصغر حسین حجت را بر تمام تاریخ تمام کرده است. بی گناه ترین فرزند آدم.اگر کل عاشورا و کل کربلا را توجیح توان کرد ریختن خون پاکترین و بیگناهترین فرزند آدم، شیرخواره حسین را توجیه نتوان. بای ذنب قتلت؟؟
گریههای نوزادی شیر خوار ندای حسین را در تاریخ خاموش فریاد خواهد زد. آنگونه که در اثر تیری سه شعبه صدای نازکش در نای بریدهاش خفه میشود
تا به تمام ملتها و اعصار تاریخ بفهماند که ما بر حقیم، دشمن ما از ریختن خون نوزاد تشنهای ابا نداشت
و بر حقیم چون هنگامی که بر روی دست پدرم دست و پا میزدم، پدرم خون گلوی مرا در دست جمع کرد و به آسمان پاشید