eitaa logo
شذرات/ایمان نوروزی
314 دنبال‌کننده
323 عکس
312 ویدیو
11 فایل
در اینجا یادداشت‌ها و تجربیات و خاطراتم را در حوزه‌های مختلفی چون #نظام_خانواده، #اقتصاد و #تجارت_مردمی، #وطن_توحیدی (جهان اسلام)، #طب_اسلامی و... را خواهم نوشت. طلبه‌ای که در زمان انقلاب اسلامی و در عصر خمینی (عصر جدید) تنفس کرد و بالید.
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت حاج آقا دوتا ساعت زنانه انتخاب کردم چطور است؟ گفتم: دو تا زن داری؟ گفت: سفرهای من زیاد است و کمتر منزل هستم. یک پای در عراق است و یک پایم در سوریه و لبنان. خانم اول خودش رفته زنی برایم گرفته و گفته از تنهایی خسته شدم، یک زن دیگر به زندگی مان اضافه شود. گردشی یک نفر بچه‌ها را نگه دارد و نفر دیگر با تو در سفر باشد. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
🔻در کربلا بیکاری معنا ندارد اجاره این چرخ دستی در کربلا ۱ دینار است. جوانان عراقی با این چرخ دستی ها یا زائر و وسایل زائران را جابجا می‌کنند. معمولا روزی ۲۰ - ۳۰ دینار در می آورند. آنهایی هم که اندک سرمایه داشته باشند جنس می‌خرند و می‌فروشند. برای گذران زندگی در عراق حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون عراقی کفایت می‌کند. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻بچه ۹ ساله‌ای که ماهی ۲۰ میلیون درآمد دارد! 📌۹ سالش و اسمش علیسان است. می‌گوید شغلش بیاع (تجارت) است. روزی ۱۵- ۲۰ دینار خالص در می‌آورد. در ماه چیزی در حدود ۵۰۰- ۶۰۰ هزار دینار (۱۷-۱۸ میلیون تومان). عربی را در مدرسه جامعه و حین مشق تجارت در کربلا آموخته است. 📌پدرش دکتری دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه بود. البته . سال ۹۱ آمد معصومیه و طلبه شد. آثار مرحوم ع.ص را در دانشگاه‌های مختلف تدریس می‌کرد. 📌شیخ عباس (همان دکتر فیزیک هسته‌ای دیروز) می‌گفت وقتی با مجموعه تمدن آشنا شدم و راه انداختم، آنجا فهمیدم آثار مرحوم ع.ص نمی‌تواند داشته باشد. 📌چند سالی بود ازش خبر نداشتم. تا دوسال پیش که موضوع برایم جدی شد، در نمایشگاه بین‌المللی محصولات غذایی در نجف دیدم‌ش. 📌 شیخ عباس دکتری دارد، فرزندانش را مدرسه نمی‌فرستد. نوعی دیگری از را مشق می‌کند. 📌می‌گویم بعد از دوسال حضور در عراق جمع بندی‌ت چیست؟ می‌گوید: به معماری تمدنی نظامات اجتماعی ذیل در گستره فکر می‌کنم. معماری مردمی‌سازی تجارت، تربیت حین عمل، طب و شهرسازی خانواده محور در گستره در بستر اولین قدم ها را با خانواده خودم برداشتم. 📌راست می‌گفت: شیخ وقتی تصمیم گرفت هجرت کند، ماشین و خانه‌ای که در قم داشت را فروخت. الان صفر است. خانه‌به‌دوش. نه ماشین دارد و نه خانه. همه سرمایه‌اش را گذاشت پای آرمانش. پای آن معماری که می‌گوید. خانمش از خودش پیگیرتر. شذرات @iman_norozi
📌می‌گفت مهران رسیدم ته جیبم ۱۷ هزارتومان بود با ۴۰ عدد حرز امام جواد علیه السلام. 📌لب مرز یک طلبه بود. گفتم پول ندارم و عوارض خروج از کشورم را بزن. مهربانانه قبول کرد. یک حرز هدیه دادم. 📌از مرز که رد شدم. پیاده در حال آمدم بود. ماشین عراقی ترمز زد و تا کوت مرا رساند. از کوت تیکه تیکه آمدم تا کربلا. 📌همان روز رفت یک تکشله گاز خرید و ظرف و روغن و آرد. شروع کرد پیراشکی درست کردن. می‌گفت: هدفم این بود به بچه‌های ده دوازده ساله یاد بدهم با کمترین امکانات در یک شهر غریب می‌شود کسب و کاری راه انداخت. 📌می‌گفت چون بچه‌ها می‌دانستند من تا حالا چهل پنجاه کانتینر جنس به ترکیه و عراق و امارات و روسیه فرستادم، می‌خواستم بفهمند راه اندازی کسب و کار با یک تکشله و یک بطری روغن و چند وسیله ساده می‌شود و تعمدا شروع به فروختن پیراشکی‌ها کردم تا فهم کنند کار کار است. می‌گفت: چند روز بغل خیابان پیراشکی می‌پزم و بعدش تبدیل به یک مغازه می‌کنم و واگذار می‌کنم به همین دو سه تا بچه ده دوازده ساله. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
نجف 💠 اهتمام امیرالمؤمنین به 📌أخبرنا أبو البركات الأنماطي، أنا أبو الفضل بن خيرون، أنا أبو علي بن الصوّاف، نا محمّد بن عثمان بن أبي شيبة، نا أبي، نا أبو الحسين العكلي، عن سفيان، عن جعفر، عن أبيه قال: كان لعلي تسع عشرة سرية. إنما كان كثرة تسرّي أمير المؤمنين طلبا للنسل . امام صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین 17 کنیز داشت. و این زیاد ایشان فقط به خاطر آن بود که فرزند میخواست تا عبادت‌کنندگانِ خدا را زیاد کند. تاریخ مدینه (ابن عساکر)، ج42، ص578 📌ملامحسن فیض کاشانی در مهجة البیضاء: امیرالمومنین وقتی شهید شدند دائم داشتند و ۱۷ سریه. 🔻طبق نقل پژوهشکده الدریعة النبویة ایشان ۳۶ فرزند داشتند. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
📌گفتگویی پیرامون و تمهید اندیشه‌ای جریان مقاومت 🔹اولین بار شیخ را در مرصاد دیده بودم. اندیشکده مرصاد فراخوان نیرو داده بود. یک رزومه فرستاده بود. ارشد فیزیک، طلبه درس خارج، فلسفه و عرفان را نزد استاد امینی نژاد خوانده بود و بعدها بریده بود و شاگرد آقای میرباقری شده بود. 🔹رزومه کت و کلفتی داشت. مشتاق بودم ببینمش. متواضعانه آمده بود برای مصاحبه. البته خودش می‌گفت دنبال این بودم ببینم مرصاد کجا ست و چه می‌کند. 🔹از معدود طلبه هایی بود که تا حالا دیده بودم. هم فضای علمی را خوب داشت و هم در فضای میدانی جهان اسلام شناخت دقیقی داشت. یکی مثل خودم را پیدا کردم. 🔹بعدها که از بریدم. در درس و حدیث هم درس شدیم. 🔹مدتی غیبش زد. خبر رسید رفته نجف. امروز بعد از یکسالی از باب روایت تَزاوَروا وَ تَلاقُوا وَ تَذاکرُوا وَ احیَوا اَمرَنا؛ به ملاقاتش رفتم. 🔹یک گعده حدود دوساعته‌ای داشتیم. به ایده‌های خوبی مطرح شد. آخرین اخبار کویت و عراق و حوزه نجف و مسئله اردن و فلسطین و سوریه و لبنان را با هم مرور کردیم. انشالله خداوند توفیق دهد أحیوا أمرنا را در گستره اقامه کنیم. 🔹قرار شد غروب پنجشنبه با هم برویم آشپزخانه مدرسه علمیه‌ای را ببینیم. امام صادق و کتاب الصلاه را امتدادش دهیم تا کتاب أطعمه و أشربه. و امام صادق کتاب أطعمه و أشربه را در عینیت مدرسه حوزه علمیه مشق کنیم. سرش شلوغ بود و پیچاند. ترجمه روایت: به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و ما را (کنایه از حکومت و رهبری) زنده کنید. پنجشنبه ۹ آذرماه شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌برشی از سریال / جریان ازدواج مجدد امام جواد علیه السلام با سمانه مغربیه. 🔻سریال داستان ازدواج امام جواد با 🔹سریال به داستان زندگی امام جواد می پردازد. سریال بسیار خوش ساخت و البته حرفه ای ساخته شده است. 🔹از کارگردان سوری این سریال تا تهیه کننده کویتی آن تا بازیگرانی از عراق و سوریه و ایران از امتیازات این سریال است. 🔹سریال - قسمت سوم (3) - دوبله فارسی 🔹داستان ازدواج امام جواد با کنیز مغربی. به دلیل کارگردان غیر ایرانی و تهیه کننده کویتی و عدم خودسانسوری زندکی اهل بیت علیهم السلام دیالوگ‌های فیلم صریحا به امام جواد و امام کاظم اشاره دارد. http://www.aparat.com/v/jcT1u پی نوشت: 📌تولد امام هادی و موسی مبرقع حاصل ازدواج امام جواد با بنام است. 📌 شجره طیبه سادات و و و در هند و پاکستان و کشمیر و ایران حاصل و امام جواد است. جمعه ۱۰ آذر؛ کاظمین شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شهر طلافروشی دارد. بعد از اربعین تصمیم گرفته ۳۶۵ روز سال ادامه داشته باشد. موکب اربعین‌ش را در کل سال امتداد دهد. آقای ناصری هر روز از کل مشتری‌های پاساژ پذیرایی چای دارد و دمنوش های طبیعی. با وی از چای میوه‌ای گفتم و قند قهوه‌ای. پذیرایی اش هم کلش اهل بیتی شود. امام صادق را باید به مردم معرفی کرد. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
🔻بلوغ جامعه و پس زدن حوزه سکولار! 📌دانشجو دانشگاه همدان بود. ول کرد آمد حوزه! اولین رفاقت ما دقیقا دوسال پیش همین ایام سر نمایشگاه بین المللی فروش محصولات نجف اشرف و رقم خورد. 📌دهه دوم فاطمیه آمده‌ام تبلیغ. زنگش می‌زنم. ارتباطات و تجربیات حضورش در شهر مهران را می‌خواهم. چند تلفنی می‌دهد. پیامک می‌دهم: حوزه مهران کلا ۶ طلبه دارد! بلافاصله جواب می‌دهد، از زاویه‌ای دیگر نگاه می‌کند. بله، نشان است! را پس می‌زند. 📌حوزه اگر می‌خواهد مردم بچه‌هایشان را به طلبگی بفرستند راهش دست گذاشتن روی است. بازخوانی طبیب و داروساز، امام صادق معمار و شهرساز و امام صادق و اقتصاد مقاومتی، امام صادق ست. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi
🔻 شمال، مهران، را در بستر دوستی‌های اربعینی راه انداخته است! 📌هنوز گوش درد دارم. با عطر گه‌گاهی دردش را خنثی می‌کنم. هوای مهران این چند روز سرد است و صبح ها مه‌ غلیظی ست که آدم دو متری اش را به زور می‌بیند. 📌توسلی می‌کنم. دنبال انقلابی می‌گردم. افرادی را که موکب یا هیات دارند در اولویت هستند برایم. انقلاب و آقا و دغدغه اش باشد و بفهمد. 📌پرسان پرسان به دو سه تا اسم می‌رسم. اولین نفر را زنگ می‌زنم. قبلا تجارت می‌کرده است و الان بیشتر . نماز مغرب قرار می‌گذاریم. 📌چند دقیقه‌ای حرف می‌زنم. خلاصه و تیتروار از بیانیه گام دوم تا اقتصاد مقاومتی. هم می‌خواهم به حرف وادارش کنم و هم ببینم چقدر در فضای ماست. 📌حزب‌اللهی‌ها در فضای سیاسی و اجتماعی انقلابی هستند اما در اقتصاد . این را زیاد دیده‌ام. افراد زیادی تا مرز رفته‌اند، اما فهمی از مقاومتی و اقتصاد ندارند. اصلا نظریه ، و جهاد می‌دهد. 📌اقتضای کار اقتصاد مقاومتی جنس‌ش میدان است. تا در میدان پا نگذاری فهمش سخت خواهد بود. لذا حاج قاسم‌های خودش را می‌خواهد! آدم پخته و توجیهی ست. این یکی جنس ش به فضای خودمان نزدیک است. هیآت شروع می‌شود. 📌بعد از اتمام هیآت مرا به منزلش دعوت می‌کند. منزلی دو طبقه. طبقه بالا حسینیه و برای ست. شام ساده‌ای درست می‌کند. تند و سریع روغن را داغ می‌کند. رب محلی را می‌ریزد در روغن و بعدش چند تخم مرغ. از بی‌تکلفی‌اش و خودمانی بودنش لذت می‌برم. یک . خوشمزه‌تر و دلچسب‌تر از یک چلوکباب بازاری. 📌تلفنش زنگ می‌زند. سید حسینی موکب گرگان. یکی از رفقای موکب دارش از گرگان است. در لابلای صحبت‌هایش می‌گوید شمال، مهران، را راه انداختم. در بستر اربعین حسینی و ، اربعین را کشاندم در فضای . دوست موکب‌دار شمالی را وصل کردم به دوست موکب‌دار اهل . از این زاویه اربعین را ندیده بودم. اربعین چقدر برکات دارد. امام زمان به برکت اربعین خیلی از کارها دارد جلو می‌برد و ما اصلا فهمی از اربعین نداریم. در بستر اربعین و ظرفیت‌های اربعینی! ذهنم را مشغول می‌کند. 📌از شنیدن این حرف و این فهم‌ها بال در می آورم. توسل جواب داده است. بدون گشتن به گنج رسیده‌ام. انقلابی ست هم در عرصه سیاسی و اجتماعی و هم در فضای اقتصاد مقاومتی. بیشتر حرف می‌زنیم. 📌از در گستره وطن توحیدی و مهندسی نظامات اجتماعی در عینیت می‌گویم. همانطور که میوه می‌آورد تایید می‌کند. او هم انگار گمشده‌اش را پیدا کرده است. می‌گوید نان امام زمان را خوردی حلالت. گلایه داشت از اینکه در مهران برخی طلبه‌ها نان امام زمان را خوردند و رفتند کارمند شدند و کم‌کم لباس را هم گذاشتند کنار. ساعت حدود دوازده گذشته است. شب شهادت بی بی ست. به آرمان‌های علی و فاطمه به بلندای تاریخ بعد از ۱۴۰۰ سال می‌نگرم. عجب بستری را اهل بیت علیهم السلام برای ما ساختند و ما عرضه نداریم. یاد شهید شیخ محمد طهرانی و شهید رضایی می‌افتم. از شهدای شاهرود که در مهران شهید شده‌اند. کمی عطر نعنا فلفلی می‌زنم. گوشم گر می‌گیرد و می‌سوزد و دردش ساکت می‌شود! و خوابم می‌برد. شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار طلبه‌ای ) @iman_norozi