eitaa logo
خیریه امام سجاد(ع) 🇮🇷 🇵🇸
208 دنبال‌کننده
34.4هزار عکس
29.6هزار ویدیو
100 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ خداوند بخل ندارد تو باید حرکت کنی! 🔻خدای تعالی بخل ندارد و اگرکسی شرایط تقوی را در خودش ایجاد کند، خداوند استاد کامل را به او می رساند ولو اینکه از آن طرف عالم باشد. ✍ آیت الله انصاری همدانی 📚در کوی بی نشان ها
🔴 فضیلت خواندن حدیث کساء 🔹 نزول رحمت و آمرزش خداوند مطابق با فرمایش حضرت رسول اکرم (صل الله) نقل حدیث کساء در مجلس شیعیان و دوستان اهل بیت منجر به نازل شدن رحمت خداوند و احاطه ملائکه بر آنها می شود. ملائکه برای شیعیان مجلس از خداوند بزرگ درخواست آمرزش و مغفرت می کنند. غم، اندوه و ناراحتی دوستان اهل بیت هم پس از شرکت در این مجلس برطرف می شود.
💠 حدیث کساء عجائب و غرائبی در حدیث کساست خدا می داند کسی بشمارد که چقدر معجزه در آن است خیلی کار بزرگی کرده است. خیلی دیده شده و گفته اند که حضرت حجت عج را در مجالس توسل یا حدیث کساء حاضر دیده اند. 🔸 محمد تقی بهجت
🔴 به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد یکی از فضلای معاصر که چند سالی در محضر علامه درس خوانده می گوید: « یک وقت عازم زیارت بیت الله الحرام بودم، برای عرض سلام و خداحافظی خدمت علامه رفتم و گفتم نصیحتی بفرمایید که به کارم بیاید و توشه راهم باشد. این آیه مبارکه را قرائت فرمودند: « فاذکرونی اذکرکم: به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم. بقره/152 » علامه می افزاید: « به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.»
🔴 طولانی شدن راه، به سبب گناهان آیت‌الله بهجت رحمة‌الله‌علیه : هرکدام از ما تا هدف و مقصد اعلی، مسافتی داریم. باید سعی کنیم این مسافت را زیاد و بار خود را گران‌تر و سنگین‌تر نکنیم. ❌ گناهان، موجب ازدیاد بار و بُعد مسافت ما تا مقصد است. 📖 جرعه‌ وصال، ص٩١
گفتم حسین دارم‌ از استرس‌ می‌میرم، گفت‌: « یه ‌ذکر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر کردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی کار منم‌ همین ‌باز کرد (آخه ‌خودشم‌ به سختی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) » گفتم: باشه ‌داداش ‌بگو گفت: «تسبیح ‌داری؟» گفتم: آره گفت: «بگو "الهی ‌بالرقیه ‌سلام ‌الله ‌علیها" حتما ‌سه سـاله ی‌ ارباب ‌نظر میکنه، منتظرتم و قطع‌ کردم‌ چشممو بستم‌‌ شروع‌ کردم: الهی ‌بالرقیه ‌سلام‌الله‌علیها الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌ نگفتم ‌که ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفر آخرین ‌لیسته؛ بقیه‌اش ‌فردا، توجه نکردم‌ همینجور ‌ذکر می‌گفتم که ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترکید با گریه ‌رفتم‌ سمت ‌خونه حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست ‌شد، اشک ‌تو چشمش ‌حلقه ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌ الله ‌علیها" ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄