معیارها برای این تقسیم بندی👆👆 داشتن توانمندی قابل اعمال و اعتماد در زمینه های ،نظامی سیاسی و اقتصادی قدرت باید معتبر و باشد. تصور از جایگاه خود به عنوان قدرت داشته باشد؛ خودش شأن ابرقدرتی داشته باشد. تصور دیگران شأن ابرقدرتی کشوری را تصدیق نمایند. ابرقدرت توانمندی در اقدام فعالانه در امنیت زایی ، تهدیدزدایی و ضمانت اجرای کارهایی که داشته باشد. توانایی ورود به اتحاد و توان عملیاتی و مداخله در همه ی نقاط دنیا را داشته باشد بعد مسافت نباید برای ابرقدرت معضل باشد. به لحاظ فرهنگی باید ارزشهای خود را به بقیه ی کشورها غالب نماید یا بتواند نشان دهد. قدرت نرم در کنار قدرت سخت مهم است. با این شاخصه ها در قرن ،۱۹ انگلیس فرانسه و روسیه ابرقدرت بوده اند. بعد از جنگ جهانی اول آمریکا و شوروی و () ابرقدرت بوده اند. بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا و شوروی ابرقدرت بوده اند. بعد از جنگ سرد، آمریکا ابرقدرت به شمار می رود. #ماه_رجب #لیلة‌الرغائب #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

در ادامه نهاد های رسمی قدرت های بزرگ را بررسی خواهیم کرد. که در ابتدا آمریکا را بررسی خواهیم کرد . ان شاءالله

بخش اول - پیدایش آمریکا کشور آمریکا تا کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ برای سایر کشورها ناشناخته بود. در قرن پانزدهم رقابت میان امپراتوریهای اسپانیا و پرتغال برای تصرف و دست اندازی در سرزمینهای دور دست به ویژه سرزمین هندوستان وجود داشت و تلاش های گسترده ای برای کشف مناطق آن سوی دریاها و اقیانوسها صورت گرفت.رقابت میان پرتغال و اسپانیا برای تصرف هندوستان به اعزام واسکودوگاما» و «کریستف کلمب به این منطقه انجامید. کلمب پهنه اقیانوس اطلس را طی کرد، امـا بـه جـای هندوستان وارد خاک آمریکا شد. بر این اساس اولین اروپاییانی که وارد آمریکا شدند، اسپانیایی بودند. کلمب در ابتدا مجمع الجزایر باهاما و سپس کوبا و هائیتی را کشف کرد.وی به هر جا می رسید، در پی پاسخ سه پرسش بود محل طلا؛ محل ادویه؛ مذهب بومی ها چیست؟ (۱) هنگامی که خبر کشف سرزمینهای جدید به پاپ رسید، در سال ۱۴۹۳م.الکساندر ششم پاپ اعظم،فرمانی صادر کرد و دنیای جدید را میان پرتغال و اسپانیا تقسیم نمود:برای این منظور پاپ روی یک کره مقوایی خطی از قطب شمال به قطب جنوب کشید که از سیصد و هفتاد میلی مغرب دماغه سبز می گذشت و مالکیت هر قطعه را پس از کشف در سمت شرقی این خط به پرتغال تخصیص داد؛ در حالی که مناطق غربی آن به اسپانیا تعلق داشت... در اثر صدور همین فرمان پاپ الکساندر بوژیا است که امروزه میبینیم مردم برزیل به زبان پرتغالی و اهالی آرژانتین اسپانیولی تکلم می کنند. (۱) با فرمان پاپ از استمرار اختلاف و منازعه میان اسپانیا و پرتغال در جهت اعمال نفوذ و سلطه مناطق جدید جلوگیری کرد. فرانسه، هلند و انگلستان نیز از کشورهایی بودند که برای ایجاد مستعمرات در سرزمین جدید با یکدیگر به رقابت برخاستند. دریانوردی فرانسوی بـه نـام«ژاک کارتیه در سال ۱۵۳۴م. به فرمان فرانسوای یکم پادشاه فرانسه مأموریت یافتن گذرگاه شمال غربی در شمال آمریکای شمالی را دریافت کرد. کارتیه اقیانوس اطلس را طی کرد و به سواحل«نیوفوندلند»امروزی رسید. او در امتداد سواحل به حرکت خود ادامه داد تا این که به سرزمین«کانادا» رسید. پس از کارتیه،به تدریج فرانسه نفوذ خود را در آمریکای شمالی افزایش داد و در سال ۱۵۴۰م. نخستین نا فرانسه در آمریکای شمالی تأسیس شد. میزان پیش روی و نفوذ فرانسه تا حوزه رود می سی پی ادامه یاد سرزمین های اطراف رود را متعلق به فرانسه اعلام کرد. (۲) #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

هلند نیز برای تصرف سرزمینهای آمریکا تلاش کرد. این کشور دریانوردی انگلیسی به نام «هنری هودسن» را به استخدام در آورد و در سال ۱۶۰۹م. آب های اقیانوس اطلس را برای یافتن گذرگاه شمال غربی در نوردید و به سواحل شمالی ایالات متحده آمریکا رسید و دهانه وسیع رودی را شناسایی کرد که امروزه به نام خود او رود«هودسن» نامیده میشود و در ایالت نیویورک جریان دارد. وی در امتداد رود هودسن تا قلعه«اورانژ» پیش رفت. (۱) یکی دیگر از کشورهای اروپایی که در صدد گسترش قدرت و نفوذ خود در سرزمین جدید بر آمد، دولت انگلستان بود.به همین منظور،«جان کابوت»در سال ۱۴۹۷م. مأمور کشف سواحل آمریکای شمالی گردید.وی سواحل نيوفوندلند،نوااسکاتیا و نیوانگلند را بازدید و نقشه برداری کرد. کشفیات وی موجب طرح ادعای مالکیت این سرزمین ها از سوی انگلستان شد. (۲)از آن سیاست استعماری انگلستان در قالب مهاجرت و تجارت به سرزمین جدید ادامه یافت و مناطق بسیاری به مستعمره دولت انگلستان در آمد که آخرین آن در نواحی جنوبی اقیانوس اطلس «جورجیا بود که در سال ۱۷۴۲م.تأسیس شد.این مستعمره در سال ۱۷۵۲م. جز و ایالت سلطنتی گردید و به این ترتیب در مدت یک قرن تقریباً انگلستان توانست بر کرانه های آمریکای شمالی تسلط خود را برقرار ساخته، سیزده مستعمره را تشکیل دهد. (۳) پس سال های میان ۱۶۰۰ تا ۱۷۷۶م. را می توان دوران استعمار ایالات متحده از سوی انگلستان نام نهاد. در این دوره رقابت شدیدی میان فرانسه و انگلستان در گرفتن مستعمرات وجود داشت و میان این دو کشور چهار جنگ پیاپی در گرفت که نزدیک به هفتاد سال طول کشید و سرانجام فرانسه شکست خورد و به موجب پیمان پاریس در سال های ۱۷۶۳م. فرانسه تقریباً تمام مستعمرات خود را از دست داد و سرتاسر سرزمینهای شمالی قاره آمریکا به تسلط انگلستان در آمد. در قاره آمریکا دو قدرت رقیب یعنی انگلستان قدرتمند و اسپانیای ضعیف وجود داشتند. (۱) انگلستان در سیزده مستعمره خود رژیم های سیاسی وابسته را مستقر ساخت مستعمراتی که به موجب فرمان امتیاز تشکیل گردیده یا بر حسب مالکیت دایر شده بودند، زیر قیمومیت دربار بودند و پارلمان وست مینستر مشاورشان بود. این پارلمان در واقع یک قدرت مقننه در مورد کلیه مستعمرات با هر نوع حکومتی که داشتند اعمال می کرد و یگانه مرجع مرکزی بود که می توانست از راه دور در سطح بالا روابط تجاری و غیر تجاری را میان پایتخت و مستعمرات که در آسیا و آمریکا پراکنده بودند، زیر نظارت خود داشته باشد. (۲) سیاست های انگلستان در مستعمرات باعث نارضایتی و ایجاد زمینههای شورش گردید؛ زیرا مهاجرنشین های انگلیسی موظف بودند فراورده ها و مواد اولیه تولیدی خود را منحصراً به بازرگانان انگلیسی بفروشند و نیز وظیفه داشتند که فقط کالاهای انگلیسی را خریداری و مصرف کنند و چون این کار موجب زیان آنان می شد، کم کم مایه نارضایتی مردم مهاجرنشین ها گردید. (۳) این سیاست ها به همراه تبعیض های دیگر،باعث وقوع جنگ میان مردم مستعمرات و قوای انگلستان گردید.انگلستان در مقابل خواست مردم از نیروهای نظامی بیشتری بهره گرفت، اما تسلیم ژنرال انگلیسی بورگوین و پنج هزار سرباز وی در ۱۷ اکتبر ۱۷۷۷م.در«ساراتو گا»،باعث تحول مهمی در روند مبارزات گردید. در پی این رخداد، فرانسه به کمک شورشیان وارد جنگ شد و از سال ۱۷۷۸ تا ۱۷۸۰م.جریان جنگ به سود مردم مستعمرات بود. در تاریخ ۱۹ اکتبر ۱۷۸۱م. عملیات نظامی انگلستان برای جلوگیری از استقلال آمریکا شکست خورد و در مارس ۱۷۸۲م. نخست وزیر انگلستانلرد «نورت به علت نارضایتی عمومی مجبور به استعفاشد و سرانجام در پی معاهده پاریس در سال ۱۷۸۳م. سیزده مستعمره استقلال یافتند و «جرج واشنگتن»رهبر نیروهای استقلال طلب به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد. #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

بخش دوم-چگونگی قدرت یافتن آمریکا با استقلال آمریکا و تأسیس ایالات متحده در سال ۱۷۸۳م. دو مسئله اساسی برای قدرت یافتن آمریکا حیاتی بود که یک قسمت از آن مربوط به سیاست داخلی مانند مسائل حکومتی،امنیتی،اقتصادی و فرهنگی می شد که در مجموع این موضوعات، مسائل گسترده ای را فرا راه دولت جدید قرار می داد که به طور عمده معطوف به فرایند دولت سازی می گردید. بخش دیگر مسائل دولت در حوزه سیاست خارجی بود که خود سهم ویژه ای را در توانمندسازی و قدرت یافتن آمریکا ایفا می کرد. سیاست خارجی جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا حفظ صلح بود؛ زیرا صلح فرصتی به وجود می آورد که جراحات ناشی از جنگ التیام یابد؛اما حوادث اروپا رسیدن به این هدف را مشکل می کرد.وقوع انقلاب فرانسه وحوادث پس از آن به صورت یکی از مسائل سیاسی آمریکا در آمد؟ زیرا فرانسه به بریتانیای کبیر و اسپانیا اعلان جنگ داده بود و از آمریکا انتظار کمک داشت. (۱)از طرفی، علاقه باطنی جرج واشنگتن و سیاستمداران معاصرش ایجاد یک نظام سلطنتی و نیز برقراری یک حکومت سرمایه داری مبتنی بر قدرت فئودال ها و سرمایه داران بزرگ بود؛لذا واشنگتن از وقوع انقلاب فرانسه و سرنگونی حکومت پادشاهی لوئی شانزدهم ناراضی بود. (۲) مطالعه راهبردهای رؤسای جمهور آمریکا در این دوره، نشان می دهد که سیاست خارجی آمریکا میان آرمان گرایی و سیاست قدرت در نوسان بود. برای مثال در حالی که جفرسون بر صیانت از آزادی به عنوان والاترین هدف کشور و راهبرد انزوا به عنوان بهترین راه حفظ و ترقی ملت تأکید می کرد، هامیلتون از نگاه واقع گرایی کلاسیک، بر سیاست قدرت تأکید داشت.وی معتقد بود:«جنگ قانون زندگی است و دولت ها نیز نه کمتر از آدمها مجبور به نزاع بر سر ابزار قدیمی جاه طلبی، یعنی ثروت و افتخار می ! باشند.... از این رو چون قدرت و نفع خودی بر سیاست جهانی غالب است، اهداف سیاست خارجی آمریکا روشن بود؛ توسعه قابلیت های لازم که ایالات متحده را قادر سازد...تا در تدبیر نظام امور آمریکا حاکم و مافوق باشد...و بتواند شرایط ارتباط بین دنیای قدیم و دنیای جدید را به دلخواه تعیین نماید». #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

۱۶ نهاد امنیتی در آمریکا هستند که رئیسی تحت عنوان مدیر اطلاعات ملی که شخصاً به رئیس جمهور گزارش می دهد، در سال ۲۰۰۴ شکل گرفت بعد از یازده سپتامبر تصمیم گرفتند که یک نهاد واحد اطلاعاتی شکل دهند. جیمز کلپر رئیس این مجموعه شد اهدافی که جمع اطلاعاتی آمریکا دنبال می کنند ۱- جمع آوری اطلاعات و قرار دادن آن در اختیار نهادهای مهم مانند وزارت اطلاعات ۲_تولید و توزیع اطلاعات که همان اطلاعات پالایش یافته است - علاوه بر این اگر رئیس جمهور یا مقامات دولتی دستور خاصی به آن ها بدهند، آن را اجرا می کنند. یک سری از این نهادهای ۱۶ گانه مستقل اند؛ مثل CIA و یک سری زیر نظر وزارتخانه ها قرار می گیرند. پنتاگون(وزارت دفاع وزارت انرژی وزارت ،امنیتی وزارت دادگستری دو) سازمان FBI و اداره ی مبارزه با مواد مخدر)، وزارت دارایی، وزارت امور خارجه هر کدام یک یا چند سازمان اطلاعاتی دارند تحریمهای ما مربوط به وزارت دارایی یا وزارت امور خارجه است. بخش عمده اینها در مجموعه ی سیاست گذاری خارجی ایالات متحده دخیل اند. یک سری از این ها نیز مرتبط با اطلاعات شخصی هستند OPM یک مثال است که اطلاعات تمام اشخاص دولت فدرال را دارد که چند ماه پیش هک شد. یکی از انتقاداتی که به سازمان سیا می شود این است که از یازده سپتامبر به بعد به جای جمع آوری اطلاعات به حوزه ی اجرا وارد شده است؛ یعنی به جای فکر کردن بیشتر عمل می.کند سازمان سیا در چهار حوزه ورود دارد: ۱- علم و فناوری ..... اشتباهاتی نیز داشته است مثل دادن اطلاعات غلط در مورد عراق قبل از حمله آمریکا به عراق پنتاگون(وزارت دفاع آمریکا وزارت خارجه در همه ی دنیا رویکرد تعاملی دارد؛ اما وزارت دفاع سعی می کند با چنگ و دندان نشان دادن کار خود را پیش ببرد لذا همواره یک نزاع بین این دو وجود دارد هر چه نقش دیپلماسی پررنگ شود، نقش وزارت دفاع کم رنگ تر میشود وظیفه ی بالانس این دو با رئیس جمهور است؛ یعنی تصمیمی که او می گیرد. خود پنتاگون نیز بخشهای غیر نظامی زیاد دارد کارشناسانی دارد که لزوماً نظامی نیستند لذا وزیر دفاع، لباس نظامی نمی پوشد رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده نیز در جلسات حضور دارد ولی او لباس نظامی می پوشد و همیشه احترام او را رعایت می کنند. #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

«شناخت نهادهای رسمی مؤثر بر سیاست خارجی ایالات متحده»

الف)ریاست جمهوری و معاون براساس قانون اساسی آمریکا رئیس جمهور همه کاره است وزیر ندارد؛ منشی یا دستیار است. دست رئیس جمهور در تعداد دستیاران خود باز است. رئیس جمهور ملزم نیست جلسات خاصی تحت عنوان هیئت دولت داشته باشد. رئیس جمهور مسئول سیاست خارجی است رئیس جمهور چند مسئولیت دارد که در سیاست خارجی تأثیرگذار است؛ از جمله فرماندهی کل قوا که دستور لشکر کشی و آغاز جنگ با دستور رئیس جمهور است. عالی ترین مقام اجرایی کشور است. ارسال و پذیرش سفرا با رئیس جمهور است شناسایی دولتهای خارجی انعقاد موافقت نامه های بین المللی؛ البته باید رأی دو سوم سنا را بگیرد. کنند. رئیس جمهور معمولا بر اساس سیاست داخلی انتخاب میشود مگر در مواردی که در حال جنگ باشند؛ اما پس از انتخاب شدن رئیس جمهور بیشتر در سیاست خارجی شخصیت رئیس جمهور مهم است دستورات اجرایی رئیس جمهور مهم است رؤسای جمهور آمریکا معمولا در دوره ی اول به سیاست داخلی و دوره ی دوم به سیاست خارجی می پردازند؛دلیلش این است که دیگر نیازی به رأی کنگره ندارند.عمدتا کارهای رادیکال و افراطی را در دوره ی دوم انجام میدهند.رؤسای جمهور آمریکا یک سری مشاورین دارند؛اما مسائل سیاست خارجی تا حدودی شخصی است و مشاورین میتوانند اثرگذاری زیادی داشته باشند.رئیس جمهور میتواند تصمیمات کنگره را وتو کندو کنگره نیز حق شکستن و تو را دارد رئیس جمهور را می تواننداستیضاح کنند اما معاونین او را خیر در صورت فقدان رئیس جمهور معاون جایگزین میشود معاونین معمولا از میان افرادی انتخاب می شوند که قابلیت جمع آوری رأی بیش تری از ایالت ها را داشته باشند و لزوماً افراد با کفایتی نیستند.

ب شورای امنیت ملی آمریکا .National Security Council o مسئولیت این شورا با رئیس جمهور .است در این شورا افراد نزدیک رئیس جمهور به دعوت او حضور می یابند. انتخاب اعضا، قاعده ی خاصی ندارد. بعد از جنگ جهانی دوم تغییر کرد. در سال ۱۹۴۷ ذیل نظر رئیس جمهور نقش شورای امنیت ملی سازمان دهی شد. اعضای ثابت رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور، وزیر خارجه وزیر دفاع رئیس سیا رئیس سازمان امنیت ملی و مشاورین که رئیس آن ها مشاور امنیت ملی است. اهداف: مشورت دهی به رئیس جمهور برای اداره امور خارجی کشور ابلاغ تصمیمات رئیس جمهور مدیریت بحران مدیریت جریان اطلاعات در دستگاههای کشور کارکردها: . مشورتی به رئیس جمهور) • کمک کار وزارت خارجه؛ البته موازی کاری این شورا با وزارت خارجه محل اختلاف است. راه حل این است که معمولا تقسیم کارمی کنند. تصمیم گیری؛ جایگاه این شورا بالاست و تصمیمات شورا به طور معمول توسط سایر دستگاه ها لازم الاجراست. #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

ج وزارت خارجه Department of State اولین وزارتخانه ای است که تشکیل شد با سابقه ترین وزارتخانه است وزیر امور خارجه دستیار اصلی رئیس جمهور در امور خارجی است. نقش وزیر اولین در میان دستگاههای برابر در سیاست خارجی است. نقش وزیر به میزانی است که رئیس جمهور می خواهد او را بازی دهد. وزارت خارجه آمریکا متشکل از دو دسته آدم است: ۱ دیپلماتهای حرفه ای که استخدام وزارت خارجه هستند و مدارج دیپلماتیک را طی کرده اند. .۲ منصوبان سیاسی که به دلیل روابط سیاسی حزبی و ... وارد وزارت خارجه شدهاند این افراد کلی نگرند و نسبت به جایگاه خود به عنوان سفیر بی توجه اند. معمولا میان این دو دسته اختلاف است. پست ها: وزیر امور خارجه در رأس اختیارات زیادی دارد ولی کمبود زمان به دلیل تعریف منافع در سرتاسر دنیا معضل وزیر خارجه آمریکاست. سفرای کشور که رؤسای دیپلماتیک در کشورهای دیگر هستند. وظایف: پیشبرد مذاکرات. دیپلماسی عمومی که گستردگی زیادی دارد؛ هزینه ی زیادی دارد و به صورت بلندمدت تأثیرگذار است. گسترش فرهنگ آمریکایی. وزارت خارجه آمریکا ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر نیروی کار دارد در ۱۸۴ کشور از ۱۹۲) کشور سفارتخانه دارد و در ۸۴ کشورکنسولگری دارد. #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20

د.کنگره (شامل مجلس نمایندگان و سنا Hearing نقش جدی در سیاست خارجی ایالات متحده ایفا می کنند.اموری که کنگره را به سیاست خارجی مرتبط می کند: . وضع قوانين گاهی قوانین قوانین اساسی و مبنایی در زمینه سیاست خارجی هستند که اختیارات رئیس جمهور را کاهش می دهند. البته وضع قوانین در این سطح در آمریکا بسیار سخت است. قوانین رویه ای رویه ای تعیین میکنند تا رئیس جمهور در آن چهارچوب حرکت کند.تخصیص بودجه تصویب بودجه آمریکا با مجلس نمایندگان است. نظارت: نظارت کنگره از طریق جلسات استماع است؛ گزرش دهی، تحقیق و تفحص. امری زمان بر است. در امور رسانه ای از این نظارت استفاده لابی های غیر رسمی می کنند. سنای آمریکا با گرفتن دو سوم رأی معاهدات را تصویب می.کند از طریق تأیید صلاحیت وزیر خارجه و ... . اعلان جنگ با سنای آمریکاست. قانونگذاری و مصوبات مالی نیز بر عهده سناست. کمیته های مختلف امنیت داخلی و.... دارد. جمع بندی کنگره بیشتر نقش تدافعی دارد و محدودیت برای رئیس جمهور ایجاد می کند. #ماه_رجب #آمریکا_شناسی #طوفان_الاقصی #اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل https://eitaa.com/international20