eitaa logo
❤️یاامام رضا جانم❤️
155 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
8 فایل
هر چقدر که درد بی‌دوا داری یا دلی خراب و مبتلا داری نره یادت که امام رضا داری از امام رضا بخواه درست کنه کار خوبه امام رضا درست کنه😭 @goy_s7854
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 صلوات خاصه امام رضا(ع) 💚               🌷 اللهم 🌷           🌷  صل علیٰ  🌷        🌷عليِ بْنِ موسَی  🌷     🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ    🌷  التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷     🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷        🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷           🌷  الصِّديقِ   🌷             🌷الشهید🌷              🌷صَلاةً 🌷           🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷        🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷     🌷   مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة   🌷    🌷  كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷     🌷    أَحَدٍ مِن اَوْليائِك.  🌷        🌷صلوات الله علیک🌷           🌷و علی آبائك🌷              🌷وأوﻻدك🌷 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه امام رضا (ع) رو به حرم رضوی برحسب ادب دست برسینه می گذاریم و می خوانیم. 🕊🌹✨آمــــــدم ای شاه سلامت ڪنم 🕊🌹✨عـــرض ارادت به مقامت ڪنم 🕊💚✨بنیابت ازمولا صاحب الزمان عج 🌺اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی 🍃 الرِّضَا الْمُرتَضَی... 🌺اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَحُجَّتِکَ عَلیٰ 🍃مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ، 🌺اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً، 🍃زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً، 🌺کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. ✧الســلام علیڪ یا غریب الغربا ✧ ✧الســلام علیڪ یا معین الضعفا ✧ ✧الســلام علیڪ یا علے بن موسی الرضا (؏) ✧بحق امام رئوف عجل لولیڪ الفرج✧ 🤲 ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆ 🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بار گُنه حال مرا بد کرده انگار که ارباب مرا رَد کرده یا رّب دلِ من پیش حسین است ولی بدجور دلم هوای مَشهد کرده
ـألـسلـٰامُ‌ عَلَـے مَنِ‌ الـاِجَـابةُ‌ تَحتَ‌ قُبتهِ سلـام‌ برکَسی که دعا مُستجاب‌ است‌ زیر‌ ِقبۀ حرمش :)🌱♥️.
به هوای روی ماهت  شده این دلم هوایی ز گناه خسته ام من  به تو دارم التجایی تو نیامدی و من هم   شب و روز گریه کردم به کسی نگفتم اما.. چه کشیدم از جدایی سر‌راه تو نشستم  نظری اگر چه پستم.. سر راه با تو جانا..چه خوش است آشنایی همه شب نهاده ام سر  چو سگان بر آستانت بپذیر نوکرت را.. که خوشم به این گدایی.. ز بکای صبح و شامت برسان به چشمهامان برسان تو قلب مارا به شهید کربلایی.. تن شاه بین گودال  شده غارت اراذل روی نیزه ای عمامه روی نیره ای عبایی
جانم گرفت حسرت ديدار دیگرش! با ما هر آنچه یار نکرد، انتظار کرد💔! -ایهالعزیز-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز مخصوص زیارت رؤیامه حرم، به تو رو زدم صلی الله علیک یا امام رضا علیه السلام
شبتون امام رضایی یاعلی
صبح يعنى همه ى شهر پراز بوى خداست🌸 عابرى گفت که اين مطلق ناديده کجاست؟؟ شاپرک پرزد و با رقص خود آهسته سرود چشم دل بازکن اين بسته به افکار شماست. سلام صبحتون بخیر و نیکی 🌹🌹🌹 🌹🌹
🗓 شنبه ۳ خرداد (۵ ذی‌الحجه) 📿 صد مرتبه «یا رَبِّ الْعالَمِین»
🔴 چرابرای امام زمان (عج) بایدصدقه داد؟! وقتی حضرت صاحب (عج) بدنیا آمدند ، ابلیس (ل) فریاد بلندی به آسمان کشید ، که تا آن زمان اینطور فریاد نزده بود. همهء فرماندهان ابلیس جمع شدند و جویای علت شدند؛ ابلیس گفت: آخرین حجت خدا بدنیا آمد. با ظهور او ، مرگ ما فرا می‌رسد.! هرکدام ازشیاطین پیشنهادی دادند. یکی گفت؛ در کودکی او را بکشیم. ابلیس گفت: اگر او را بکشیم ، خودمان هم نابود می‌شویم (اشاره به حدیث لو لا الحجه لساخت الارض باهلها) شیاطین در آن جلسه به نتیجه نرسیدند لذا تصمیم گرفتند که سلامتی حضرت را بخطر بیندازند. هر روزه ، نه تنها من ، بنوعی باعث آزردگی قلب نازنین آن حضرت می‌گردم ؛ بلکه شیاطین هم دست بدست هم داده‌اند تا سلامتی آن مهر عالم آرا را بخطر بیندازند. 📚 شیخ عباس قمی (ره) ، منتهى الامال: ج ۱ ، ص ۱۸.
عرض خیر مقدم خوش آمدید 🌸
پا به پای پدر سفر کردم در میان خرابه سر کردم پدرم بینِ ریسمان بود و با رقیه پدر پدر کردم عمه ام تا به رویِ خاک افتاد دیده ام را ز اشک، تر کردم از همان روزِ تلخ، تا امروز گریه هر روز تا سحر کردم دست در دست عمه ام آن روز از دلِ نیزه ها گذر کردم سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت از تنی که به آن نظر کردم تا سه ساله میان راه افتاد پدرم را خودم خبر کردم آنقدَر داغ دارم از آن دم که از این زهر، خون، جگر کردم
بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی با هر بهانه در همه جا گریه می کنی در التهاب آهِ خودت آب می شوی می سوزی و بدون صدا گریه می کنی هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می کنی آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود با ناله های وا عطشا گریه می کنی با یاد روزهای اسارت چه می کشی ؟ هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی
تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوار بقیعت جان و دل وماشمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت
او که ز نسل هم حسین و هم حسن بود مانند اجدادش غریب اندر وطن بود او وارث لبهاى خشک و چوب خورده است با عمه‏ اش منزل به منزل ره سپرده است او آخرین سرمایه ‏ى کرببلا بود آئینه‏ ى خورشید روى نیزه ‏ها بود او دیده غسل دخترى را مخفیانه طعنه شنیده باصداى تازیانه او زائر پیشانى در خون نشسته است او محرم راز و نیاز دست بسته است با سنگ‏هاى کوفیان او آشنا ابود با خطبه خوان کوفه و شام هم نوا بود
ای اهل ولا دراین عزا گریه کنید باعرش نشینان خدا گریه کنید چون گریه کننده ای ندارم به بقیع ده سال برایم به منا گریه کنید
من که عمری ستم از خصم ستمگر دیدم هرچه دیدم همه از دشمن حیدر دیدم امت اینگونه به ما مزد رسالت دادند ظلم بی حد عوض اجر پیمبر دیدم حاصل زندگیم جمله همین بود همین کز همان کودکیم داغ مکرر دیدم کودکی بیش نبودم که در کرببلا دسته گلهای نبی را همه پرپر دیدم بدن بی کفن زینت آغوش نبی پاره پاره  زدم نیزه و خنجر دیدم ناله واعطشا را ز حرم بشنیدم اربا اربا بدن قاسم و اکبر دیدم دشمن آن لحظه که بر خیمه ما آتش زد دختری خسته دل و سوخته معجر دیدم ز حسین از قد خم گشته چو زینب پرسید گفت خواهر به خدا داغ برادر دیدم دشمن آندم که جدایش ز برادر می کرد روی رگهای گلو بوسه خواهر دیدم هرچه در کرببلا دیده ام از رنج وبلا حق گواه است که در شام فزونتر دیدم دل شب گوشه ویرانه و مظلومانه سربابا به روی دامن دختر دیدم دیدنش سخت بود نه که شنیدن سخت است به سر نیزه سر کوچک اصغر دیدم سنگ در دست  زن پست یهودی که گرفت به زمین خوردن آن راس مطهر دیدم
لحظه آخر است می سوزم از غم بیشمار کرببلا گوش کن روضه مرا که منم آخرین یادگار کرببلا من ز آغاز کودکی تا حال غربت و غصه و جفا دیدم همره کاروان خون خدا دشت خونین نینوا دیدم دم به دم در فرات چشمانم ماتم کربلا مجسم بود چشم من لحظه ای نیاسوده همه عمر من محرم بود کودکی چهارساله بودم که داغ جانسوز کربلا دیدم راس جدم حسین را هر دم وای من روی نیزه ها دیدم چه کشیدم در آن غروبی که نیزه ها ازدحام میکردند سنگ ها بر لبی ترک خورده دسته دسته سلام میکردند از همان کودکی به همراه مادرم روی ناقه ها بودم گاه مثل سه ساله های حسین نیمه شب زیر دست و‌پا بودم همرهِ عمه سه ساله خود بار غم را به شانه میبردم همه عمر آرزو کردم کاش کنج خرابه میبردم کربلا تا به کوفه شام بلا زجرهایی کشیده ام که مپرس بر روی ناقه های بی محمل صحنه ها دیده دیده ام که مپرس مادرم روی ناقه با یکدست بغلم کرده بود واویلا با یکی دست دیگرش چادر روی سر برده بود واویلا هر کجا کودکی زمین میخورد زجرها بی حساب میدادند هر که می کرد خواهش بابا تازیانه جواب میدادند دست ها بسته بود و نامردان می‌کشیدند دست قافله را وای از سوز گریه های رباب تا که میدید روی حرمله را .
غم آمده در عزای تو گریه کند با  زمزم  اشکهای  تو  گریه  کند ای کعبه ، تو را چگونه  آتش زده اند؟ ده سال منی ، برای  تو گریه کند
هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حملة آن ده سوارِ تازه نفس غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم میانِ پنجة هر نعل تازه و میخش لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا میانِ هلهله را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم عزیز کردة زهرا کنیزِ مردم نیست اشارة دو سه تا را به چشمِ خود دیدم