هدایت شده از KHAMENEI.IR
13970307_22913_64k.mp3
25.38M
صوت کامل بیانات روز گذشته رهبرانقلاب در دیدار دانشجویان
@khamenei_ir
#حمید_رسایی
یادآوری/ این یادداشت را در اخرین روزهای مجلس نهم نوشتم. بازخوانی آن در ایامی که قرار است لاریجانی و عارف با هم رقابت کنند، خالی از طف نیست:
🔷 رقابت سرلیست اصلاح طلبان قم با تهران
♻️ کدام اصلاح طلب، رئیس مجلس می شود؟
نمایندگان اصولگرای مجلس دهم نباید از یاد ببرند که لاریجانی در بزنگاه های مجلس نهم نشان داده که توجهی به خطوط قرمز اصولگرایان ندارد و فرمانش آنطور می چرخد که طیف دولت و هاشمی رفسنجانی تمایل دارد.
با برگزاری مرحله دوم انتخابات در فروردین ماه سال بعد و قطعی شدن نمایندگان هر شهر، پرونده انتخابات مجلس دهم بسته اما پرونده اولین آزمون نمایندگان آن در روزهای نخست مجلس بعد باز خواهد شد. اولین بزنگاهی که در برابر نمایندگان دوره بعد قرار دارد، انتخاب رئیس مجلس دهم و هیأت رئیسه آن است. با این انتخاب می توان درباره هویت فکری و جهت گیری سیاسی مجلس آینده نظر داد.
آنچه اکنون در فضای رسانه ای و سیاسی کشور به عنوان اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این مجلس مطرح می شود، قبل از آن که مطابق کدهای واقعی باشد، نوعی رجزخوانی سیاسی و آدرس غلط دادن به جامعه است. اینکه سرلیست اصلاح طلبان در قم (علی لاریجانی) یا سرلیست آنها در تهران (محمدرضا عارف) ردای ریاست مجلس را به تن می کند و یا یک اصولگرا با هویت و جهت گیری مشخص در جایگاه رئیس مجلس قرار می گیرد، مهمترین عامل برای تعیین شناسنامه سیاسی مجلس دهم است.
برای تعیین ترکیب هیأت رئیسه و بویژه رئیس مجلس آینده، علاوه بر تعیین تکلیف نمایندگانی که به مرحله دوم راه یافته اند و ویژگی های شخصیتی کاندیداهای مطرح ریاست (خصوصا با توجه به تفاوت های فاحشی که لاریجانی با عارف دارد)، تمایل و گرایش دولت به هر یک از این گزینه ها نیز تعیین کننده است. بدیهی است که حمایت رئیس دولت یازدهم از سرلیست اصلاح طلبان در قم یا سرلیست اصلاح طلبان در تهران، می تواند وزن هر یک از دو کاندیدای این جریان را در برابر گزینه ای که اصولگرایان مجلس بعد، بر روی آن توافق می کنند، تقویت کند.
همین جا به این نکته اشاره کنم که شاید برخی، علی لاریجانی را کاندیدای جریان اصلاحات ندانند واین تقسیم بندی را از اساس اشتباه تلقی کنند، اما روشن است که این نگاه، غلط و نوعی خودفریبی است. چرا که علی لاریجانی علاوه بر عملکرد تأمل برانگیزش در بزنگاه های مجلس نهم، وقتی قرار شد سرلیست اصلاح طلبان افراطی قم باشد، به جای تقبیح این پیشنهاد به توجیه آن رو آورد. او حتی عناصر اصلی فراکسیونش در مجلس نهم را به لیست اصلاح طلبان تهران فرستاد تا نشان دهد که برای باقی ماندن در کانون قدرت، حاضر به چرخش های 180 درجه ای است.
حسن روحانی در دو راهی حمایت و انتخاب، بین علی لاریجانی و عارف، کدام گزینه را انتخاب می کند؟ گزینه ای که مورد حمایت دولت قرار نگرفته، اگر نتوانست به ریاست مجلس برسد، چه واکنشی در برابر این تصمیم دولتی ها از خود نشان خواهد داد؟
اصولگرایان مجلس دهم در این پازل چه نقشی را به عهده می گیرند، هویت مستقل خود را حفظ می کنند یا خطای استراتژیک رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم در روزهای پایانی را تکرار و به عنوان مکمل نقش لاریجانی عمل می کنند؟ اینها سئوالاتی است که این یادداشت به آنها خواهد پرداخت.
با توجه به ترکیب فعلی راه یافتگان مجلس دهم که در حال حاضر کفه هر یک از جریانات سیاسی در آن مساوی است و به همین دلیل هم همه منتظر نتیجه دور دومی ها هستند، دو عامل در تعیین رئیس و اعضای هیأت رئیسه مجلس دهم نقش بسزایی دارد. از یک طرف نقش حمایتی دولت از دو گزینه عارف یا لاریجانی برای هر یک از آنها سرنوشت ساز شده است. از طرفی دیگر، نقش اصولگرایان مجلس دهم در عدم حمایت از علی لاریجانی و معرفی کاندیدای مستقل برای تعیین ریاست و هیأت رئیسه مجلس تعیین کننده شده است.
اکنون سئوال مهمی که دولت باید به آن پاسخ دهد این است که حسن روحانی به کدام طرف غش می کند، لاریجانی یا عارف؟ حسن روحانی باید بین گذشته و آینده یکی را انتخاب کند، لاریجانی که درطول دو سال و نیم گذشته او را در بزنگاه های مهم یاری رسانده و در آینده نیز می تواند به عنوان سوپاپ اطمینان نسبت به اصولگرایان مجلس عمل کند یا عارف که در گذشته با انصرافش به انتخاب روحانی کمک کرده اما در انتخابات ریاست جمهوری آینده، به پایگاه رأی جریان او نیاز دارد؟ انتخاب هر یک از این دو اصلاح طلب، برای روحانی مزایایی را به دنبال دارد.
ادامه یادداشت 👇
ادامه یادداشت 👆
ظاهرا برای روحانی، ریاست لاریجانی بر مجلس دهم بیش از ریاست عارف ارزشمند است. اولاً لاریجانی در مهار منتقدان دولت بهتر از عارف می تواند عمل کند خصوصا که تلاش می شود تا لاریجانی به عنوان یک عنصر اصولگرا معرفی شود و حتما از یاد نبرده اید که این جماعت بارها و بارها اعلام کرده بودند که ناطق و لاریجانی در صورتی که در جریان اصولگرایی تعریف شوند به درد آنها می خورند.
ثانیا روحانی از آنجا که به ناکارآمدی دولتش بیش از همه واقف است. ثانیا روحانی از آنجا که به ناکارآمدی دولتش بیش از همه واقف است، بدش نمی آید که یک مجلس به ظاهر اصولگرا را در مقابل خود داشته باشد تا بتواند با فضاسازی، بخشی از ناکارآمدی خود را به آن سو شیب دهد. مضافا اینکه انتخاب لاریجانی تا حدودی، موجب تخدیر و کنترل بدنه جریان اصولگرایی جامعه و اصولگرایان مجلس خواهد بود.
ثالثا لاریجانی بر خلاف عارف، فعلاً سودای ریاست جمهوری در سر ندارد و طبعاً ریاستش بر مجلس و روی آنتن بودنش نمی تواند برای روحانی در انتخابات سال بعد خطرآفرین باشد. اما دست رد زدن به سینه عارف و عدم حمایت از وی برای ریاست مجلس، هزینه هایی هم برای روحانی به دنبال دارد.
اولین واکنش منفی به این موضوع از سوی بدنه رأی اصلاح طلبان خواهد بود که روحانی آنها را برای سال 96 نیاز دارد. ثانیا عارفی که حدود یک و نیم میلیون رأی در تهران به دست آورده، وقتی خود را در جایگاه ریاست نبیند بلکه بر خلاف توقع اش، کاندیدایی را مورد حمایت ببیند که یک دهم او رأی آورده، آن هم کاندیدایی که روزگاری با نمایش برنامه چراغ و کنفرانس برلین از سیما، کمر اصلاحات را شکسته، پذیرش این موضوع برایش سخت خواهد بود.
علاوه بر همه اینها عارف که در انتخابات سال 92 به نفع روحانی از صحنه انتخابات کنار کشیده اکنون انتظار ندارد که روحانی لاریجانی را بر او ترجیح دهد.
اینکه در صورت توجه دولت به ریاست لاریجانی، عارف چه خواهد کرد، آیا مرد همیشه انصراف داده شده اصلاحات، باز هم به نفع لاریجانی از صحنه رقابت انصراف خواهد داد و به نایب رئیسی یا ریاست مرکز پژوهش های مجلس و یا ریاست کمیسیون آموزش مجلس اکتفا خواهد کرد یا نه، عارف اساسا از حضور در مجلس دهم انصراف خواهد داد و خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 96 آماده خواهد کرد.
یا اینکه اگر حسن روحانی به سمت عارف توجه پیدا کرد، لاریجانی چه خواهد کرد، از حضور در مجلس انصراف می دهد یا به ریاست کمیسیون امنیت ملی یا نایب رئیسی یا ریاست مرکز پژوهشها اکتفا خواهد کرد و خود را برای رقابت با عارف در سال دوم مجلس آماده می کند، همه احتمالاتی است که ممکن است رخ دهد.
برای اصلاح طلبان رقابت با علی لاریجانی هزینه هایی بیش از پذیرفتن او دارد. لاریجانی می تواند در بازگرداندن جریان اصلاحات به کانون های تصمیم گیری و قدرت، بیشترین کمک را به اصلاح طلبان بکند و مانند مجالس هشتم و نهم در جایگاه ریاست مجلس و به عنوان یک عنصر دو زیست، در هر دو زمین بازی کند.
اینجاست که تصمیم اصولگرایان مجلس دهم در تعامل و همراهی با لاریجانی مانند تصمیم غلطی که فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم در سال آخر گرفت و از ریاست لاریجانی حمایت کرد، می تواند برای این فراکسیون، سرنوشت ساز باشد.
اصولگرایان مجلس دهم اما چه تصمیمی می گیرند؟ آیا با تشکیل یک فراکسیون منسجم و شناسنامه دار به صورت مستقل در موضوع انتخاب هیأت رئیسه ورود می کنند (بهترین حالت) یا از همین ابتدای مجلس دهم، هویت خود را برای به قدرت رسیدن سرلیست اصلاح طلبان در قم ذبح و در پازل علی لاریجانی و حسن روحانی قرار می گیرند و تا آخر مجلس دهم به دنبال آنها کشیده می شوند (بدترین حالت).
بدیهی است که دولت چاره ای جز حمایت از یکی از دو گزینه مورد نظر (عارف یا لاریجانی) ندارد اما اصولگرایان چنین الزامی ندارند بلکه اگر با انسجام و قدرت، فعالیت خود در مجلس دهم را آغاز کنند، شاید سبب همبستگی در اتاق فکر عارف و لاریجانی و حتی توافق آن دو بر تقسیم جایگاه ها شوند اما از آنجا که پلکان قدرت طلبی دیگران نشده و هویت خود را حفظ کرده اند از نظر بدنه این جریان، در اولین آزمون و بزنگاه مجلس دهم سربلند بیرون آمده اند چه هیأت رئیسه مجلس دهم را کسب کنند چه نکنند.
نمایندگان اصولگرای مجلس دهم نباید از یاد ببرند که لاریجانی در بزنگاه های مجلس نهم نشان داده که توجهی به خطوط قرمز اصولگرایان ندارد و فرمانش آنطور می چرخد که طیف دولت و هاشمی رفسنجانی تمایل دارد.
اصولگرایان مجلس دهم نباید اشتباهات اصولگرایان مجلس نهم در مواجهه با لاریجانی را تکرار کنند بلکه با توجه به تحولات رخ داده در این انتخابات، مهمترین وظیفه این جریان، تشکیل فراکسیونی با مرزبندی شفاف و حفظ هویت آن است، چیزی که در ائتلاف با لاریجانی قطعاً ذبح و از بین خواهد رفت.
#حمید_رسایی
🖋
♻️ رسایی: چرا به ماجرای فاضل لاریجانی رسیدگی نمی شود؟
🔰نماینده سابق مردم تهران در مورد ویلاسازی مسئولان گفت: به نظرم اگر مسئولی بهسمت کاخ نشینی و اشرافی گری برود از مردم دور شده و درد انها را نمی فهمد اما هر کس خانه ای در خارج از شهر داشت را نمی توان کاخ نشین دانست. اقدام غیرقانونی چه داخل شهر و چه خارج از شهر و چه کاخ سازی باشد یا کوخ ساری، قابل پذیرش نیست.
سرویس سیاسی فردا: بعد از رسانه ای شدن خبر تخریب ویلای وزیر کشور در یکی از شهرستان های استان البرز حرف و حدیث هایی در مورد این تخریب مطرح شد؛ عده ای بیان کردند که این تخریب غیر قانونی بوده است و عده ای هم از اقدام قوه قضاییه در تخریب ویلای وزیر کشور حمایت کردند. این حرف و حدیث ها ادامه داشت تا این که اژه ای سخنگوی قوه قضاییه در آخرین کنفرانس خبری خود تخریب ویلا را تایید و اعلام کرد در تخریب مشکلاتی پیش آمده است و تذکراتی که قبل از تخریب باید داده می شد داده نشده است.
حمید رسایی نمایند سابق مجلس شورای اسلامی در مورد بحث های پیش آمده در مورد ویلاسازی مسئولان و تخریب ویلای رحمانی فضلی به فردانیوزگفت: شما به دو نکته اشاره کردید، یکی ویلاسازی و دیگری ویلای غیرقانونی. ولی به صرف اینکه گفته میشود مسئولی ویلا دارد، نمی توانیم آن را تقبیح کنیم. چون ویلا یک کلمه ای است با بار اشرافیت. من اطلاع ندارم که مکان منتسب به وزیر کشور واقعا یک مکان اشرافی بوده یا نه، معمولی بوده ولی اسمش ویلا است.
نماینده سابق مردم تهران در مورد ویلاسازی مسئولان هم گفت: به نظرم اگر مسئولی بهسمت کاخ نشینی و اشرافی گری برود از مردم دور شده و درد انها را نمی فهمد اما هر کس خانه ای در خارج از شهر داشت را نمی توان کاخ نشین دانست. اقدام غیرقانونی چه داخل شهر و چه خارج از شهر و چه کاخ سازی باشد یا کوخ ساری، قابل پذیرش نیست.
رسایی در مورد تخریب ویلای وزیر کشور معتقد است: این موضوع هم ابتدا توسط دادستان ساوجبلاغ اعلام شد و دادستان اعلام کرد علی رغم این که اینجا متعلق به وزیر کشور بود، همانطور که با بقیه ساخت و سازهای غیر قانونی برخورد کرده، با آن مکانی که منتسب به وزیر کشور بوده هم برخورد کرده است که جای ستایش دارد.
وی گفت: اینکه دادستان بدون در نظر گرفتن موقعیت شغلی و قدرت فرد با تخلف آن برخورد کرده و قانون را اجرا کرده است، موضوعی است که مردم را امیدوار می کند. ولی متاسفانه در همین مورد کوچک هم که مردم می توانند به اجرای عدالت خوشبین شوند، خیلی زود فشارها و لابی گری ها جلوی اجرای عدالت را می گیرد بطوری که بعدا دادستان استان البرز تکذیب کرد و اعلام کرد موضوع به این شکل نبوده است ولی بعد از او سخنگوی قوه قضاییه گفت ویلا متعلق به آقای رحمانی فضلی بوده ولی نباید خراب می شده چون قبل از تخریب به آن تذکر داده نشده بود و این یعنی، ساخت و ساز وزیر کشور غیرقانونی بوده اما برای تخریب باید از قبل تذکر می دادند که البته همین هم خیلی بعید است. من فکر می کنم قوه قضاییه علی رغم این که این کار مثبت را انجام داده است، اما پشت سر دادستان ساوجبلاغ نایستاد. به نظرم به دلیل مراعات حال روابط دو قوه ایشان نه تکذیب می کند و نه قبول. متاسفانه این حرف های چندگانه باعث شد که مجددا مردم آن حس بد را نسبت به عدم اجرای عدالت و وجود تبعیض در این مورد هم پیدا کنند. به هر ترتیب آن چیزی که مشکل ایجاد می کند عدم عدالت وتبعیض است. تبعیض در هر کجا و در هر جناحی و در هر جایگاهی بد است و مردم از تبعیض منزجر و ناراحت هستند.
مدیر مسئول هفته نامه نه دی در مورد این که چرا قوه قضاییه شفاف عمل نمی کند هم بیان کرد: متاسفانه دلیلش این است که ملاحظات را دامنه دار می کنند. از این جریان یا از این حزب یک چیزهایی را فاکتور می گیرد، بعد طرف مقابل می گوید آن را فاکتور گرفتی و چشم پوشی کردی باید از من هم چشم پوشی کنی. بعضی وقت ها هم شاید مسائل به درون قوه قضاییه بر می گردد، بالاخره یک پرونده هایی به نزدیکان رئیس قوه قضاییه منتسب است که هیچ وقت به صورت شفاف کسی نفهمید سرنوشت این پرونده چه شد. مثل پرونده آقای فاضل لاریجانی . بالاخره آقای مرتضوی به زندان افتاد و هر بلایی هم سرش می خواهند می آورند. ولی تکلیف طرف مقابل مرتضوی چه می شود؟ طرف مقابلش برادر آقای لاریجانی بود که یک بار آقای محسنی اژه ای گفت پرونده در حال بررسی است و یک بار گفت رسیدگی شده و جرمی مرتکب نشده و دوباره در گفت و گوی بعدی گفتند که پرونده هنوز مراحل نهایی خود را طی نکرده و در مرحله بازپرسی است . همه این مراعات ها درکنار هم جمع می شوند و دست یک مدیر را برای اجرای قاطع عدالت سست می کند.
#حمید_رسایی
🖋
⭕️ بیت مرحوم آیت الله حائری شیرازی باصدور اطلاعیهای، خبرمنتشر شده در برخی شبکههای اجتماعی مربوط به انتساب فرد متجاوز به دانش آموزان دریکی ازدبیرستانهای تهران به خاندان آیت الله حائری شیرازی را تکذیب کرد
🔺فرد خاطی سید است و مرحوم حائری از سادات نبودند
🔺سکولارها بدنبال این هستند از دل این اتفاق ارتباطی با دین یا روحانیت بسازند.
🖋
🔴فوری:
در پی جنایت اندوهبار در یکی از مدارس غرب تهران، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به ریاست قوه قضاییه دستور دادند پس از محاکمه، در اسرع وقت حدود الهی در رابطه با متهمان اجرا شود
متن دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله آملی ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام
خبر جنایت در یکی از مدارس غرب تهران موجب اندوه و تأسف شد. مقتضی است پس از محاکمه سریعاً حدود الهی را در رابطه با محکومین اجرا نمایید.
سید علی خامنهای
۸ خرداد ۱۳۹۷
❓❓❓آیا هدف واقعی سیاست خاورمیانهای ترامپ تبدیل آمریکا به صادرکننده عظیم نفت شیل است؟
✍ذخایر نفت آمریکا حدود ۳۶ میلیارد بشکه تخمین زده میشود که این کشور را در رده یازدهم جهان جای میدهد. در ردههای بالاتر ونزوئلا و سعودی و کانادا و ایران و عراق و کویت و امارات متحده عربی و روسیه و لیبی و نیجریه قرار دارند.
✍آمریکا در گذشته واردکننده نفت بود و میکوشید ذخایر خود را حفظ و نیاز خویش را از کشورهایی چون ونزوئلا و ایران و سعودی تأمین کند.
✍در دهه اخیر، برغم مخاطرات زیست محیطی که گفته میشود استخراج نفت و گاز میانسنگی (شیل) برای طبیعت دارد، و مخالفتهای فراوانی که به این دلیل بروز کرده است، سرمایهگذاری کمپانیهای آمریکایی برای استخراج نفت و گاز شیل گسترده شد. در نتیجه، در سال ۲۰۱۳ مقادیر زیادی نفت شیل استخراج شد و جنجالی پدید آمد که به «انقلاب شیل» شهرت یافته است.
✍وسوسه استخراج نفت و گاز شیل و تبدیل آمریکا به صادرکننده بزرگ نفت خام سبب شد در دسامبر ۲۰۱۵ کنگره ممنوعیت چهل ساله صادرات نفت خام را لغو کند. در ژوئیه ۲۰۱۶ اعلام شد میزان دخایر نفت آمریکا، با احتساب ذخایر نفت شیل، ۲۶۴ میلیارد بشکه است یعنی بیش از ذخایر سعودی.
✍بدینسان، از سال ۲۰۱۶ صادرات گسترده نفت آمریکا آغاز شد بنحوی که در همان سال به بیش از ۸٫۸ میلیون بشکه رسید و به سومین صادرکننده نفت، پس از روسیه و سعودی، بدل شد. در سال ۲۰۱۸ صادرات نفت خام آمریکا به ۱۰٫۷ میلیون بشکه میرسد و در ردیف روسیه و سعودی قرار میگیرد.
✍خبرگزاری رویترز در ۲۳ آوریل ۲۰۱۸ گزارشی منتشر کرد با عنوان «انتقام ترامپ: سیل نفت آمریکا به اروپا اوپک و روسیه را آزار میدهد.» طبق گزارش فوق، در سال ۲۰۱۷ سهم نفت خام وارداتی از آمریکا در بازار اروپا ۷ درصد بود که در سال ۲۰۱۸ به ۱۲ درصد میرسد.
✍بعبارت دیگر، اکنون آمریکا، برخلاف گذشته، به نفت و گاز معمولی بعنوان منابع استراتژیک انرژی خود، که باید حفظ شود، نمینگرد و به صادرات گسترده آن اهتمام دارد. بگفته سازمان بینالمللی انرژی، تا پایان سال ۲۰۱۹ آمریکا بزرگترین تولیدکننده انرژی جهان خواهد شد.
✍مانع مهمی که برای استفاده از همه پتانسیل ذخایر نفت و گاز شیل آمریکا وجود دارد، هزینه سنگین استخراج آن است. این هزینه، بسته به وضع طبیعت، بابت هر بشکه بین ۴۰ تا ۹۰ دلار تخمین زده میشود.
✍روسیه با صرف حدود ۱۹ دلار، عراق با حدود ۱۰ دلار و ایران و سعودی با کمتر از ۱۰ دلار یک بشکه نفت معمولی را استخراج میکنند. طبعاً، فروش نفت معمولی به قیمت بشکهای ۴۰- ۵۰ دلار سودآور است ولی فروش نفت شیل به این قیمت زیانبار است.
✍با توجه به شرح فوق، این پرسش مطرح است که آیا سیاستهای کنونی ترامپ در خاورمیانه، که خروج آمریکا از برجام و جنجال علیه ایران در مرکز آن قرار دارد، با هدف افزایش قیمت نفت و از اینطریق سودآور کردن استخراج نفت شیل و تبدیل آمریکا به بزرگترین صادرکننده نفت جهان نیست؟
1⃣ درسالهای اخیر دولت نتانیاهو به کمپانی جنی انرژی (مستقر در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی آمریکا)، متعلق به دیک چنی و لرد جیکوب روچیلد و روپرت مُرداک و شرکاء، و شعبه اسرائیلی آن بنام کمپانی افک، به مدیریت ژنرال افرائیم ایتام وزیر پیشین امور زیربنایی دولت اسرائیل، مجوز حفاری نفت و گاز شیل در جولان اشغالی اعطا کرد. این امر، به دلیل مخاطرات زیست محیطی، با تظاهرات و اعتراضات گسترده شهرکنشینان یهودی این منطقه مواجه بوده است.
2⃣ نفت و گاز شیل به ذخایری اطلاق میشود که در اعماق زمین در درون لایههای سنگها و صخرهها وجود دارد و از طریق عملیاتی استخراج میشود که «فراکینگ» نامیده میشود. در فراکینگ آب و ماسه و مواد شیمیایی با فشار بسیار زیاد به اعماق زمین پمپاژ میشود تا سنگهای رسوبی حاوی هیدروکربنها بشکنند و در نتیجه نفت و گاز استخراج شود. کارشناسان محیط زیست این فرایند را برای هوا، زمین و آب و آینده انسان بسیار خطرناک میدانند.
#عبدالله_شهبازی
🖋