‌ 🎥 در یکی از مساجد لیبی امام جماعت بعد از اقامه نماز، بدون دعا برای #غزه بلند می‌شود. یکی از جوانان از میان نمازگزاران برمی‌خیزد و اینچنین به زبان دعا اعتراض می کند. ‌ ‌ ‌ ‌

‌ 🎥 فریاد «طلال نصار» نماینده حماس از خیانت سران مصری در مصاحبه زنده با شبکه تلویزیونی القناة٩ 🔻 عبدالفتاح ما را محاصره کرده است. عبدالفتاح در حال نابودکردن ماست. عبدالفتاح هم به ما و هم به مردم مصر دروغ می‌گوید و عهدشکنی می‌کند. 🔻 به خدا قسم هیچ فرقی بین «عبدالفتاح السیسی» [رئیس‌جمهور مصر] با «نتانیاهو» وجود ندارد! 📌 گفتنی‌ست قراردادن موانع گسترده در گذرگاه رفح توسط مصری‌ها و ممانعت از ورود آذوقه و موادغذایی به #غزه ، مردم این منطقه را با قحطی مواجه کرده است. ‌ ‌ ‌

‌ ⭕️ دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان 🔻 اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ و سَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ و لا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین 🔸 ای خدا در این روز بهره مرا از برکاتش وافر گردان و به سوی خیراتش راهم را سهل و آسان ساز و از حسنات مقبول آن مرا محروم مساز ای راهنمای به سوی حق آشکار ‌ ‌ ‌

فزت و رب الکعبه

حالا باز یکی بیاد بگه همش تقصیر حماس بود که جنگ رو شروع کرد!!!

‌ ⭕️ فرود هواپیمای نظامی آمریکا در تاجیکستان ⬅️ به نقل از رسانه novochvedomosti روسیه، یک هفته قبل از حمله تروریستی به مسکو، پرواز هواپیمای ترابری نظامی C-130 آمریکا از تفلیس به مقصد آلماتی و پرواز هواپيمای نظامی C-17 آمریکا با مبدأ نامشخص به مقصد تاجیکستان دیده شده است. 📄 این پروازها در دید کارشناسان تأمل برانگیز بوده و با توجه به زمان این پروازهای نظامی با بار و مسافر مبهم (یک هفته قبل از حادثه تروریستی در مسکو) و از طرفی همزمانی با برخی تحرکات اوکراین برای تحت فشار قرار دادن شهرهای مرزی روسیه، برخی رسانه ها نوشته اند که این پروازها باید غیرعادی و مشکوک تلقی شود. 📄 برخی رسانه ها نیز این پروازها را در راستای سیاست تغییریافته و جدید امنیتی واشنگتن نسبت به آسیای مرکزی دانسته اند و تاکید می کنند که حتی در صورت عدم هیچگونه ارتباط بین این پروازها با اوکراین و یا حادثه تروریستی مسکو، این تحرکات مربوط به فعالیت MI6 در آسیای مرکزی بوده و قابل توجه است. ‌ ‌ ‌

میخائیل گورباچف، آخرین رئیس ‌جمهور شوروی، آغازگر اصلاحات اقتصادی نئولیبرال در روسیه بود. در واقع، گورباچف را می‌توان مجری پروژه گذار از کمونیسم به لیبرالیسم دانست. به همین سبب، غربی‌ها علاقه زیادی به او پیدا کرده بودند. سال ۱۹۸۷ مجله تایم او را به عنوان مرد سال انتخاب کرد. سال ۱۹۹۰ نیز جایزه صلح نوبل را به او دادند. جالب اینکه کمیته نوبل رسما اعلام کرد که این جایزه، نوعی پشتیبانی از «گذار» است. گورباچف که محبوب قلب سران غرب شده بود، به شدت از سوی آنها و نیز صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تحت فشار بود تا سیاست شوک درمانی را با سرعت اجرا کند. ۲۱ دسامبر ۱۹۹۰ صندوق بین‌المللی پول گزارشی ۲ هزار صفحه‌ای از اقتصاد شوروی تهیه کرد و در آن نوشت که اصلاحاتی که گورباچف تاکنون انجام داده، صرفا یک سری اصلاحات سطحی است و باید این اصلاحات عمیق‌تر شود. ژوئیه ۱۹۹۱ که گورباچف برای اولین بار در اجلاس گروه ۷ شرکت کرد، پیام متفق‌القول سران این گروه به وی این بود که باید شوک‌درمانی را به صورت ریشه‌ای اجرا کند. گورباچف درباره آنچه در این اجلاس شنیده بود، نوشت: «پیشنهادهای آنان، چه از نظر شتاب و چه از نظر روش‌های گذار، حیرت‌آور بود». اسنادی منتشر شده است که نشان می‌دهد گورباچف به صورت جدی نگران فشار سنگین اجرای این سیاست روی مردم بوده، اما سرانجام به آن تن داده است. حضرت امام خمینی(ره)، با مشاهده پروژه‌ای که گورباچف برای گذار از کمونیسم به لیبرالیسم کلید زده بود، در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی، نامه‌ای خطاب به وی نوشتند و ضمن استقبال از انگیزه وی برای تحول، از او خواستند حال که قصد تجدید نظر در مکتب کمونیسم را دارد، در سیاست دین‌زدایی تجدیدنظر کند: «مشکل اصلى کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادى نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست. همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید». امام، گورباچف را انذار دادند که از کمونیسم به لیبرالیسم پناه نبرد: «امروز دیگر چیزى به نام کمونیسم در جهان نداریم. ولى از شما جداً مى‌خواهم که در شکستن دیوارهاى خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید... اگر بخواهید در این‌ مقطع تنها گره‌هاى کور اقتصادى سوسیالسیم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه دارى غرب حل کنید، نه تنها دردى از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند». اما همان اصلاحات اقتصادی که گورباچف در شوروی کلید زد، در ایران نیز توسط یک طیف خاص در داخل سازمان برنامه و بودجه، دنبال می‌شد. مسعود نیلی، جزو تیم اجرای اصلاحات نئولیبرال در اقتصاد ایران است که از اوایل دهه ۶۰ در پی اجرای این سیاست‌ها بودند و با روی کار آمدن هاشمی رفسنجانی، سرانجام موفق شدند این سیاست‌ها را پیاده‌سازی و در کشور نهادینه کنند. نیلی در کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی»، به صراحت از شباهت اصلاحات مد نظر خود با اصلاحات گورباچف در شوروی پرده برداشته است: «نظر سازمان برنامه، اجرای سخت‌تر سیاست‌های آزادسازی بود. این موضع در مقایسه با اصلاحات اقتصادی زمان گورباچف در شوروی، بیشتر قابل درک و فهم است. در آن زمان هم، یکی از مواردی که گورباچف با اتحادیه اروپا و کشورهای غربی مطرح می‌کرد، این بود که اگر بخواهم اصلاحات اقتصادی را در کشورم اجرا کنم، چون این کار همراه با یکسری فشارها بر روی مردم خواهد بود، احتیاج به منابعی دارم که بتوانم کالاهای مصرفی را در اختیار مردم قرار دهم. وی بر روی این خواسته خود اصرار زیادی داشت و اگر اشتباه نکنم، رقمی حدود ۲۰ میلیارد دلار برای تامین کالاهای مصرفی مردم که بتواند پشتوانه سیاست اصلاحات اقتصادی باشد را پیشنهاد داده بود. ما هم در آن زمان، شبیه وضعیت گورباچف در شوروی را داشتیم».

‌ ⭕️ شباهت رفتاری سید عباس موسوی با ظریف را نباید نادیده گرفت. ظریف چه در وزارت امور خارجه و پس از پایان دولت حسن روحانی به دنبال سیاست گذاری برای نظام بود و هست همین نگاه ظریف باعث شد با سایر نهادها دچار مشکل شود. 🔹ظریف نیز مثل موسوی همواره دیگران را متهم می‌کرد که با شخص او مشکل دارند و می‌خواهند سنگ بر سر راهش بیندازند. سید عباس موسوی هم همیشه ایران دوستان را متهم کرده‌ است به اینکه آنها می‌خواهند روابط بین ایران و باکو‌ را بر هم زنند، بی آنکه توجهی به رفتار رژیم باکو و رسانه‌های آن رژیم داشته باشد. 🔹ایشان را بارها دعوت کردم با رسانه‌های داخلی مصاحبه‌ای داشته باشد و نسبت به عملکرد خود در مقام سفیر ایران در باکو‌ پاسخگو‌ باشد اما ایشان گفتند اجازه گفت و گو‌ ندارند و رسانه‌ها باید از طریق وزارت امورخارجه درخواست دهند. 🔹سید عباس موسوی اما مرتب با رسانه‌های باکو‌ درحال گفت و گو‌ بود تا اینکه کار به جایی رسید که خانم خبرنگار تلویزیون ضد ایرانی باکو تی وی، با پوششی نامناسب در مقابل سفیر ایران و پشت به تصویر حاج قاسم نشست و کنارش پارچه پاره باکو را گذاشتند. گویی سید عباس با همتای خود دیدار دارد و زبان بدن هر دو نیز همین را به مخاطب القا می‌کرد. 🔹نباید فراموش کرد که عباس موسوی در طول این چند سال ماموریت خود در باکو از این قبیل گفت و گوها بسیار داشته که هربار به شکلی منافع ملی ایران را به خطر انداخته است. 🔹حتی گاهی سید عباس موسوی در مقام دفاع از دولت باکو ایران دوستان را مقصر جلوه داده است. کافیست نگاهی به پست‌های کانال تلگرامی سفارت ایران در باکو بیندازید متوجه خواهید شد من از چه چیزی برایتان سخن می‌گویم. 🔹عباس موسوی همانند ظریف هر آنچه می‌خواست انجام داد اگرچه در قد و قواره او نیست اما عملکرد او به گونه‌ای بوده که به جای آنکه سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی را پی جو باشد، خودسرانه سیاست گذاری کرده و منافع نظام جمهوری اسلامی ایران را تضعیف نموده است. 🔹حالا هم خیلی زیرکانه دوست دارد به گونه‌ای القا کند که علت برکناری او فقط به خاطر آن است که خانم خبرنگار باکویی بی‌حجاب بوده و او قربانی نگاه تند حاکمیت به این موضوع بوده است. نگاهی که توانسته خوراک لازم را به برخی رسانه‌ها بدهد: «پس لرزه‌های مصاحبه خبرنگار بی‌حجاب باکویی باعث برکناری او شده است.» انگار که تمامی عملکرد او مورد تایید بوده جز این یکی که خط قرمز است. 🔹ظریف نیز همیشه به سیاست‌های منطقه‌ای ایران و نظام جمهوری اسلامی حمله می‌کند و آن را به مخاطب ساده دل به عنوان صلح جویی خود می‌فروشد و حالا عباس موسوی هم با کمک رسانه‌های باکویی می‌خواهد القا کند برکناری او به دلیل بی‌حجابی خبرنگار باکویی بوده و همزمان صدای آمریکا، رادیو فردا و ... همین خط را دنبال می‌کنند. 🔹 همچنین باید از آن فردی که در دایرکت و پی وی همه برای توجیه رفتار ضد ملی سفیر ایران در باکو سرک می‌کشید، پرسید چه شد که حالا در آلمان نشسته‌ای؟ ما که یادمان نمی‌رود به منتقدان عباس پیام می‌دادی آقا به سفیر ایران در باکو‌ انتقاد نکنید که چنین است و چنان است و تشریف ببرید باکو سفارت در خدمت شماست و ... بفرما الان خیالت راحت شد؟ چه منفعتی داشتی که هنوز عده‌ای با دیدن این همه رسوایی عباس، به خاطر دروغ‌های تو دارند از او دفاع می‌کنند؟ 🔹مراقب باشید عباس آقا آخرین بازمانده وزارت امور خارجه آقا جواد در رسانه ها علت برکناری خود را بابت بی حجاب بودن خبرنگار باکویی به خورد ملت ندهد ... او تنها سفیری بود که هر زمان ایران تصمیم به برکناری‌اش گرفت، رژیم علیف به دادش رسید و مخالفت کرد و سفیر جدید را قبول نکرد. از آن سو عده‌ای نیز راه افتادند و گفتند اگر عباس را برکنار کنیم سفارت ما در باکو بی سفیر می‌ماند یا اینکه باکو سفارتش را در ایران بازگشایی نخواهد کرد حالا بودن عباس بهتر از نبودن اوست و او با این حربه ماند و تا توانست شعر خواند و عکس‌های سانتی مانتال نشان‌مان داد و به منافع ملی خیانت کرد. ‌ ‌ ‌

توییت این خانم نامحترم را بخوانید. احتمالا سهامدار یک بانک خصوصی هستند. چرا خصوصی چون می گوید: زیان ده ایم. دولت که به بانک دولتی تکلیف کند انگار دست در جیب خودش کرده و زیان معنا ندارد. اما اصل ماجرا چیست؟ حرف این خانم در مورد بانک خصوصی کاملا صحیح است. ذاتا بانک خصوصی به دنبال سود خودش هست و "هیچ دلیلی" وجود ندارد که بخواهد به نفع جامعه و مردم قدم بردارد. به همین خاطر هم هست که بانکهای خصوصی تسهیلات مسکنی که داده اند نزدیک صفر بوده است و حتی این تکلیف را هم انجام نداده اند. مسایل حیاتی کشور مثل جمعیت هم طبیعتا برای آنها بی اهمیت است. به همین خاطر وجود بانک خصوصی خلاف قانون اساسی ماست. زیرا قانون اساسی بانک و حکمرانی پولی را یک امر حاکمیتی می داند و طبیعتا بانک خصوصی وجودش دخالت در حکمرانی پولی کشور است. فلذا دو نکته: 1. آنها که این تفاوت مبنایی را درک نمی کنند و مثلا می گویند فلان بانک خصوصی خدمات بهتری ارائه میدهد و نرم افزارش باگ ندارد و ... اساسا درکی از ماهیت و کارکرد بانک در نظام اقتصادی ندارند. نمی توان بانک خصوصی را به رسمیت شناخت ولی از آن توقع بانک دولتی داشت. 2. راه حل مشکلات پولی کشور بدون تردید از حذف بانکداری خصوصی و نیز حذف تعدد بانکها می گذرد. یک بانک ملی که حکمرانی پولی کشور را در اختیار بگیرد ولاغیر.

«هر چه علم دارید و هر چه درس خوانده‌اید، آن را به کار بیندازید برای اینکه این نقدینگی عظیمِ سنگین را هدایت کنید به سمت تولید، یعنی همه‌ی هنرتان این باشد» بیانات رهبری در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۵/۰۶/۰۳ //// حضرت آقا می فرمایند هرچه علم دارید و درس خواندید، نقدینگی را هدایت کنید به سمت تولید، ولی یک عده هر چه علم دارند و درس خواندند، بازارهای سوداگری سکه و ارز را تقویت می کنند که نقدینگی به آن سمت برود و همچنین نقدینگی را به جای هدایت به سمت تولید، کاهش می دهند! بماند که با موتور اصلی خلق پول و نقدینگی که بانک های خصوصی هم باشد، خیلی لطیف برخورد می کنند و فقط با نقدینگی کارگرهای بیچاره کار دارند! این است فریب بزرگ!