eitaa logo
ایلیا🇵🇸‌ ༄
541 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
38 فایل
”بِسْـمـ‌ِ‌‌ اَللھـِ مَۿـ⋮🌙°ـدۍ ؏⃝🌻 ‌ ه‍‌َــرکہ‌ رف‍ـت‌ از دی‍ـدہ، مۍ‌گـوی‍ند از 𖥻دل‌ مۍرود ؛ دِلبـر ما از ن‍ظر دور اس‍ت و از 𖥻دل‌ دور‌ ن‍یس‍ت . . ! ˻‌🌿˺ ‌ـ ـــ شِـنـواێ‌ حـرف‌هـاێ‌ شـمـا؛ ایـن‌جــا را بِـڪـاویـد ــــ ـ ◜🌱 @iliya_52_110 •◝
مشاهده در ایتا
دانلود
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
@iliya_52 」•🌿•
حالا بیاید یک داستانۍ رو براتون بگم... تو یکۍ از شهرستانا یکۍ از علماۍ بزرگ انقدرۍ درد دین داشت کہ همیشہ بہ مجالسۍ کہ تو مداحۍ‌هاشون و روضہ‌خوانۍ‌هاشون حرفاۍ دروغ، بۍمحتوا و بزرگنمایۍ‌هاۍ الکۍ داشتن، ایراد مۍگرفت...🙂 یک روزۍ بہ واعظۍ گفت: این زهرمارها چیہ کہ بالای منبرها مۍگید؟(تیکہ کلامش بود) اونم گفت: غیر اینہا نمۍشہ! اگہ اینہارو نگیم باید در و دکان رو تختہ کنیم و برویم... گفت: خیر اینہا دروغہ... تا اینکہ این عالم خودش مجلسۍ گرفت و همون واعظ‌رو دعوت کرد و گفت: من میخوام مجلسۍ بپا کنم تو هم موظفۍ از اون زهرمارۍ‌ها چیزۍ نگویۍ شب اول شد کہ بعد سخنرانۍ و اینہا نوبت روضہ رسید... اون واعظ هم کہ وظیفہ داشت چیزۍ جز راست نگہ خواند و خواند اما ... مجلس اصلا تکون نخورد دریغ از یک قطره اشک👀 و مجلس همینطور یخ کرده بود... این عالم هم با خودش گفت اینجورۍ کہ نمیشہ مردم با خودشون چۍ میگن حتما میگن نیتش پاک نبوده کہ مجلسش نگرفتہ... دید آبروش میره اینجور کہ پس بہ واعظ گفت: کمۍ از اون زهرمارۍ‌ها قاطۍ کن...❕ _برگرفتہ از کتاب حماسہ‌حسینۍِ شهیدمطهرۍ🌾
پس از یک طرف قضیہ نگاه کنیم نسبت بہ همچنین هیئتایۍ ما هم وظیفہ داریم کہ توقعات بیجا نداشتہ باشیم و خب هیئت‌هایۍ رو بریم کہ بہ آگاهۍمون اضافہ کنن و چیزۍ جز حقیقت نگن و براۍ شور و هیجان دادن به هیئت نیاین الکۍ هرچیزۍ رو مبالغہ کنن...😐 و دروغ بگن کہ چۍ؟ مجلسمون شور بگیره خب حقم دارن چون اگہ مجلسۍ شور نداشتہ باشہ کہ مردم نمیرن پس مجبورن الکۍ چیزۍ از خودشون در بیارن... کہ ما یک اشکۍ بریزیم اما اصلش اینہ اگہ ما توقعاتمون رو بیاریم پایین و دنبال حقیقت باشیم(نہ شور و هیجان کاذب) قطعا دوتا اشک ریختن سر مجالسۍ کہ آگاهیمونو بالا میبرن بهتر از نشستن پاۍ اینجور هیئت هاست...
براۍ مثال روضہ ای درمورد لیلا مادر حضرت علۍ‌اکبر میخونن در صورتۍ کہ یک مورخ هم نگفتہ ایشون در کربلا بودن... و خب قطعا خیلۍ غمناک و احساسۍ داستان یک مادر و پسر و اون حس مادر و فرزندۍ پس قطعا روضہ خوندن درموردش میتونہ احساسات خیلۍ از ماهارو جریحہ‌دار کنہ اما اصلا مادر حضرت‌علۍ‌اکبر در کربلا نبــوده...!