جانم گرفت حسرت ديدار دیگرش!
با ما هر آنچه یار نکرد، انتظار کرد💔!
-ایهالعزیز-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | روز مخصوص زیارت
رؤیامه حرم، به تو رو زدم
صلی الله علیک یا امام رضا
#امام_رضا علیه السلام
#ماه_ذی_القعده
صبح يعنى
همه ى شهر پراز بوى خداست🌸
عابرى گفت
که اين مطلق ناديده کجاست؟؟
شاپرک پرزد و با رقص خود آهسته سرود
چشم دل بازکن
اين بسته به افکار شماست.
سلام صبحتون بخیر و نیکی
🌹🌹🌹
🌹🌹
🔴 چرابرای امام زمان (عج) بایدصدقه داد؟!
وقتی حضرت صاحب (عج) بدنیا آمدند ، ابلیس (ل) فریاد بلندی به آسمان کشید ، که تا آن زمان اینطور فریاد نزده بود.
همهء فرماندهان ابلیس جمع شدند و جویای علت شدند؛
ابلیس گفت: آخرین حجت خدا بدنیا آمد. با ظهور او ، مرگ ما فرا میرسد.!
هرکدام ازشیاطین پیشنهادی دادند. یکی گفت؛ در کودکی او را بکشیم.
ابلیس گفت: اگر او را بکشیم ، خودمان هم نابود میشویم (اشاره به حدیث لو لا الحجه لساخت الارض باهلها)
شیاطین در آن جلسه به نتیجه نرسیدند لذا تصمیم گرفتند که سلامتی حضرت را بخطر بیندازند.
هر روزه ، نه تنها من ، بنوعی باعث آزردگی قلب نازنین آن حضرت میگردم ؛
بلکه شیاطین هم دست بدست هم دادهاند تا سلامتی آن مهر عالم آرا را بخطر بیندازند.
📚 شیخ عباس قمی (ره) ، منتهى الامال: ج ۱ ، ص ۱۸.
#عجللولیکالفرجبحقزینبکبری
#امام_باقر_شهادت
پا به پای پدر سفر کردم
در میان خرابه سر کردم
پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم
عمه ام تا به رویِ خاک افتاد
دیده ام را ز اشک، تر کردم
از همان روزِ تلخ، تا امروز
گریه هر روز تا سحر کردم
دست در دست عمه ام آن روز
از دلِ نیزه ها گذر کردم
سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت
از تنی که به آن نظر کردم
تا سه ساله میان راه افتاد
پدرم را خودم خبر کردم
آنقدَر داغ دارم از آن دم
که از این زهر، خون، جگر کردم
#رضا_باقريان
#امام_باقر_شهادت
بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی
با هر بهانه در همه جا گریه می کنی
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی
#یوسف_رحیمی
#امام_باقر_شهادت
#دوبیتی
تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت
پیوسته ملک سائل زوار بقیعت
جان و دل وماشمع شب تار بقیعت
تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت
#امام_باقر_شهادت
او که ز نسل هم حسین و هم حسن بود
مانند اجدادش غریب اندر وطن بود
او وارث لبهاى خشک و چوب خورده است
با عمه اش منزل به منزل ره سپرده است
او آخرین سرمایه ى کرببلا بود
آئینه ى خورشید روى نیزه ها بود
او دیده غسل دخترى را مخفیانه
طعنه شنیده باصداى تازیانه
او زائر پیشانى در خون نشسته است
او محرم راز و نیاز دست بسته است
با سنگهاى کوفیان او آشنا ابود
با خطبه خوان کوفه و شام هم نوا بود
#امام_باقر_شهادت
#رباعی
ای اهل ولا دراین عزا گریه کنید
باعرش نشینان خدا گریه کنید
چون گریه کننده ای ندارم به بقیع
ده سال برایم به منا گریه کنید
#سید_هاشم_وفایی
#امام_باقر_شهادت
من که عمری ستم از خصم ستمگر دیدم
هرچه دیدم همه از دشمن حیدر دیدم
امت اینگونه به ما مزد رسالت دادند
ظلم بی حد عوض اجر پیمبر دیدم
حاصل زندگیم جمله همین بود همین
کز همان کودکیم داغ مکرر دیدم
کودکی بیش نبودم که در کرببلا
دسته گلهای نبی را همه پرپر دیدم
بدن بی کفن زینت آغوش نبی
پاره پاره زدم نیزه و خنجر دیدم
ناله واعطشا را ز حرم بشنیدم
اربا اربا بدن قاسم و اکبر دیدم
دشمن آن لحظه که بر خیمه ما آتش زد
دختری خسته دل و سوخته معجر دیدم
ز حسین از قد خم گشته چو زینب پرسید
گفت خواهر به خدا داغ برادر دیدم
دشمن آندم که جدایش ز برادر می کرد
روی رگهای گلو بوسه خواهر دیدم
هرچه در کرببلا دیده ام از رنج وبلا
حق گواه است که در شام فزونتر دیدم
دل شب گوشه ویرانه و مظلومانه
سربابا به روی دامن دختر دیدم
دیدنش سخت بود نه که شنیدن سخت است
به سر نیزه سر کوچک اصغر دیدم
سنگ در دست زن پست یهودی که گرفت
به زمین خوردن آن راس مطهر دیدم
#عبدالحسین
#امام_باقر_شهادت
لحظه آخر است می سوزم
از غم بیشمار کرببلا
گوش کن روضه مرا که منم
آخرین یادگار کرببلا
من ز آغاز کودکی تا حال
غربت و غصه و جفا دیدم
همره کاروان خون خدا
دشت خونین نینوا دیدم
دم به دم در فرات چشمانم
ماتم کربلا مجسم بود
چشم من لحظه ای نیاسوده
همه عمر من محرم بود
کودکی چهارساله بودم که
داغ جانسوز کربلا دیدم
راس جدم حسین را هر دم
وای من روی نیزه ها دیدم
چه کشیدم در آن غروبی که
نیزه ها ازدحام میکردند
سنگ ها بر لبی ترک خورده
دسته دسته سلام میکردند
از همان کودکی به همراه
مادرم روی ناقه ها بودم
گاه مثل سه ساله های حسین
نیمه شب زیر دست وپا بودم
همرهِ عمه سه ساله خود
بار غم را به شانه میبردم
همه عمر آرزو کردم
کاش کنج خرابه میبردم
کربلا تا به کوفه شام بلا
زجرهایی کشیده ام که مپرس
بر روی ناقه های بی محمل
صحنه ها دیده دیده ام که مپرس
مادرم روی ناقه با یکدست
بغلم کرده بود واویلا
با یکی دست دیگرش چادر
روی سر برده بود واویلا
هر کجا کودکی زمین میخورد
زجرها بی حساب میدادند
هر که می کرد خواهش بابا
تازیانه جواب میدادند
دست ها بسته بود و نامردان
میکشیدند دست قافله را
وای از سوز گریه های رباب
تا که میدید روی حرمله را
.
#محمد_علی_قاسمی
#امام_باقر_شهادت
#رباعی
غم آمده در عزای تو گریه کند
با زمزم اشکهای تو گریه کند
ای کعبه ، تو را چگونه آتش زده اند؟
ده سال منی ، برای تو گریه کند
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_باقر_شهادت
هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم
غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم
به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم
ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم
میانِ آن همه نیزه به دست در گودال
سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم
به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند
مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم
زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند
به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم
زمان حملة آن ده سوارِ تازه نفس
غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم
میانِ پنجة هر نعل تازه و میخش
لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم
سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد
تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم
میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد
سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم
عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد
تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم
به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود
شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم
فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا
میانِ هلهله را به چشم خود دیدم
گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان
زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم
میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب
ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم
ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم
شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم
عزیز کردة زهرا کنیزِ مردم نیست
اشارة دو سه تا را به چشمِ خود دیدم
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر_شهادت
#دوبیتی
دل او آشنا با سوختن بود
هماره با غریبی هم سخن بود
کفن شد با لباس خویش اما
به یاد آن شهید بی کفن بود
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_باقر_شهادت
لاله زارى كه به خون بود شناورديدم
هم سَرِبى بَدن و هم تنِ بى سرديدم
حَسَن ازواقعه ى كوچه نه شب داشت نه روز
آنچه را ديدحسن منكه مكرّر ديدم
غارتِ خيمه به سختىِ امان نامه نبود
من جِگر خون شُدَنِ ساقىِ لشگرديدم
مى دَويدم ، كه نِگاهم به مَزارى اُفتاد
عدّه اى را زِ پِىِ ، غارتِ گوهر ديدم
نِيزه دارى به پَسِ خيمه زمين راميگشت
كز دلِ خاك در آوردَنِ اصغر ديدم
#سعید_خرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام رضا ( ع ):
کسی که در روز غدیر مومنی را دیدار کند خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد می کند قبرش را توسعه می دهد هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند
مبلغ غدیر باشیم
#امام_علی
#عید_غدیر_خم
⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»
اگر چه روز من و روزگار مي گذرد
دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد
#امام_رضا_جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر_روز
🗓 یکشنبه ۴ تیر (۶ ذیالحجه)
📿 صد مرتبه «یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام»
🖤🖤
ساکن خانه وحی بود و
خدا، تام و تمامِ علمش را در جان او ریخته بود؛
پنج ساله بود که:
نگاه کودکیاش
دشت نینوا را دید،
▪️سرهای بر نیزه را،
▪️قافله را،
▪️عطش را،
▪️اسیری را؛
زهرِ کینِ هشام که قُوَتی نداشت؛
او شهیدِ روضههای کربلا شد...😭
سلام بر تو ای شاهدِ لحظههای تب آلودِ عاشورا
😭
#باقرالعلوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«🦋🧕🏻»
چادرت را بر سر کن و
بیرون بیا:)
بگذار...
💠یا فاطمــہ الـزهــــرا
⇜بانو چادرے ڪہ شدے
⇜مرامت هم چادرے باشد
⇜چادر ڪہ گذاشتے
⇜وظایفت بیشتر مے شود
⇜گرچہ من مے گویم عشق است
⇜و خبرے از وظیفہ نیست
⇦چشم هایت بانو?
⇦حواست باشد..
⇦صدایت بانو?
⇦حواست باشد
⇦قدم هایت...
⇦مبادا رفتارت چادرے نباشد
❁آخر همیشہ مے گویم چادرڪہ سر ڪردے
❁یڪ چادر ظاهرے بر سرت هست
❁و یڪ چادر باطنے بر دلت..
حواست باشد بانو..
◥چادرے ڪہ در دستان توست
یادگار مادرم زهراست◣
☜مبادا روز قیامت
☜چادر را ازما بگیرند و
☜بگویند...لیاقتش را نداشتے...
☜بانو حواست باشد...
☜چادر حرمت دارد☞
✿°°✿یڪ آرزو دارم نگو محال است
ڪہ دلم سخت مے شڪند
آرزو دارم فرداے قیامت
زهرا(س)
چادر را با دستان خود
سرم ڪند
بگوید مال تو...
چادر سخت بہ تو مے آید...
آرزو است دیگر....
من بندہ ے پر توقع خدا....
ببخش مرا زهرا جان... °°✿°°
#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا