📺تصاویری از حضور و سخنرانی مرحومه پروانه معصومی در دیدار با رهبرانقلاب: می‌دانم بعد از دیدار با شما مردم نوع دیگری به من نگاه می‌کنند چرا که نیم ساعت زیر سقفی نفس کشیده‌ام که شما نفس کشیده‌اید.

انقلاب اسلامی ما را از بند ظلم و اسارت نفس رها کرد....

توت خشک را جایگزین قند کنید! 👈بهترین قند طبیعی 👈کاهنده کلسترول بد خون 👈ضد سرطان و بیماری قلبی 👈سرشار از فیبر و ملین 👈دشمن اضطراب و عصبانیت 👈هاوی آهن و دارای کم خونی

🛑 ۱۸ کشور برای ایمنی مقابل هوش مصنوعی پیمان بستند 🔹۱۸ کشور نخستین توافقنامه بین المللی برای ایمن نگه داشتن هوش مصنوعی را امضا کردند. 🔹آمریکا، انگلیس و برخی دیگر از کشورها از نخستین توافقنامه دقیق بین المللی درباره ایمن نگه داشتن هوش مصنوعی در مقابل خطرات احتمالی، کمک به شرکت‌ها برای ایجاد سیستم‌های هوش مصنوعی که طراحی ایمنی دارند، رونمایی کردند.

یه چیزی به من بگید که چادر بپوشم! #فاطمیه #حجاب

❌عده ای میگن آقا سگ و گربه بیارید جای بچه رو میگیرن... بچه خرج داره.... سگ و گربه خرج نداره؟ شرح تصویر: هزینه‌های عجیب اصلاح و شست‌و‌ شوی سگ و گربه...

🔴 اسرائیل: آماده تمدید آتش‌بس موقت هستیم 🔻در شرایطی که رژیم اسرائیل در تحقق اهداف جنگی خود در غزه شکست خورده سخنگوی کابینه این رژیم بر آمادگی تل‌آویو برای تمدید آتش‌بس موقت تأکید کرد.

🎥آیا فقط خوردن شیرینی و شکلات باعث ابتلا به دیابت می شود ؟ 📢با به اشتراک گذاشتن این پست ، آگاهی را افزایش دهید ┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

پاشو اینجوری منو نده عذاب، کلمینی 🏴مداحی حاج مهدی رسولی به مناسبت شهادت حضرت صدیقه کبری (س)

نگو نمی‌خوانم! ◇بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را( که در مداحی کمی گرفته بود) تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. ◇آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این‌ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی‌کنم ... ◇بعد از نماز (صبح) و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا (ع) .. ◇گفت: می‌خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می‌گویم تا زنده‌ام جایی نقل نکن. ◇گفت: نیمه‌های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه‌‌طاهره(ع) تشریف آوردند و گفتند: «نگو نمی‌خوانم، ما تو را دوست داریم. هرکه گفت بخوان تو هم بخوان ..» دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی‌داد. از کتاب "سلام بر ابراهیم" شهید #ابراهیم_هادی

تا جایی که ازش برمی‌آمد و قانون اجازه می‌داد، گره از کار مردم باز می‌کرد. خیلی هم می‌آمدند پیشش. هر جا هم که می‌رفتیم، دوره‌اش می‌کردند؛ حرفشان را می‌زدند و مشکلشان را می‌گفتند. صیاد هم با حوصله گوش می‌کرد. گاهی هم یادداشت می‌کرد. شماره‌ی تلفن می‌داد که تماس بگیرند. #شهید_صیاد_شیرازی